حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی بطحائی، عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات ملل اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب با اشاره به اینکه پیادهسازی بنیانهای نظری وحدت اسلامی در جامعه، مغفول مانده است، بیان کرد: برای پیادهسازی بنیانهای نظری و عملی وحدت در جامعه باید یک نگاه آسیبشناسانه به مسئله وحدت داشته باشیم، یعنی در لایههای تمدنی و جامعهشناسی در جامعه و در لایه روانشناسی این امر واکاوی شود و بعد به وحدت اسلامی از منظر قرآن و سنت نیز بپردازیم. وحدت تنها یک مجموعه واژه و کلمه نیست که از سوی رهبر جامعه اعلام شود و سایرین بخواهند بر روی این واژه یا کلمات یا اصطلاحات یک سری فرامین را پیش ببرند.
وی افزود: وحدت در لایه بالاتری قرار دارد و جهانبینی و یک پروژه کلان سیاسی و اجتماعی است که بر بستر فرهنگ سوار میشود و تمدن را به سمت احیای قدرت بازسازی عزت و تشکیل هویت امت در جهان اسلام با روش کنار گذاشتن اختلافات و تمرکز بر اشتراکات به وجود میآورد، بنابراین این مسئله مهمی است که ما کلمه وحدت را واکاوی کنیم، اما اگر صرفاً با تمسک به روایات مورد واکاوی قرار بگیرد، شاید بحث به سمت نقلی سوق پیدا کند اما بحثهای عقلی که مهمتر از پیامهای نقلی درباره وحدت است باید مورد توجه قرا بگیرد تا ضرورت وحدت از نظر عقلی را قبل از ادله نقلی آن بررسی کنیم.
بطحائی در پاسخ به اینکه وحدت از منظر جامعهشناسی به چه معناست، اظهار کرد: در حوزه جامعهشناسی و حوزه تمدنی نباید بهدنبال یک آرمان مذهبی باشیم بلکه باید به مسئله وحدت بهعنوان یک ضرورت ساختاری و عامل ارتقابخش پیشبرنده تمدنی نگاه کنیم و آن را موتور محرکی بدانیم که منجر به انسجام اجتماعی نیروهای انسانی و افکار متعارض در جامعه میشود، احساس تعلق و پیوند به افکار متعارض میدهد تا سراسر جامعه بهعنوان یک کل یکپارچه باقی بمانند و بهعنوان یک منبع قدرتمند جامعه را به سمت جلو پیش ببرند؛ به این امر از منظر جامعهشناسی، وحدت میگویند.
وی گفت: امیل دورکیم در بحث انواع جوامع از نظر محتوای وجدان جمعی از دو جامعه ساده (مکانیکی) و پیشرفته (ارگانیکی) نام میبرد؛ به نظر دورکیم، انسجام اجتماعی در جوامع مکانیکی ساده، بسیار شبیه به هم است و این انسجام را خویشاوندان بر افراد تحمیل میکنند و تمام اعضای جامعه ویژگیها و تجربیات مشترک دارند که بهصورت تک خطی است و همه به اجتماع تعلق خاطر دارند و همبستگی مکانیکی را پدید میآوردند، اما در جوامعی که تقسیم کار پیشرفته دارند، شباهت میان افراد کمتر و تمایز بیشتر است و همین مبنای تخصصی شدن کارهاست. همبستگی اجتماعی میان وظایف تخصصی شده به عاملان آن بستگی دارد، مجازاتهای تخطی از قواعد در این جوامع ترمیمی است و حقوق تنبیهی در این جوامع از رونق میافتند که نشانه افزایش تقسیم کار و دگرگون شدن اساسی نوع همبستگی اجتماعی است و همبستگی ارگانیکی را پدید میآورد.
عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات ملل اسلامی دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: اعمال مشابه مانند حج و بخشهایی از روزه و نماز همبستگی مکانیکی و به تعبیری فیزیکی را در بین مردم ارتقا میدهد، اما در حوزه همبستگی ارگانیکی تخصصها یک چارچوب اخلاقی را در کنار هم میآورد که اعتماد جامعه را بالا میبرد و سرمایه اجتماعی که افزایش پیدا میکند، موجب میشود کارآمدی جامعه بالا برود و اعتماد بین مذاهب قویترین شکل سرمایه اجتماعی است یعنی افراد متعدد به یکدیگر اعتماد داشته باشند و این مهمترین سرمایه اجتماعی جامعه است و در این مرحله که وحدت شکل میگیرد کنش جمعی و مقابله با تهدیدها و پیشرفتهای علمی کاملا بالا میرود و تضادهای فرقهای را کمرنگ و هویت جمعی را تقویت میکند.
وی در پاسخ به اینکه چه عواملی موجب تقویت و استحکام وحدت میشوند اظهار کرد: برای تقویت وحدت باید روی تکنیکها تمرکز کرد و تا مادامی که روی تکنیکها تمرکز نکنیم، وحدت رنگ و بوی جدیدی نخواهد داشت، تقویت وحدت نیازمند برنامهریزی و استفاده از تکنیکهاست یعنی باید بدانیم در عمل چه کارهایی باید انجام دهیم و تنها به شعارها بسنده نکنیم، تکنیکها شامل تکنیکهای آموزشی و فرهنگی، مهارتهای ارتباطی و گفتگویی، تکنیکهای عملی، اقتصادی، مهارتهای سیاسی و بینالمللی، دینی و فقهی میشود.
بطحائی بیان کرد: در بخش آموزشی باید متون درسی مورد بازنگری قرار بگیرد و در کشورهای اسلامی بهصورت مشترک باید مطالب تفرقهانگیز حذف و آموزههای مبتنی بر مشترکات جایگزین شود، همچنین تأسیس رسانههای مشترک و رادیو و تلویزیونهای خبری مشترک که بر اخبار همکاریها و موفقیت جهان اسلام تمرکز کند، از دیگر اقدامات مؤثر است یعنی کانال ارتباطی که یکپارچه بودن را بهصورت مرتب به جامعه پمپاژ کند.
وی افزود: از فعالیتهای مؤثر در عرصه فرهنگی، فضای مجازی، کمپینها، پلتفرمهای آنلاین برای گفتوگوی بین مذاهب و انتشار محتوای وحدتانگیز و مقابله با شایعات و اخبار جعلی است، برگزاری کنفرانسهایی که علمای مشترک با یکدیگر ارتباط داشته باشند نیز مؤثر است، تولید آثار هنری مشترک، حمایت از تولید فیلمها، سریالها، تئاترها و موسیقیها و همچنین کتابهایی که داستانهای مسالمتهای زندگیآموز در آنها وجود دارد امری مهم است.
بطحائی اظهار کرد: در بخش تکنیکهای ارتباطی میتوان با ایجاد کانالهای دائمی بین نهادهای دینی با گرایشهای جریانی مختلف، دانشگاه الازهر در شهر قاهره مصر و حوزه علمیه شیعه مرتب پایش شود که این ارتباطات دائمی میان مراکز دینی به گفتوگوهای ساختاریافته و دقیق کمک میکند.
وی یادآور شد: افراد با قومیتها و ملیتهای مختلف احساس تعلق به یکدیگر میکنند و با یکدیگر ارتباط و همبستگی دارند، در حوزه تمدنی وحدت به معنای جنگ نکردن نیست بلکه ظرفیت و پتانسیلی را در حوزه تمدنی ایجاد میکند که ما مسئول کنار هم بودن هستیم و در کنار یکدیگر میخواهیم تمدن جدید و پیشرفتهای را بر پایه اختلافات خود بهوجود بیاوریم و این یکی از ظرفیتهای بالایی است که وحدت را وقتی از لایه تمدنی بررسی میکنیم به این مسائل میرسیم؛ بنابراین وحدت از منظر جامعهشناسی یک سرمایه است که باعث انسجام و اعتماد جامعه میشود و یک استراتژیک برای توسعه است.
بطحائی در پاسخ به اینکه جامعهای که از وحدت دور باشد گرفتار چه چالشهایی خواهد شد، گفت: وحدت نداشتن در یک جامعه یا یک تمدن مثل سمی است که ارکان جامعه را از بین میبرد مانند خانههای قدیمی که از چوب ساخته شده بود و وقتی به ستونهای آن موریانه میافتاد، آن خانه را رها میکردند، زیرا این موریانه به ارکان خانه میزد و دیگر قابل سکونت نبود. وحدت نداشتن مانند سمی است که بنیادهای جامعه را از بین و ضریب رشد تهدیدهای بیرونی را نیز بالا میبرد.
وی افزود: در چند سطح اگر جامعه را بهعنوان یک موجود زنده بررسی کنیم عدم وحدت برای آن دارای مضرات سیاسی و امنیتی، اقتصادی، اجتماعی، تربیتی، فرهنگی و معنوی است و مهمترین مضرات امنیتی این است که موجب ضعف جامعه در برابر دشمن خارجی میشود یعنی به جای اینکه در مقابل دشمن بجنگند، به جان یکدیگر میافتند و شکافهای اجتماعی را بالا میبرند و هرج و مرج ایجاد میکنند. قدرت خارجی و استقلال یک کشور و تمدن را از بین میبرد و مضرات اقتصادی نیز این است که منابع ملی از بین میرود و منابع اقتصادی کشور صرف پروژههای مقابله با جنگ و آشوب میشود که بدترین خاصیت آن فرار سرمایهگذاری است.
بطحائی اظهار کرد: مضرات اجتماعی نیز این است که تخریب سرمایهها، ترویج جهل و تعصب در جامعه شکل میگیرد و موجب میشود جامعه از جهت هویت جمعی و اختلافات متعدد، گسستی را در خود بهوجود بیاورد، مضرات فرهنگی نیز توقف تولید علم است زیرا وقتی انرژی جامعه صرف درگیریهای داخلی شود بر روی پژوهش و علم نظارت ندارد و جامعه از کاروان پیشرفت علمی عقب میماند، مضرات دینی نیز این است که باعث میشود دین بدنام و عزت مؤمنان به ذلت تبدیل شود و جامعه نیز از اهداف اصلی غافل شده و این امر با روح دین نیز همخوان نیست.
وی در پاسخ به اینکه وحدت از منظر آیات و روایات چگونه تعبیر شده است، بیان کرد: نداشتن وحدت یک تله تاریخی است که جامعه را در تمام ابعادش فلج کرده و به سمت انحطاط تمدنی پیش میبرد و به همین خاطر آیات قرآن بر ضرورت تمدنسازی و وحدت اشاره میکند که اینها دلیل عقلی بود، از ادله نقلی میتوان به سخنان ائمه(ع)، آیات و روایات اهل بیت(ع) اشاره کرد که به شدت از تفرقه نهی و بر وحدت تأکید شده است؛ وحدت قبل از اینکه بهعنوان یک واژه و مفهوم مطرح شود، یک مدل روششناسانه و بنیاد فکری است که تمام بخشهای جامعه را با خود درگیر میکند.
بطحائی اظهار کرد: وحدت تلاش مستمر برای از بین بردن اختلافات فرقهای است و تمرکز بر زمینههای مشترک بین مسلمانان است که در آیه 92 سوره انبیا آمده است: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ؛ اين است امت شما كه امتى يگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستيد»؛ اخوت اسلامی از دل وحدت خارج میشود و تمام مسلمانها با یکدیگر برادر هستند و پیوند ایمانی از هر پیوند قومی، نژادی و فرقهای بالاتر است.
وی افزود: پیوند ایمانی مسلمانان این است که همه در مکتب فکری پیامبر(ص) با هم هستیم و سطح یک استراتژی سیاسی و تمدنی به یک رابطه عاطفی و ایمانی ارتقا پیدا میکند و از دل آن بحث تقریب مذاهب خارج میشود که به معنای فرآیند عملی و فکری نزدیک کردن این مذاهب اسلامی است که از طریق گفتوگو، شناخت متقابل و تمرکز بر مشترکات انجام میشود.
بطحائی با بیان اینکه اصول و باورهای مشترک مانند توحید، نبوت، معاد، قبله واحد و بسیاری از احکام فقهی مشترک میتواند مبنای وحدت باشد، گفت: در مفهوم عزت اسلامی، قدرت وحدت، عامل عزت است و بازدارندگی امت را بالا میبرد و دشمن مشترک را از طریق استعمار و هر نیرویی که به دنبال مخالفت با جهان اسلام است، شناسایی و نیروها را در جهت مقابله با دشمن مشترک، همسان میکند، همچنین گفتوگوی ادیان را ارتقا میدهد.
وی در پایان یادآور شد: وقتی جامعه اسلامی یک مفهوم واحد دارد، میتواند گفتوگوی ادیان را بهتر انجام دهد و میان مسیحیت و یهودیت موفقتر فعالیت کند، یک نمونه بارز امام موسی صدر است که با تأسیس مجلس الجنوبی، جامعه شیعه را وحدت میدهد و جامعه سنی را نیز در کنار خود دارد و با دست پر با مسیحیت ارتباط برقرار میکند و نگاه فراملی و فراقومی به جهان اسلام دارد و مرز جغرافیایی و ملیتی را نیز از بین میبرد.
گفتوگو از الهام حلاجیان
انتهای پیام