
هر ساله ۲۵ آذرماه در تقویم رسمی کشور بهعنوان روز پژوهش و از ۲۲ تا ۲۷ آذرماه به نام هفته پژوهش نامگذاری شده است. هفتهای که برای یادآوری این حقیقت اساسی که پیشرفت پایدار، حل مسائل پیچیده جامعه و دستیابی به آیندهای مطمئن بدون تکیه بر پژوهش و خرد علمی ممکن نیست.
پژوهش نه یک فعالیت تشریفاتی و مناسبتی بلکه زیربنای تصمیمسازی، سیاستگذاری و حرکت آگاهانه در مسیر توسعه است که اگر از آن غفلت شود، جامعه ناگزیر هزینههای سنگینی در حوزههای اقتصاد، سلامت، محیط زیست و فرهنگ پرداخت خواهد کرد.
در شرایطی که کشور با چالشهای متعددی از جمله ناترازیهای انرژی، بحران جمعیت، بحرانهای زیستمحیطی و شکاف میان دانشگاه و جامعه مواجه است، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد پژوهشها از سطح نظری و مقالهمحور عبور کند و به سمت حل مسئله و پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه حرکت کنند. پژوهشی که بتواند به محصول، خدمت و راهکار عملی منجر شود و این امر، همان حلقه مفقودهای است که امروز بیش از گذشته احساس میشود.
در این میان، جهاددانشگاهی بهعنوان نهادی برخاسته از انقلاب اسلامی و مولود نیازهای واقعی کشور، از بدو تأسیس با مأموریت پیوند میان دانشگاه و جامعه وارد عرصه پژوهش شد. این نهاد انقلابی تلاش کرده است علم دانشگاهی را از فضای صرفاً نظری خارج کند و در خدمت رفع مسائل کشور قرار دهد. جهاددانشگاهی با تکیه بر ظرفیت نخبگان، پژوهشگران جوان و رویکرد مسئلهمحور، نمونهای عینی از پژوهش کاربردی را در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی و درمان ناباروری به نمایش گذاشته است.
بهمناسبت روز پژوهش، خبرنگار ایکنا از قم در گفتوگو با سیدرضا طباطباییقمی، رئیس جهاددانشگاهی استان قم به بررسی اولویتها و مأموریتهای پژوهشی جهاددانشگاهی، چالشهای پیش روی پژوهش در کشور، نقش هوش مصنوعی در آینده تحقیقات و اقدامات شاخص این نهاد در استان قم پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
جهاددانشگاهی از زمان شکلگیری در سال 1359 و طبق اساسنامه آن بهعنوان پلی میان دانشگاه و صنعت بود که بعدها با تقویت این اساسنامه، جهاددانشگاهی بهعنوان پلی میان دانشگاه و جامعه مأموریت پیدا کرد. بنابراین، نگاه ما در جهاددانشگاهی بهعنوان یک نهاد حد واسط این است که عرصه علم و تحقیقاتی که در سطح دانشگاه وجود دارد را براساس نیازهای جامعه به جامعه انتقال داده و در جهت رفع این نیازها تلاش کنیم، این نیازها هم میتواند در حوزههای مختلف مانند بحثهای مربوط در حوزه پژوهش و فرهنگ باشد.
در مجموع جهاددانشگاهی موفقیتهای بسیار زیادی نیز در این عرصه کسب کرده و ما توانستهایم بسیاری از ظرفیتهای پژوهشی که در دانشگاه شکل گرفته است را به محصول تبدیل کنیم؛ بهطور نمونه جهاددانشگاهی در زمان جنگ بهعنوان پشتیبانی علمی جنگ بود و در دوران سازندگی نیز براساس نیازهای جامعه ظرفیتهای خوبی از جمله درمان ناباروری در جهاددانشگاهی قم را دارا بود.
در این حوزه، در دهه 60 و اوایل دهه 70 در عرصه پزشکی، مشکلات ناباروری دومین عامل خروج ارز از کشور بود که نقطه ضعفی برای کشورمان محسوب میشد، اما در حال حاضر یکی از نقاط قوت کشور، جذب بیمار از خارج از کشور برای درمان ناباروری است که این موفقیت مدیون و مرهون تلاش همکاران و دانشمندان جهاددانشگاهی است.
بزرگترین راهکار برای حل مشکلات کشور این است که پژوهشها از زینتالمجالس بودن خارج شده و عملیاتی شوند، متأسفانه حوزه پژوهش در کشورمان به هفته پژوهش و تجلیل از پژوهشگران و برگزاری نمایشگاه خلاصه میشود، بنابراین بخش عمده مشکلات به این دلیل است که در موارد بسیاری ما یا پژوهش انجام نمیدهیم و یا به پژوهش انجام شده عمل نمیکنیم، مسائل و اشکالات جامعه از قبیل ناترازیهای انرژی، محیط زیست و چالشهایی که در حوزه جمعیت داریم نشان دهنده این مسئله است.
بنابراین راهکار برونرفت از مشکلات، ورود با نگاه علمی و عمل کردن به راهکارهای علمی است و اگر اینگونه نباشد آسیبهایی که به زیرساختها وارد میشود ادامه حیات را برای ما سخت خواهد کرد، به همین دلیل ما باید به این منطق برگردیم که تحقیقات دانشمندان میتواند برای حل مشکلات استفاده شود، در این حوزه نیز باید به سمت ظرفیت دانشمندان بومی برویم و بدانیم که پژوهشگران بومی میتوانند راهکارهای برونرفت از این وضعیت را پیدا کنند.
اینکه پژوهشگر منتظر بماند تا به او مأموریت داده شود، نگاه و تفکر غلطی است، اصلاً در پژوهش مأموریت مفهوم ندارد، پژوهش یعنی خود پژوهشگر در جهت حل یک معضل و مشکل جستجو کند.
البته برخی ایرادات و مشکلات بر سر راه دانشگاه و نخبگان وجود دارد؛ مانند روش علمسنجی دانشگاهها، روش علمسنجی کنونی در دانشگاه روش درستی نیست و اگر در این روش تغییر ایجاد نشود، به تولید علم در جهت رفع نیازهای کشور آسیب میرسد.
مدلی که در فضای دانشگاه برای علمسنجی تعیین شده، نگارش مقاله است و اگر محقق محصولی ایجاد کرده و مشکلی از جامعه حل کند، امتیازی برای او محسوب نمیشود که این مسئله مانع از حرکت محققان به سمت کاربردی کردن علم شده است.
نکته دوم اینکه بخش تولید و صنعت نسبت به جامعه دانشگاهی بهویژه دانشجویان، اعتماد کامل ندارد و صنعتگران حاضر نیستند دانشجویان را در صنعت خود بهکار بگیرند، البته در دانشگاه نیز غفلت شده و علومی که تدریس میشود در بسیاری موارد کاربردی نیست و به رفع نیاز جامعه منجر نمیشود، بنابراین این موضوع باعث ایجاد نوعی سردرگمی در پژوهشگران شده و به جهت اینکه به آنان مسئولیتی داده نمیشود تنها به فراگیری آموزش و در نهایت مهاجرت بسنده میکنند.
این فضا، فضای مناسبی در عرصه دانشگاهی ما نیست، بنابراین برای حل مشکلات کشور، باید دانشگاه در مسیر جامعه قرار بگیرد که در این موضوع، نقش جهاددانشگاهی پررنگتر احساس میشود و تکلیف ویژهتری بر عهده آن بهعنوان پل میان دانشگاه و جامعه، با توجه به این شکاف ایجاد شده، است.
اولین مشکل در این خصوص، بحث نیازسنجی جذب فراگیر در دانشگاههاست، شاهد آن هستیم که ظرفیت برخی رشتهها در کشور کامل شده و به آن نیاز نیست و رشتههای جدید نیز در دانشگاهها ایجاد نمیشود، بنابراین باید با مهندسی مجدد، رشتههای دانشگاهی براساس نیاز جامعه شکل بگیرد. به علاوه دانشجو برای ارائه پایاننامه با صرف هزینه شخصی در خصوص یک موضوع تحقیق میکند، اما آیا این پایان نامهها در راستای متناظر با نیازهای کشور است یا خیر، در کشورهای توسعه یافته دانشجویان در پایان تحصیل مؤظف هستند به یک نیاز کشور خود مراجعه و در خصوص آن تحقیق و بررسی کنند، در حالیکه در کشور ما اینگونه نیست.
با شکلگیری این ساختار، پژوهشها به پژوهشهای کاربردی تبدیل میشود و در این فضا دانشجو هم احساس عبس بودن نمیکند، بهعلاوه اگر پایان نامه دانشجو در جهت رفع یکی از نیازها باشد اشتغال وی نیز تضمین میشود و در نتیجه یک زنجیره کامل شکل میگیرد.
مدل دیگری که نشاندهنده نمادین بودن پژوهشهاست، واضح و مشخص بودن مشکل است، در کشور ما برای رفع مشکل تنها برای ایجاد سازمان و ارگان و ساخت زیرساخت این سازمانها هزینه میشود، در حالیکه برای کارکرد اصلی که همان پژوهش است، عملاً بودجهای باقی نمیماند.
متأسفانه ما در پژوهشهای کاربردی دچار فقر مطلق هستیم، پژوهش زمانی معنا پیدا میکند که مشکلی از مردم حل کند و پژوهشگر نیز زمانی راضی خواهد شد که شیرینی پژوهش خود را در جامعه ببیند، ظرفیتهای پژوهشی ما نیاز به انجام زنجیره طرحهای پژوهشی دارد تا به یک دستاورد ویژه برسد، اما در این مسیر با آسیبهای ویژهای اعم از کمبود بودجه و تغییر فضای مدیریتی که بهدنبال تغییر فضای سیاسی ایجاد میشود مواجه هستیم.
بهطور نمونه با شکلگیری هوش مصنوعی در فضای علمی که میتوان از آن بهعنوان یک انقلاب یاد کرد، علوم ما باید دارای پیوست هوش مصنوعی شود، در غیر این صورت از دنیای علم عقب میمانیم، حال در این فضا با وجود آسیبهای گفته شده، ظرفیت پژوهشی ناکارآمد میشود، یکی از دلایل آن نیز این است که مدیران بهدنبال خروجیهای کوتاهمدت در زمان مسئولیت خود هستند.
به نظر بنده کلیه علوم به جهت توسعه نیاز به یک پیوست در حوزه علوم انسانی دارند، در توسعه برخی از علومی که وارد کشور شده به جهت اینکه نتوانستهایم زیرساخت علوم انسانی آن را تعریف کنیم، دچار مشکل شدهایم، در حال حاضر نیز نیاز به ایجاد پیوست در هوش مصنوعی داریم، امروز کشور ما در حوزه هوش مصنوعی میتواند یک کاربر خوب باشد، اما باید این کاربری را در حوزههای مختلف تعریف کنیم تا از آسیبها و آفتها در امان بمانیم. بنابراین، باید علوم موجود در کشور را بر مبنای هوش مصنوعی باز طراحی کنیم.
بسیاری از ظرفیتهایی که هوش مصنوعی ایجاد کرده است یک فرصت است که باید بهدرستی از آن استفاده کرد و این مستلزم آن است که زیرساخت علوم انسانی هوش مصنوعی در کشور ما تقویت شود. گاهی هم در این زمینه نیاز به ورود قوانین جدید داریم.
برای ورود دانشگاه به فضای جامعه، نیاز به یک ساختار حد واسط داریم که این الگو تنها مختص کشور ما نیست، ما به جای ایجاد ساختارهای متناظر که باعث تضعیف این حوزه و کاهش بودجه شود، باید الگویی که موفق بوده را تقویت کنیم، در جهاددانشگاهی ما شاهد خروجی پژوهشهای دانشگاهی هستیم و پژوهشهای جهاددانشگاهی بدون دریافت بودجه دولتی موفق و مثمر ثمر بوده است.
در حال حاضر نیز چارهای جز آشتی با فضای پژوهش در ظرفیتهای کاربردی نداریم، این مسئله نیز مستلزم این است که فضای دانشگاه ما در جهت رفع نیازهای جامعه به ریل برگردد که این موضوع بیش از گذشته نقش جهاددانشگاهی را پررنگ میکند تا بهعنوان نهادی که برگرفته از انقلاب است تکلیف سازمانی خود برای بازگرداندن دانشگاه به مسیر کاربردی را انجام دهد.
یکی از اصلیترین پژوهشهای جهاددانشگاهی قم، پژوهش در حوزه درمان ناباروری است و با توجه به اینکه یکی از چالشهای کشور بحث کاهش جمعیت است و نقش درمان ناباروری در این مسئله بسیار مؤثر است، چند طرح بسیار ویژه در استان آغاز شده که دو حوزه آن مربوط به کاربرد هوش مصنوعی در درمان ناباروری و تأثیر در درصد مؤفقیت درمان ناباروی است که خروجی آن تا پایان سال بیان خواهد شد.
در حوزه مربوط به زیست مصنوعی هم که به جهاددانشگاهی قم واگذار شده است فعالیتهای خوبی از جمله طراحی نقشه راه این ظرفیت علمی جدید در دستور کار قرار گرفته و به عنوان یک طرح شاخص در زمینه کشاورزی، بحث طراحی گیاهانی که با اقلیم قم مطابقت داشته باشد و باتوجه به کاهش منابع آب و کنترل ریزگردها مفید باشند در حال انجام است که امیدواریم ثمرات عینی آن را مردم قم بتوانند از نزدیک لمس کنند، بنابراین طرحهای جهاددانشگاهی طرحهای کاربردی است که تبدیل به محصول خواهد شد.
انتهای پیام