به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در نخستین نشست از دوره پانزدهم کرسیهای آزاداندیشی و دویستوهشتاد و پنجمین نشست از سلسله کرسیها که سهشنبه، ۲۵ آذرماه به همت قرارگاه فرهنگی طلوع مهر، مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با موضوع «چالشهای نوپدید و الزامات مواجهه فعال در گام دوم انقلاب اسلامی» در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد، اظهار کرد: کشور در شرایطی قرار دارد که دیگر صرفاً دفاع در برابر حملات فکری، فرهنگی و سیاسی دشمن کافی نیست و به تعبیر مقام معظم رهبری، نباید همه توان خود را صرف پاسخگویی و دفاع کنیم بلکه باید نقاط ضعف دشمن را شناسایی کرده و بهصورت فعال به آنها حمله کنیم.
وی با اشاره به بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار با مداحان تأکید کرد: دشمن همواره در حال شبههافکنی و حمله است و اگر ما تنها در موضع دفاعی بمانیم هرگز به پیشرفت نخواهیم رسید. حرکت تدافعی، حتی اگر موفق باشد، صرفاً مانع تخریب میشود اما هیچگاه منجر به پیشرفت و حرکت رو به جلو نخواهد شد.
استاد حوزه و دانشگاه با مرور تجربه تاریخی انقلاب اسلامی گفت: انقلاب اسلامی از ابتدا یک حرکت تهاجمی فکری و معرفتی علیه بنیانهای لیبرالیسم، سوسیالیسم و کلیت تمدن غرب بود، امام خمینی(ره) پیش از پیروزی انقلاب، به صراحت نظام سلطه جهانی را به چالش کشید و پس از انقلاب نیز نظریهپردازیهای عمیقی در حوزه سیاست، حکومت، قانون اساسی و نظام اسلامی شکل گرفت.
وی افزود: در مقابل این تهاجم فکری، دشمن با ابزارهایی مانند جنگ تحمیلی، کودتاها، ترورها و حرکتهای ایذایی تلاش کرد حرکت انقلاب را متوقف کند، پس از پایان جنگ، با تضعیف حرکت هجومی انقلاب، دشمن وارد فاز تهاجم فرهنگی شد؛ موضوعی که رهبر انقلاب با مفاهیمی چون «تهاجم فرهنگی» و «شبیخون فرهنگی» نسبت به آن هشدار دادند.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به گذشت بیش از چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی بیان کرد: همانگونه که یک ماشین پس از سالها کارکرد نیاز به تعمیر و بازسازی دارد، نظریهها و الگوهای حکمرانی نیز دچار فرسایش میشوند، نظریههایی مانند دولت اسلامی، پارلمان، انتخابات و نظام اداری نیازمند بازنگری و بهروزرسانی هستند.
وی افزود: نظریههای غربی نیز با وجود سابقه بیش از ۲۰۰ ساله، امروز دچار ناکارآمدی و تناقضهای جدی شدهاند، اما پیشرفت اقتصادی و تکنولوژیک آنها ضعفهای فکریشان را پنهان کرده است و در مقابل، ضعفهای نظری ما به دلیل عقبماندگی اقتصادی و فناوری، آشکارتر به چشم میآید؛ ازاینرو بازسازی فکری و نظری یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
مهاجرنیا با اشاره به مهمترین دلایل انتخاب موضوع «مواجهه فعال با چالشهای نوپدید» برای برگزاری دوره جدید کرسیهای آزاداندیشی گفت: بهرهگیری از تجربه چهارده دوره گذشته و تبدیل خطاها و کاستیها به فرصت، قرار داشتن کشور در یک «لحظه تاریخی» و وضعیت گذار که کوچکترین غفلت در آن میتواند هزینهساز باشد و ضرورت عبور از پارادایم «مدیریت بحران» به «مدیریت پیشرفت» ازجمله این دلایل است.
وی تصریح کرد؛ نیاز به ایجاد گفتمان راهبردی امید، توسعه و پیشرفت در برابر فضای یأسآلود رسانهای، شناسایی لبههای تیز و خطرناک واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، ایجاد ظرفیت فکری برای به چالش کشیدن پیشفرضها و مبانی نظری دشمن و تولید اسناد سیاستی و راهبردی برای استفاده نهادهای تصمیمگیر نیز از دیگر دلایل انتخاب این موضوع است.
مهاجرنیا افزود: ایجاد پل ارتباطی میان تجربیات نسل اول انقلاب و نسل جدید، بهرهگیری از مهندسی معکوس نظریات غربی برای تولید نظریه بومی و اسلامی، تقویت کرسی آزاداندیشی بهعنوان سوپاپ اطمینان فکری و اجتماعی نظام و تولید نظریه مبتنی بر ایمان، اندیشه انقلاب اسلامی و رهنمودهای امام و رهبری از دلایل دیگر انتخاب موضوع «مواجهه فعال با چالشهای نوپدید» است.
وی به تشریح چهار دسته اصلی از چالشهای پیشروی انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: دسته اول، چالشهای معرفتی و فکری است که شامل تضعیف گفتمان کلان انقلاب، بحران معنا در میان جوانان و نخبگان، گسترش شکاکیت دینی، غلبه علوم انسانی سکولار در دانشگاهها، فقدان مرجعیت فکری واحد و ناکارآمدی نظریههای موجود میشود.
مهاجرنیا با بیان اینکه چالشهای نسلی و فرهنگی دسته دوم است، اظهار کرد: شکاف میان نسل انقلاب و نسل جدید، تعارض هویت اسلامی ملی با فرهنگ جهانیشده، تضعیف نهادهای سنتی مانند خانواده و حوزه، جابهجایی ارزشها، فردگرایی افراطی و کاهش اقتدار فرهنگی نهادهای رسمی در این دستهبندی قرار میگیرند.
وی بیان کرد: چالشهای اجتماعی و هویتی سومین دسته هستند و کاهش سرمایه اجتماعی، تضعیف اعتماد میان دولت و ملت، گسترش احساس بیقدرتی اجتماعی، مهاجرت نخبگان، بحران هویت جمعی و دامنزدن دشمن به شکافهای قومی، مذهبی و جنسیتی را شامل میشوند.
مهاجرنیا دسته آخر را چالشهای سیاسی دانست و تصریح کرد: ناکارآمدی نهادهای اجرایی، کاهش مشارکت سیاسی، افت مقبولیت و مشروعیت اجتماعی، ضعف پاسخگویی، تشدید شکاف دولت ـ ملت و تهدید پایههای مردمی نظام در این دستهبندی قرار دارد.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: هدف از طرح این چالشها صرفاً دفاع و پاسخگویی نیست بلکه شناسایی موانع برای عبور از آنها و حرکت بهسوی یک مواجهه فعال و تهاجمی است. شناخت ضعفهای خود، مقدمه تقویت و ضربهزدن به دشمن است.
وی در پایان با اشاره به فرمایش رهبر انقلاب مبنی بر «حمله به نقاط ضعف دشمن به موازات دفاع مؤثر» تأکید کرد: اگر تنها به خاموشکردن بحرانها بسنده کنیم، این آتشها دوباره شعلهور خواهند شد، اما با تغییر رویکرد، تولید فکر، گفتمانسازی و تقویت مبانی نظری میتوان مسیر پیشرفت را هموار کرد.
انتهای پیام