حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدمهدی رفیعپور، استاد حوزه علمیه در گفتوگو با ایکنا از قم، در تفسیر آیه چهاردهم سوره قصص از جزء ۲۰ قرآن کریم بیان کرد: همانطور که در مطالب گذشته گفته شد، «بَلَغَ أَشُدَّهُ» در آیه «وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَ عِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»، یعنی حضرت موسی(ع) به درجه بلوغ جسمی و سنی که استخوانها محکم میشود، رسید که البته در تفاسیر مختلف سنهای متفاوتی بیان شده است، همچنین مفسران «وَاسْتَوَى» را 40 سالگی بیان میکنند، بنابراین مفسران «بَلَغَ أَشُدَّهُ» را جسمی و «وَاسْتَوَى» را عقلی در نظر گرفتهاند.
وی افزود: بنابراین چون حضرت موسی(ع) به رشد جسمی و فکری رسید، «آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا»، ما به او حکمت و دانش عطا کردیم، پس حکم و علم با هم، کنایه از نبوت است، یعنی پایه نبوت، دانش و حکمت فراوان است، برخی حکمت را کنایه از حکومت گرفتند، در حالی که حضرت موسی(ع) در آن زمان حکومت رسمی نداشتند و فقط بزرگ قوم بودند و بنیاسرائیل را اداره میکردند.
بیشتر بخوانید:
رفیعپور با اشاره به جمله «وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ» گفت: این جمله یعنی اگر کسی محسن باشد، به دیگران خیر برساند و از خودخواهی خارج شود، پاداش الهی شامل حال او میشود، البته این پاداش، پاداش مبعوث شدن نیست، اما از حکمت و علم بهره خواهد برد و این یکی از وعدههای قرآن به محسنین و افرادی که انفاق و اصلاح میکنند، است. همچنین باید در نظر داشت محسن بودن به جنبه خاصی مثلاً علمی یا مالی اختصاص ندارد و مهم این است که فرد اصلاح امور کند و در هر جایگاهی خیرخواه مردم باشد و خدماتش مقید به دریافت هزینه و یا صرفاً جهت رفع تکلیف نباشد.
استاد حوزه علمیه با اشاره به آیه پانزدهم سوره قصص اظهار کرد: در این آیه میفرماید: «وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا»، یعنی زمانی که حضرت موسی(ع) وارد شهر که ظاهراً حومه مصر است، شد، مردم سرگرم بودند و متوجه حضور او نشدند، در برخی تفاسیر آمده سرگرمی مردم بهدلیل عید و جشن بوده؛ در ادمه میفرماید: «فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ»، یعنی موسی(ع) دید که در شهر دو نفر زد و خورد میکردند و قصد کشتن یکدیگر را داشتند، سپس میفرماید: «هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ»، یعنی یکی آنها از پیروان موسی(ع) و دیگری از دشمنان او بود.
رفیعپور تصریح کرد: از این آیه مشخص میشود که حضرت موسی(ع) در آن زمان هم، دوست و دشمن داشته و عدهای همراه او و عدهای مخالف او بودند و قبل از نبوت یک شخصیت اجتماعی داشته و مانند حضرت علی(ع) که در زمان پیامبر(ص) و قبل از واقعه غدیر، یک شخصیت اجتماعی بود و اصحاب داشت، حضرت موسی(ع) نیز کنشگر اجتماعی بود. البته این پیروی از جهت دینی است و نه شخصی؛ منظور هم این است که حضرت موسی(ع) رسالت الهی را بر عهده داشته و آن فرد از پیروان او در امور دینی بود.
وی ادامه داد: در ادامه آیه داریم: «فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ»، یعنی فردی که از پیروان موسی(ع) و ظاهراً بنیاسرائیلی بود، از موسی(ع) در برابر کسی که از دشمنانش بود، کمک طلب کرد، سپس میفرماید: «فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ» موسی به او مشتی زد و او را کشت، چون موسی(ع) از نظر جسمی قدرتمند بود.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: حضرت موسی(ع) بعد از کشتن آن فرد و با توجه به کلماتی که به کار برده، از کار خود پشیمان میشود، این ابراز پشیمانی او از جملات «قال هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ»، این یک کار شیطانی بود، «قال رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»، خدایا من به خودم ظلم کردم، مرا بیامرز و خدا آمرزنده مهربان است و «قال رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ»؛ خدایا به خاطر آن نعمتی که به من دادی که منظور نعمت جسمی و قدرت زیاد و علم و حکمت است، من هرگز پشتیبان مجرمین نخواهم شد، مشخص است؛ برخی از مفسران هم معتقدند این آمرزش خدای متعال مربوط به فاش نشدن موسی(ع) نزد فرعونیان است.
وی افزود: طبق آموزههای کلامی که بیان میکند پیامبران معصوم هستند، این آیه اینگونه معنا میشود که منظور حضرت موسی(ع) این است که شیطان باعث شد آن فرد را بکشم و من قصد کشتن او را نداشتم، شیطان دشمن گمراهکننده مبین و دشمن اصلی انسان است نه آن فرد.
رفیعپور با بیان اینکه جمله خدایا من به خودم بد کردم نیز به دو صورت معنا میشود، گفت: معنای اول این است که حضرت موسی(ع) گناه نکرده، بلکه کار ناشایستی انجام داده و این کار برای او زشت بوده و موسی(ع) شأن معنوی خود را رعایت نکرده است؛ معنای دیگر هم این است که حضرت موسی(ع) نباید وارد این ماجرا میشد، زیرا هنوز داستان او علنی نشده بود و با این کار ممکن بود فرعونیان متوجه حضور موسی(ع) در شهر شوند، پس در نهایت مشخص میشود که در اینجا غفلتی رخ داده است.
وی با بیان اینکه این آیات از آیات مشکل قرآن است، اظهار کرد: در معنای لغوی، حضرت موسی(ع) اشتباه کرده و از خداوند طلب آمرزش میکند و بعد هم عهد میبندد که پشتیبان مجرمان نباشد، در حالی که اگر پیرو موسی(ع) مجرم نبوده، دلیلی ندارد حضرت موسی(ع) اینگونه قول بدهد، اما با توجه به قرینه کلامی و عصمت انبیا که برخی از علما معتقدند این عصمت قبل از نبوت نیز وجود داشته، «فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ» به معنای مجرم بودن پیرو حضرت موسی(ع) نیست، بلکه به دلیل آمرزشی که خدا شامل حال موسی(ع) میکند، او هم طاعت و وعده خیری را به خداوند میدهد.
رفیعپور گفت: از این آیات اینگونه برداشت میشود که حضرت موسی(ع) کار اشتباهی انجام داده که نباید انجام میداده و منظور از اشتباه، گناه به معنای حرام فقهی نیست، بلکه به معنای خطای اجتماعی است؛ پس شیطان همیشه انسان را دعوت به گناه نمیکند، بلکه گاهی انسان را به خطا و اشتباه محاسباتی میاندازد، خداوند «من را بیامرزد» نیز یعنی خدا من را از این راه نجات دهد.
انتهای پیام