ظهور فرقههای انحرافی و مدعیان دروغین مهدویت در دوران غیبت، انسانها را در دام تفسیرهای نادرست و تأویلهای به رأی از قرآن گرفتار میکند. این پدیده، نه تنها در گذشتههای دور بلکه در عصر حاضر نیز ادامه دارد، اما آنچه که این روزها موجب نگرانی است، گسترش و نفوذ این فرقهها در دنیای معاصر و بهویژه در میان چهرههای سرشناس سیاسی و فرهنگی است. در دنیای مدرن، جایی که انسانها بهدنبال معنویت و آرامش در پیچیدگیهای زندگی ماشینی و فناوریهای نوین هستند، این فرق انحرافی توانستهاند با تفسیرهای سطحی و تأویلهای شخصی از قرآن، مردم را بهسوی خود جذب کنند.
یکی از این فرقههای انحرافی، فرقه علی یعقوبی است که با ارائه ادعاهایی چون بازگشت به اصول اولیه دینی و پیروی از قرآن بهطور خاص و بدون تکیه بر علمای دین، به سرعت در برخی محافل اسلامی جایگاهی پیدا کرده است. این جریان مدعی است که فهم خاصی از قرآن و احادیث را در اختیار دارد که از نظر دیگران مخفی بوده و بهنوعی بهعنوان یک «مهدی موعود» برای اصلاحات دینی وارد عرصه شدهاند. با تکیه بر شایعات و تفسیرهای به رأی، بهطور گستردهای در تلاش است تا تأثیرات فرهنگی و سیاسی خود را بر جوامع بشری بگذارد.
خبرنگار ایکنا از قم درخصوص شیوه عمومی سوءاستفاده مدعیان دروغین مهدویت از آیات قرآن، نحوه نفوذ آنان در جامعه، راهکارهای مقابله خانوادهها برای گرفتار نشدن در دام فرق انحرافی و مسئولیت متولیان فرهنگی و دینی و رسانهها به سراغ حجتالاسلام والمسلمین محمد شهبازیان، استادیار پژوهشکده مهدویت و آیندهپژوهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی رفته است که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم و میبینیم:
ایکنا- مدعیان دروغین مهدویت چگونه با تفسیر به رأی از آیات قرآن سوءاستفاده میکنند؟
امروزه در حوزه مهدویت با آسیبها، چالشها و نظریات رقیبی مواجه هستیم که میتوان آن را مورد بررسی قرار داد؛ از جریان مطالعات اسلامی در غرب، خاورگرایی یا اورینتالیسم گرفته تا جریان پروتستانهای بنیادگرا، بهائیت، وهابیت و نگاه تکفیریها و جنبشها و جریانهای نوظهور همگی در تقابل با جریان مهدویت قرار دارند.
جریانهای دیگری نیز هستند که بیشتر در بین عاشقان امام زمان(عج) رواج پیدا میکنند، زیرا این دسته از افراد علاقهمند به امام زمان(عج) و پایبند به اعتقادات موعودباورانه هستند؛ جریانهای انحرافی در عرصه موعودباورانه را که تلاش میکنند با تأویلها و تفسیرهای مختلف و حاکم بر جامعه سوءاستفاده کنند، در تمام ادیان و در بین اهل سنت نیز فراوان دیده میشود.
دو دسته آسیب بزرگ در زمینه مهدویت وجود دارد که این آسیبها شامل آسیبهای برونمذهبی و درونمذهبی هستند؛ در حوزه برونمذهبی با پنج گروه جریان مطالعات اسلامی در غرب یا شرقپژوهان، پروتستانهای بنیادگرا، جریان بهائیت، جریان وهابیت و جریان معنویتهای نوپدید مواجه هستیم.
در عرصه درونمذهبی نیز با پنج دسته مواجه هستیم. دسته اول، جریانی است که با عنوان جریان افراطی در قرآن و اخبار از آن یاد میکنیم که با عنوان قرآنبسندگان و اخباریون افراطی شناخته میشوند. سرتیم قرآنبسندگان، سیدمصطفی طباطبایی است که چند وقت پیش هم بازداشت شد.
قرآنبسندگان اصل آموزههای مهدویت مانند رجعت را انکار میکنند و در ظاهر از قرآن هم میخوانند، مانند خوارج در دوران امام علی(ع) که قرآن را بدون تفسیرگر حقیقی یعنی اهل بیت(ع)، تبیین کردند و «کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ» اتفاق افتاد و اشاره به اینکه سخن حق است و برگرفته از آیات قرآن مجید، اما خوارج معناى آن را تحریف مىکنند بهگونهاى که سر از باطل درمىآورند.
گروه دوم، جریان نافیان قیام در دوران غیبت هستند، که از جمله آنها نوشتههای مهدی نصیری یا برخی اساتید دیگر است؛ طرفداران این جریان با حاکمیت اسلامی در دوران غیبت مخالفت میکنند مانند جریان انجمن حجتیه. دسته سوم، جریان روشنفکران همانند عبدالکریم سروش، ملکیان و مجتهدشبستری هستند که انتظار را مقولهای بیفایده و بیهوده ذکر میکنند. بیانات مقام معظم رهبری در زمینه تحول در علوم انسانی در راستای مقابله با چنین مواردی مطرح شده است.
دسته چهارم سهلاندیشان مهدوی و دسته پنجم هم مدعیان دروغین هستند. سهلاندیشان افرادی همانند برخی روحانیون یا مداحان و نویسندگان عاشق امام زمان(عج) هستند که حرکت آنها مبتنی بر منابع و مستندات معتبر نیست و صرفاً براساس گزارشاتی شروع به قاعدهسازی میکنند. چنین افرادی دیندار دهنبین هستند و وبال گردن دین خواهند بود.
علاوهبر این دو دسته، با چهار جریان مدعیان دروغین مهدویت هم مواجه هستیم؛ یک گونه کسانی هستند که مستقیماً ادعای امامت و مهدویت دارند که نمونههای زیادی همانند این فرد در کشور وجود داشته است؛ دسته دوم جریانی است که داعیه نیابت خاص دارند یعنی خودشان را بهعنوان نایب خاص معرفی میکنند، امروزه جریانات مدعی مهدویت در مورد نیابت خاص، مواردی همانند واسطه فیض، کاشف توحید بدون مرز، هادی امت، رجال ظهوریه، قطب در جریان تصوف، رکن رابع و ناطق واحد را بهکار میبرند.
دسته سوم کسانی هستند که ادعای زمینهسازی ظهور دارند و از جمله میگویند ما نفس زکیه، یمانی، خراسانی و شعیب ابن صالح هستیم. دسته چهارم کسانی هستند صرفاً ادعای ارتباط با امام زمان(عج) را دارند و از جمله میگویند، همسر امام زمان، فرزند حضرت(عج) و ملاقاتکننده ایشان هستیم.
جریانهایی مانند احمد اسماعیل بصری که در بین مریدان خود معروف به احمدالحسن است، منصور هاشمی خراسانی، جریان مرحوم سیدحسن ابطحی که همچنان مریدانی از او حضور فعال دارند و بابهای افراطی ملاقات با امام زمان(عج) را تبیین میکنند مصادیق دسته چهارم مدعیان دروغین مهدویت است.
ایکنا- شیوه عمومی سوءاستفاده مدعیان مهدویت از قرآن چیست؟
شیوهای که عموماً مدعیان دروغین مهدویت در سوءاستفاده از قرآن برای تبیین مهدویت دارند، استفاده از عمومات قرآن و مصادره کردن مصداق است، قرآن کریم، عناوین عمومی را در اختیار مخاطبانش قرار میدهد و برای عناوین خاص و تخصصیتر باید اهل بیت(ع) را کنار قرآن ببینیم.
در آیه 15 سوره اسراء آمده است: «وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا؛ و ما تا پیامبرى برنینگیزیم به عذاب نمىپردازیم»؛ جریانهای دروغین مثل احمداسماعیل بصری و هاشمی خراسانی از این آیه قرآنی، در مصادیق، تفسیر به رأی میکنند یعنی ظاهر آیه را درست بیان میکنند، اما مصادره به مصداق میکنند؛ آنها میگویند، ما هم بر اینکه همیشه خداوند انذاردهندهای را برای مردم میفرستد، ایمان داریم و این آیه قرآنی به نیازمندی جامعه بشری به ائمه رسل اشاره دارد و من انذاردهنده از سوی خداوند هستم.
در آیه 33 سوره احزاب آمده است: «لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خدا چنین میخواهد که هر رجس و آلایشی را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند»؛ براساس این آیه، راجع به شخص پیغمبر و علی و فاطمه و حسنین(ع) است و توسعه دادن این مصادیق، تفسیر به رأی و تحریف است یعنی کاری که مدعیان دروغین مهدویت انجام داده و خود را مصداق أَهْلَ الْبَیْتِ معرفی میکنند؛ بسط و توسعه مصداق اهل بیت(ع) را مدعیان دروغین دیگری مانند علیرضا پیغان بود که خود را امام چهاردهم معرفی کرد، همچنین احمد اسماعیل بصری، خود را امام سیزدهم و فرزندش را امام چهاردهم خواند.
ایکنا- مصادیقی از تأویل به رأی مدعیان دروغین مهدویت از قرآن کریم مطرح کنید.
جریان بابیت و بهائیت قرآن را تأویل به رأی کردند، علیمحمد شیرازی، بنیانگذار فرقه بابیت، در ابتدا خود را وکیل امام زمان(عج) معرفی کرد، سپس به مرور زمان ارتقای درجه پیدا کرد و خود را نائب خاص، سپس، تجلی و تنفیذ شده امام مهدی(عج) بر روی زمین و در نهایت نجاتدهنده و هدایتکننده جهان یعنی امام زمان(عج) معرفی کرد.
علیمحمد باب، در نهایت دین جدید بابیت را با انتشار کتاب بیان پایهگذاری کرد که این کتاب منشأ سخنان بیربط و قائل به خط شکسته است، در زمان قیام او، پرسش منطقی عالمان از علیمحمد شیرازی این بود که «همه انبیای الهی هنگام ظهور، نبی پس از خود را بشارت میدهند و اگر پیغمبر(ص) خدا را قبول داری، چرا در هیچ روایتی اسم تو را به عالم بشارت نداده است؟»
این مدعی دروغین مهدویت برای پاسخ به این پرسش به سوره الرحمن و آیه چهارم اشاره دارد که خداوند فرمود: «عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» و نام کتاب ما بیان است و خداوند قرآن ما را بشارت داده است.
نمونه دیگری از تأویل به رأی را در سخنان احمداسماعیل بصری مشاهده میکنیم؛ خداوند در آیه ۲۳۸ سوره مبارک بقره میفرماید: «حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِینَ؛ بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه براى خدا به پا خیزید»، این آیه بر پیامبر(ص) در مدینه نازل شد. مراد از «وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى» نماز ظهر است.
در شأن نزول آیه آمده است زید بن ثابت میگوید رسول اکرم(ص) نماز ظهر را در حال گرمى هوا موقع ظهر میخواند و این مطلب بر یارانش گران و سخت بود، از اینرو کم به نماز ظهر میآمدند و گاهى یک صف یا دو صف بیشتر تشکیل نمیشد، بنابراین رسول اکرم(ص) فرمود تصمیم گرفتهام خانه کسانى را که به نماز حاضر نمیشوند آتش بزنم، پس این آیه نازل شد. احمداسماعیل بصری بدون هیچ استدلال و استناد، تنها به ظاهر این آیه استناد کرد و میگوید مراد از «وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى» یعنی امام سیزدهم و احمدالحسن.
آیات قرآن دارای دو معنا و تفسیر ظاهری و باطنی هستند، که ترجمه آیات همان معنای ظاهری آیات تلقی میشود، اما باطن آیات باید با استناد به روایات و احادیث معتبر و مستندات از اهل بیت(ع) استخراج شود، اما مدعیان دروغین مهدویت بدون هیچ استناد عقلانی، استناد به روایات ائمه اهل بیت(ع) و بدون هیچ ادله متقن، باطن آیات را تفسیر میکنند.
یکی دیگر از تفاسیر نادرست جریان انحرافی احمدالحسن تفسیر به رأی از سوره مبارکه والعصر است؛ احمداسماعیل بصری در تفسیر این آیه، جایگاه ائمه اطهار(ع) را تنزل میدهد؛ خداوند در این سوره فرموده است: «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ؛ سوگند به عصر (غلبه حق بر باطل) که واقعاً انسان دستخوش زیان است مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کردهاند.»
در روایات متقن، مراد از «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ» انسانهایی هستند که ولایت ائمه اهل بیت(ع) را نپذیرفتند و مصداق ویژه آنان «اعداءنا الاهلالبیت(ع)» هستند یعنی دشمنان اهل بیت(ع) همان انسانهای دارای خسران هستند؛ احمداسماعیل بصری در برداشتی کاملاً التقاطی و نادرست، مراد از انسان در این آیه شریفه را امیرالمؤمنین(ع) تلقی میکند و در ادلهای غیرعقلانی، شأن نزول آیه را پایین بودن مرتبه و جایگاه حضرت علی(ع) نسبت به پیامبر(ص) مطرح میکند.
در تفسیر ادامه سوره عصر، درمانده میشود و برای همین به توجیه کردن متوسل میشود و میگوید: سوره مبارکه عصر در آسمان، دو آیه بوده و در زمین که نازل شده تبدیل به یک آیه شده و آن آیه «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ» است.
ایکنا- شما در بسیاری از سخنرانیهای ویدئویی و مصاحبههای خبری، درباره جریان انحرافی علی یعقوبی و تفسیرهای به رأی نادرست او، هشدار دادید، مصادیقی از تفاسیر به رأی این جریان انحرافی مطرح کنید.
علی یعقوبی، دانشجوی اخراجی در یکی از دانشگاههای علوم پزشکی کشور بود و این فرد پس از اینکه دانشگاه را ترک کرد، ادعاهایی را مبنی بر ملاقات با ائمه اهل بیت(ع)، شاگرد حضرت زهرا(س)، نزدیک بودن ظهور امام زمان(عج)، ناکارآمدی فقیهان امت اسلامی و ناکارآمدی علوم بشری مطرح کرد و تفسیرهای به رأی خود را در هاله قدسی قرار داد.
یعقوبی، خود و حضرت خضر(ع) را واسطه فیض امام زمان(عج) در عصر حاضر میداند و برای اسلام، دو وجه استدلالی و شهودی قائل میشود و میگوید اسلام استدلالی متعلق به علامه طباطبایی و شبیه به نهضت آزادی است که در اسلام استدلالی افراد نمیتوانند ادله و تفسیر کنند و من داعیهدار اسلام شهودی هستم که در آسمان شهود کرده و سپس در زمین عرضه میکنم.
این جریان انحرافی، در تفسیر کلمه «دَیَّارًا» در آیه «وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا؛ و نوح گفت پروردگارا هیچ کس از کافران را بر روى زمین مگذار» (سوره نوح/ آیه ۲۶) میگوید «دَیَّارًا» دستهای از جنها هستند که از زیر زمین آزاد شدند و قصد از بین بردن زمین و زمان را دارند.
شهادت صیاد شیرازی و تخریب برجهای دوقلو توسط جنها اتفاق افتاده است و تنها علی یعقوبی میتواند با آنان مقابله کند؛ درواقع با این تفسیرهای نادرست از آیات قرآن، فضای هالیوودی برای انسانها ترسیم میکند.
یکی دیگر از تفاسیر نادرست این جریان انحرافی، تفسیر به رأی «مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ» در آیه «فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَى مِنْهُمُ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ زمانی که عیسی از آنان احساس کفر کرد، گفت: (برای اقامه دین و سلوک و حرکت)کیانند یاران من به سوی خدا؟ حواریون گفتند: ما یاران خداییم، به خدا ایمان آوردیم؛ و گواه باش که ما در برابر خدا و فرمانها و احکام او تسلیم هستیم.» (سوره آل عمران/ آیه ۵۲) در این تفسیر نادرست، خود را مصداق کامل «مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ» معرفی میکند.
ایکنا- چه توصیهای به خانوادهها دارید که بتوانند اعضای خانواده خود را از خطر پیوستن به فرقهها و جریانهای انحرافی مهدویت مصون بمانند؟
خانوادهها، الهیات و دین را از فضای مجازی دریافت نکنند، این موضوع بارها مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفت و باید در جامعه دینی رشد پیدا کند؛ امروزه فضای مجازی و تلفن همراه بسیار ابزار کاربردی و مفید و در خدمت بشریت است و میتوان معارف والای الهی را هم نشر داد، اما متأسفانه استفاده از آن بدون مجهز شدن به سواد رسانهای امکانپذیر نیست.
ممکن است در طول یک روز انبوهی از مطالب را در فضای مجازی بخوانیم و بشنویم، اما حاضر نیستیم یکی از کتب بزرگان مانند مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری را بخوانیم و معارف الهی را از آنان دریافت کنیم.
جامعه امروز باید به سمت کتابخوانی، تعقل، تفکر، آزاداندیشی، پرسشگری و گفتوگو حرکت کند و آن را در فضای خانوادهها و دانشگاهها و مدارس تسری بدهیم؛ گاهی اوقات خانوادهها میگویند، سؤالات فرزندانمان را نمیتوانیم پاسخ بدهیم و برای همین از پاسخ دادن طفره میرویم و گاهی اوقات معلمان از سؤالات دانشآموزان خسته میشوند در حالی که باید گفتوگو و پرسشگری بین بزرگترها و کوچکترها شکل بگیرد.
سائلی خدمت حضرت زهرا(س) رسید و چند پرسش مطرح کرد، به همین خاطر برای بار دوم از سؤال پرسیدن خجالت کشید که حضرت زهرا(س) فرمود: «هر سؤالی که از من میپرسی، مرا به خداوند نزدیکتر میکند»، این نگرش باید در بین والدین، اساتید و معلمان رشد پیدا کند؛ بنابراین اگر والدین خود اهل مطالعه باشد و فضای گفتوگو و پرسشگری را در بین اعضای خانواده فراهم کند، قدرت تفکر و اندیشیدن و معرفت نسبت به خداوند در فرزندانشان ارتقا میدهند در غیر این صورت، آنان در محیطهای کاذب و نزد افراد دروغین، پاسخ سؤالاتشان را دریافت میکنند.
ایکنا- مراکز و نهادهای دینی برای مقابله با جریانهای انحرافی جه وظایفی دارند و چالشهای آینده فرقههای انحرافی را چگونه ارزیابی میکنید؟
جریانهای انحرافی، نه تنها برای ایران و مکتب تشیع بلکه برای جهان بشریت و ادیان دیگر هم چالش و دغدغه جدی است، زیرا نوعی دینگریزی در بین افراد و جوامع پدید میآورد که مسئولیت مراکز و نهادهای دینی و دغدغهمند را چندین برابر کرده است؛ نابسامانی در فضای مجازی یعنی اینکه هر شخصی میتواند با یک ابزار شبکه اجتماعی به کاربران دین بفروشد و گام اول متولیان فرهنگی اطلاعرسانی بههنگام است، اما متأسفانه شاهد ضعفهای جدی در این حوزه هستیم.
بهطور مثال برخی از چهرههای سرشناس عرصه سیاسی، فرهنگی، هنری و سینما که از مریدان فرقه علی یعقوبی هستند، در برنامههای صداوسیمایی حضور دارند و مخاطبان این برنامه به اعتبار فیلترها و سانسورهایی که صداوسیما دارد، به درستی و صحت سخنان معارفی و دینی این افراد اعتنا میکنند.
نهادهای فرهنگی در شفافیت در اطلاعرسانی به مردم موظف هستند همچنین بسترهای تعامل و گفتوگو بین اندیشمندان، کارشناسان، موافقان و منتقدان یک مسئله باید توسط رسانههای داخلی برقرار شود؛ اگر اجازه ندهیم که در محیطهای علمی، مراکز حوزوی و دانشگاهی، تضارب آرا و اختلاف نظر مطرح نشود، به محیطهای اجتماعی و عمومی تسری پیدا میکند و فرقههای انحرافی بهراحتی میتوانند اذهان عمومی را منحرف کنند.
درهای گفتمان علمی و حوزوی در دانشگاه و مراکز حوزوی در حوزه مهدویت و مسائل حقوقی به روی منتقدان و مخالفان و موافقان هر مسئله گشوده شود تا از آسیبهای جامعه جلوگیری کنیم همچنین متولیان فرهنگی، دانشگاهی و حوزوی در ارائه مطالب بهروز و کارآمد به مخاطبانشان کوشا باشند، یکی از مسائل جدی امروز جامعه، غفلت مسئولان فرهنگی، دانشگاهی و حوزوی در به روزرسانی مطالب و ارائه آنان به مخاطبانشان است.
متولیان فرهنگی باید مسائل و نیاز امروز جامعه را احصاء کرده و حل آنان را به حوزه و دانشگاه واسپاری کند و مبتنی با قوانین سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، قانونگذاری کند؛ قوانین مقابله با جریانهای انحرافی باید متقن باشد؛ قانونگذاران و قضات محترم قضایی با منشأ فرقههای انحرافی برخورد قاطع داشته باشند، به جای پرداختن به افراد زیرمجموعه و متأثران این عرصه، باید با مروجان و سران فرق برخورد قاطع و بهنگام داشته باشند.
زمانی که پس از نقد و بررسی علمی و در سطح نخبگانی سخنان جریانهای مدعی، با رأس جریانهای انحرافی برخورد قاطع داشته باشند، برخود آنان، پشتوانه علمی و مردمی را داراست؛ ما نمیتوانیم اجازه بدهیم که علی یعقوبی از سال ۷۶، بدون هرگونه اختلالی در روند امور خود، جلسات و سخنرانیهای متداول در شهرهای مختلف کشور داشته باشد و مریدان او میهمان برنامههای صداوسیما باشند.
نباید اجازه بدهیم که رهبران فرق انحرافی سالها، در یک حاشیه امن به ترویج افکار انحرافی در بین مردم بپردازند، اما زیرشاخههای آنان و مردمی که تحت تأثیر سخنان او قرار گرفتند را محکوم کنیم، خداوند در قرآن بر «فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ؛ با پیشوایان کفر بجنگید» (سوره توبه/ آیه ۱۲) تأکید دارد و برخورد قاطعانه با آنان، از رشد قارچگونه مدعیان دروغین در آینده جلوگیری میکند.
همگی به دغدغهمندی دستگاههای قضایی و امنیتی نسبت به برخورد و مواجهه با فرق انحرافی یقین داریم و امید است که این مسیر هموارتر شده و برخورد قاطعانه، در لحظه و بهنگام انجام شود.
گفتوگو و تنظیم از محدثه نعیمیفرد
انتهای پیام