به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن سید مجتبی حسینی؛ مفسر قرآن و کارشناس دین با محوریت آیات 44 و 45 سوره ابراهیم شب گذشته 19 آذر در فضای مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
وَأَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَكُمْ مِنْ زَوَالٍ وَسَكَنْتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَتَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَكُمُ الْأَمْثَالَ.
ترجمه: و مردم را از روزى كه عذاب بر آنان مى آيد بترسان پس آنان كه ستم كرده اند مى گويند پروردگارا ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوييم و از فرستادگان [تو] پيروى كنيم [به آنان گفته مى شود] مگر شما پيش از اين سوگند نمى خورديد كه شما را فنايى نيست و در سراهاى كسانى كه بر خود ستم روا داشتند سكونت گزيديد و براى شما آشكار گرديد كه با آنان چگونه معامله كرديم و مثلها براى شما زديم.
معانی این آیات برای ما روشن است و میگوید مرگی هست و قیامتی هست و شما همان جایی میروید که بقیه رفتند. عبارت «سکنتم فی مساکن الذین ظلموا» یک معنایش قبر است، یک معنایش این است همان مراحلی که دیگران طی کردند شما هم طی میکنید.
یکی از شیوههای مهم قرآن امثال است. مثال زدن برای چیست؟ اگر خدا این همه مثال نمیزد قرآن یک متن مختصر و مفیدی میشد و شاید در نگاه اولیه چیزی کم نداشت. اصلا همین سوره حمد خلاصه کل قرآن است، آیا این همه طول و تفصیل دادن لازم بود؟ چرا قرآن میآید داستانهای مختلف بیان میکند؟ جایگاه امثال چیست؟
ما انسان هستیم. انسان در تعبیر قرآن با انسانی که بیرون میشناسیم تفاوتهایی دارد. انسانی که در سیستمهای تربیتی امروز پرورش پیدا میکند در واقع کادرسازی شده تا مسئولیت کاری را بر عهده بگیرد. انسان امروز اپراتور است. هر کس هم در کار خودش باید اصولی را رعایت کند تا موفق شود، بعد از سی سال هم بازنشسته میشود. این در حالی است که قرآن انسان را اپراتور نمیداند بلکه لحظه لحظه او را یک خلقت میداند. شما در هر نماز به خدا میگویید خدایا ما را به راه راست هدایت کن! دوباره در نماز بعدی همین را میگویید. در نظام تربیتی امروز اگر یک مطلب را چند بار به تو بگویند، میروی شهریه کلاس را پسمیگیری ولی در قرآن یک داستان بارها و بارها تکرار میشود. پس معلوم است یک نکتهای در اینجا وجود دارد.
مثال یعنی فرمول کلی قابل تطبیق در مصادیق مختلف. قرآن داستان نمیگوید، مثال میزند. مثلا یک نفر تهمتی به همسر پیامبر(ص) زده و ماجرا تمام شده است. ما نباید دنبال این باشیم که چه کسی تهمت زده و قضیه چه بوده بلکه اصل حرف این است که به کسی تهمت نزن و اگر تهمت بزنی اسمت در کتاب الهی ثبت میشود.
پس تکرار امثال چند دلیل دارد؛ یکی اینکه میخواهد یک قانون کلی را به ما یاد بدهد. دوم اینکه هر لحظه ممکن است انسان مصداق یکی از این امثال باشد چون هر روز انسان، یک فرد جدید است. اصلا یکی از اسامی قرآن حدیث است و حدیث یعنی نو و تازه.
حال به تفسیر آیه بپردازیم؛ آیه میفرماید مردم را نسبت به قیامت انذار کن. آیا شما قبلا این مطلب را نمیدانستید؟ چرا؛ اتفاقا چون میدانستید امشب آمدید که این مطلب را دوباره بشنوید. پس قرآن دارد با تو کار میکند. مثل این است که شما به باشگاه بدنسازی میروی و یکسری حرکات را یاد میگیری. نمیتوانی بگویی من حرکات را یاد گرفتم و تمام شد، چون قرار است بدنت را بسازی. ما هم میخواهیم انسانسازی کنیم و کار دارد. ما دنبال این هستیم که قرآن را هم پاس کنیم ولی دنبال پاس کردن نباش، دنبال ساختن باش. آنقدر باید این آیات را بخوانی تا انسان مورد نظر قرآن شوی.
آیه میفرماید «أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ». این لحظهای که اینجا توصیف میشود به لحظه مرگ میماند که یک پا این دنیا است و یک پا آن دنیا. لحظه مرگ برای برخی چند ثانیه است، برای برخی چند ساعت است، برای برخی چند روز است. در آن لحظه یک چشم انسان به دنیا است و یک چشم به آخرت.
در آیات قبل خواندیم «وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ». این مسئله تاخیر انداختن با مسئله سریع الحساب بودن خداوند تعارض دارد. حساب خداوند به لحظه است ولی در اجرایش تاخیر است. اگر حساب و اجرا یکی باشد اصلا کلمه تاخیر معنا ندارد. تاخیر جایی است که الآن باید بشود ولی عقب میافتد. اصلا اگر این تاخیر نباشد کسی روی زمین نمیماند و همه نابود میشوند ولی این تاخیر لطف خداوند است تا انسان توبه کند.
در هنگام مرگ این فرصت تمام میشود چون اگر به فرد فرصت داده شود باز اصلاح نمیشود. علتش این است که این گناهان در انسان نهادینه شده است. لذا اگر این آدم برگردد باز همان است. از این مرگها برای برخی پیش آمده ولی حفظش نکردند. لذا این آیه میتواند به قیامت مربوط باشد ولی بیشتر برای دوران احتضار است که دوران بسیار سختی است.
انتهای پیام