پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص)، بهعنوان آخرین فرستاده الهی، شخصیتی جامعالاطراف است که ابعاد وجودی ایشان از جنبههای گوناگون اخلاقی، اجتماعی، عرفانی، معرفتی و رسالتی، همواره مورد توجه اندیشمندان، متفکران و صاحبان خرد در طول تاریخ بوده است. شناخت جایگاه ممتاز و بیبدیل این رسول الهی، نهتنها برای پیروان دین اسلام، بلکه برای هر انسانی که در جستوجوی الگوهای راستین انسانی و الهی است، امری ضروری به شمار میرود.
خبرنگار ایکنا در گفتوگوی تفصیلی با حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی تسخیری، معاون ارتباطات و امور بین الملل دانشگاه ادیان و مذاهب به بررسی ابعاد مختلف برتری پیامبر اسلام(ص) نسبت به سایر انبیا، جایگاه ایشان در منظر اندیشمندان جهان، اهداف بعثت، جلوههای شجاعت و بخشندگی پیامبر(ص)، و اهمیت حدیث ثقلین و نقش راهبردی آن در هدایت بشر پرداخت که بخش دوم این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
شجاعت حضرت زبانزد همه بود چه آن زمانی که در غار حرا مستقر میشدند و چه در میدان جنگ و چه در ایستادگی در برابر ظلم و جهل بود. در سالهای نخست بعثت، در برابر مشرکان ایستاد نه از تهدید چند باره آنها ترسید و نه فریب تطمیع آنان را خورد و نه در برابر تهدید قریش دست از مبانی اعتقادی خویش برداشت بلکه خطاب به عموى بزرگوارشان ابوطالب(ع) فرمود: «يَا عَمُّ، وَاَللَّهِ لَوْ وَضَعُوا الشَّمْسَ فِي يَمِينِي، وَالْقَمَرَ فِي يَسَارِي عَلَى أَنْ أَتْرُكَ هَذَا الْأَمْرَ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ، أَوْ أَهْلِكَ فِيهِ، مَا تَرَكْتُهُ؛ ای عمو، به خدا قسم، اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم قرار دهند، به این شرط که این امر (اسلام) را رها کنم تا خداوند آن را غالب گرداند یا در آن هلاک شوم، آن را رها نخواهم کرد» و بیپروا حق را بیان کرد، و هر چه تهدید و آزار قریش افزایش پیدا میکرد مقاومت حضرت روزافزونتر میشد.
بیشتر بخوانید:
در جنگ بدر در میدان جنگ حضرت پایدارترین، امید دهندهترین و شجاعترین رزمنده بود و در جنگ احد، وقتی سپاه شکست خورد و شایعه قتل پیامبر (ص) منتشر شد، اکثر رزمندگان پا به فرار گذاشتند و دشمنان گمان کردند که به پیروزی نهایی رسیدند و اسلام تمام شد اما ایشان استوار ایستاد و جراحات فراوانی رامتحمل شد تا یاران را جمع کرد و جنگ مغلوبه را مغلوب و به سرانجام رساند.
در جنگ حنین نیز همین شجاعت و صلابت پیامبر (ص) بود که موجب شد، هنگامیکه سپاه مسلمانان دچار هجوم ناگهانی شد و بسیاری عقب نشستند، پیامبر (ص) به تنهایی ایستاد و با صدای بلند فرمود: «أَنَا النَّبِیُّ لا کَذِب، أَنَا ابْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِب؛ من پیامبرم و دروغ نمیگویم، من فرزند عبدالمطلب هستم. همین صلابت، یاران را بازگرداند. ومعادلات را تغییر داد. شجاعت پیامبر (ص) فقط جسمی نبود، بلکه شجاعت اخلاقی و روحی هم بود، ایستادگی در برابر فشار اجتماعی، تحمل آزار و ادامه دادن راه حق.
بخشندگی پیامبر (ص) در انفاق مال، گذشت از دشمنان و عطوفت با فقرا آشکار است و شجاعت پیامبر (ص) در میدان جنگ، در تبلیغ حق و در ایستادگی در برابر ظلم و جهل جلوه دارد.
کتابهای متعددی درباره این حدیث به صورت مستقل چاپ و منتشر شده است از جمله آنها «موسوعةُ حدیثِ الثَّقلین» در چهار جلد است. حدیث ثقلین در منابع مختلف شیعه و اهلسنت با عبارتهای گوناگون از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است. این حدیث در کتاب کافی، از کتب اربعه و اصلی شیعه، چنین نقل شده است: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا: کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی. أَیُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّکُمْ سَتَرِدُونَ عَلَیَّ الْحَوْضَ فَأَسْأَلُکُمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَیْنِ وَ الثَّقَلَانِ کِتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِکْرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِکُوا وَ لَاتُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْکُم؛ من در میان شما دو چیز باقی میگذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهلبیتم هستند.ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار حوض بر من وارد میشوید. پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد؛ یعنی کتاب خدا و اهلبیتم. بر ایشان پیشى نگیرید که هلاک میشوید و به ایشان چیزى نیاموزید که آنها از شما داناترند.» قرآن به ما میفرماید: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ» (سوره انفال/آیه ۶۰) یعنی همیشه برای آینده و دفاع از خود آماده باشید.
امام کاظم (ع) میفرمود: «لَیسَ مِنّا مَن تَرَکَ دُنیَاهُ لِدِینِهِ، أو دِینَهُ لِدُنیَاهُ؛ کسی که دنیا و آخرتش را با هم مدیریت نکند، از ما نیست.» پس بر انسان مؤمن است که نه فقط به عبادت و آخرت توجه دارد، بلکه برای کار، تحصیل، اقتصاد خانواده و آینده فرزندان هم برنامهریزی میکند پس در هر موقعیت روزمره، خانواده، کار، تحصیل، اخلاق، مشکلات اجتماعی اگر یک نگاه به قرآن داشته باشیم و یک نگاه به سیره اهل بیت (ع)، راه درست را پیدا میکنیم.
راستی اگر جامعه اسلامی ما به اینوصیت پیامبر (ص) عمل میکرد، امروزه اینگونه تحت ستم بود؟ جامعهای که در ریز قضایا با هم اختلاف دارند، از کشور کوچک و عقده سرطانی به نام رژیم غاصب صهیونی در عزا است، ثروتها مادی و معنوی و انسانی آنها به تاراج رفته است، در اختلافات خود نزد دشمنان خود به حکمیت مینشینند با آنکه قرآن آنها را از این امر منع کرده است، ثروتهای جامعه اسلامی در خدمت طرحهای بزرگ غیر مسلمانان و دشمنان آنهاست، حال آنکه نسبت بزرگی از جامعه اسلامی در فقر بسر میبرد، با آنکه از ولایتپذیری دشمنان منع شدهاند اما متاسفانه تحت ولایت آنها هستند، همکاری قوی اقتصادی، نظامی و امنیتی و گاهی فرهنگی و علمی با دیگران، اما نسبت به یکدیگر نامهربانند و این برخلاف فرمایش قرآن که از آنها میخواهد تا «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ» باشند.
پس بیایید تا در این ۱۵۰۰ سالروز ولادت پیامبر اکرم (ص) به این وصیت پیامبر (ص) با جدیت و تدبر بنگریم تا بقیه عمر را با تبعیت کامل به رستگاری و عظمت و قدرت و اخوت و عزت و استقلال و سربلندی برسیم. حدیث ثقلین در صحیح مسلم از زید بن اَرقَم چنین نقل شده است: «وَأَنَا تَارِکٌ فِیکُمْ ثَقَلَیْنِ: أَوَّلُهُمَا کِتَابُ اللهِ فِیهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِکِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِکُوا بِهِ فَحَثَّ عَلَى کِتَابِ اللهِ وَرَغَّبَ فِیهِ، ثُمَّ قَالَ: «وَأَهْلُ بَیْتِی أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی، أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی، أُذَکِّرُکُمُ اللهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی؛ من در میان شما دو چیز گرانبها باقی میگذارم: نخست کتاب خدا که در آن هدایت و نور است. پس به کتاب خدا تمسک کنید. پیامبر (ص) بر کتاب خدا تشویق و ترغیب کرد و سپس فرمود: و اهلبیتم، خدا را در حقّ اهل بیتم فراموش نکنید؛ اشاره به اینکه مسئولیت الهی خود درباره اهلبیت (ع) را فراموش نکنید.»
این حدیث با سندهای گوناگون، از بیش از بیست تن از اصحاب پیامبر (ص) نقل شده است. سیدهاشم بحرانی در غایَةُالمَرام، ۸۲ حدیث با این مضمون از منابع مختلف شیعه، همچون کافی، کمالالدین، عیون اخبار الرضا (ع)، بَصائِرالدرجات و ۳۹ حدیث از منابع اهلسنت، همچون صحیح مسلم، سُنَن تِرْمِذی، سنن نِسائی، سنن دارَمی و مسند احمد بن حنبل نقل کرده است.
درباره مصادیق عترت و اهلبیت (ع) در این حدیث، عالمان شیعه تصریح کردهاند که مراد امامان دوازدهگانه شیعه هستند. در برخی روایات نیز به این مطلب تصریح شده است اما عالمان اهلسنت در تبیین مصادیق آن اختلافنظر دارند؛ گروهی از آنان اصحاب کساء را اهلبیت و عترت پیامبر (ع) شمردهاند و بعضی آلعلی، آلعقیل، آلجعفر و آلعباس را که صدقه بر آنها حرام است، اهلبیت پیامبر معرفی کردهاند.
برای نمونه شیخ صدوق در اثبات خالی نبودن زمین از حجت و شیخ طوسی در بحث ضرورت وجود امامی از اهلبیت (ع) در همه زمانها، به این حدیث تمسک کردهاند. علامه حلی در کتاب نهجالحق در اثبات خلافت امام علی (ع) و فیض کاشانی نیز در بحث از جایگاه قرآن، از این حدیث بهره بردهاند.
از نظر عدهای از عالمان اهلسنت نیز این حدیث بر مودت اهلبیت (ع)، احسان و احترام به آنها، بزرگداشت آنان و ادای حقوق واجب و مستحب آنها تأکید میکند. برخی از عالمان اهل سنت، دلالت حدیث بر تمسک به اهلبیت (ع) را پذیرفتهاند اما معتقدند تصریحی بر امامت و خلافت آنها ندارد.
مراد پیامبر اکرم (ص) در حدیث معروف ثقلین این است که قرآن و عترت دو میراث گرانبهایی هستند که اگر انسان به آنها تمسک کند، هرگز گمراه نمیشود. این وصیت شریف باید توشه راه زندگی ما قرار بگیرد. قرآن کتاب هدایت است و باید آن را نهتنها بخوانیم، بلکه در معانی و پیامهای آن تدبر کنیم، دستورالعمل اخلاقی، اجتماعی و عبادی ما را روشن میسازد و بدون آن زندگی انسان سرگردان میشود. اهل بیت (ع) همان کسانی هستند که پیامبر (ص) آنان را همسنگ قرآن قرار داد، آنها تبیینکننده و شارح واقعی قرآناند و راه درست فهم و اجرای آیات را نشان میدهند و قرآن بدون عترت، ممکن است به تفسیرهای غلط و انحرافی کشیده شود و نیز عترت بدون قرآن هم جدایی از اصل منبع وحی خواهد بود پس هر دو با هم راه سعادتاند.
قرآن دستور میدهد و عترت نمونه عملی آن دستورها هستند؛ مثلاً صبر امام حسین (ع)، عبادت امام سجاد (ع)، علم امام صادق (ع) و عدالت امام علی (ع)، تجسم قرآن در عملاند و هرکس بخواهد در دنیا و آخرت راه درست را بپیماید، باید قرآن را چراغ عقل و دل قرار دهد و در عمل، پیروی از عترت را سرلوحه داشته باشد، تمسک به این دو، انسان را در برابر لغزشها، فتنهها و انحرافها بیمه میکند.
وصیت پیامبر (ص) به قرآن و عترت یعنی اینکه انسان برای داشتن برنامه زندگی (قرآن) و الگوی عملی (عترت) همیشه باید به این دو تمسک کند تا مسیرش به سمت خدا روشن و بیانحراف باشد، خداوند در آیه ۱۳۴ آلعمران میفرماید: «وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِین؛ پرهیزگاران کسانیاند که هنگام خشم، خشم خود را فرو میبرند و دیگران را میبخشند.»
امیرالمؤمنین علی (ع) بارها در موقعیتهایی که دشمنان به او دشنام میدادند یا بیادبی میکردند، با خشم پاسخ نداد بلکه با سکوت و بزرگواری یا با سخن حکیمانه برخورد میکرد و اگر در خانواده یا محیط کار کسی ما را عصبانی کرد، به یاد میآوریم که قرآن میگوید «خشم را فرو ببر» و امام علی (ع) عملاً نشان داد چگونه این آیه را باید اجرا کرد پس بهجای واکنش تند، آرام میشویم و گذشت میکنیم. این یعنی استفاده از قرآن و عترت بهعنوان توشه راه.
گفتوگو از الهام حلاجیان
انتهای پیام