یکی از موانع اصلی الگوگیری عدم مطالعه و آگاهی عالمانه از زندگانی و سیره امام حسین(ع) است، دومین عامل شامل نقشآفرینی افراد و منابع غیرمعتبر در تبیین و تفسیر قیام آن حضرت است، سومین چالش، رونق داشتن تفسیرهای ذوقی، صنفی، ابزاری و غیرمسئولانه از قیام امام حسین(ع) در محافل و فضای مجازی و حقیقی است؛ غلبه احساس و حماسه بر عقلانیت در تفسیر و روایت از قیام امام حسین(ع) چهارمین مانع الگوگیری است. احساس و هیجان جزو ویژگیهای فطری انسان است و در مواقع خوشی و ناراحتی، اولین چیزی که در چهره، کلمات و رفتار انسان ظاهر میشود احساس است و احساسات به رغم اهمیت و نقش مؤثرش نباید بر عقل و تفکر غلبه پیدا کند، چراکه عقل و تفکر است که انسان را از موجودات دیگر متمایز میکند، از اینرو با اذعان به اهمیت احساسات باید حرکت از سمت احساسات به سمت عقلانیت باشد و نه بالعکس.
بیشتر بخوانید:
غلبه هیجان و احساسات همیشه یکی از پرتگاههای مهم در حیات فردی و اجتماعی بشر بوده است و قیام امام حسین(ع) در روز عاشورا مملو از صحنهها و گزارشهای تأثربرانگیز و حماسی است، اما نباید نگاه ما به این قیام محدود به جنبههای احساسی آن باشد، چراکه آن شناختی که با هیجان و احساسات حاصل شود با هیجان و احساسات نیز زایل میشود. جالب توجه اینکه براساس منابع معتبر رفتار، کردار و خطبههای امام حسین(ع) در بیشتر موارد مبتنی بر استدلال، برهان و عقلانیت است. مخاطبان و حتی دشمنان را دعوت به تأمل و تفکر میکند و با دشمنان نه از سر عصبانیت بلکه از سر دلسوزی گفتوگو میکند تا اگر کسی زمینهای برای هدایت و نجات دارد راه را بیابد و ما نیز بعد از قرنها بتوانیم به علل و زمینههای چگونگی و اهداف امام حسین(ع) پی ببریم. اینگونه است که حتی رهبران غیرمسلمانی چون گاندی، امام حسین(ع) را شناخته و از ایشان الگو گرفتند، چون منطق و برهان حضرت حتی در بحبوحه جنگ آشکار و برجسته است.
اگر حرکت و نهضت امام حسین(ع) را صرفاً احساسی ببینیم از شناخت و معرفت فاصله خواهیم گرفت و در چنین فضایی الگوگیری ممکن نخواهد بود. رفتار امام حسین(ع) در قیام عاشورا کاملاً عقلانی بود. با اینکه حضرت صراحتاً در مدینه تهدید به قتل شده بودند باز دعوت خود را گام به گام با تأمل و تفکر پیش بردند. ۱۸ هزار نامه بیعت از کوفیان دریافت کرده بودند، اما نمایندگانی را برای بررسی اوضاع کوفه و ارزیابی بیعتکنندگان فرستادند. در گذشته تاریخی نیز غلبه هیجان بر مردم کوفه، فجایع بزرگی را در تاریخ به دنبال داشت، آنها در دو دوره، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به قیام فراخواندند، اما وقتی فرصت فراهم شد، چون دعوت اکثرشان از روی برهان و عقلانیت نبود دوامی نیاورد.
ما در الگوگیری در دو مرحله نیازمند عقلانیت هستیم. در مرحله اول باید به رفتارهای قاعدهمند شخص مورد نظر متمرکز شویم حتی اگر شخص رفتارهای حماسی نیز داشته باشد. در مرحله دوم باید خود مبتنی بر عقلانیت به تحلیل بپردازیم تا بتوانیم شیوه و منطق عملی شخص الگو را در مواجهه با موضوعات استخراج کنیم.
یک تصور بسیار رایج و متداول درباره امام حسین(ع) این است که امام(ع) با روش انقلابی، یک نظم جدید را ایجاد کرده و سنتها و مسئولیتهای رایج تا آن دوره را به هم زدهاند، یا به عبارتی سرمشق جدیدی را برای ما تبیین کردهاند. روش و منهجی که تا آن زمان متداول نبوده است. در این دیدگاه اصطلاحاً دستگاه امام حسین(ع) متفاوت از سایر معصومین(ع) است. مجالسش، محافلش و مخاطبانش متفاوت هستند؛ اگرچه این تصور ممکن است جذابیتها و دستاوردهای خوبی برای ما داشته باشد، اما دچار چند ایراد بنیادین است. نخست اینکه با اصول اعتقادی ما که دعوت امام حسین(ع) استمرار دعوت نبوی و علوی است، منافات خواهد داشت. و اگر این تفاوت را بپذیریم آن وقت حجیت عمل ائمه(ع) و اینکه خاستگاه و منشأ واحدی دارند نقض خواهد شد. این موضوع از اصول اعتقادی ماست که ائمه(ع) نور واحدی هستند، گرچه امام حسین(ع) برای این آزمون برگزیده شد، اما هر یک از ائمه(ع) دیگر هم اگر بودند همین روش را پیش میگرفتند.
امام حسین(ع) مسیر و الگویی متفاوت از مسیر رسول خدا(ص) و سایر ائمه(ع) نیست. قیام امام حسین(ع) یادآور رسالتی است که حمزه در احد، رسول خدا(ص) در شعب ابیطالب، امام علی(ع) در لیلةالمبیت و خیبر و خندق انجام دادند. قیام عاشورا تابلویی از تمام زیباییهای اسلام بود و با توجه به این مسئولیتها، سنتها و وظایف میتوانیم الگو بگیریم. اگر واقعه عاشورا و حرکت امام حسین(ع) از مدینه تا شهادت، و حتی تا بازگشت خانواده امام حسین(ع) به مدینه را مطالعه کنیم، متوجه میشویم که این مجموعه نه چندان طولانی، استمرار و چکیدهای از تاریخ انبیا و صدر اسلام است.
امام حسین(ع) در فرصتهای مختلف علل و اهداف متعدد و متنوعی از جمله اصلاح امت رسول خدا، ظلمستیزی، ذلتستیزی، بیعت نکردن با شخصی مثل یزید، احیای سنت نبوی و... را برای قیام خود تبیین کردهاند. درواقع این تنوع حاکی از تعدد مسائل و موضوعاتی است که امام حسین(ع) با آن مواجه بودهاند. اهل بیت و اصحاب امام حسین(ع) نیز چهرهها، رفتارها و حماسههای بزرگی آفریدهاند. از اینرو، ما باید پس از شناخت مسئله خود به سراغ سیره امام حسین(ع) برویم. مسئله امروز من در عرصه فردی، خانوادگی یا اجتماعی چیست؟ و پاسخ امام(ع) به این مسئله چه بوده است. در این صورت است که میتوان از امام الگو گرفت. اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم که جامع همه رفتارها و مواضع اتخاذ شده از سوی امام حسین(ع) در قیام کربلا، انجام رسالت و وظیفه است.
امام حسین(ع) از مناسک حج خود دست کشیدند و آن را نیمه کاره گذاشتند، زیرا دیدند که با دعوت مردم حجت برای هدایت مردم بر ایشان تمام شده است. حتی اگر دعوت مردم متزلزل باشد. مردم امام را دعوت کردند، نماینده فرستادند و تقاضا کردند که محتاج هدایت و قیام شما هستیم و این مسئولیتی بود که امام حسین(ع) نسبت به آن غفلت نکردند، همانطور که امام علی(ع) به هنگام تصدی خلافت فرمودند اگر نبود حضور و درخواست مردم خلافت را نمیپذیرفتم.
متأسفانه امروز برخی از ما مناسک و آیینها را گرامی میداریم، اما از مسئولیتهایمان فرار میکنیم یا غافلیم. آیینی شدن دینداریمان باعث شده تا برخی از ما دینداری را به روزهای خاص و مکانهای خاص محدود کنیم. این در حالی است که مهمترین درس نهضت امام حسین(ع) عمل به وظیفه در هر پست و منصبی است. بهطور نمونه بنگرید به حماسههایی که در این جنگ تحمیلی 12 روزه در کشور عزیزمان رخ داد. از مجری صداوسیما که در حمله دشمن مسئولیت خود را ترک نکرد و شعار «الله اکبر» سر داد تا نانوایی که با وجود شهید شدن برادرش، در محل کار خود حاضر شد، همه نشاندهنده الگوگیری هموطنانمان از این نکته محوری از قیام عاشوراست.
زمانی که حضرت زینب(س) میفرمایند: «ما رأیت الا جمیلاً» چیزی جز زیبایی ندیدم، منظورشان سربلندی از انجام مسئولیت بود، چراکه کشته شدن طفل شش ماهه یا جوانان رشیدی چون حضرت علی اکبر و قاسم(ع) به خودی خود زیبا نیست الا زمانی که در حال انجام صحیح مسئولیت و رسالت الهی باشند. حضرت عباس(ع) هنگام شهادت میفرمودند: به خدا قسم اگر دست راستم را قطع کنید دست از حمایت دینم نمیکشم. و شاید براساس همین منطق باشد که در روایات ما مردی که در راه تأمین معاش خانوادهاش کشته شود، اجر شهید را دارد، چراکه او همانند شهید به رسالتش عمل کرده است.
گفتوگو و فیلم از حانیهسادات حسینیکیا
انتهای پیام