کد خبر: 4304668
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۹
در گفت‌و‌گو با ایکنا مطرح شد

آسیب‌شناسی فرهنگی جامعه اسلامی از منظر پیامبر(ص) + فیلم

نویسنده کتاب «فرهنگی از آموزه‌های محمد(ص)» گفت: آموزه‌های پیامبر اکرم(ص) اگر با زبانی روز بیان شود، می‌تواند شکاف میان سنت و مدرنیته را پر کرده و بزرگ‌ترین آسیب فرهنگی جوامع اسلامی یعنی «دین‌ناشناسی» را درمان کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین علی کرمی‌فریدنی، پژوهشگر دینی و نویسنده کتاب فرهنگی از آموزه‌های محمد(ص)فرهنگ، مفهومی فراگیر است که اندیشه‌ها، باورها، دانش‌ها، آداب، هنرها، ارزش‌ها و شیوه‌های زیست فردی و اجتماعی انسان را دربرمی‌گیرد. کتاب «فرهنگی از آموزه‌های محمد(ص)»، کتابی است که در آن با گنجینه‌ای عظیمی روبه‌رو هستیم که از کوچک‌ترین توصیه‌های فردی تا بزرگ‌ترین مسائل اجتماعی و جهانی را در بر دارد.

کتابی که این آموزه‌ها را به صورت موضوع‌بندی گردآورده، نشان می‌دهد تعالیم پیامبر(ص) صرفاً سخنانی برای نقل و تزیین نیست، بلکه حقیقتی برخاسته از جان اوست که در عرصه عمل نیز به آن پایبند بوده است، از «عدالت» و «مشورت» گرفته تا «حقوق انسان‌ها»، همه در این مجموعه جای گرفته‌اند و نشان می‌دهند، پیامبر نه تنها مروج ارزش‌ها، بلکه نخستین عامل به آنها بوده است.

از این منظر، مهم‌ترین پیام فرهنگی پیامبر اسلام(ص) شناخت درست دین و بازتاب صادقانه آن در زندگی است؛ دینی که باید بدون خرافه‌سازی، نگاه ابزاری یا تحریف، به روشنی و زیبایی منتقل شود. همان‌گونه که قرآن کریم در آیه ۱۲۵ سوره نحل دستور می‌دهد: «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ؛ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به (شیوه‏‌اى)که نیکوتر است مجادله نماى.» در حقیقت، عمل به این آموزه‌هاست که می‌تواند فرهنگ نبوی را زنده نگه دارد، نه صرفاً سخنرانی و شعار.

از همین رو، خبرنگار ایکنا از قم با حجت‌الاسلام والمسلمین علی کرمی‌فریدنی، پژوهشگر دینی و نویسنده کتاب «فرهنگی از آموزه‌های محمد(ص)» درباره فرهنگ دینی و چگونگی پیوند شکاف میان سنت و مدرنیته در عصر حاضر از منظر پیامبر(ص) به گفت‌وگو پرداخت که متن گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانیم و می‌بینیم:

ایکنا- آموزه‌های پیامبر(ص) چگونه می‌توانند شکاف میان سنت و مدرنیته را پر کنند؟

 مفاهیم دینی از دو بخش تشکیل شده است؛ بخشی از آن، مفاهیمی است که با فطرت، وجدان، خرد، گرایش‌های آسمانی، خداجویی، کنجکاوی علمی و حس زیبایی‌دوستی انسان در پیوند است و این بخش هرگز کهنه نمی‌شود.

چنان نیست که بگوییم هزار سال پیش مردم کنجکاو بودند که کسب علم کنند و امروز این حس از میان رفته است. خیر؛ این گرایش‌ها همیشه زنده‌اند و دین در این بعد، همواره با انسان و زندگی او هم‌داستان است.

چنان نبوده است که هزار سال پیش مردم عدالت‌خواه، آزادی‌خواه و دموکراسی‌خواه باشند، مردم‌سالاری و شایسته‌سالاری را بخواهند، عهد و پیمان را پاس بدارند، امانت‌داری را ارزش بدانند، اما امروز دیگر کسی در پی آن نباشد.

بخشی مهم از دین، همان ارزش‌ها و مفاهیم گوهرباری است که هر روز، انسان در حرکت و حیات خود کششی نیرومند به سوی آنها دارد، این مفاهیم هرگز کهنه نمی‌شوند و مهم این است که با زبان نیکو، به‌روز و مدرن بیان کنیم.

روزی سخن از «مشورت» بود، امروز هم همان مشورت است، اما به زبان روز و در مقیاسی کلان، معنایش «انتخابات آزاد» است؛ انتخاباتی رقابتی، عادلانه و اثرگذار یعنی وقتی اکثریت رأی دادند، کسی حق ندارد زیر میز بزند و برخلاف رأی جمع عمل کند و پیروی از رأی اکثریت لازم و واجب است. پس می‌بینیم که همه این مسائل، اگر با روحیه‌ زنده و مدرن امروز بازگو شوند، همچنان زنده و کارآمد هستند.

بخشی از مسائل جزئی‌اند و ثابت نمی‌مانند؛ آنها با زمان و مکان دگرگون می‌شوند. بنابراین، براساس دریافت درست از دین باید اجتهاد کرد و این مسائل را تطبیق داد. در نتیجه، مفاهیم دین می‌توانند همواره زنده، مدرن و به‌روز باشند.

ایکنا- اخلاق برگرفته از فرهنگ اسلامی در سیره پیامبر(ص) چه جایگاهی دارد؟

با توجه به آیه ۱۰۷ سوره مبارکه انبیا که می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ؛ و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم.» خداوند متعال به اخلاق نیکو و صفت «رحمةٌ للعالمین» پیامبر اشاره دارد، اخلاق در سیره و سخن پیامبر جایگاهی والا دارد، این در حالی است که پیامبر اکرم(ص) بار‌ها بر این امر تاکید کرده و فرمود: «إِنَّی بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق؛ من از آن جهت برانگیخته شدم که شرافت‌های اخلاقی را کامل کنم.»

مراد از والایی‌های اخلاقی تنها خوش‌برخورد بودن، سلام کردن یا تعارف‌های ظاهری نیست، بلکه مقصود، ارزش‌های بزرگی همچون امانت‌داری به‌معنای والا و کامل آن است؛ از نگه‌داشتن اندکی مال فردی نزد شخص، تا پاسداری از خزانه‌ ملی یک ملت و رعایت امانت در جایگاهی که حیات و ممات و پیشرفت و عقب‌ماندگی ۹۰ میلیون انسان به آن وابسته است. امانت باید همان‌گونه که تحویل گرفته شده، طبق قرارداد بازگردانده شود.

از نگاه این کتاب و سخنان پیامبر(ص)، اخلاق، میوه‌ دین است. دین‌دارای عقاید، باورها، اندیشه‌ها و نیز احکام و مقررات است اما همه‌ اینها برای آن است که انسان برتر، درستکارتر، شایسته‌تر، عادل‌تر، آزادمنش‌تر و والاتر باشد، اخلاق ثمره‌ همه‌ آن باور‌ها و مقررات است.

همچنین از این‌رو، می‌توان به عمق معنای این آیه ۱۹ از سوره مبارکه آل‌عمران دست یافت که می‌فرماید: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ؛ مسلماً دین (واقعی که همه پیامبرانْ مُبلّغ آن بودند) نزد خدا، اسلام است.»

ایکنا- به نظر شما، بزرگ‌ترین آسیب فرهنگی جوامع اسلامی امروز چیست و پیامبر (ص) برای درمان آن چه راهی ارائه داده‌اند؟

بزرگ‌ترین آسیب این است که انسان‌ها دین را چنان‌که هست، نشناسند و در تاریکی سخن بگویند، این همان افراط و تفریط‌هایی است که امروز در بسیاری از کشور‌های اسلامی می‌بینیم، چندی پیش در اخبار شنیدم که طالبان گفته است عکس روی شناسنامه‌ نیمی از جامعه زنان، باید حذف شود، این چیست جز کج‌فهمی، کج‌اندیشی و عدم شناخت دین.

پیامبر در سفر‌های تبلیغی همسر خود را همراه می‌برد و در مجالس گفت‌و‌گو همسرش در کنار او می‌نشست و گاه خود پاسخ می‌داد همچنین، پیامبر اکرم(ص) یکی از نشانه‌های لئامت را اهانت به زنان دانست و فرمود: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لاَِهْلِهِ وَ اَنَا خَیْرُکُمْ لاَِهْلى. ما اَکْرَمَ النِّساءَ اِلاّ کَریمٌ وَ لا اَهانَهُنَّ اِلاّ لَئیمٌ؛ بهترین شما کسى است که براى خانواده اش بهتر باشد و من از همه شما براى خانواده‌ام بهترم. زنان را گرامى نمى‌دارد مگر انسان بزرگوار و به آنان اهانت نمى‌کند، مگر شخص پَست و بى‌مقدار.»

خداوند متعال در آیه ۷۰ سوره مبارکه اسراء می‌فرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ؛ و به‌راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم.» البته ممکن است برخی سیاستمداران، ابلیس‌گونه و فرعون‌صفت، دین را بشناسند، اما عامدانه خلاف آن رفتار کنند، واقعیت این است که اکثریت از دین ناشناس‌اند و این بزرگ‌ترین آسیب است، وقتی دین‌ناشناسی حاکم باشد، در آموزش هم اشتباه رخ می‌دهد.

تندرو‌هایی که در جهان اسلام هستند، از همان دین‌ناشناسی سربرمی‌آورند و ریشه آن در بد شناختن، نشناختن و بد آموزش دادن است. شاید از همه‌ اینها مهم‌تر، در عمل نکردن و فقط ادعا کردن است، اینها همان آسیب‌های فرهنگی است که به دین وارد می‌شود.

ایکنا- اگر پیامبر اکرم (ص) امروز در جامعه ما حضور داشتند، کدام ابعاد فرهنگی را در اولویت رسیدگی قرار می‌دادند؟

نخست، نبی‌اکرم اسلام(ص) می‌کوشیدند تا مردم را به شناخت انسان، آگاهی نسبت به انسان، انسان‌آفرین و جهان‌آفرین و نیز شناخت پیامد عملکرد‌ها برانگیزد. دوم، حضرت(ص) تلاش می‌کردند که مردم را حق‌شناس کرده و آنها را به رعایت حقوق دیگران وادارد.

سوم آن بود که حضرت محمد(ص) به شدت با اینکه چرا اعمال مطابق آنچه که مردم مدعی آن هستند، مقابله می‌کردند. در واقع این عمل در آیه دوم سوره مبارکه صف مورد پرسشی توبیخ واقع شده که می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏‌اید چرا چیزى مى‏‌گویید که انجام نمى‏‌دهید.»

زیرا در عمل، انسان اهل اقدام بسیار کمتر دیده می‌شود و پرمدعایان بسیارند، در همین محور‌ها بود که پیامبر با زبانی روز و مدرن، اصولی را مطرح می‌کرد که همه‌ مردم جهان خواستار آن بودند و هستند؛ اصولی همیشگی که مرز و زمان نمی‌شناسند.

در این زمینه، روایات بسیاری آمده است. به‌عنوان مثال امیرمؤمنان امام علی(ع) در حکمت ۱۵۰ نهج‌البلاغه فرمود: «لاَ تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو اَلْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ؛ مباش از کسانى که به آخرت، بدون عمل امیدوارند.» همچنین امام(ع) در جایی دیگر فرموده است: «عِلمٌ بِلا عَمَلٍ کَشَجَرٍ بِلا ثَمَرٍ؛ علم بى عمل، درخت بى ثمر را مى ماند.»

ایکنا - مهم‌ترین رسالت نخبگان و متفکران امروز در پاسداشت و بازآفرینی فرهنگ نبوی چیست؟

همان چیزی است که پیامبر اگر امروز در جامعه حاضر بودند، انجام می‌دادند و این چیزی نیست جز سامان دادن یک حرکت فرهنگی عظیم در سه محورِ انسان‌شناسی، خداشناسی و مردم‌شناسی و سپس تبیین نتیجه‌ عملکرد‌های عادلانه و ظالمانه.

امروز نیز نخبگان باید همچون فانوس‌هایی بر سر راه مردم بدرخشند. باید یادآور شوند که ما انسانیم، خدا ما را گرامی داشته است، اقتضای کرامت آن است که آگاهی و رفتارمان بالا برود، حقوق دیگران را رعایت کرده و نیز دیگران هم حقوق ما را رعایت کنند. چنین فرهنگی باید بر پایه شناخت، حقوق و عمل درست شکل بگیرد.

به‌ویژه امروز، در شرایطی که آمار‌های هولناک دروغ، ناروا، اختلاس، دزدی، فساد و خیانت، دلسوزان را نگران کرده است، باید بیش از پیش به تمایز میان «شعار» و «عمل» توجه کنیم.

ایکنا- اما چگونه می‌توان این تفاوت را شناخت؟

به‌راستی تشخیص دادن آسان نیست. دو نفر سخن می‌گویند؛ در آغاز شاید نتوان فرق گذاشت اما انسان هوشمند اگر اندکی دقت کند و پیش‌تر برود، حقیقت آشکار می‌شود، آن‌که دستش از کردار تهی است، هر چند شعار می‌دهد، در بزنگاه‌ها پرده از خطای او برداشته می‌شود.

اینها فقط پوسته‌ای از شعار و قشر ظاهری دین‌داری است، بی‌آنکه به حقوق عمومی جامعه پایبند باشند، حتی توافقی را که مردم در قالب قانون اساسی پذیرفته‌اند، در عمل به رسمیت نمی‌شناسند.

اما در برابر، انسان واقعی پایبند این است که وقتی سخن می‌گوید، دقت می‌کند که خلاف نگوید، دروغ نمی‌گوید، عهد نمی‌شکند، خیانت نمی‌کند، حق کوچک‌ترین موجود، حتی مورچه‌ای را ضایع نمی‌سازد.

چنان‌که امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «وَاللّهِ لَوْ أُعطیتُ الاَْقالِیمَ السَّبعةِ بمَا تَحْتَ افْلاکِهَا، عَلَى أنْ اءَعْصِىَ اللّهَ فِى نَمْلَةٍ أسْلُبُهَا جِلْبَ شَعِیرَةٍ مَا فَعَلْتُهُ؛ به خدا سوگند! اگر اقلیم‌هاى هفتگانه با آنچه در زیر آسمان‌ها است به من دهند که خداوند را با گرفتن پوست جوى از دهان مورچه‌اى نافرمانى کنم، هرگز نخواهم کرد.»

این است نمونه‌ انسانی که عملکردش تجسم عدل و اخلاق است، اما کسی که وعده می‌دهد و هنگامی که به قدرت می‌رسد، به هیچ‌چیز پایبند نیست، هر ظلم و جنایتی از او سر می‌زند؛ فرعونی در گفتار و کردار، که یکی زودتر و یکی دیرتر، چهره واقعی‌اش آشکار می‌شود، اینجاست که نیازمندیم نکته‌ اساسی را بفهمیم؛ تفاوت میان ادعا و عمل و میان شعار و حقیقت.

گفت‌و‌گو و فیلم از هانیه محمدنژاد

انتهای پیام
captcha