به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن سید مجتبی حسینی؛ مفسر قرآن و کارشناس دین با محوریت آیات ۳۲ تا ۳۴ سوره ابراهیم شب گذشته 7 آبان در فضای مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
خداوند در این آیات میفرماید: «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»
یکی از دوستان سؤال کرد چرا در آیه یکبار تعبیر «خلق» آمده است، یکبار تعبیر «سخّر» آمده است. همه کارهای خدا یکی است ولی بیانش برای ما فرق میکند. آن زمانی که خدا خلق کرد اینطور نبود که خلق خود را تغییر بدهد تا تسخیر هم بشود. آن چیزی که برای ما اتفاق میافتد یک لحظه است ولی آن یک لحظه برای ما قابل تفکیک است. خداوند یکسری جعلهایی دارد که به آن جعل تشریعی میگوییم. جعل تشریعی با جعل تکوینی فرق میکند. در جعل تشریعی خدا یک قانونی برای مردم میگذارد که برای آنها تازگی دارد. این جعل تشریعی برای زمانی است که انسانها خلق شدند و قبل از خلقت انسان، این جعل نبود ولی جعل تکوینی اینگونه نیست. در جعل تکوینی اینطور نبوده که ابتدا یک خلقی صورت بگیرد و بعد در آن تغییری اتفاق بیفتد. آیه میفرماید ما آسمان و زمین را خلق کردیم و شمس و قمر را تسخیر کردیم. طبیعتا در آسمان و زمین خیلی چیزهای دیگری هستند که آنها هم تسخیر شدند ولی آیه آنها را بیان نکرده است. پس اینطور نیست که فقط یکسری از چیزها تسخیر شده باشد بلکه همه تسخیر شدند.
خدا در این آیات میفرماید من این طبیعت را تسخیر شما کردم و اگر شما میخواهید از طبیعت بهره ببرید باید بدانید که تسخیر من چیست. یکی از کارهایی که شیطان دستور میدهد این است که انسان، خلق خدا را تغییر دهد. امروز شما میتوانید دستگاههایی درست کنید که نظم طبیعت را به هم بریزد مثلا کانالهایی درست کنید که آب یک شهر را به شهری دیگر در دوردست منتقل کنید و به خیال خودتان جلوی هدر رفت آب را بگیرید. اصلا اگر دنیای صنعتی از این کارها نکند شکست میخورد ولی این کار، نظم طبیعت را به هم میزند. علتش این است که فکر میکنیم طبیعت تسخیر و برده ماست در حالی که طبیعت تسخیرشده، برای ما است.
ما فکر میکنیم مردم در گذشته توانمندی نداشتند که در طبیعت تسخیر کنند و آن را به اختیار خود درآورند در حالی که همیشه اینطوری نیست و آنها یک فلسفه ارتباط با طبیعت داشتند و به خود حق نمیدانند به طبیعت توهین کنند و به آن آسیب برسانند. در متون دینی چقدر از این دستورات آمده است. این طبیعت در دوران صنعتی گوشت قربانی شد و تا جایی که امکان داشت از آن بهرهکشی شد تا اینکه رو به نابودی رفت، چون ما فکر کردیم طبیعت تسخیر ما است. قرآن میفرماید: «يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ» یعنی شما فقط ظاهر زندگی دنیا را میبینید و دارید آخرت را خراب میکنید. منظور از آخرت فقط قیامت نیست و آخر امور دنیایی را هم شامل میشود.
آیه میفرماید ما شب و روز را تسخیر شما کردیم. ما فکر میکنیم روز مهم است و شب را نمیشناسیم. روز وامدار شب است. شب آبستن روز است لذا در تقویم دینی ما شب مقدم بر روز است و اعمال عبادی یک مناسبت خاص از شب آغاز میشود. کسی روز بهتری دارد که شب بهتری داشته باشد. ما همیشه شبمان بعد از روز است ولی در تقویم طبیعی که مورد نظر قرآن است شب، قبل از روز است. تو روز قویای نداری چون شبت ضعیف است. ما شب را از دست دادیم. شب مال ما نیست لذا روز هم مال ما نیست و برای آنهایی است که برای تو برنامهریزی کردند و از شب قبل، خوراک فردا را برایت فراهم کردند. در این میان یک عدهای هستند که از این تراز خارجاند و حرفهایی که بقیه میزنند را بلد نیستند و به قول ما بهروز نیستند. من باید آنطور که خودم میخواهم باشم ولی اجازه این کار را به ما ندادند.
حالا که خوراک زندگی تو را در جیبت گذاشتند، خودت هم یک چیزی که خودت دوست داری در آن بگذار. امروز مدام شعار میدهند «هر چه تو بخواهی» در حالی که اصلا «تو»ای برای ما نگذاشتند و هر چه میخواهیم را به ما تزریق کردند. اگر واقعا خواسته خودمان است چرا تا پارسال این خواسته را نداشتیم ولی امروز که مد شده است آن را میخواهیم؟
در روایتی از امیرالمومنین(ع) داریم هر کس مرکبش لیل و نهار باشد این مرکب او را حرکت میدهد هرچند خیال کند ایستاده است. آیا شما این سیر را نمیخواهید؟ تازه در این روایت هم لیل مقدم بر نهار شده است. اتفاقا سیرهای مهم در شب بوده است؛ چه معراج پیامبر(ص) که در شب بود، چه حرکت قوم موسی که به فرمان خدا در شب صورت گرفت. آیا شبهای ما شبهای سیر است؟
این نکته را هم عرض کنم فقط طبیعت آفاقی تسخیر خدا نیست و طبیعت انفسی هم تسخیر خداوند است کما اینکه روایت داریم که قلب مومن بین دو انگشت خداوند است. ای کاش ما هم قلب خودمان را میان انگشت خداوند لمس میکردیم.
انتهای پیام