به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه در هفتمین نشست از دهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحول؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» که به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، 12 تیرماه در دانشگاه طلوع مهر قم بهصورت حضوری و مجازی برگزار شد، گفت: تحول دارای سطوح، درجات و لایههای مختلفی است؛ یکی از لایههای مهم بحث تحول، سهگانهای به نام تحول در بینش، در نگرش و در کُنش است. این سه رکن اصلی برای همه چیز مطرح است؛ هم برای انسانیت، هم برای جامعه اسلامی و هم برای انقلاب اسلامی. بنابراین، برای ایجاد تحول، این سه رکن مهم یعنی بینش، نگرش و کنش مردم و جامعه باید مدیریت شوند.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر ادامه داد: اولین سطح و لایه تحول «بینش و آگاهی» افراد و جامعه است. ما اگر میخواهیم جامعه متحول شود باید این آگاهی ایجاد شود وگرنه انتظار تحول یک انتظار نابجایی است. برای تحول در همه عرصهها، جامعه نیاز به آگاهی دارد و از یک جایی باید این آگاهی تزریق شود. در مورد انقلاب اسلامی هم، آن چیزی که جامعه را به خروش درآورد، آگاهی و بینشی بود که به جامعه تزریق شد.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه افزود: اولین سطح و لایه ورودی تحول، بینش است و بعد گرایشها، تمایلات، اعتقادات و ایدئولوژی است. شما تصور کنید یک انسان سنتی یک اعتقاداتی دارد، خدا و پیامبر و اصول دین را قبول دارد و اعمال خاصی را هم انجام میدهد، اما با جامعه کاری ندارد. برای او مهم نیست که در جامعه چه اتفاقی میافتد و نسبت به فساد و بیبندوباری و خوبی و بدی جامعه بیتفاوت است. این انسان خنثی است ولو اعتقادات دارد و نگرش اوهم خوب است، اما در زمان زندگی نمیکند و این نوع انسانها به هیچ وجه نمیتوانند دچار تحول شوند، مگر اینکه از یک جایی تمایل اعتقادی پیدا کنند.
وی افزود: مرحله بعدی کُنش است؛ یعنی عمل و رفتار. قبل از رفتار همیشه باید آگاهی باشد. اگر شما یک رفتاری از شخصی که دوستدار تحول است ببینید، ولی آگاهی قبل از آن نباشد اصولاً این رفتار، در راستای تحول نیست بلکه یک عمل تصادفی و ناآگاهانه است. بنابراین، کنشها مبتنی بر آگاهی، بینش و اعتقادات و باورها هستند و این باورها باید بازسازی و متحول شوند تا زمانی که باورها راکد و خنثی هستند معمولاً جامعه متحول نمیشود.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه در بحث تحول باید دولت بهعنوان مدیر کلان جامعه باید برنامهریزی کند و آگاهی و بینش مردم را ارتقا بدهد و اعتقادات مردم را بازسازی کند، گفت: به هر حال اعتقادات و بینش و آگاهی هم مثل همه چیز در معرض آفت است. این بینش باید دائماً بازسازی شود و بهدلیل اینکه بینش مهمترین ورودی برنامهریزی و تحول است اگر آن کنترل، بازسازی و هدایت نشود، کنترل مسیر جامعه بسیار دشوار میشود.
وی افزود: گاهی وقتها «بینش» یعنی فضا و شور اجتماعی خوب است، محیط اینقدر خوب است که خود را هدایت میکند، مثل شرایط جنگ. در دوره دفاع مقدس این قدر فضای معنوی و شور و حال زیاد بود که خود به خود جامعه واکسیناسیون میشد بدون اینکه دولت برنامهریزی کند؛ ولی وقتی آن شور و حرارت از جامعه گرفته شد، جامعه سرگرم زندگی روزمره شد. فشارهای اقتصادی، تحریمها، مشکلات، گرفتاریها هم اضافه شد، محیط در معرض ارسال سیگنالهای منفی قرار میگیرد و اینها وقتی زیاد و متراکم شوند هر لحظه امکان انفجار آن وجود دارد.
مهاجرنیا بیان کرد: اصلاح کلان جامعه از طریق اجزا امکانپذیر است؛ شما تا قلب، کلیه و مغز را درست نکنید امکان این که همه بدن را درست کنید، نیست. اگر اجزای ناسالم را اصلاح کنید، همه بدن سالم میشود. راجع به انقلاب هم همینطور است؛ یعنی اگر ما میخواهیم کشور اول دنیا و امالقرای جهان اسلام شویم، قطعاً از طریق اصلاح اجزا باید پیش برویم و هر بخشی که مشکل دارد را اصلاح کنیم.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: اختیار اقتصاد را باید به دست کارشناس اقتصادی بدهیم تا درست شود؛ فرهنگ، سیاست، اخلاق، رفتار، کردار، همه اینها باید در حوزه خود و به دست کارشناسان آن حوزه درست شوند. تجمیع اینها بدنه انقلاب را تضمین و سالم میکند؛ بنابراین اصلاح و تحول در سطح اجزا باید رخ دهد، همانطور که امام راحل میفرمودند تا افراد اصلاح نشوند، جامعه اصلاح نمیشود.
مهاجرنیا گفت: جامعه یک موجود زنده است مثل بدن انسان، در بدن انسان تک تک اجزا که میخواهند کار کنند فعال هستند و جان دارند، یعنی اگر حیات از اینها گرفته شود دیگر سرویسدهی نمیکنند. اگر حیات را از قلب انسان بگیرند و دیگر خون را پمپاژ نکند به محض اینکه از کار بیفتد، کم کم بقیه اجزا را هم از کار میاندازد و در جامعه هم همینطور است.
وی افزود: فرض کنید آگر در جامعه، بخش روحانیت کار خود را تعطیل کند و در جامعه حضور پیدا نکند، مشکل ایجاد میشود. حقیقتاً روحانیت روح معنوی را به جامعه تزریق میکند. نماز جماعتها، سخنرانیها، ذکر و حدیث، روضه و... تأثیر دارد، ولو اینکه مخاطبان آن محدود باشند، ولی اینها در جامعه تأثیر میگذارند.
مهاجرنیا بیان کرد: جامعه اگر بخواهد اصلاح شود، باید همه اصناف، اجزا، گروهها و انسانها اصلاح شوند. دولت اسلامی اگر میخواهد آینده خود را تضمین کند باید قطعات و انسانهای خود را اصلاح کند، معنویت را افزایش بدهد، چراکه با انسانهای تخریب شده، با انسانهایی که مشکل اعتقادی پیدا کردند، شبههناک شدند، بریدهاند و کم آوردند، چگونه میخواهیم به مقصد برسیم؟ دولت اسلامی همانطور که فکر معیشت مردم است، فکر معنویت، فکر سالمسازی فکر و اخلاق جامعه هم باید باشد.
وی گفت: نگاه راهبردی به تحول یعنی برنامهریزیهای کلانی که قرار است ما را از وضع موجود به سمت اهداف متعالی حرکت بدهد. ما یک اهداف بلندی داریم که میخواهیم به سعادت، به کمال، به معنویت، به حیات طیبه قرآنی برسیم، اینها ایدهآلهای ما هستند. میخواهیم انقلاب خود را به کمال برسانیم. امام راحل فرمود این انقلاب را بناست به انقلاب مهدوی وصل کنیم. این آرمان ماست و تحقق آن راهبرد و برنامهریزی میخواهد.
مهاجرنیا افزود: برای تحقق این راهبردها ما با دو مشکل جدی مواجه هستیم؛ اینکه الان کجا هستیم و باید به کجا برویم، هر دو دچار ابهام و مشکل شده است. الان کجا هستیم؛ یعنی در مبانی، اعتقادات، باورها و زیرساختها مشکل داریم. زیرساختهای فرودگاهی که بناست از آنجا پرواز کنیم خراب است، باند فرودگاه خراب است و هواپیما نمیتواند از آنجا پرواز کند. اول اینجا را باید درست کنیم؛ یعنی مبانی فکری جامعه باید اصلاح شود.
وی بیان کرد: بالاخره بزرگترین تحول تاریخ در کشور اتفاق افتاده است و هنوز این انقلاب پابرجاست، اما یکسری آسیبها و مشکلاتی بر این انقلاب عارض و این باند پرواز دچار مشکل شده است، اگر میخواهیم روی این باند پرواز کنیم و راهبرد از اینجا شروع شود، اول جای پای ما باید محکم باشد و اینجا را باید درست کنیم؛ یعنی مبانی فکری، باورهای مردم، اعتقادات مردم باید اصلاح شوند و جامعه نیاز به بازسازی و بازتولید بنیادهای معرفتی دارد.
استاد حوزه و دانشگاه در تبیین باورها گفت: بهعنوان نمونه، یکی از باورهای ما باور نسبت به ائمه(ع) است، ما ائمه را طبق زیارت جامعه، رکن عالم میدانیم. زیارت جامعه میگوید که همه نظام هستی برای ائمه سر پا ایستاده است. «بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ»؛ لذا در روایت دارد که اگر امام یک روز در جامعه نباشد نظام عالم از هم میپاشد. ما یک کشور شیعه هستیم. همین باور، همین اعتقاد الان چه قدر در جامعه وجود دارد؟ اینها باید به جامعه تزریق میشد و آموزش میدادیم.
مهاجرنیا افزود: مرحله بعدی این است که آرمانها و اهداف درست شود، چون قرار است ما از اینجا پرواز کنیم به آنجا برویم. اگر فرض کنیم باند فرودگاه موجود ما درست شد، ولی باند فرودگاه مقصد خراب است، باز هم مشکل داریم، یعنی اهداف مشکل دارد، هنوز تلقی درستی از سعادت، از آرمان، از حیات طیبه قرآنی، از کمال انسانی نداریم؛ لذا باید باند اهداف و آرمانها را هم تعمیر و اصلاح کنیم زیرا در تحول دو نقطه مبدأ و معاد و شروع و پایان راهبرد ایجاد میکنند و اگر اول و آخر مشخص نشود، راهبرد اصلاً معنا ندارد.
وی بیان کرد: مرحله سوم این است اگر فرودگاه مبدأ و مقصد هم درست شد ما الان میخواهیم پرواز کنیم، هواپیما سالم و خوب میخواهیم، یعنی به توشه و مسیر و ابزار و سازوکار و راه و روشها و ارزشها و همه اینهایی که میخواهند ما را از وضع موجود به وضع مطلوب رشد و ارتقا بدهند، نیاز داریم. باید معنویت ایجاد شود، اقتصاد و فرهنگ و اخلاق درست شود، شما با یک اقتصاد ناسالم، یک فرهنگ هرج و مرجی، یک سیاست با مشکل، با یک جامعه بدون اخلاق و معنویت به مقصد کمال و حیات طیبه نمیرسید.
مهاجرنیا افزود: مبانی، اعتقادات، اهداف، ارزشها، عدالت و معنویت نیاز به تولیدات دارند. الان میگوییم عدالت را درست کنیم. عدالت یک تفکر و اعتقاد است، وقتی تولید نشده است من اصلاً نمیدانم عدالت چیست، ما الان در فقر مواد اولیه عدالت هستیم.
وی افزود: فرض کنید انتخابات است و من میخواهم نماینده مجلس بشوم، من که از اول عدالت ندارم مگر مجلس به من عدالت تزریق میکند؟ این عدالت باید یک جایی تولید شود و من آرام آرام این را در وجود خودم تهیه کنم تا کم کم عادل شوم و اگر مجلس رفتم و رئیسجمهور یا مسئول شدم، براساس آن تولیدات اولیه و آن اجزا و قطعاتی که تهیه کردم عادل باشم، وگرنه عدالت که از آسمان پایین نمیآید. عدالت چیزی نیست که من آرزو کنم و عادل شوم.
استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: همه اجزای زندگی اجتماعی تولید میخواهد. معنویت تولید میخواهد. معنویت مجموعه عناصر معنوی و ارزشی ذهنی است که بالاخره طبق اعتقادات ما از یک جایی باید در جامعه تولید شود تا جامعه معنویت را بخرند و متجلی به معنویت شوند. این هم نیاز به تولید دارد و همه چیزهایی که ما در بحث تحول به آن نیاز داریم اینها نیاز به تولیدات دارند. مجموعه اخلاقیات جامعه، مجموعه رفتارها، کردارها، مناسبات اجتماعی، تعاملاتی که در جامعه است باید دستگاه و کارخانه تولید آن فعال شود. حالا نمیخواهم بگویم که هیچ تولید نداریم، ولی تولید ما کم و عرضه ما هم کم است.
مهاجرنیا گفت: در حوزه ارزشها وقتی عرضه کم شد، تقاضا هم کم میشود، چون ارزشها مثل اقتصاد نیست. گاهی ارزشها به جایی میرسد که دیگر عملاً کسی تشنه معنویت و عدالت و اخلاق نیست ولی در اقتصاد، چون احساس نیاز میشود تقاضا همیشه هست. در حوزه ارزشها وقتی تولید نباشد و عرضه هم نشود آن وقت جامعه به یک حدی از رکود میرسد؛ رکود اخلاقی، معنوی و ارزشی که ضرر و تبعات آن برای جامعه بسیار بیشتر از رکود اقتصادی است.
استاد حوزه و دانشگاه بحث توزیع عادلانه را مرحله بعد دانست و افزود: در حوزه ارزشها هم نیاز به توزیع عادلانه است تا اینها به همه جامعه تزریق و توزیع شود و توزیع عادلانه در همه عرصهها باید درست شود. مرحله بعدی در اقتصاد مصرف است. تولید و توزیع هم اگر خوب باشد، اما مصرف درست نباشد باز هم مشکل وجود دارد. در اخلاق، در معنویت، در استقلال و آزادی و عزت و همه چیزها و ارزشهایی که ما داریم همینطور است؛ طبق بیانیه گام دوم که رهبر معظم انقلاب فرمودند در تک تک پیشرانهای هفتگانه انقلاب اسلامی باید تولید، توزیع و مصرف درست شود.
مهاجرنیا با اشاره به اینکه معنویت در جامعه اسلامی سوخت موتور حرکت در همه مراحل بینشی، نگرشی و کنشی است، گفت: معنویت هم همانند سایر کالاهای اجتماعی باید درست مصرف شود و تعادل در آن سبب حرکت متعادل و منطقی جامعه است. معنویت همانند دارو است که باید طبق تجویز کارشناسی مصرف شود، اگر میزان دُز آن بالا باشد تعادل فرد را مُختل میکند و فشار خون را بالا میبرد و افراط و تندرویی بهوجود میآورد و اگر میزان دُز آن پایین باشد معنویت بیاثر و تفریطی میشود که ممکن است سر از انفعال و سکولار در بیاورد.
وی یادآور شد: اینها نشان میدهد که ما باید همه سطوح و لایههای تحول را ببینیم، به فکر تولید در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و معنوی باشیم و بدانیم همه بخشها اعم از تولید، توزیع و مصرف نیاز به مدیریت دارد، همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند اگر تحول مدیریت نشود ممکن است تحول اتفاق بیفتد ولی دیگر در اختیار شما نباشد و یک تحول منفی میشود؛ لذا مدیریت تحول بسیار مهم است؛ هم در تولید، هم در توزیع و هم در مصرف. انشاءالله خداوند کمک کند که ما برای تحول انقلابی و رسیدن به آن آرمانها و مطلوبیتها، زمینهها و بسترهای آن را فراهم کنیم.
انتهای پیام