به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در کنفرانس بینالمللی «یافتههای نوین مناسبات دین و خانواده» که امروز، ۱۸ اسفندماه در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم برگزار شد، به ارائه مقالهای با عنوان «چهارچوب نظری مهر و الفت در خانواده درمانگری معنوی» پرداخت و بیان کرد: یکی از نتایج بحث ما پاسخگویی به پرسش اساسی چگونگی نحوه توزیع مهر و قدرت مبنای تعامل زن و مرد است.
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم منطقی برای تولید و توزیع قدرت و مهر تعریف کنیم باید نقشهای اساسی خانواده را مورد توجه قرار داد، تصریح کرد: قدرتدهی نقش اساسی زنان به مردان و مهردهی نقش اصلی مردان به زنان خواهد بود البته این بدان معنا نیست که زنان قدرت و مردان مهر نیاز ندارند بلکه وظیفه اصلی و فرعی آنها موردنظر است.
آذربایجانی با اشاره به اینکه مرد امکانات لازم را به شکل انفاقگونه فراهم میکنند و تنها جایی که به طور متعارف توقعی نداریم که در ازای اعطا، دریافتی انجام شود همینجاست، تصریح کرد: مرد باعث ایجاد توانمندی، جهتدهی و حرکت و هدفمندی فرزندان میشود و ایدهآلساز، آخرتساز و سازماندهنده آخرت انسانها است و خانواده موفق و مقتدر نیازمند پذیرش اقتدار مرد است.
وی ادامه داد: تحقیقات نشان میدهد، مردان در زمینه موضوعاتی مثل رقابت و قدرت قویترند، مردان بیشتر به موضوعات و فعالیتها در فرزندان میپردازند، مردان دارای ذهن سازمانیافتهتر از زنان هستند، اخلاق مردانه مبتنی بر عدالت است.
آذربایجانی گفت: پدر مسئول کنترل و مدیریت توقعات فرزندان است لذا پارسونز پدر را دارای نقش ابزاری بیشتر، قدرت بالاتر و نقش احساسی عاطفی کمتر میداند، البته به معنای مردسالاری یا مردمحوری نیست و این نکته را نباید غافل شد که قدرت اصلی از خداوند سرچشمه میگیرد.
وی با بیان اینکه تحقیقات طولی نیز نقش نظارتی و کنترلی پدر در دوران کودکی و نوجوانی بر اختلاف زناشویی فرزندان در بزرگسالی را تایید میکند، افزود: شیوه اعمال قدرت مجبورسازی نیست بلکه زن و مرد تابع قوانین وجودی یکدیگر هستند و بین ساختار قدرت در خانواده با رضایتمندی زناشویی و تعارضات زناشویی ارتباط وجود دارد.
آذربایجانی افزود: تاثیر ساختار قدرت بر انسجام خانواده، کیفیت زناشویی و آسیبشناسی خانواده تاکید دارند؛ چگونگی توزیع قدرت در خانواده با کیفیت و احساس خوشبختی زوجها و احساس عدالت رابطه دارد.
وی با بیان اینکه تفاوت کنشها (مرد به عنوان کنشگر و زن به عنوان پذیرنده و پرورشکننده) از مبانی دینی قدرت مرد به شمار میرود، افزود: زنها به منزله کشتزارند و لذا لطیف هم آفریده شدهاند که جاذبه داشته باشند، زن دارای نقش روانشناختی پرورشدهندگی و مرد نقش تدارک امکانات، حمایت، مراقبت و مسئول تأمین محبت و عشق و امنیت است و زن این محبت را تبدیل به نیروی سازنده برای اعضای خانواده به ویژه برای فرزندان میکند.
آذربایجانی با بیان اینکه تفاوت نقشها، دومین مبنای دینی قدرت مرد است، ادامه داد: خداوند در قرآن کریم میفرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَیٰ بَعْضٍ؛ مردان، سرپرست زنانند، به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده است».(سوره نساء/34)؛ بدون آنکه استقلال زنان خدشهدار شود، براساس احادیث، قوامیت بر عهده مرد است.
وی با اشاره به اینکه «قوامون»، به معنای سلطهگری نیست بلکه به معنای کسی است که میتواند ظرفیتهای خانواده را پشتیبانی کند و به سمت فعلیتبخشی برود، تصریح کرد: تکمیلگری تفاوتها سومین مبنا به شمار میرود که به معنای برتری نیست و تحت عنوان استعاره لباس در آیات قرآن کریم از آن یاد شده است که فرمود:« هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ»(بقره/187).
آذربایجانی با اشاره به اینکه قدرتدهی زن به مرد مانند اذن گرفتن به هنگام خروج از خانه از مبانی قدرت دینی به شمار میرود، افزود: قبول و عمل به برنامههای معقول مرد که در چارچوب شرع هم باشد (معصیت نباشد) و طبق عرف پسندیده باشد باید در نظر گرفته شود.
وی افزود: خروج از خانه با اجازه یا اطلاع شوهر، عدم ورود بیگانگان و افراد غریبه بدون اجازه یا اطلاع، امور غیر ضروری که منافات با حق شوهر دارد، در برابر شوهر منعطف و در برابر دیگران نفوذناپذیر، اعتراف و ادای حق شوهر، عمل و رضایت مطابق نظر شوهر، ملزم به اداره امور خانه، برطرف کردن نیاز جنسی شوهر حتیالامکان و حفظ ناموس در غیاب او، احترام و بدرقه هنگام ورود و خروج شوهر از منزل، یاور و همراهی در امور زندگی، قناعت در امور اقتصادی، صبوری در مشکلات اقتصادی و بخشش اشتباهات همسر از مصادیق قدرتدهی زن به مرد است.
انتهای پیام