حجتالاسلام والمسلمین امیرمحسن عرفان، عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی در گفتوگو با ایکنا از قم، در پاسخ به این سوال که چگونه بحران هویت، وحدت را به مخاطره میاندازد، گفت: جریانهای افراطگرا بزرگترین تهدید هویتی برای جهان اسلام محسوب میشوند و برای آنکه بتوانیم تمدنی مستحکم و شکوفا بسازیم، لازم است به هویت جمعی دست یابیم و در مسیر وحدت و انسجام تمدنی گام برداریم.
وی افزود: صادقانه باید اذعان کنیم که برخی از جریانهای افراطی، زمینهساز تفرقهگرایی هستند، پژوهشگران تمدن معتقدند یکی از مهمترین عوامل رکود و انحطاط تمدنی، تفرقهگرایی است و تجربه تاریخی نشان میدهد که دوران رشد و شکوفایی در تاریخ اسلامی نتیجه وحدت و انسجام بوده و رکود و انحطاط پس از آن ناشی از تفرقه بوده است.
این استاد دانشگاه ضمن بیان ویژگیهای جریانهای افراطگرا بیان کرد: جریانهای افراطگرا با محدوداندیشی و دگماندیشی (عداوت) مشخص میشوند و توانایی تعامل فکری با دیگر جریانها را از دست میدهند، آنها مطلقگرا و جذبگرا هستند و تمرکز اصلی خود را بر تعصبات فرقهای میگذارند، تفاخر فرقهای و تکفیر دیگران از ویژگیهای بارز آنهاست و این گروهها به راحتی دیگر مسلمانان را از دایره ایمان خارج میدانند و حکم کفر صادر میکنند؛ نمونههای معاصر آن شامل وهابیت، طالبان و داعش است.
وی ضمن بیان ویژگی افراطگرایی که هویت جهان اسلام را مورد حمله قرار میدهد، ابراز کرد: جریانهای افراطی همچنین دیگران را تحقیر میکنند و مسلمانان از مذاهب و اقوام مختلف را طرد مینمایند، خصومت، کینهتوزی و زمینهسازی برای جنگ و منازعه نیز از خصائص همیشگی این جریانهاست، به گونهای که تعصبات فرقهای، قومی و مذهبی بیشترین ضربه را به تلاش برای ایجاد تمدن واحد اسلامی وارد کرده است.
عرفان تصریح کرد: یکی از دلایل اصلی تفرقهافزایی جریانهای افراطی، گذشتهگرایی افراطی و ناتوانی در درک آینده جهان اسلام است، انعطافناپذیری در برابر پدیدههای نوین فکری، مقاومت شدید در برابر تغییر، ظاهرگرایی، خودحقپنداری ستیزهجویانه و خشکمقدسی توأم با جهالت نیز از دیگر زمینههای پیدایش این جریانهاست.
وی اظهار کرد: سلفیه تکفیری معتقدند که مرتکب کبائر از دین خارج و کافر است، نمونههای عینی این جریانها شامل سلفیه تکفیری، وهابیت عربستان، سپاه صحابه در پاکستان و طالبان در افغانستان هستند، ناصر القفاری که مولف کتاب «مسألة التقریب بین أهل السنة والشیعة» است، هر دعوتی برای تقریب را منکر میشود و این را بدعت میداند.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی ادامه داد: در کنار سلفی تکفیری، سلفی جهادی است که بنیانگذار فکری آن، سید قطب بود که معروفترین و شاید موثرترین کتاب سید قطب «معالم فی الطریق» است. جماعتالمسلمین مصر به رهبری احمد شکری مصطفی و در دوران معاصر، ابومصعب عبدالله و محمد عبدالسلام فرج، مصادیق سلفیه جهادی هستند، در کنار سلفیه جهادی، سلفیه اخوانی هم از جمله این جریانهای افراطگرا است که به تفرقهگرایی دامن زدند و افرادی مثل مصطفی مشهور و یوسف القرضاوی را شامل میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که راهکارهای مقابله با بحران هویتی و گذر از تفرقهگرایی به وحدت و انسجام چیست، بیان کرد: لازم است ابتدا سازههای هویتی مشترک تقویت شوند؛ تأکید بر پیامبر واحد، قرآن کریم، قبله مشترک، نماز، روزه و حج به عنوان سرمایههای هویتی جهان اسلام، پایهای محکم برای وحدت ایجاد میکند.
عرفان ضمن بیان دومین راهکار برای گذر از بحران هویتی تفرقه، اظهار کرد: لازم است تنوعات فرهنگی و اجتماعی در جهان اسلام به رسمیت شناخته شود و اقوام، زبانها و رسوم مختلف، مادامی که با هسته سخت اسلامی تعارضی ندارند، مورد احترام قرار بگیرند، گسترش مشارکت همگانی به همه اقوام و نژادها امکان میدهد تا خود را در فرآیند تمدنسازی سهیم بدانند و هیچ گروهی حق انحصار نقش نداشته باشد.
وی افزود: پرهیز از تهییج احساسات قومی، نژادی و مذهبی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا جریانهای رقیب با برانگیختن هیجانات قومی و مذهبی تلاش میکنند سلطه خود را اعمال کنند؛ الگویی از این رویکرد در سیره پیامبراکرم (ص) در ساخت مسجدالنبی و تقسیم پرچمها در جنگها مشاهده میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی در پایان تاکید کرد: در نهایت، باید گسستهای اجتماعی را غیر فعال کرد و مانع شد که اختلافات قومی، نژادی و اجتماعی به تعارض تبدیل شوند و پیمان برادری حضرت رسول در مدینه نمونهای روشن از جلوگیری از فعال شدن گسستهای اجتماعی است.
گفتوگو از هانیه محمدنژاد
انتهای پیام