
شناخت جایگاه و
سیره پیامبر اکرم(ص)، تنها یک بحث تاریخی یا اعتقادی نیست، بلکه ضرورتی حیاتی برای امروز و فردای
امت اسلامی و حتی همه بشریت بهشمار میرود.
آن حضرت، با بعثت خویش نهتنها جامعه عرب جاهلی را دگرگون ساخت، بلکه مسیر تمدن بشری را تغییر داد و الگویی جاودانه از معنویت، عدالت، رحمت و رهبری بر جای گذاشت، در دنیای پرآشوب امروز که انسانها با بحران هویت، بیعدالتی و جنگهای بیپایان روبهرو هستند، بازگشت به سیره پیامبر، یعنی بازگشت به سرچشمهای زلال از اخلاق و معنویت که میتواند راه نجات را فراروی انسان معاصر بگشاید.
متن پیشرو، کوششی از خبرنگار ایکنا از قم در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین احمد زمانی، استاد حوزه و دانشگاه و پژوهشگر سیره اهل بیت(ع) است برای تبیین چرایی و چگونگی این بازگشت؛ نگاهی به زندگی و سیره رسول اعظم(ص) و اهمیت آن در بازسازی فردی، اجتماعی و جهانی که این گفتوگو را در ادامه میخوانیم و میبینیم:
ایکنا- چگونه میتوان جایگاه عظیم و والای پیامبراکرم(ص)، کسی که با مبعوث شدنش نه تنها بر جوامع عرب، بلکه تحولی بنیادین در همه جوامع با ادیان مختلف تأثیر گذاشت را تبیین کنیم؟
یکی از مباحث بسیار مهم و بنیادین امروز، نیازی است که نه تنها جهان اسلام، بلکه سراسر جهان انسانیت به آن دارد و آن، آشنایی با سیره رسول خدا(ص) است. باید اندیشید که پیامبراکرم(ص)، در طول 63 سال زندگی خویش چگونه زیست و در مدت 23 رسالت، چه کارهای سترگ و چه تحولات عظیمی را رقم زد. حقیقت این است که امروز جهان اسلام و حتی جهان بشریت، راهی جز پیمودن طریق او ندارد چراکه راه او، راه نجات است.
در آغاز سخن، به این آیه شریفه از سوره توبه اشاره میکنم؛ آیاتی که به نقل از مرحوم شیخ طبرسی، در سالهای هشتم و نهم هجری نازل شده و جزء آیات مدنی قرار دارد. خداوند متعال در آیه 128 سوره مبارکه توبه میفرماید: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ؛ قطعا براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید به (هدایت) شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است.»
در سوره احزاب که سورهای مدنی است، در آیه ۲۱ نیز خداوند متعال بار دیگر جایگاه پیامبراکرم (ص) را چنین بیان میدارد: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا؛ قطعا براى شما در (اقتدا به)رسول خدا سرمشقى نیکوست براى آنکس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مىکند.»
ایکنا- امروز یکی از پرسشهای اساسی این است که چرا جوانان ما نسبت به سیره رسول خدا(ص) بیاعتنا شدهاند؟ آیا مشکل از دشواری درک سیره است یا از عملکرد برخی مدعیان پیروی از او؟
به گمان من، پاسخ این پرسش را میتوان در یک جمله خلاصه کرد؛ علت همه این بیمهریها، عدم شناخت درست پیامبر(ص) است.
شناخت، خود زمینهساز محبت است. اگر کسی کنار دریا تنها به تختهپارهای بنگرد، برایش اهمیتی ندارد؛ اما همان انسان، اگر در دل امواج گرفتار شود، همان تختهپاره را وسیله نجات جان خود خواهد یافت و به آن دل خواهد بست. جامعه امروز و حتی گذشتگان ما، پیامبر(ص) را بهدرستی نشناختهاند؛ در حالی که او از همان آغاز تولد، با رنج یتیمی و غربت همراه بود همانطور که از آیات ۶ و ۷ سوره مبارکه ضحی پیداست: «أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى، وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى؛ مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد، و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد.»، اما با این وجود، قرآن او را الگویی بیبدیل معرفی کرد؛ الگویی که در سراسر هستی، نمونهای همانندش یافت نمیشود.
از اینرو اگر بخواهیم پیامبر اکرم(ص) را بهعنوان الگو بشناسیم، باید سیره رفتاری او را در همه عرصهها مورد توجه قرار دهیم؛ در اخلاق، سیاست، نظامیگری، اجتماع، روابط با دیگر کشورها و حتی در نامهنگاریهای او با سران جهان آنروز. هرکس در این سیره ژرف بنگرد، درمییابد که رسول خدا(ص) نه تنها برای زمان خویش الگو بود، بلکه برای همه دورانها الگوست و سیره او، جانبخش نظام الهی و ضامن حیات معنوی امت است.
کافی است بنگریم به مدینه که رسول خدا در آن حضور یافت. پیش از آن، این شهر با نام «یثرب» شناخته میشد، اما در سایه بعثت و سیره پیامبر(ص)، به «مدینه النبی» و سپس به نامهای گوناگون و پربرکتی، چون «مدینةالمنوّره» و «منارالاسلام» شهرت یافت. به طوری که پس از پیامبر(ص) بیش از ۹۰ نام برای مدینه ذکر شده است. این خود نشانهای روشن از دگرگونی عظیمی است که پیامبر تنها در ۱۰سال، در این شهر و در سراسر جامعه عرب و حتی جهان آن روز پدید آورد. بدین ترتیب، میبینیم که پیامبراکرم(ص) در مدینه تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی عمیقی را بنیان نهاد، تحولاتی که فراتر از زمان و مکان خود، ماندگار شد.
پس، دلیل اینکه چرا نسل امروز ما نسبت به سیره پیامبر(ص) بیاعتناست، نشناختن آن حضرت است. سیره، به معنای راه و مسیر است؛ راهی که باید پیموده شود و آنچه از رسول خدا باقی مانده، مشی و طریقی است که اگر بدان پای نهیم، سعادت دنیا و آخرت را در مییابیم.
به همین دلیل، هم دانشمندان اهل سنت و هم علمای شیعه، کوشیدهاند تا زندگی اخلاقی، اجتماعی و رفتاری رسول خدا را ثبت و بازگو کنند تا چراغی در تاریکیها و راهنمایی برای جویندگان حقیقت باشد.
برای نمونه، مرحوم علامه سیدمرتضی جبل عاملی که کتاب سترگی با عنوان «الصحیح من سیرة نبی الاعظم» نگاشت. این اثر در ۳۵ جلد، با معرفی حدود ۱۷۰۰ منبع و بیش از ۱۸ هزار صفحه، به تبیین سیره اخلاقی، اجتماعی و رفتاری پیامبر پرداخته است. اما پرسش اینجاست، اگر به جامعه شیعه مراجعه کنیم، از این ۱۸ هزار صفحه چند صفحه را میشناسیم؟ پاسخ متأسفانه منفی است.
در جهان اهلسنت نیز چنین است. بزرگان فراوانی از اهلسنت، در طی ۱۰ سال، چهل دانشمند از آنها که در رشتههای گوناگون همچون ادبیات، فقه و اصول، تخصص داشتند، اثری ماندگار با عنوان «نضرة النعیم فی أخلاق الرسول الکریم» پدید آوردند که نزدیک به ۱۲هزار صفحه است و سیره پیامبر(ص) را بیان میکند.
همچنین، مصطفی طلاس، وزیر دفاع سوریه، که کتابی دارد با عنوان «الرسول العربی و فنالحرب» که در آن به تحلیل تاکتیکها و تکنیکهای نظامی پیامبر پرداخته است. خوشبختانه اینگونه آثار در دسترس قرار گرفته و میتواند مورد بهرهبرداری جامعه علمی ما، چه در ایران اسلامی و چه در خارج، واقع شود.
ایکنا- آیا میتوان سیره پیامبر(ص) را بدون تحریف و کاهش ارزشهای آن، به زبان جوانان امروزی ترجمه کرد؟ مثلاً مفاهیمی مثل عدالت، احترام به زن، مدیریت بحران، یا رابطه با دیگران را چگونه میتوان در قالب مثالهای معاصر و قابل لمس نشان داد؟
سیرهشناسی یکی از مهمترین مسائل امروز است. علامه طباطبایی در کتاب «سنن النبی»، در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ صفحه، به سیره اخلاقی پیامبر پرداخت. در سوی دیگر، آثار بزرگی از سوی اهلسنت، چون السنن الکبری وجود دارد که بالغ بر هفتاد جلد است. اهل سنت و شیعه هر دو در این زمینه کوشش فراوان کردهاند.
خواسته من این است که جوانان امروز جهان اسلام بیش از پیش به این آثار توجه کنند. چراکه دشمنان اسلام، در رأس آنان استکبار جهانی و آمریکا، میخواهند پیامبر ما ناشناخته بماند؛ نه تنها شخصیت او، بلکه سیره، زندگی، همسران و شیوه زیستش نیز در پرده بماند.
ایکنا- چه راهکارهایی برای هر چه بیشتر و بهتر شناختن رسول اعظم(ص) و قدم نهادن در مسیر و سیره آن حضرت وجود دارد؟
نکته نخست، انس بیشتر با قرآن کریم است. به خدا سوگند، قرآن امروز در غربت است. در حالی که ۲۸ سوره بزرگ در مدینه و ۸۶ سوره در مکه نازل شده، امت اسلام با معارف آن، با شأن نزول آیات و با ترسیم کامل زندگی پیامبر(ص) بیگانه است. قرآن، از آغاز تا انجام، درس زندگی به ما میدهد؛ از حمد و شکر در برابر ربوبیت مطلق، تا پناهبردن از شر وسوسههای شیاطین.
قرآن، سلاح بزرگ امت اسلامی است اما نه تنها تلاوت قرآن، بلکه فهم آن، بسیاری حافظ قرآناند که کاری بس ارزشمند است اما مهمتر از آن فهم قرآن، فهم شأن نزولها، فهم ارتباط میان آیات با زندگی پیامبر و دیدن جلوههای توحید در دل تاریخ است.
نکته دوم، بازشناسی رفتار و درسهای پیامبر(ص) است. رسول خدا نه تنها در گفتار، بلکه در کردار و سیره عملی خویش، مکتبی کامل بهجا گذاشت. کارهای فراوانی در این زمینه شده اما نسل جوان باید بیش از پیش به این میراث بپردازند و آن را زنده نگه دارند.
نکته سوم، توجه به ابعاد خانوادگی و عاطفی سیره پیامبر(ص) است. در زمانی که دختر داشتن برای اعراب زمان پیامبر ننگ محسوب میشد، حضرت با افتخار و اکرام با دختر خویش رفتار میکرد.
روایتی از عایشه است که گفت: «کُلَّمَا دَخَلَتْ فَاطِمَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ قام لها» هرگاه حضرت فاطمه(س) وارد میشد، پیامبر تمام قد به احترام او برمیخاست و چند قدم به استقبالش میرفت و دست او را میبوسید. حضرت فاطمه(س) نیز هرگاه رسول خدا وارد میشد، از جای برمیخاست، به سوی پدر میرفت و دست ایشان را میبوسید. این احترام و محبت متقابل، نمونهای بیمانند از انسجام و عشق خانوادگی است که در هیچ جای عالم مشابهی ندارد. همین مهر و محبت را در رفتار پیامبر با سایر دخترانش، زینب، رقیه و امکلثوم، و نیز با امام حسن(ع) و امام حسین(ع) میتوان دید.
نکته چهارم که بر آن تأکید دارم، موضوع وحدت امت اسلامی است. این مسئله از مهمترین نیازهای امروز جهان اسلام است. شیعه و اهل سنت هر دو، به این ابزار حیاتی محتاج هستند. رهبران بزرگ ما، همگی بر این حقیقت پای میفشارند که ما «یکی» هستیم. امروز اگر میبینیم جهان اسلام در پشت سر غزه ایستاده، این به برکت همان یگانگی است.
هنگامی که اسماعیل هنیه در تهران به شهادت میرسد، یا دیگر چهرههای اهل سنت در ایران اسلامی مورد تکریم قرار میگیرند و رهبر انقلاب بر پیکر آنان نماز میخواند، یا هنگامیکه بزرگان اهل سنت در قطر و دیگر کشورها به وحدت فرا میخوانند، همه و همه نشان از اهمیت این انسجام دارد. دشمنان اسلام، آمریکا و اسرائیل، این دو جنایتکار زمان، دست به دست هم دادهاند تا به «امالقرای جهان اسلام» یعنی ایران ضربه بزنند، زیرا ایران امروز محور وحدت امت اسلامی است.
نکته بعد آن است که باید به صحنههای پشت پرده استکبار جهانی توجه داشت. هر اهانت و حرکتی که از سوی آنان سر میزند، در راستای ایجاد تفرقه و تضعیف امت اسلامی است. از اینرو لازم است با بصیرت، ریشههای این فتنهها را شناخت.
همچنین پرهیز از درگیری با پیروان ادیان الهی نکته دیگری است که قصد دارم به آن اشاره کنم. مسلمانان، چه شافعی و مالکی و چه حنفی و جعفری همگی یک قبله، یک نماز و یک دین دارند و گرد خانه کعبه طواف میکنند. افزون بر این، ما با اهل کتاب، بهویژه مسیحیان، نیز باید بر پایه مشترکات وحدت داشته باشیم و این وحدت را حفظ کنیم.
همانگونه که قرآن کریم در آیه ۶۴ سوره مبارکه آلعمران بدان توصیه میکند و میفرماید:«قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است (و همه کتاب های آسمانی و پیامبران آن را ابلاغ کردند) که جز خدای یگانه را نپرستیم، و چیزی را شریک او قرار ندهیم، و بعضی از ما بعضی را اربابانی بهجای خدا نگیرد. پس اگر (از دعوتت به این حقایق) روی گرداندند (تو و پیروانت) بگویید: گواه باشید که ما (در برابر خدا و فرمانها و احکام او) تسلیم هستیم.»
آخرین نکته آن است که جهان اسلام باید بداند اگر متجاوزان تنبیه نشوند، تجاوزشان ادامه خواهد یافت. امروز امت اسلامی وظیفه دارد در برابر اهانتها و جنایاتی که از سوی استکبار جهانی، همانند اسرائیل، ترامپ و امثال آنان سر میزند، ایستادگی کند و آنان را رها نکند. مجازات متجاوزان در عرصه فرهنگی، رسانهای و افکار عمومی امری ضروری است تا در جای خود متوقف شوند.
ما بیش از یک میلیارد و 800 میلیون مسلمانیم؛ جمعیتی اندک نیستیم. امام خمینی(ره) میفرمود: «اگر همه مسلمانان متحد شوند و یک آب دهان بر اسرائیل بیندازند، سیلی خروشان پدید میآید که آن را از میان میبرد.» امروز نگاه کنید، ایران اسلامی، یمن و جبهه مقاومت چهقدر دشمنان را مستأصل کردهاند. پس درخواست من این است که در این مسیر ثابتقدم بمانیم، وحدت را پاس بداریم، به قرآن تمسک جوییم و راه پیامبر اکرم(ص) را بهعنوان راه نجات امت اسلام دنبال کنیم.
گفتوگو و فیلم از هانیه محمدنژاد
انتهای پیام