به گزارش ایکنا، نشست «تاثیرگذاری حوزههای علمیه در مسائل نوظهور با تاکید بر اندیشه امام خمینی(ره)» با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین حسن غفاریفر؛ عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، دوشنبه 21 اسفند در موسسه علمیه حضرت زینب(س) برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
ما برای اینکه بحث پدیدههای نوظهور و نقش حوزه را مطرح کنیم حداقل سه مقدمه کوتاه میخواهیم؛ یک، تاریخ ایران را در صد سال اخیر به ویژه حوزههای علمیه را از نظر تولیدات دانشی با کشورهای دیگر همتراز کنیم یعنی ببینیم در دوران پهلوی در جهان چه اتفاقات دانشی افتاد در ایران چه اتفاقی افتاد. سپس بررسی کنیم با همه عقبماندگی که ایران داشت در این 45 سال، ایران در چه سطحی از دانش قرار گرفته و کشورهای همتراز در کجا قرار گرفتند. خود این تفاوت حضور فعال ایران را در عرصه دانش چه علوم انسانی و چه علوم تجربی نشان میدهد.
نکته بعدی در ارتباط با حوزه است؛ من دو کد تاریخی میدهم و دنبال داوری نیستم. در حوزه علمیه قم و جهان علمی عالم تشیع با همه رویکردهای اجتهادی که وجود داشت چه مضیقهای بود که دو تا مرجع به قم میآیند ولی مجبور میشوند صحنه را ترک کنند و بعد از مدتها دوباره دعوت میشوند. مرحوم حائری دو نوبت قبل از حضور در قم در ایران حضور داشت یک دوره قبل از مشروطه و یک دوره بعد از مشروطه. وقتی اوضاع مشروطه داغ میشود مرحوم حائری زمینه را برای کار خودش نه در ایران میبیند و نه در نجف و از ایران به کربلا و سامرا میرود. آیتالله بروجردی هم چند نوبت به قم آمده بود ولی زمینه را مناسب ندید و از قم رفت. بعدا آقای حائری در سفر دوم عتبات به ایران، به اراک میرود. آیتالله بروجردی هم بعد از رجعت از بروجرد دعوت میشود و در هر دو نوبت علمای متقی اینها را مجددا به حوزه دعوت کردند. بنابراین از این دست اتفاقات در آن زمان وجود داشت که زمینه کار را از بین میبرد. سوال این است انقلاب امام خمینی چه کرد که این همه تحول ایجاد شد؟
نکته بعدی این است که نوظهور را چه معنا میکنیم؟ همیشه جامعه با یکسری موضوعات نوظهور مواجه میشود. وقتی میخواهند مثال تغییر موضوع را بزنند مشهورترین مثالش مسئله خون است. خوردن خون حرام است و از این جهت در گذشته مصرف نداشت و خرید و فروش آن حرام بود ولی امروز فواید بسیاری در آن وجود دارد. در مباحث اجتماعی یکی از مسائل نوپدید برای برخی روحانیون این است که آیا روحانیت باید وارد مسائل اجتماعی بشود یا خیر. از طرف دیگر همین که دستاوردی را یک تجربه بشری پدید آورد که هنوز فایدهمندی آن هم به اثبات نرسیده است، به محض اینکه احساس میشود با احکام دینی اصطکاک دارد آن احکام را کنار میگذارند، از آن طرف هم افرادی هستند که به تغییر موضوعات توجه ندارند. بنابراین ما باید تعریفمان را از مسائل نوپدید مشخص کنیم تا روشن شود آیا به هر فرضیه ابتدایی مسئله نوپدید گفته میشود تا به جهت آن به بازاندیشی در احکام اسلامی بپردازیم یا خیر.
بحث بعدی این است که انسداد باب علم کی به وجود میآید؟ انسداد زمانی است که در اجتهاد را ببندیم. من یک نمونه عرض کنم. الآن بحث حضور زن در جامعه یکی از مسائلی است که برای ما حل شده است و از آن رد شدیم ولی برای برخی علما هنوز حضور زن در جامعه محل بحث است و حتی برخی علمای نجف اجازه حضور بانوان در دفترشان را نمیدهند. این در حالی است که الآن چهل درصد نخبگان و مدیران شرکتهای دانشبنیان در ایران زن هستند. این حضور موجب میشود تغییر نگاه به زن مسلمان پیش رود تا جایی که در دیدار اخیر بانوان با رهبری ایشان خیلی حرفهای عجیبی در این زمینه بیان کردند.
نکته دیگر اینکه بعد از غیبت صغری و حتی از دوران امام رضا(ع) که ارتباطات امام با شیعیان محدود شد ما پدیدههای نوظهور داریم یعنی امام بالای سر ما نیست که به ما بگوید چکار کنیم. طبیعتا هر چه جلو آمدیم این نوظهورها افزایش پیدا کردند و در دوران ما مسائل نوظهور به سرعت نور تولید میشوند.
اولین شرط، فهم جایگاه و نقش زن و مرد در جامعه اسلامی است. موقعیت و نقش دو پدیده است. موقعیت برآمده از توانمندی و داشتهها و نگاه دیگران به فرد است که به او فرصت میدهد. نقش هم یعنی شما چه تکلیفی داری. ما باید آنچه اسلام گفته را بفهمیم اگر نفهمیم دچار افراط و تفریط میشویم کما اینکه وقتی رهبری درباره بانوان صحبت کردند حتی برخی خواهران مومن هم تعجب کردند در حالی که اگر انسان اندک آگاهی از دین داشته باشند میفهمد تمام مطالبی که ایشان فرمودند متن دین بود. پس شرط اول تحولآفرینی فهم درست جایگاه زن و مرد در جامعه اسلامی است.
انتهای پیام