به گزارش ایکنا از قم، فهیمه فرهمندپور، عضو هیئت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران در سلسله پیشنشستهای نکوداشت مقام حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد که شامگاه 9 خردادماه بهصورت مجازی با عنوان «مشق شاگردی، تمرین استادی» برگزار شد، قدرت معلمی یک معلم خوب را در هویتبخشی شاگردانش دانست و اظهار کرد: در روایتی آمده که تو سه پدر داری، پدر خودت یعنی کسی که وجود و حیات تو مرهون وجود و حیات او بوده است، دوم پدری که تو را به ازدواج درآورده یا به تعبیری پدر همسرت و سوم معلمت.
وی گفت: حال باید ببینیم چه وجه تشابهی بین این سه پدر یعنی کسی که من را بهوجود آورده، کسی که زمینه تشکیل خانواده من را فراهم کرده و معلمم وجود دارد که درمییابیم هر کدام از این سه نفر بخشی از هویت من را ایجاد کردهاند.
عضو هیئت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران بیان کرد: فرزند نشان از خانواده دارد و بخشی از هویتش را مرهون خانوادهاش است و بخش دیگر بهعنوان فرد جدید خانوادهای پذیرفته میشود که خودش منجر به هویت میشود و معلم نیز هویتبخش است.
وی گفت: بنده معتقدم وجه علمیت یک استاد با وجه معلمی آن استاد متفاوت است، بسیاری عالمان بزرگی هستند، اما لزوماً معلمهای بزرگی نیستند و آن ساحت دانشی که در قلب معلم است ارزش بسیاری دارد، زیرا هر عالم خوبی معلم خوبی نیست.
فرهمندپور با بیان اینکه عالمی معلم است که قدرت پیدا کرده و انسان را امتداد دهد و در انسان هویت اضافی ایجاد کند و هم خودش بهوسیله فرد امتداد پیدا کند و هم فرد در راستای او امتداد یابد، تصریح کرد: از اساتیدم که همواره مورد احترام استاد مهدویراد بودند، میتوان به مرحوم استاد آیینهوند و مرحوم استاد علیمحمد ولوی استاد مسلم تاریخ و از اساتید دانشگاه الزهرا(س) اشاره کرد.
عضو هیئت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران اظهار کرد: حوزه اصلی فعالیت بنده تاریخ است و بر خلاف اینکه عمدتاً شاگردان استاد مهدویراد در حوزه علوم قرآن و حدیث رشد کردند، اما بنده از معدود شاگردان ایشان بودم که رشته تاریخ را ادامه دادم، البته استاد دارای دیدگاه و زاویه نگاه بسیار دقیق در حوزه تاریخ و بهویژه در حوزه سیره بوده است.
وی گفت: از دیگر تفاوتهای بنده با عمده شاگردان استاد میتوان به این امر اشاره کرد که بنده از سنین بسیار پایین یعنی نوجوانی شاگرد استاد بودهام و شاید در دیگر شاگردان ایشان که عمدتاً در دانشگاه و در سن دانشجویی توفیق شاگردی ایشان را پیدا کردند، جلوترم.
فرهمندپور اظهار کرد: بنده در حوزه و دانشگاه شاگرد استاد بودم و در سنین نوجوانی در حوزه و در دوره فوق لیسانس و دکتری نیز در دانشگاه به مدت ۴۰ سال یعنی به اندازه سن بلوغ یک انسان از حضور ایشان بهره بردم.
وی گفت: بنده سال ۱۳۶۱ در سن 12 سالگی وارد حوزه علمیه قم شدم و در سال ۱۳۶۴ به تحصیل لمعه مشغول بودم که استاد درس نهجالبلاغه در اوایل سال تحصیلی فوت کرد، بنابراین استاد دیگری درس را ادامه داد و در آن دوره اساتید مرد از پشت پرده تدریس میکردند، بنده به جهت دقتی که داشتم دریافتم که این استاد روش دیگری را رقم میزند، استاد قبلی سخنانش از نهجالبلاغه را در غالب برداشت یا توصیف یا تبیین و تفسیر خود بیان میکرد، اما این استاد جوان برای هر کلمه به چندین منبع ارجاع میداد و سپس آن را تحلیل میکرد و بعد یک برداشت جدیدی ارائه میداد.
فرهمندپور بیان کرد: بنده به استاد گفتم تصور میکنم شما روشی در کلاس دارید که با روش سایر اساتید متفاوت است و ایشان پاسخ دادند شما باید روش تحقیق یاد بگیرید که به مدت یک هفته ذهنم درگیر سخنان استاد بود و بعد مجدد نزد استاد رفتم و گفتم اگر امکان دارد به من روش تحقیق آموزش دهید.
عضو هیئت علمی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران گفت: جملهای زیبا است که معلمی را به این دلیل میپسندم که اندیشیدن را به من یاد داد، نه اندیشهها را، که شاید برای من مصداق فوقالعاده ملموس آن استاد مهدویراد بودند؛ یکی از ویژگیهای مهم استاد مهدویراد این بود که ایشان علاوه بر آموزشهایی که میدادند، احساس مسئولیت بسیار زیادی داشتند.
انتهای پیام