کد خبر: 4192693
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۲
درس‌گفتارهای سوره قصص تا ناس/ 8

لزوم توجه به حجیت جمعی در تفسیر قرآن

استاد حوزه علمیه با اشاره به حجیت جمعی یعنی توجه به روایات و سنت برای تفسیر قرآن گفت: هم در آیات قرآن و هم در روایات متعدد، درخصوص تقیه و فاش نکردن بی‌جای راز اهل‌ بیت(ع) اشاره شده است؛ تقیه در مکتب شیعه رواج داشته و به آن بسیار توجه شده است، لذا برای رسیدن به اهداف کلان باید بسیاری از مسائل جزئی را بروز نداد.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدمهدی رفیع‌پور، استاد حوزه علمیهحجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدمهدی رفیع‌پور، استاد حوزه علمیه در گفت‌وگو با ایکنا از قم در ادامه تفسیر سوره قصص بیان کرد: در جلسات قبل در تفسیر آیه 15 گفته شد اگر قطع نظر از آموزه عصمت، تنها ظاهر آیه قرآن را معنا کنیم باید گفت موسی(ع) کار خطایی انجام داد و از خدا طلب عفو کرد و خداوند نیز او را آمرزید، در ادامه موسی(ع) نیز به درگاه خداوند عرضه کرد به خاطر نعمتی که به من دادی من دیگر هرگز پشتیبان مجرمین نمی‌شوم، معنای ظاهری آیه این است که فرد بنی‌اسرائیلی مجرم بود و حضرت موسی(ع) ظهیر مجرم شده  لذ، پس به خداوند قول داد که دیگر ظهیر مجرمین نشود.

تفسیر قرآن و حجیت کتاب و سنت

وی گفت: اما چون ما قائل به حجیت کتاب و سنت با هم، یعنی «حجیت جمعی» هستیم، طبق روایات بحثِ عصمت، مفسرین بزرگ این آیات را این‌گونه معنا می‌کنند که حضرت موسی(ع) قصد قتل آن فرد را نداشت و منظور از «هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ» دعوای بین فرد قبطی و فرد بنی‌اسرائیلی است نه کار موسی(ع).


بیشتر بخوانید:


رفیع‌پور تصریح کرد: همچنین در عبارت «قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ»؛ غفران به معنای خطاست نه گناه و وقتی حضرت موسی(ع) از خداوند طلب بخشش می‌کند، منظور این است که اشتباه من را جبران کن و از اثر این اشتباه که همان بازداشت شدن است، نجات بده؛ مانند داستان آدم و حوا که آنها هم گناه نکردند، زیرا در بهشت تکلیفی نبود، اما زمانی که از میوه ممنوعه خوردند، از خدا خواستند اثر آن را بردارد و خداوند آثارش را از آنها مرتفع کرد.

استاد حوزه علمیه ادامه داد: لذا در هر دو (داستان آدم و حوا و حضرت موسی)، آیه خلاف ظاهر آن تفسیر می شود؛ بنابراین اگر صرفاً فقط به قرآن رجوع کنیم و روایات و سنت و اهل‌ بیت(ع) را در نظر نگیریم، آیات ظاهری معنا می‌شوند، اما با توجه به «حجیت جمعی» و «عصمت انبیا»، طبق مطالبی که گفته شد تفسیر می‌شود.

وی گفت: در تفسیر عبارت «قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ» نیز برخی از مفسران گفته‌اند منظور از مجرمان در اینجا فرعون و آل فرعون است، زیرا حضرت موسی(ع) در کودکی در دستگاه فرعون بود و بالاخره به آنها مشاوره‌هایی می‌داد که بعد از این ماجرا و کشته شدن فرد قبطی، به خداوند عرضه کرد که به‌خاطر این نعمتی که به من دادی و من دستگیر نشدم، دیگر هرگز به فرعونیان مشاوره نمی‌دهم.

رفیع‌پور اظهار کرد: برخی نیز عبارت «بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ» را قدرت و توان جسمی حضرت موسی(ع) تفسیر می‌کنند، زیرا یکی از نعمت‌های خداوند، توان جسمی است، کسی که توان جسمی نداشته باشد نمی‌تواند به اهداف خود برسد، پیامبری مانند حضرت موسی(ع) هم که با این چنین قومی روبه‌رو است، نیازمند توانمندی جسمی و عصبی است، لذا می‌فرماید به سبب نعمت‌هایی که به من دادی، یعنی همان توانایی جسمی، من هرگز ظهیر مجرمان نخواهم شد، این به این معنا نیست که موسی(ع) حتماً ظهیر مجرمان بوده، بلکه او قصد دارد بیان کند که این توانمندی را در مسیر باطل استفاده نمی‌کند.

وی ادامه داد: آیه هجدهم سوره قصص می‌فرماید: «فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ قَالَ لَهُ مُوسَى إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُبِينٌ»، یعنی حضرت موسی(ع) بعد از کشتن قبطی، دیگر به قصر فرعون نرفت و در همان شهر در حالی‌ که از فرعونیان ترسان و منتظر مجازات بود ماند، سپس آن کسی که دیروز هم از موسی(ع) یاری خواسته بود، باز با صدای بلند از او یاری خواست و موسی(ع) به او گفت تو یک گمراه آشکار هستی؛ یعنی موسی(ع) برخلاف دفعه قبل که با او همراهی کرد، این دفعه به آن فرد کمک نکرد.

خوف یک مسئله فطری است

استاد حوزه علمیه گفت: نکته‌ای در اینجا در خصوص «خَائِفًا يَتَرَقَّبُ» وجود دارد، مبنی بر اینکه ما در موارد متعددی نسبت به انبیا و ائمه(ع) و پیامبر(ص) تعبیر خائف را داریم، باید بدانیم ما یک خوف ممدوح داریم و یک خوف مضموم، خوف ممدوح این است که انسان از نظر عقلایی در مواردی که آسیب می‌بیند و به هدف کلان خود نمی‌رسد، باید از خطرها و دشمن‌ پرهیز کند؛ پس خوف یک مسئله فطری است و در مواردی که انسان ممکن است آسیب جدی ببیند حالتی در او ایجاد می‌شود به نام خوف، این خوف جدای از خوب یا بد بودن است.

وی تصریح کرد: در معراج‌ السعاده گفته بدان كه خوف بر دو قسم است: يكى خوف ممدوح و مستحسن و آن خوف از خداى و عظمت او از گناه خود است كه ضد امن از مكر خداست و در بيان صفت دوم مذكور خواهد شد. دوم خوف مذموم و اين قسم است كه از جمله مهلكات است و اين قسم از خوف، نتيجه صفت جبن است؛ پس ترس یعنی اینکه افرادی برای رسیدن به مقاصدشان نمی‌خواهند هزینه دهند، اما خوف این‌گونه نیست و افراد خطر می‌کنند تا به نتیجه برسند؛ لذا موسی(ع) از فرعونیان خائف بود، چون در صورت بازداشت رسالت او به نتیجه نمی رسید.

توجه مذهب شیعه به تقیه

رفیع‌پور گفت: در اینجا روایات متعددی درخصوص تقیه و فاش نکردن سر داریم که به تقیه و فاش نکردن بی جای راز اهل‌ بیت(ع) اشاره دارد و می فرماید «مَنْ أَذَاعَ عَلَيْنَا شَيْئا مِنْ أَمْرِنَا فَهُوَ كَمَنْ قَتَلَنَا عَمْدا وَ لَمْ يَقْتُلْنَا خَطَأ»، یعنی کسی از شیعه اگر اسرار ما را فاش کند مانند کسی است که ما اهل‌ بیت(ع) را عمداً کشته است، پس کسی که هدف بزرگی دارد، باید راز خود را پنهان نگاه دارد.

وی افزود: در روایتی از امام صادق(ع) داریم که می‌فرماید من برای برخی از شما که حدیث می‌خوانم، صحبت‌های من را پخش می‌کنند، من لعنت این فرد را حلال می‌دانم و از او برائت می‌جویم، هم‌چنین می‌فرماید پدرم امام باقر(ع) می‌فرمود: چه چیزی از تقیه بهتر، تقیه سپر مؤمن است و اگر تقیه نبود خداوند عبادت نمی‌شد.

استاد حوزه علمیه اظهار کرد: اعتراض حضرت موسی(ع) هم به این دلیل بود که هم فرد کمک طلب، کار زشتی انجام داده بود و هم از طرفی موسی(ع) در خطر بود و ممکن بود شناسایی شود. لذا، تقیه در مکتب شیعه رواج دارد و به آن توجه شده است، پس باید برای رسیدن به اهداف کلان بسیاری از مسائل جزئی را بروز نداد.

وی گفت: در ادامه سوره می‌فرماید: «فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَنْ يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَهُمَا»، زمانی که خواست به کسی که دشمن هر دو آنها است حمله کند، آن فرد حضرت موسی(ع) را شناسایی کرده بود، لذا مشخص می‌شود ماجرای قتل قبطی در شهر پخش شده و فرعونیان به دنبال او بودند به علاوه اینکه این فرد که امروز درگیر بود هم می‌دانست موسی(ع) دیروز فردی را کشته است، به همین دلیل گفت: «قَالَ يَا مُوسَى أَتُرِيدُ أَنْ تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ»، یعنی مثل دیروز که شخصی را کشتی می‌خواهی من را هم بکشی؟

رفیع‌پور در پایان بیان کرد: آیه سپس می‌فرماید: «إِنْ تُرِيدُ إِلَّا أَنْ تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ»، آن فرد در ادامه به موسی(ع) می‌گوید جز این نیست که تو می‌خواهی در این سرزمین گردن‌کشی کنی و اراده اصلاح نداری و نمی‌خواهی از اصلاحگران باشی، زیرا مصلح باید در ابتدا آشتی ایجاد کند.

گفت‌وگو از مهنوش بهروز

انتهای پیام
captcha