خبرنگار ایکنا از قم در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل چراغیکوتیانی، استاد حوزه علمیه به تبیین محورهای مبارزات سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا(س) پرداخته است که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
مبارزات سیاسی و اجتماعی حضرت زهرا(س) در قالبها و شیوههای گوناگون و تأثیرگذاری تحقق یافته بود. شیوههایی که تراز شخصیت و جایگاه بلند اجتماعی ایشان بود. حضرت با استفاده از این محورها به مبارزه با انحرافاتی پرداختند که بعد از رحلت رسول مکرم اسلام(ص) ایجاد شده بود. انحرافاتی که اگر پا میگرفت و ریشه میدوانید و با آن مبارزه نمیشد میتوانست برای همیشه رسم اسلام را از میان بردارد.
حضرت زهرا(س) در دورانی حساس و با درنظر گرفتن محدودیتهای موجود برای دیگر اعضای اهل بیت(ع)، نقش محوری را در افشای انحرافات و دفاع از امامت و ولایت امام علی(ع) ایفا کردند.
نخستین حرکت هوشمندانه حضرت زهرا(س)، عدم مشروعیتبخشی به حکومت بود. ایشان با خودداری از بیعت با خلیفه وقت، به روشنترین شکل، اعتراض سیاسی را نشان دادند و مشروعیت حکومت را به چالش کشیدند؛ افزون بر اینکه در این مسیر به روشنگری و افشاگری و تنویر افکار عمومی پرداختند.
ایشان در جمع مهاجر و انصار، با استدلال به آیات قرآن و سنت پیامبر(ص)، به دفاع از حق ولایت و امامت امام علی(ع) پرداختند و انحراف پیشآمده را با صراحت تمام افشا کردند. پیگیری مسئله فدک که تنها یک قطعه زمین نبود، بلکه نمادی از حق مسلم اهل بیت(ع) و رد سیاست مصادره اموال توسط حاکمان بود، از دیگر اقدامات ایشان محسوب میشود.
در کنار همه اینها وصیت حضرت زهرا(س) برای تشیع جنازه در شب و مخفی نگه داشتن قبر مطهرشان، کنشی سیاسی بود و این کار هم جلوگیری از تحریف حادثه توسط حاکمان و هم بیانگر نهایت انزجار از دستگاه حاکم بود. ایشان برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و زنده نگهداشتن یاد و خط اهل بیت(ع)، از ابزارهای اجتماعی و عاطفی نیز بهره میبردند.
گریهها و نوحهسراییهای هدفمند حضرت زهرا(س) که ضمن بهرهمندی از عواطف حقیقی و عشق ایشان به پیامبر اسلام(ص) بود، درونمایه سیاسی نیز داشت و جامعه نسبتاً بیتفاوت مدینه را تحتتأثیر قرار داد. این گریهها، فریادی خاموش برای بیان مظلومیت اهل بیت(ع) و ناروا بودن وضعیت موجود بود.
برای درک عمق محورهای مبارزاتی حضرت زهرا(س)، لازم است به این نکته مهم توجه شود که کنشگری خاص ایشان، تکمیلکننده سکوت حکیمانه امام علی(ع) بود. امام علی(ع) به دلایل بسیار مهمی از جمله حفظ وحدت اسلامی و جلوگیری از جنگ داخلی، سکوتی حکیمانه پیشه کردند.
در این شرایط، تنها کسی که میتوانست بار مسئولیت افشاگری را بر دوش کشد، حضرت زهرا(س) بود، چراکه ایشان از قداست و محبوبیت بینظیری میان جامعه برخوردار بودند که پیامبر(ص) طی سالها با رفتار و گفتار خود آن را بنا نهاده بودند.
مبارزات ایشان تنها معطوف به حل یک بحران سیاسی نبود، بلکه حرکتی برای ترسیم الگوی «اسلام ناب» در طول تاریخ بود. اگر این افشاگریها صورت نمیگرفت، بیم آن میرفت زشتی این انحراف به مرور زمان از بین رفته و خط اسم و ولایت برای همیشه محو شود.
حضرت زهرا(س) الگوی مبارزه سیاسی نه برای زنان عصر خود که برای زنان در گستره تاریخ است، زیرا کنشگری ایشان در عرصه سیاسی و مبارزه با انحرافات سیاسی و اجتماعی حاوی نکاتی فراعصری است. آن حضرت نه صرفاً یک شخصیت تاریخی، بلکه یک الگوی زنده و پویا برای زن مبارز معاصر است و از چند جهت میتوان این حقیقت را تحلیل کرد.
نخست اینکه ایشان با کنشگری فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی نشان داد که مبارزه با انحراف، امری فراجنسیتی است و این دست مبارزات میتواند در قالبی متمایز از کنشگریهای مردانه بهصورتی تأثیرگذار تحقق یابد. این امر به زن امروز میآموزد که از سرمایههای اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی خود میتوان بهعنوان قویترین ابزار برای پیشبرد اهداف متعالی بهره برد.
نکته دوم در خصوص ترکیب نقشهای به ظاهر متعارض است. یکی از بزرگترین چالشهای زن معاصر، جمعکردن فعالیت اجتماعی و سیاسی با مسئولیتهای خانوادگی است. حضرت فاطمه زهرا(س) این تصور را از ذهنیت زنان زدوده و اعلام میدارد که خانه تنها محل سکونت نیست بلکه ستاد فرماندهی مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم است، جایی که هم در آن به عبادت میپرداخت، هم همسر و فرزندانش را تربیت و هم استراتژیهای سیاسی و اجتماعی را طراحی و اجرا کرد. این امر به زن امروز میآموزد که خانه میتواند کانون تأثیرگذاری باشد، نه مانع آن.
نکته دیگر اینکه در عصر حاضر که جنگ روایتها و رسانهها تعیینکننده است، حضرت فاطمه زهرا(س) به ساخت روایت واقعی پرداخته و دست رقیبان در روایتسازیهای جعلی را میبندد. خطبه فدکیه هم یک مانیفست مبارزاتی است و هم یک روایت واقعی و تأثیرگذار و تمایزبخش.
این خطبه تنها یک سخنرانی نبود؛ یک روایت بود که با استدلالهای محکم قرآنی، تاریخی و کلامی، پایههای حکومت وقت را به لرزه درآورد. زن امروز میآموزد که چگونه میتوان با تسلط بر دانش دینی، تاریخ و منطق، گفتمان مسلط حاکم را به چالش کشید و روایت خود را جایگزین آن کرد.
نکته مهم دیگر این است که حضرت فاطمه(س) نشان دادند که یک فرد مؤمن و آگاه چگونه میتواند یک جریان تاریخی بیافریند. ایشان ثابت کردند که یک زن میتواند در عین حفظ کرامت، حیا و جایگاه خانوادگیاش، مرکز ثقل یک تحول بزرگ تاریخی باشد بدون آنکه هویت زنانه خود را نادیده بگیرد.
برای پاسخ یه این سؤال و درک عمق مبارزه حضرت فاطمه(س)، ابتدا باید فهمید که امامت در نگاه ایشان چه بود؟ در اندیشه فاطمی، امامت تنها یک مقام سیاسی نبود، بلکه جانشینی پیامبر(ص) در هدایت امت بود. امام، مرجع تفسیر قرآن و سنت و ضامن عدم تحریف دین پس از پیامبر(ص) بود.
ولایت امام علی(ع) بهمعنای استقرار حاکمیتی بود که عدالت، تفسیر صحیح دین و رهبری شایسته را تضمین میکرد. غصب این مقام، به معنای منحرف کردن مسیر حکومت از حکومت الهی به سمت حکومت قبیلهای بود. حضرت زهرا(س) با درک این حقیقت، تمامی توان خود را بهکار بست تا از این رکن اساسی دفاع کند. از اینرو، در این مسیر به روشنگری پرداخت.
ایشان در خطبه فدکیه با استناد به آیات قرآن (مانند آیه تبلیغ و آیه اکمال دین) ولایت امام علی(ع) را بهعنوان دستور مستقیم خدا و پیامبر(ص) ثابت کردند و به مردم فهماندند که غصب ولایت، به معنای نقض عهد خدا و پیامبر(ص) و بازگشت به جاهلیت است؛ افزون بر اینکه با عدم بیعت، نوعی مبارزه با پدیده غصب خلافت بود زیرا بیعت نماد پذیرش حاکمیت است، در حالی که ایشان حاکمیت واقعی را در استمرار ولایت علی(ع) میدیدند. به هر روی اگر دفاع حضرت فاطمه(س) نبود، امکان داشت مسئله امامت و ولایت برای همیشه در تاریخ تحریف شود. ایشان با اقدامات خود خط اسلام ناب محمدی (اسلام ولایتمحور) را از اسلام اموی (خلافت محور) جدا کردند.
نقشآفرینیهای سیاسی حضرت زهرا(س) را در سه روش و راهبرد مهم میتوان خلاصه کرد؛ نخست، ایستادگی و مقاومت فعال در مقابل انحراف در دین و ساختار حاکمیت دینی. ایشان با امتناع از پذیرش خلافت به نوعی در مقابل یک انحراف بزرگ ایستادگی و مقاومت کردند.
راهبرد دوم ایشان در مبارزه سیاسی، روشنگری و تنویر افکار عمومی بود که از طریق خطبهها و استدلالهایی که در برابر مردم و نیز اهل سقیفه بیان داشتند انجام میشد و راهبرد سوم، برانگیختن احساسات جمعی و مبارزه نمادین در برابر انحراف بود.
گریههای اعتراضی، وصیت به دفن شبانه، همراهی امام حسن و امام حسین(ع) در مواجهه خانه به خانه با برخی افراد تأثیرگذار نمونههایی از این راهبرد مبارزاتی حضرت زهرا(س) در ساحت نمادین بود که ضمن تحریک احساسات و وجدانهای بیدار، پرسشهایی جدی را برای افکار عمومی ایجاد میکرد.
امروز اگر ما با افتخار از مکتب اهل بیت(ع) سخن میگوییم و از مسیر درست دین باخبریم، همه از برکات کنشگری فعال حضرت صدیقه طاهره(س) است.
ایشان در مسیر مقاومت الهی خویش، دردها و رنجهای طاقتفرسای زیادی را به جان خریدند. از کتک خوردن گرفته تا سقط فرزند و از زیر دست و ماندن فرزندان گرفته تا دیدن تیغ از نیام برآمده بر فراز گردن همسر خویش و تا پهلوی شکسته و شهادت غمانگیزشان.
انتهای پیام