حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدمهدی رفیعپور، استاد حوزه علمیه در گفتوگو با ایکنا از قم، در تفسیر آیات سوم و چهارم سوره قصص بیان کرد: آیه چهارم سوره قصص میفرماید:«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ»؛ در بخش ابتدایی آیه، علا در زمین به معنای گردنکشی کردن و استکبار ورزیدن است و إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ به این معناست که فرعون خود را در زمین بالا کشید، یعنی تکبر کرد.
بیشتر بخوانید:
وی افزود: «وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا» یعنی اهل زمین را فرقه فرقه کرد، شیعا جمع شیعه به معنای فرقه است، چون در هر فرقهای افراد از هم پیروی میکنند لذا شیعه یعنی دنباله رو؛ پس یکی از کارهای فرعونیان این است که جامعه را تکه تکه کرده و مردم را برخلاف کسانی که سعی در ایجاد وحدت دارند، از انسجام خارج میکنند؛ این افراد تفرقه را هدف گرفتهاند تا به مرور نیات خود را پیاده کنند.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: «يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ» نیز یعنی فرعون گروهی از آنان را تضعیف میکرد، این طایفه در بحث ما بنیاسرائیل هستند؛ طبق گفته مفسران قرآن، زمانی که حضرت یوسف(ع) در مصر مستقر شد، برادران خود را فراخواند و خانواده یعقوب(ع) از فلسطین امروزی کوچ کردند و به مصر رفتند؛ بنیاسرائیل در مصر خانواده بزرگی را تشکیل دادند، لذا فرعون این طایفه را پایین آورده و به نوعی شهروند درجه دو حساب میکرد و امکاناتی به آنها نمیداد.
رفیعپور ادامه داد: «يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ» نیز یعنی پسران آنها را میکشت، علت این کار فرعون در جای دیگری از قرآن ترس از تولد حضرت موسی(ع) در بنیاسرائیل ذکر شده است؛ چون کاهنی به او خبر داده بود که پسری از نسل بنیاسرائیل به دنیا میآید و حکومت تو را از بین میبرد، در ادامه میفرماید زنان آنها را زنده نگاه میداشت، البته در اینجا کلمه «نسا» را به قرینه «ابنا» باید دختران معنا کنیم و در آخر هم میفرماید: «إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ»، یعنی فرعون از مفسدین بود.
وی با بیان اینکه در این آیه اوصاف مفسد که فرعون باشد، بیان شده، افزود: وصف اول علا فیالارض است، یعنی تکبر و استکبار ورزیدن و خود را برتر دانستن، وصف دوم ایجاد تفرقه در جامعه و به گروههای مختلف تقسیم کردن آن است؛ این در حالی است که اسلام به توحید قلوب، اجتماع، باهم بودن و جمع کردن بسیار اهمیت میدهد که خلاف «وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا» است.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: یکی از کارهای مهم پیامبر(ص) در زمان مراجعه به مکه، مسئله سنت برادری در اسلام بود، ایشان سعی میکردند تفاضلها را به هم بزنند، در ازدواجها نیز همه طبقات را برهم زدند و افراد از طبقات مختلف را به ازدواج هم درآوردند، این مسائل باعث منسجمتر شدن جامعه شد، پیامبر اکرم(ص) تأکید داشتند که به هر جایی دعوت میشوید، اجابت کنید و خودشان نیز به این توصیه عمل میکردند.
رفیعپور با اشاره به تأکید و اهمیت اسلام به ارتباطات و توحید کلمه، گفت: متجبرین و متکبرین دائماً سعی در پاره کردن اتحاد و انسجام جامعه با جداکردن آحاد مردم در هر کسوت و نژادی از هم دارند که این خلاف سنت پیغمبر(ص) و اسلام است، البته حفظ این اتحاد وظیفه همه مردم ازجمله حکما و علما و مردم عادی است، زیرا خواه و ناخواه در جامعه تفرقه و اختلاف پیش میآید.
وی اظهار کرد: در ادامه آیه میفرماید که فرعون گروهی از جامعه را تضعیف کرد، درحالیکه سنت الهی بر فرصت رشد و پیشرفت یکسان بر همه انسانها تأکید دارد؛ خداوند به همه انسانها عقل، توان و قدرت عطا کرده و البته بین آنها تفاضل قرار داده است؛ اما اگر سیاست کسی بالا و پایین کردن انسانها و یا حذف گروهی باشد، خلاف سنت خداوند است و قرآن چنین فردی را مفسد میداند، لذا ظرفیت و امکانات باید در اختیار همه آحاد جامعه قرار گیرد تا افراد با یکدیگر رقابت سالم داشته و بر طبق استعداد و تلاش خود رشد کنند.
استاد حوزه علمیه موضوع مورد اشاره بعد در این آیه را تغییر نسل دادن و برهم زدن توازن جمعیت دانست و گفت: این سیاست فرعون برای این بود تا بر خطر بالقوه موسی(ع) غلبه کند، درواقع به نوعی قصد پیش دستی داشت؛ البته این سیاست در یک برهه کوتاه و موقتی بوده و تنها پسران بنی اسرائیل را میکشت که این سیاست در دوران امام حسن عسکری(ع) نیز وجود داشت و بنی عباس برای جلوگیری از تولد موعود در تلاش بوده و جاسوسان زیادی را پراکنده کرده بودند.
رفیعپور با اشاره به نجات حضرت موسی(ع) توسط همسر فرعون، افزود: این نکته بسیار عجیبی است که خداوند، موسی(ع) که برانداز فرعونیان است را در قصر فرعون، به دست همسر فرعون و با هزینه فرعون برای براندازی او رشد میدهد.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: خصوصیت مفسدین این است که به جای اصلاح و تغییر رویه سعی میکنند موانع پیش روی خود را از بین ببرند و راه اشتباه را تا انتها ادامه داده و با خدا و فرستادگان خدا مقابله کنند، فردی هم که در این مسیر حرکت کند، مسیر مفسدین را طی کرده و مسیر تنظیم جامعه را بر هم میزند.
وی ادامه داد: در آیه پنجم این سوره میفرماید «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»؛ عبارت َ«لَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا» همان «يَسْتَضْعِفُ» آیه قبل است؛ یعنی خداوند بنیاسرائیلی که فرعون آنها را تضعیف میکرد، بالا میکشد و اراده خدا براین بود که این قوم ائمه شوند.
رفیعپور گفت: شاید برداشت از این آیه این باشد که به دلیل جبران ظلم فرعونیان خداوند چنین امتیازی به بنیاسرائیل داده است؛ اما از آیات دیگر قرآن متوجه میشویم که جدای از داستان فرعون، بنیاسرائیل قوم برگزیده خداوند بودند البته به شرطی که از فرامین خداوند تخطی نکرده و به عهدشان وفا کنند.
وی ادامه داد: علت این لطف خداوند به بنیاسرائیل دعای حضرت ابراهیم(ع) در زمان ساخت کعبه بود که فرمود: خداوندا برگزیدههای خود را از ذریه من انتخاب کن و اگر این قوم عهد خدا را نمیشکستند، خداوند رحمت خاصی به آنها داشت؛ لذا «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ» در رابطه با بنیاسرائیل است که خداوند میخواسته در آن زمان به آنها برتری دهد.
استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه این آیه درخصوص تفضیل بنی اسرائیل در برابر فرعونیان است؛ گفت: خداوند اراده کرده است بر کسانی که تضعیف شدهاند در زمین منت بگذارد، اصل منت از ثقل و سنگینی است و در ادامه میفرماید «وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»؛ ائمه یعنی رئیس، لذا میفرماید درحالی که شما میخواستید این قوم فرودست باشند، ما خواستیم که در مسیر هدایت جامعه و وارث دیار، اموال و قدرت فرعون باشند.
رفیعپور با بیان اینکه این آیه شریفه یکی از آیاتی است که تطبیق بر ائمه اطهار شده و روایات متعدد در این باره وجود دارد؛ افزود: شیخ طوسی از امیرالمومنین(ع) نقل میکند: «هُم آلُ محمّدٍ، يَبعَثُ اللّه ُ مَهدِيَّهُم بَعد جَهدِهِم، فَيُعِزُّهُم و يُذِلُّ عَدُوَّهُم»؛ یعنی این آل پیغمبر(ص) هستند که خداوند مهدی آنها را بعد از تلاششان مبعوث میکند و به آل پیغمبر(ص) عزت میدهد و دشمنانشان را ذلیل میکند؛ این آیه یکی از آیات مهدوی قرآن است.
وی گفت: این روایات تاویل قرآن است نه تفسیر آن و برای امامان شیعه نیز نیست؛ در اینجا بحث مربوط به بنیاسرائیل است و البته تاویل زیبایی است، چون همان دعایی که حضرت ابراهیم(ع) در حق ذریه خود کردند شامل اهل بیت(ع) هم میشود، زیرا اهل بیت(ع) از نسل اسماعیل(ع) و بنیاسرائیل از نسل اسحاق(ع) و هر دو فرزندان حضرت ابراهیم(ع) هستند، بنیاسرائیل به عهدشان وفا نکردند، اما آل محمد(ص) باوجود فشاری که بر آنها بود، به عهدشان با خدا عمل کردند.
استاد حوزه علمیه در تفسیر عبارت «وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» گفت: در درجه اول توجه قرآن به مسائل اخلاقی، دینی، فرهنگی و معنوی است، اما از آنجایی که در نگاه قرآن، حکومت ابزار این هدایت است، لذا امام هم شامل هدایت میشود و هم شامل سیاست؛ اما نقش مسلم امام، جنبه هدایت دینی و معنوی است.
وی در پایان تصریح کرد: بسیاری از ائمه شیعه را در زمان خود از حکومت برکنار کردند و علی رغم نداشتن قدرت امام بودند، همانطور که علامه طباطبایی در کتاب شیعه در اسلام بیان میکند که شأن اصلی امام هدایت و تربیت است و حکومت جنبه ثانوی دارد؛ بنابراین امام هادی جامعه و جانشین پیغمبر است و کسی است که مردم را به دین دعوت میکند و حق اوست که حکومت کند، زیرا افضل امت است، اما اگر حق ایشان را ضایع کردند، به او ظلم شده است.
گفتوگو از مهنوش بهروز
انتهای پیام