یکی از محورهای مهم بررسی زندگانی حضرت فاطمه(س)، محور سیره و سبک زندگی ایشان است که خود فروعات و شاخههای متعددی دارد. پیوندی که سیره با تاریخ دارد، ربط و نسبت این موضوع را با رویکرد تاریخی دوره نشان میدهد. خبرنگار ایکنا از قم در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین درافشان، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب بهمناسبت ایام فاطمیه به تبیین الگوهای رفتاری زندگی حضرت فاطمه(س) پرداخت که بخش اول این گفتوگو را در ادامه با هم میخوانیم.
خانواده کوچکترین و در عین حال مهمترین نهاد اجتماعی است که آرامش در آن، پایهگذار سلامت روانی و اخلاقی جامعه است.
فقدان آرامش در کانون خانواده، ریشه بسیاری از ناهنجاریهای فردی و اجتماعی است. در این میان، جستوجو برای یافتن الگویی متعالی که بتواند راهنمای عملی ما باشد، امری ضروری است.
در میان الگوهای خانوادگی عرضه شده در فرهنگ اسلامی، زندگی مشترک حضرت فاطمه زهرا(س) با امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) بهعنوان نمونهای کامل از خانواده ایمانی و متعالی، نقشی حیاتی در تبیین اصول بنیادین آرامش خانوادگی دارد.
تربیت فرزندان در این خانه نهتنها یک الگوی خانوادگی، بلکه یک مدل جامع برای پرورش نسلهای آینده جامعه اسلامی محسوب میشود. این رویکرد تربیتی، فراتر از آموزشهای صرفا نظری، بر پایههای عمیق معنوی، الگوبرداری عملی و آمادهسازی هدفمند برای رسالتهای تاریخی استوار است.
آرامش خانوادگی، فراتر از فقدان نزاع یا وجود سکوت ظاهری است. این مفهوم یک وضعیت چندوجهی و پویاست که در آن اعضای خانواده از نظر عاطفی، روانی، معنوی و اجتماعی در حالت تعادل، امنیت و رضایت عمیق قرار دارند.
زندگی مشترک حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت علی(ع)، اگرچه با فقر مادی آمیخته بود، اما از غنای ایمانی و اخلاقی بینظیری برخوردار بود. این زندگی، شاهدی بر این حقیقت است که معیار دوام و سعادت یک خانواده، داراییهای مادی نیست بلکه کیفیت روابط و عمق پیوندهای معنوی میان اعضاست.
این جلوهها، آرامش آنها را نه در امنیت اقتصادی، بلکه در اطمینان به نصرت الهی و تکیه بر ارزشهای والای انسانی تعریف میشود.
شناسایی این عوامل، به ما نشان میدهد که چگونه میتوان با تمرکز بر درونسازی ارزشها، محیطی آرام و پرمعنا خلق کرد.
ایمان و ارتباط محکم با خدا (توحیدمحوری): اساس و زیربنای آرامش خانواده فاطمه(س) و علی(ع) ایمان راسخ و رابطه مستمر و عمیق با خداوند بود. هر تصمیمی که گرفته و هر سختی که تحمل میشد و هر لذتی که تجربه میکردند، در چارچوب رضایت الهی معنا مییافت.
ایمان حضرت فاطمه زهرا(س) فقط یک باور ذهنی نبود، سبک زندگی بود؛ سبکی که در آن، هر تصمیم، رفتار و سخن بازتاب ارتباط صمیمی با پروردگار است. ایشان تجسم این آیه بودند: «إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» (سوره انعام/ آیه ۱۶۲)؛ ذکر مداوم، عبادتهای طولانی و مناجاتهای خالصانه، بهخصوص توسط حضرت زهرا(س)، نشان از این داشت که قلبها به منبع آرامش متصل است.
تأثیر آرامبخشی ایمان، همانطور که قرآن کریم صراحتاً اعلام میدارد، آرامش حقیقی در جهان مادی یافت نمیشود، بلکه عطیه الهی است که بر قلب ذاکران نازل میشود، این ارتباط معنوی سد محکمی در برابر ناملایمات ایجاد میکند. «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (سوره رعد/ ۲۸)؛ آرامش یک خانواده به ثمردهی آن یعنی فرزندان نیز منتقل میشود. تربیت فرزندان توسط حضرت زهرا(س) با نهایت دلسوزی، محبت و دقت دینی انجام میشد.
کودکان در کنار ایشان، نهتنها از طریق آموزش، بلکه با مشاهده رفتار روزمره والدین، اصول تقوا، صداقت و ایثار را میآموختند. وقتی فرزندان در محیطی سرشار از مودت و توحید رشد میکنند، احساس امنیت پایدارتری نسبت به جهان دارند و خود نیز در آینده خانوادهای باثباتتر خواهند ساخت. فرزندان شاهدان بزرگترین سطح آرامش بودند.
خانه وحی (محیطی سرشار از علم الهی): فرزندان در محیطی پرورش یافتند که هر دو والد، سرچشمه علم الهی و تربیت نبوی بودند. خانه امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) نه یک منزل معمولی، بلکه مأمن وحی و کانون آموزشهای آسمانی بود.
تعلیم از سوی پدر، امام علی(ع) که خود الگوی علم و تقوا بود، در فرصتهای مختلف، به تعلیم فرزندان میپرداختند. این آموزشها شامل حکمت عملی، فقه ظاهری و باطنی و تفسیر آیات الهی بود. حضور مستمر ایشان باعث میشد که مفاهیم اخلاقی مستقیماً از منبع حکمت دریافت شود.
تعلیم از سوی مادر، نقش حضرت زهرا(س) در انتقال معارف و پرورش عواطف دینی بسیار حیاتی بود. گزارشهایی از مناجات و دعاهای ایشان در نزد فرزندانشان وجود دارد که تأکید بر توجه قلبی به خداوند و استعانت از او را آموزش میداد. این محیط، عمق ارتباط با خالق را در فضای روزمره نهادینه میکرد.
مهمترین رکن تربیت، حضور مستقیم والدین معصوم بود. بچهها بزرگترین آموزههای دینی (صداقت، ایثار، نماز، تالوت قرآن) را نه از طریق دستور، بلکه از طریق مشاهده عملی در والدین فرا گرفتند.
نماز و عبادت: نحوه ایستادن در نماز، خشوع در رکوع و سجود و طولانی بودن قرائت در شبهای قدر، بهصورت زنده برای حسن و حسین(ع) الگو شد. امام حسین(ع) بعدها نقل میکنند که نماز ظهر عاشورا را چگونه و با چه حالتی از پدر آموختند.
صداقت در گفتار و رفتار والدین، پایه و اساس اعتماد بهنفس ایمانی آنها را ساخت. در روایات آمده است که حضرت زهرا(س) همواره بر حفظ کلمات و عهدها تأکید داشتند.
تعلیم ایثار و فداکاری: ماجرای معروف «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا؛ و غذا را در عین دوست داشتنش، به مسکین و یتیم و اسیر انفاق میکنند» شأن نزول آیه اطعام (سوره انسان/ آیه ۸) ذکر شده است، لحظهای ملموس از آموزش ایثار در بالاترین سطح آن بود که این دو امام به عینه مشاهده کردند. این عمل، مفهوم ایثار را از تئوری به عمل تبدیل کرد.
نقش محوری فاطمه(س) در پرورش عواطف دینی: حضرت فاطمه(س) بهعنوان مادر، مسئولیت مستقیم انتقال معارف و پرورش عواطف دینی را برعهده داشتند.
مناجات و ارتباط با خدا: شنیدن زمزمههای مادر در خلوت با خداوند، تأثیر عمیقی بر روح حساس کودکان داشت. این مناجاتها، آموزش میداد که چگونه در سختیها میتوان به منبع بینهایت آرامش متصل شد.
تزکیه از درون: تربیت زهرا(س) بر پایههای تزکیه نفس بود؛ پاکسازی درون از رذایل و پرورش فضایل. این تزکیه، زمینه را برای دریافت معارف عمیقتر فراهم میکرد. بهطور نمونه، تمرین صبر و شکیبایی در برابر ناملایمات روزمره خانه، پرورش ابعاد معنوی شخصیت ایشان بود.
محبت و احترام متقابل (ارکان مودت): یکی از برجستهترین ویژگیهای این خانواده، سطح بالای احترام و محبت عملی بود که بین حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) برقرار شد. این احترام، فراتر از وظایف قراردادی بود و از درک مقام والای انسانی دیگری نشئت میگرفت.
«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ؛ و از نشانههای (قدرت و ربوبیت) او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این کار شگفتانگیز نشانههایی است برای مردمی که میاندیشند.» (سوره روم/ آیه ۲۱)
ادب کلامی و رفتاری: نقل شده است که ایشان در طول زندگی مشترک، هرگز سخن تندی بر زبان نیاوردند و هیچگاه صدای خود را بر دیگری بلند نکردند. امام علی(ع) در وصف ایشان فرمودهاند: «به خدا سوگند، فاطمه مرا هیچگاه خشمگین نساخت و من نیز هیچگاه فاطمه را خشمگین نساختم و این چنین بود که من در طول عمرم هرگز در برابر او جز با محبت رفتار نکردم.»
عشق متعالی: این عشق، از نوع زمینی و شهوانی نبود، بلکه عشقی که در تقوای الهی پرورش یافته بود. هر یک، دیگری را آیینه تمام نمای فضایل دینی میدیدند.
تقسیم مسئولیتها و همکاری کارآمد: در این خانواده، مفهوم «سهم کار» بهصورت خشک و اداری تعریف نشده بود، بلکه براساس توانایی، نیاز و تفاهم تقسیم وظایف انجام میشد.
توازن وظایف سنتی و انعطافپذیری: امام علی(ع) مسئولیت کارهای خارج از منزل (کسب معاش، دفاع و امور اجتماعی) را برعهده داشتند و حضرت زهرا(س) مسئول امور داخل منزل (تربیت فرزندان، پخت و پز، نظافت) بودند.
همیاری در زمان نیاز: مهم این بود که این تقسیمبندی مطلق نبود. در مواقعی که یکی از طرفین نیاز به کمک داشت (بهطور نمونه در زمان بیماری یا نیاز به کمک در کارهای سنگین)، دیگری را با نهایت میل و گذشت یاری میکرد. این همکاری، حس یگانگی و تیم بودن برابر مشکلات را تقویت میکرد.
قناعت، سادهزیستی و ایثار اقتصادی: فقر مادی در دوران زندگی این دو بزرگوار یک واقعیت بود، اما این فقر، تبدیل به منشأ تنش و نزاع نشد بلکه تبدیل به زمینهای برای بروز فضیلت قناعت و ایثار شد.
سیراب کردن دیگران از تشنگی خویش: بارها مشاهده شده است که ایشان غذای اندک خود را به فقیر، یتیم یا اسیر بخشیدند و خود شب را گرسنه خوابیدند. این ایثار مداوم، اضطراب ناشی از نیاز را از بین برده و آن را با رضایت ناشی از بخشیدن جایگزین میکرد.
آرامش ناشی از بینیازی: قناعت موجب شد که توقعات مادی از یکدیگر حذف شود. این امر بهطور مستقیم فشار روانی حاصل از مقایسه زندگی با دیگران را از بین میبرد و آرامش درونی را تقویت میکرد.
گفتوگو، تفاهم اخلاقی و ادب کلامی: آرامش در بلندمدت مستلزم مدیریت مؤثر تعارضات است. در خانواده زهرا(س) و علی(ع)، هیچ مسئلهای لاینحل یا مخفی نمانده بود.
شفافیت در بیان احساسات: اگر ناراحتی یا اعتراضی وجود داشت، با کمال احترام و در خلوت مطرح میشد، بدون استفاده از طعنه، تمسخر یا پرخاش.
اهمیت زبان: ادب کلامی از ارکان اصلی عشق فاطمی بود. استفاده از عبارات محبتآمیز حتی هنگام انتقال انتقاد، تضمین میکرد که انتقاد به جای آسیب زدن به رابطه، به اصلاح رفتار کمک میکند. تفاهم اخلاقی بر اختلافات مصلحتی غلبه داشت.
گذشت، ایثار و صبر در مواجهه با سختیها: زندگی این خانواده پس از رحلت پیامبر(ص)، با سختیهای سیاسی و شخصی عظیمی همراه بود، آرامش آنها در این شرایط سخت، حاصل صبر و ایثار بود.
صبر در برابر بی عدالتی: صبر حضرت زهرا(س) در برابر غصب حق و حملهای که به خانهشان شد، نه از سر ضعف، بلکه اوج قدرت روحی و تثبیت آرامش درونی بود که ریشه در یقین به حقانیت داشت.
پاداش صابرین: آموزههای قرآنی که ایشان بر اساس آن عمل میکردند، آرامش را نه در نتیجه بیرونی (موفقیت دنیوی)، بلکه در حالت درونی (ثواب اخروی) میدیدند.
انتهای پیام