
حجتالاسلام والمسلمین محمدباقر مشکاتی، پژوهشگر دینی طی یادداشتی که بهمناسبت سالروز وفات حضرت معصومه(س) در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: محل رشد فاطمه معصومه(س) خاندانى بود که دریای دانش و معرفت شمرده میشد. حضور در کنار پدری، چون امام موسى بن جعفر(ع) و برادرى مانند امام رضا(ع) سبب شد ایشان در کوتاهترین مدت ممکن مسیر رشد بپیماید و بتواند پرسشهای فقهی و دینی شیعیان را پاسخ دهد.
مقامهاى حضرت فاطمه معصومه(س)
الف) عالمه
روزی گروهی از شیعیان وارد مدینه شدند تا پرسشهاى خود را از امام موسى کاظم(ع) بپرسند. کاروانیان به خانه امام آمدند، ولى بهزودى دریافتند امام در مسافرت است، بنابراین در اندوه فرو رفتند و ناگزیر آماده بازگشت شدند. در این لحظه، دختری خردسال سکوت سنکین کاروانیان را درهم شکست؛ پرسشها را گرفت، پاسخ همه را به دقت نوشت و به آنان بازگرداند.
کاروانیان شگفتزده به پاسخها نگریستند و با خاطرى آسوده راه دیار خویش پیش گرفتند. در راه امام را دیدند. سلام کردند؛ قصه دختر امام را به امام(ع) گفتند و خط او را به وی نشان دادند. امام لبخند زد و سه بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش فدایش باد.»
ب) محدثه
حدیث یعنى سخن. در اصطلاح روایت به کسى که سخن معصوم را نقل کند، محدث و محدثه میگویند. پیامبر(ص) فرمود: «من تعلم حدیثین اثنین ینفع بهما نفسه او یعلمهما ... فینتفع بهما کان خیرا له من عبادة ستین سنة؛ آن که دو روایت بیاموزد و خود از آن بهره گیرد یا به دیگری آموزد تا او سود برد، برایش از 60 سال عبادت برتر است.»
روایات رسیده از حضرت معصومه(س)
حضرت فاطمه معصومه(س) در شمار محدثان جاى دارد و شش مورد از روایات ایشان به دست ما رسیده است. متن روایتهای آن بزرگوار چنین است:
۱- حدیث غدیر
«من کنت مولاه فعلى مولاه؛ هر که من مولای اویم على مولاى او است.»
٢- حدیث منزلت
«انسیتم قول رسول الله صلی الله علیه و آله یوم غدیر خم: من کنت مولاه فعلى مولاه و قوله: انت منى بمنزله هارون من موسى(ع)؛ حضرت فاطمه معصومه از حضرت فاطمه زهرا(س) چنین نقل کرد: آیا سخن رسول خدا در روز غدیر را فراموش کردید که فرمود: هر که من مولاى اویم على نیز مولاى اوست و آیا فراموش کردید که فرمود جایگاه تو على در برابر من مانند جایگاه هارون در برابر موسى است.»
٣- دوستداران على(ع)
حضرت فاطمه معصومه(س) از حضرت زهرا(س) چنین روایت مىکند: پدرم رسولالله(ص) فرمود: «شبی که مرا به آسمان [معراج] بردند، داخل بهشت شدم. در آنجا خانهای از دُرّ سفید دیدم که میان آن خالى بود. آن خانه دری داشت که با در و یاقوت مزین شده بود و روی آن پردهیی کشیده بودند. وقتی سر بلند کردم دیدم بر بالاى آن نوشتهاند: لا اله الا الله محمد رسول الله، على ولى القوم؛ بر پرده نوشته شده بود: «بخ بخ من مثل شیعة على؛ به به چه کسی مانند شیعه على است.» وقتی داخل خانه شدم، قصری از عقیق سرخ دیدم که وسط آن خالى بود. این خانه نیز درى داشت که پردهای مزین به زبرجد سبز بر آن آویخته بودند. وقتی سر بلند کردم، دیدم بر فرازش نوشتهاند: «محمد رسول الله، على وصى المصطفى.» بر پرده نیز نوشته بودند: «بشر شیعة على بطیب المولد؛ شیعه على را به حلال زاده بودن بشارت ده.» وقتی وارد شدم، به قصرى دیکر از زمرد سبز رسیدم که زیباتر از آن را هر گز ندیده بودم. دری از یاقوت قرمز داشت که با انواع لؤلؤها تزیین شده بود و بر پرده آن نوشته بودند: «شیعة على هم الفائزون؛ شیعیان علی رستگارانند.»
پرسیدم: «دوست من جبرئیل، این کاخ از آن کیست؟» پاسخ داد: «یا محمد، لابن عمک ووصیک على بن ابى طالب علیه السلام یحشر الناس کلهم یوم القیامة حفاة عراة الا شیعة على ویدعى الناس باسماء امهاتهم ما خلا شیعة على فانهم یدعون باسماء آبائهم؛ محمد، این خانه پسر عمو و جانشین تو على بن ابىطالب است. در رستاخیز همه مردم جز شیعیان على عریان محشور مىشوند و همه مردم جز شیعیان على با نام مادرشان خوانده مىشوند. شیعیان علی با نام پدرانشان خوانده خواهند شد.»
درباره راز این مسئله پرسیدم، پاسخ داد: «لانهم احبو علیا فطاب مولدهم؛ چون علی را دوست داشتند، ولادتشان نیک و حلال شد.»
٤- مقام شهادت برای دوستان آل محمد(ص)
«الا من مات على حب آل محمد مات شهیدا؛ آگاه باشید، آن که با محبت آل محمد بمیرد، شهید جان سپرده است»
٥- طهارت امام حسین(ع)
«لما سقط الحسین من بطن امه وکنت ولیتها قال النبى صلى الله علیه وآله: یا عمه هلمى الى ابنى فقلت یا رسول الله انا لم ننظفه بعد. فقال: یا عمه انت تنظفه ان الله تبارک وتعالى قد نظفه وطهره؛ صفیه عمه پیامبر اکرم(ص) فرمود وقتى امام حسین(ع) متولد شد، من پرستارش بودم. پیامبر(ص) فرمود: عمه، فرزندم را نزد من آور. گفتم: یا رسولالله، او را نشستهایم و پاکیزه نکردهایم. فرمود: عمه، تو میخواهى او را پاک کنی، خداوند او را پاکیزه و مطهر کرده است.»
ج) کریمه
سیدمحمد مرعشى، پدر ارجمند آیتالله مرعشى نجفی، از نسبشناسان گرانقدر بود و بسیار علاقه داشت مرقد شریف حضرت زهرا(س) را بیابد. برای این کار ختم مجربی برگزید و 40 شب به آن مداومت ورزید. شب چهلم در رویا به محضر امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) رسید. امام فرمود: «علیک بکریمة اهل بیت؛ بر تو باد توجه به کریمه اهل بیت.»
وی که تصور میکرد مراد آن حضرت فاطمه زهرا(س) است، گفت: آرى، من نیز مىخواهم آرامگاه شریفش را بیابم تا زیارت کنم. امام فرمود: مرادم مرقد شریف حضرت معصومه(س) در قم است؛ و آنگاه ادامه داد: خداوند اراده کرده، به جهت مصالحى، قبر شریف حضرت زهرا(س) پنهان باشد، ولى مرقد حضرت معصومه(س) را تجلىگاه آرامگاه شریف حضرت زهرا(س) قرار داده است.
ورود حضرت معصومه(س) به قم
در سال ٢٠٠ هجری قمری، مأمون عباسی با ارسال نامهها و پیامهاى بسیار، امام رضا(ع) را به توس فراخواند. حضرت ناگزیر این دعوت را پذیرفت و به خراسان آمد. یک سال بعد، حضرت معصومه(س) به شوق دیدار برادر عازم خراسان شد. ایشان همراه گروهی تا ساوه آمد و در آنجا، بیمار شد. پرسید: از این مکان تا قم چقدر راه است؟ پاسخ دادند: 10 فرسنگ. به دستور حضرت بهسوى قم حرکت کردند و مردم قم به استقبالش شتافتند. موسى بن خزرج بن سعد اشعری که از یاران امام رضا(ع) بود شتابان خود را به حضرت فاطمه معصومه(س) رساند، زمام ناقه را گرفت، به قم آورد و افتخار میزبانی حضرت را به خود اختصاص داد.
پس از ١٦ یا ١٧ روز، آن بانوى ارجمند وفات یافت. عبادتگاه او در خانه موسى بن خزرج هنوز باقى است و به مدرسه ستیه معروف است. موسی بن خزرج بخشی از زمینهای خود را که بابلان نام داشت، به حضرت اختصاص داد تا در آن جا به خاک سپرده شود. آل سعد سردابی حفر کردند تا پیکر مطهر فاطمه معصومه(س) را در آن جای دهند. پس از غسل و کفن، پیکر را به آن مکان آوردند و در این مورد که چه کسی داخل قبر شود، اختلاف کردند.
سرانجام مقرر شد که کهنسال پرهیزگاری به نام قادر این عمل را بر عهده گیرد. در این لحظه، ناگهان دو سوار که چهره پوشانده بودند در بیابان آشکار شدند. سواران به تدریج نزدیکتر شدند، از چارپا فرود آمدند و بر پیکر فاطمه معصومه(س) نماز گزاردند. سپس داخل سرداب شده، جنازه را به خاک سپردند و بىآنکه کسى آنها را بشناسد، از همان راهی که آمده بودند، بازگشتند.
انتهای پیام