به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر آیتالله عباسی خراسانی با محوریت سوره بقره، صبح امروز، 13 اسفندماه، در مدرسه فیضیه حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه به تفسیر آیات 38 و 39 سوره «بقره» پرداخت.
خداوند متعال در این آیات میفرماید: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا فَإِمَّا یَأْتِیَنَّكُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یَحْزَنُونَ وَ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛ فرمودیم جملگى از آن فرود آیید پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد آنان كه هدایتم را پیروى كنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد و[لى] كسانى كه كفر ورزیدند و نشانههاى ما را دروغ انگاشتند آنانند كه اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود». متن جلسه از نظر میگذرد؛
«بیان شد در ابتدای آیه کریمه، امر به هبوط جمعی است: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا». ادامه آیه قضیه شرطیه است: «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّكُمْ مِنِّی هُدًى». هدایت انواعی دارد، با هدایت حسی شروع میشود تا هدایت عقلی و هدایت به وسیله انبیای الهی ادامه پیدا میکند. پس هدایت اقسام مختلفی دارد. در ادامه آیه میفرماید: «فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ» که قضیه شرطیه دوم است. از این کریمه استفاده میشود هدایت نیازمند تبعیت است و هدایت بدون تبعیت فایده ندارد. مضاف الیه «هدایت» در اینجا حرف یای نسبت به حضرت حق است. از این مطلب روشن میشود هدایت، هدایت ویژه است.
عبارت «یَأْتِیَنَّكُمْ مِنِّی هُدًى» بیانگر تکثیر در هدایت است و عبارت «فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ» خصوصیت هدایت است. همان هدایتی که در آیات دیگر قرآن هم آمده است: «وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ». این دو جنت، جنت فعل است و جنت ذات است. همانی که در سوره فجر آمده است: «ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی». در آیه دیگری داریم: «فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ» که خوف اضافه به حضرت حق شده است.
در جلسات گذشته گفته شد که خوف و حزن یکی مربوط به گذشته است و یکی مربوط به آینده است و چون اولیای الهی در مقام اعتدال هستند، در مقام هدایت هستند نه اهل خوف هستند و نه اهل حزناند. البته این امر منافات ندارد که اینها اهل خشیت باشند و خشیت غیر از خوف و حزن است. خشیت حالت عظمتی است که نسبت به خالق دارند. اگر خوف اضافه به حضرت حق شود، همان خشیت الهی است. در آیه شریفه داریم: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لَا یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَ كَفَى بِاللَّهِ حَسِیبًا؛ همان كسانى كه پیامهاى خدا را ابلاغ مىكنند و از او مىترسند و از هیچ كس جز خدا بیم ندارند و خدا براى حسابرسى كفایت مىكند».
نکته دیگری که در آیه شریفه وجود دارد، این است که آیه بعد دارد: «وَ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ». این «آیات» هم آیات اطلاقی است؛ یعنی از نشانههای حضرت حق شروع میشود تا معجزات الهی و انبیای الهی. پس در مقابل چندین قسم هدایت، چندین قسم تکذیب هم داریم.
«اصحاب» جمع «صاحب» است. عرب به هر کسی صاحب نمیگوید. به کسی صاحب میگویند که مراوده همیشگی داشته باشد. عرب به زن و شوهر صاحب میگوید که همیشه همراه با هم هستند. بنابراین اصحاب بیانگر همراهی کامل است. کسانی که آیات را انکار کردند هم اصحاب آتش هستند و در آن همیشگی هستند. مستحضرید در این دو آیه هم تبشیر است، هم وعده است و هم انذار و وعید است. وعدهاش در آیه اولی است، وعیدش در این آیه است.
میشود یک مطلب دیگری از این آیه استفاده شود. در این دو آیه هماهنگی برهان و قرآن و وحی است. به عبارت بهتر، آنجا تصریح دارد از هدایت من پیروی کنید، اینجا بحث کافر شدن نسبت به آیات است. پس هدایت الهی بهترین برهان است و تکذیب آیات الهی بهترین مصداق وعید است. در آیه شریفه هم، هم وعد است و هم وعید است.
نکته دیگری که در آیه شریفه قابل اهمیت است این است که در آیه شریفه هم صحبت علم و هدایت است و هم عنوان اعتقاد است. علم با اعتقاد تفاوت دارد. به عبارت بهتر میتوانیم بگوییم کافرین باور کفری دارند و این چیزی است که باید رعایت شود و به آن پرداخته شود. در آیه شریفه هم چند هدایت و چند هشدار وجود دارد و بالاترین هدایت، پیروی از هدایتی است که اضافه به حضرت حق باشد. معلوم میشود هدایت هم متابعت لازم دارد. در ادامه هم چندین هشدار دارد. میشود با مقایسه این دو آیه بگوییم هر وعدهای وعیدی دارد و هر هدایتی هشداری دارد.
انتهای پیام