حجتالاسلام والمسلمین مصطفی رضایی، پژوهشگر حوزه مهدویت در گفتوگو با ایکنا از قم در هشتمین شماره از سلسله گفتوگوهای «انتظارپژوهی» در تبیین چگونگی تبدیل فضای خانه به محیطی برای تقویت امید و عمل مهدوی اظهار کرد: اندیشه مهدویت، خستگی از وضع موجود را به رسمیت میشناسد، اما این خستگی را نه یک بنبست بلکه موتور محرک تغییر معرفی میکند و یک منتظر حقیقی هرگز به سطح کنونی علم، اخلاق یا عدالت راضی نیست و این عدم رضایت، نشانه زنده بودن روح جستوجوگر اوست.
وی افزود: تفاوت اصلی میان منتظر فعال و فرد ناامید در همین نکته نهفته است؛ ناامید، خستگی را بهانه توقف میکند و درجا زدن را بهعنوان جبر زمانه میپذیرد، اما منتظر، خستگی را به پلکانی برای صعود تبدیل میکند زیرا میداند که فرصت تکامل الهی محدود است و هر روزی که بدون رشد بگذرد، فرصتی از دست رفته بهشمار میآید.
پژوهشگر حوزه مهدویت با تأکید بر نقش خانواده در عینیتبخشی به این نگاه تصریح کرد: این اصل باید در فضای خانه تبلور یابد و والدین باید بهطور عملی به فرزندان بیاموزند که چگونه نارضایتی از کمبودها، چه مادی و چه معنوی، را به شور و اشتیاق برای یادگیری و اقدام تبدیل کنند.
رضایی ادامه داد: بهطور نمونه، اگر فرزند از ناتوانی خود در حل یک مسئله ناراحت میشود، والدین نباید صرفاً به دلداری اکتفا کنند بلکه باید او را به سمت برنامهریزی برای مطالعه بیشتر یا تمرین بیشتر سوق دهند، چراکه این تبدیل نارضایتی به انرژی مثبت، همان پلی است که افسردگی را به امید و سکون را به حرکت تبدیل میکند و خانه را به محل پرورش افرادی عملگرا بدل میکند.
وی با اشاره به مفهوم برنامهریزی در خانواده مهدوی گفت: در خانواده مهدوی، انتظار سازنده به یک مهندسی روزانه تبدیل میشود، بهگونهای که والدین هم برای جنبههای مادی زندگی مانند شغل، درآمد و آسایش و هم برای عرصه معنوی و انتظار، برنامه دقیق و اقدام مستمر دارند.
پژوهشگر حوزه مهدویت افزود: این والدین هرگز به وضع فعلی در حوزه معنوی راضی نیستند و همین عدم رضایت سبب میشود تا برای روزها، ماهها و سالهای پیش رو اهداف مشخصی تعیین کنند؛ اهدافی که صرفاً فهرست آرزوها نیست، بلکه شامل گامهای عملی قابل اجرا با کمترین امکانات و در کوتاهترین زمان است.
وی با تبیین ابعاد این برنامهریزی بیان کرد: این رویکرد باید دو بُعد همزمان را دربربگیرد؛ یکی تجهیز فردی، یعنی تلاش برای افزایش علم، تزکیه نفس و سلامت جسمی خود و خانواده، و دیگری تأثیرگذاری اجتماعی محدود، مانند کمک به همسایه، امر به معروف در حد توان یا مشارکت در فعالیتهای خیر.
رضایی تأکید کرد: مشاهده این رویکرد دوگانه در رفتار والدین، این پیام را به فرزندان منتقل میکند که منتظر واقعی فردی منفعل نیست که منتظر آماده شدن دنیا بماند، بلکه فردی فعال است که همزمان با انتظار، مشغول مهیاسازی خود و محیط اطراف خویش است.
وی با اشاره به نقش الگوبرداری در تربیت فرزندان گفت: بزرگترین معلمان کودکان، رفتار و سبک زندگی والدین در محیط خانه هستند و فرزندان در خانواده مهدوی، دو مؤلفه کلان انتظار، یعنی خستگی از وضع موجود و امید به آینده، را نه از کلام موعظهگرایانه، بلکه از تداوم عملی والدین درک میکنند.
پژوهشگر حوزه مهدویت افزود: اگر والدین مدام از شرایط گلایه کنند، اما خود در جهت بهبود شرایط مادی یا معنوی اقدامی نکنند، این تناقض رفتاری پیامد مخربی بر روحیه فرزندان خواهد داشت و فرزند باید ببیند که چگونه پدر یا مادر، پس از یک روز سخت کاری، باز هم زمانی را به مطالعه یک کتاب اخلاقی یا انجام یک تکلیف تربیتی اختصاص میدهد.
وی ادامه داد: این مشاهده مداوم از عمل هدفمند والدین، سبب میشود فرزندان ارزش تلاش و برنامهریزی را نه یک تکلیف دستوری، بلکه بهعنوان لازمه یک زندگی باکیفیت و معنادار بیاموزند.
رضایی تصریح کرد: وقتی فرزند میبیند والدینش همواره در تلاش برای بهتر شدن، چه در کسب مهارت و چه در ارتقای اخلاق هستند و هرگز دو روزشان شبیه هم نیست، این پویایی درونی به او منتقل میشود و والدین با عمل خود این اصل را نهادینه میکنند که تکامل فرصتی است که خداوند هر روز در اختیار ما قرار میدهد و نمیتوان آن را به تعویق انداخت.
وی تأکید کرد: خانه مهدوی فضایی است که در آن انتظار ظهور به یک نگرش فلسفی تبدیل شده و در جزئیات زندگی روزمره جریان مییابد و به ما میآموزد که نباید منتظر بمانیم تا امام(عج) بیایند و همه چیز را سامان دهند، بلکه باید خودمان جزئی از ساماندهندگان باشیم.
پژوهشگر حوزه مهدویت افزود: این مهم با پیوند دادن عمل روزمره با نیت ظهور و حفظ نشاط در مسیر حرکت محقق میشود و هر اقدام کوچک در خانه، از رعایت نظم تا همدلی با همسایه، باید با این نیت انجام شود که بخشی از ساخت جامعه منتظر ظهور است.
رضایی در پایان گفت: در نهایت، خانه باید محیطی باشد که امید به آینده نه یک خیال واهی، بلکه واقعیتی ملموس برآمده از تلاشهای پیوسته و برنامهریزیشده باشد؛ بهگونهای که خستگی از وضعیت موجود به سکون منجر نشود، بلکه به انگیزهای برای حرکت و عمل تبدیل شود و کودک در چنین فضایی، انتظار را بهصورت عینی، ملموس و تربیتی درک کند.
انتهای پیام