اربعین از یکسو حرکت و تمرینی ایمانی است که موجب افزایش ایمان میشود و نظام مناسبات انسانی را تنظیم میکند و در نتیجه باعث عمران و آبادانی جامعه مسلمین میشود. از سوی دیگر، در اربعین، با تأکید بر یک محبوب واحد، محبتی نسبت به همدیگر به وجود میآید و نظام مناسبات انسانی به شکل درستی سامان مییابد. صورتبندی چنین جامعهای بر پایه معشوق و محبوب واحد باعث میشود «من»ها و منیتها رنگ ببازند و همه به یک «ما» تبدیل شوند.
خبرنگار ایکنا از قم در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین قاسم ترخان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بررسی ابعاد مختلف معنویت به ویژه در پیادهروی اربعین پرداخت که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
معنویت کاربردهای متفاوتی دارد گاهی معنویت در مقابل یک لفظ معنای خاصی دارد و گاهی معنویت در مقابل صورت و ماده مطرح میشود و به معنای باطنی، روحانی و عرفانی است و زمانی که راجع به معنویت پیادهروی اربعین صحبت میکنیم مقصود معنای دوم است یعنی چگونه باطن ما روشن و به امام حسین (ع) وصل شود.
در زیارت اربعین اینگونه میخوانیم: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیک لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَک مِنَ الْـجَهَالَه وَحَیْرَه الضَّلَالَه؛ گاهی جهالت در مقابل علم و گاهی در مقابل عقل است.»، مقصود از این جهل این است که روح و باطنت به دنیا تعلق پیدا کند و تحت تدبیر عقل نباشد، انسان برای اینکه به مقصد برسد باید عالم و عاقل باشد و عاقل شدن همان معنویت است و علم و معنویت محصول تعلیم و تزکیه است، زکات به معنای هرس کردن است و تزکیه به معنای آن است که بتوانیم روحمان را هرس کنیم و علاقه به دنیا و رذایل اخلاقی را از درون خویش دور کنیم و آن را ببریم.
مشکل مردم کوفه چه بود که امام فرمود: «اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْمَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مىشوند.» دین برای مردم کوفه اینگونه بود تا زمانی که دنیای آنها را تأمین میکرد، دنبال دین بودند اما بین دین و دنیا به دنبال دنیا رفتند یعنی نتوانستند خود را تزکیه کنند و همین امر موجب شهادت امام حسین (ع) شد.
انسان به هر میزان که بتواند به امام وصل شود، خود را پالایش و پیراش میکند، پیرایش از رذائل اخلاقی یعنی نبود دلبستگی به دنیا و آرایش به ارزشهای انسانی که امام حسین(ع) در کربلا آن را دنبال کرد. پیام امام حسین(ع) این است که اگر مردم از دنیا دل بکنند، این پیرایش اتفاق میافتد و پس از آن باید خود را به فضائل اخلاقی و ارزشهای انسانی آراسته کنند.
در پیادهروی اربعین به هر میزان که تلاش کنیم خود را به امام حسین(ع) وصل کنیم و خود را پیرایش و آرایش نماییم معنویت حاصل میشود. بعد از پیادهروی اربعین، انسان، حسینی میشود و رنگ و بوی امام حسین (ع) را میگیرد اما باید تلاش کند این حالت در طول سال نیز حفظ و این شور به شعور تبدیل شود، امام حسین (ع) با قیام و نهضت خود میخواست این درس را به بشریت منتقل کند که باید با ستمگر مبارزه کرد و به یاد مظلومان بود.
بزرگترین پیام امام حسین (ع) این بود که «نه ظلم کن و نه زیر بار ظلم برو» که اگر انسان این پیام را در خود نهادینه کند به امام حسین (ع) وصل شده است. در شرایط کنونی که همه یزید زمان خود را شناختهاند، نمیتوان در خط امام حسین (ع) بود، اما برای کمک به مردم غزه و مبارزه با اسرائیل کاری انجام نداد.
فاصله گرفتن از ارزشهای الهی و غرق در دنیا شدن باعث کاهش معنویت میشود، کسانی که امام حسین(ع) را کشتند، فریب دنیا را خوردند و نتوانستند دل از دنیا بکنند، مشکل حکام در کشورهای اسلامی این است که دنیاطلبی آنها مانع حمایت از حماس و مردم غزه میشود و اگر انسان تنها به دنبال عافیت خود باشد و نخواهد هزینهای پرداخت کند، همان دنیاطلبی است و اینگونه از معنویتی که در پیادهروی اربعین بدست میآوریم، دور میشویم.
انسان باید تلاش کند به امام و پیام ایشان وصل شود، باید در سبک زندگی خود نگاهی به آخرت، اهداف و ارزشهای انسانی داشته باشد. مبارزه با اسرائیل جنایتکاری که اکنون سمبل جنایت و همچنین نتانیاهو که یزید زمانه شده، برای کسی که به امام حسین(ع) وصل شده است، امری ضروری است که اگر فردی این امر را استمرار ببخشد، بعد از اربعین نیز توانسته این اتصال را به امام حسین (ع) حفظ کند، نباید کسی که در خط امام حسین (ع) است از یزید زمانه خود غافل شود.
معنویت به معنای دوری از مسائل مسلمانان و دوری از سیاست نیست بلکه تحصیل معنویت در دل اینها به دست میآید، همانگونه که زندگی و معنویت امام حسین (ع) با سیاستش گره خورد، امام حسین (ع) تلاش کرد تا کاری برای مردم و مظلومان عالم و مبارزه با ظلم و ستم انجام دهد.
گفتوگو از الهام حلاجیان
انتهای پیام