سیدقاسم یاحسینی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات دفاع مقدس، در گفتوگو با ایکنا درباره دلایل رغبت مخاطبان به آثار عامهپسند گفت: حقیقت این است که همواره یک نگاه روشنفکرانه و نخبهگرایانه به ادبیات وجود داشته است و همین باعث شده که هرگونه آثاری که با استقبال توده مردم روبهرو شده است، به نحوی مهر ادبیات پوپولیستی یا عامهپسند بخورد.
وی افزود: اگر به وضعیت ادبیات در کشورهای آنگلوساکسون توجه کنید، میبینید که حجم عظیمی از کتابهای پرشمارگان عامهپسند است، اما مفهوم عامهپسند یک ننگ و انگ در نگاه روشنفکری ایران تلقی میشود که در جهان این طور نیست. برای مثال نویسندهای مثل آگاتا کریستی یا دانیل استیل نویسنده کتابهای عامهپسندند که شمارگان کتابهایشان نیز میلیونی است.
یاحسینی ادامه داد: من با این تعریف روشنفکرانه مشکل دارم و باورم این است که باید دقت بیشتر و مطالعه بهتری درباره سنخشناسی ادبیات عامهپسند انجام شود. ادبیات عامهپسند چیست؟ آیا هر کتابی که پرتیراژ شد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، کتاب عامهپسندی است؟ مثلاً دورهای کتاب «طوبی و معنای شب» کتاب پرمخاطبی بود و در آن زمان منتقدانی بودند که آن را رمان عامهپسند میدانستند یا «چراغها را من خاموش میکنم» زویا پیرزاد را، که اکنون حدود ۱۰۰ بار چاپ شده است، عامهپسند میدانند، اما کتابی که یکی دو چاپ بیشتر از آن منتشر نمیشود و در قفسهها و انبارهای کتاب محبوس میشود، این یک اثر روشنفکرانه و مفهومگرا تلقی میشود.
بسیاری از روانشناسان باورشان این است که حداقل برای دوره گذار هم که شده و جلب علاقه مردم، نیاز به یکسری کاتالیزورهایی داریم که این کاتالیزورها، کتابهای عامهپسند هستند که میتوانند در ترن، مترو، تاکسی و ... آنها را بخوانند و لذت ببرند
کتابهای عامهپسند در نقش کاتالیزور
این نویسنده بیان کرد: «آنتونی گرامشی» درباره ادبیات عامهپسند پژوهشی را انجام داده است. در واقع ادبیات عامهپسند فینفسه بد نیست و پلی برای خواننده شدن عامه مردم است. یک خواننده حرفهای اگر بخواهد کتابی را مانند کتاب «کلمات» اثر ژان پل سارتر یا «خرمگس» اثر اتل لیلیان وینیچ بخواند، ممکن است به خواندن یک رمان عاشقانه رغبت کند. بسیاری از روانشناسان باورشان این است که حداقل برای دوره گذار و جلب علاقه مردم نیاز به یکسری کاتالیزورهایی داریم که این کاتالیزورها کتابهای عامهپسندند که میتوانند در ترن، مترو، تاکسی و ... آنها را بخوانند و لذت ببرند.
وی گفت: سلبریتی پدیده جدیدی در ایران است. در دنیا بازیگرانی هستند که افراد بسیاری از آثارشان استقبال میکند. بنابراین اگر ورزشکار، شاعر یا نویسندهای کتابهایش شمارگان میلیونی دارد، فینفسه اشکالی ندارد و جامعه کتابنخوانی که شمارگان کتابهایش ۲۰۰ یا ۳۰۰ نسخه است، همین استقبال نیز علاقه به کتاب را نشان میدهد. چه اشکالی دارد یک سلبریتی نقش کتابخوان کردن تعدادی را ایفا کند. بهتر است از زاویه دیگر هم به این موضوع نگاه کنیم. در این قضایا حسادت، رقابت و حقارت را در برخی از اظهارنظرها درباره کتابهای عامهپسند میبینیم. اجازه دهیم سلبریتیها هم در کنار کتابهای دیگر، کتابهای خود را ارائه دهند.
یاحسینی تصریح کرد: ادبیات جدی روشنفکرانه در دنیا خوانندههای محدودی دارد و در ایران نیز همین طور است و این خیلی عجیب نیست. همه که نباید سارتر، هگل و مارکس بخوانند. چه اشکالی دارد مردم کتابهای عاشقانه، ورزشی، جادهای و مسافرتی و ... بخوانند. پس باورم این است که همان کلیشههای روشنفکری قبل از انقلاب در داوریهای ما نقش اول را بازی میکند.
نگران کتابخوانی نباشیم
وی ادامه داد: در گذشته سمک عیار، شاهنامه و ... آثار عامهپسند بودند که باسوادها آنها را برای بیسوادها میخواندند و توده مردم از آن لذت میبردند و اسامی کودکان خود را نیز از آن انتخاب میکردند. چه مانعی دارد که یک کتاب در میان مردم مورد استقبال قرار گیرد. اما در این میان باید این مسئله را بررسی کنیم که فرق عامه بودن با ابتذال چیست؟ در دنیایی که همه چیز نسبی است، ممکن است موضوعی برای یک جوان مبتذل تلقی شود، اما برای فرد دیگر این طور نباشد.
ما در جامعه ۸۰ میلیونی زندگی میکنیم و شمارگان کتاب به کمتر از ۲۰۰ نسخه رسیده است، در این جامعه هر کتابی که مورد استقبال قرار گیرد و خوانده شود، باعث مباهات است و نباید از این مسئله نگران باشیم، بلکه باید نگرانی اصلی از نخواندن باشد. کسی که میخواند میتواند اصلاح شود، اما کسی که نمیخواند، فاجعه است
نویسنده کتاب «یک دریا ستاره» بیان کرد: زمانی ذبیحالله منصوری یک نویسنده عامهپسند و نازل تلقی میشد، اما توجه کنید همان مرحوم در کتابخوان کردن بسیاری از افراد نقش داشت و سپس به کتابهای جدیتر رهنمون شدند. البته لزومی ندارد که این گونه شود، زیرا برخی تا آخر عمرشان همان خواننده کتابهای عامهپسند باقی میمانند. در جامعه ۸۰ میلیونی زندگی میکنیم و شمارگان کتاب به کمتر از ۲۰۰ نسخه رسیده است. در این جامعه هر کتابی که مورد استقبال قرار گیرد و خوانده شود، باعث مباهات است و نباید از این مسئله نگران باشیم، بلکه باید نگرانی اصلی نخواندن باشد. کسی که میخواند میتواند اصلاح شود، اما کسی که نمیخواند، فاجعه است.
برخی خاطرهنگاریها تخیلیاند
وی در پاسخ به اینکه آیا در ادبیات دفاع مقدس نیز آثار عامهپسند وجود دارد، ابراز کرد: خاطراتی که در این حوزه چاپ میشود، در حال تبدیل شدن به ابتذالاند. چندین سال پیش مقالهای را با عنوان صنعت خاطرهنگاری نوشتم و هشدار دادم که خاطرهنگاری - براساس مکتب فرانکفورت - در حال تبدیل شدن به یک صنعت است. از این رو جامعه ما با وجود اینکه بسیاری از کتابها آثار خوبی بودند و مورد استقبال قرار گرفتند، حتی به کتابهای دفاع مقدس نیز اعتنایی نمیکند. تیراژهای متعدد این کتاب را هم نمیتوان به رخ کشید، زیرا سازوکارهایی دیگری دارند که در جای دیگر باید به آنها پرداخت. اما در مجموع جامعه ما به سمت بیکتابی پیش میرود.
یاحسینی تصریح کرد: به دلیل استقبال زیاد از کتابهای خاطرات برخی به جای خاطرهنویسی، تخیل را وارد این عرصه کرده و واقعیت را دستکاری میکنند. خاطرهنگاری یک کار ارزشمندی است و با تولید انبوه آن نباید این روند را به صنعت تبدیل کنیم، زیرا کار خطرناکی است.
انتهای پیام