به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی علیزاده موسوی، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه، 26 تیر در نشست علمی «روش پاسخگویی به شبهات عزاداری» با اشاره به کتاب روضةالشهدا، گفت: در این کتاب مطالب به صورت داستانوار مطرح شده و سبب شده است که برخی از آن برای تولید شبهه استفاده کنند. البته معمولاً شبهات ناظر به رفتار برخی افراد است؛ یعنی وقتی قصد دارند به کل مذهب تشیع شبهه وارد کنند، رفتار یک گروه خاص را ملاک قرار میدهند، در صورتی که نمیتوان رفتار یک عده را به حساب آموزههای شیعه گذاشت.
وی با بیان اینکه برخی الفاظ مانند «خدای من ابی عبدالله» و... به هیچ وجه مورد تایید دین نیست، ولی برخی افراد به کار میبرند، افزود: معاندین چنین تعابیری را دستاویز قرار داده و آنها را به افراد مشهور نسبت میدهند مثلاً به سیدابوالفضل برقعی چنین مطالبی نسبت داده شده است و البته ایشان هم گاهی از این تعابیر استفاده کرده است ولی نام او را آیتالله العظمی سیدابوالفضل برقعی میگذارند تا بگویند بزرگان شیعه قائل به این کار هستند یا حیدرعلی قلمداران را که شخصیتی نبوده است بزرگ میکنند تا اثرگذاری او را در سطح عموم بیشتر کنند زیرا غالباً متخصصان گرفتار شبهه نمیشوند.
علیزاده موسوی با اشاره به اینکه عمدتاً این شبهات در مناطق و محیطی که عالم و فضای علمی وجود ندارد و عوام حضور دارند رخ میدهد، گفت: نکته دیگر در باب شبهه این است که خیلی سریع و مانند ویروس سرماخوردگی در ذهن و فکر افراد اثر میگذارد و ویژگی آن این است که آثار بیماری شبهه بر خلاف ویروس آهسته آهسته ذهن و فکر و جان انسان را تحت تأثیر قرار میدهد.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه برخی افراد که خیلی مقید به عزاداری و حضور در مراسم بودند کمکم سست شدهاند، افزود: وقتی ریشهیابی کنیم، میبینیم این مسئله از آثار شبهاتی است که برخی ایجاد میکنند و مثلاً فرد استغاثه را فقط مخصوص درگاه خدا میداند و استغاثه در مجلس امام حسین(ع) را شرک میداند. کسانی چون باقلانی عنوان شبهه را در علم کلام آوردهاند و شهید مطهری معتقد است که علم کلام چند کاربرد دارد؛ تبیین عقاید، آوردن استدلال برای عقاید و دفاع از عقاید و دفاع وقتی است که شبهات بر جامعه سرازیر شوند.
این پژوهشگر با ذکر اینکه انسان وقتی آب کدر یا غذای مشکوکی جلوی او باشد نمیخورد و در برابر شبهه نیز باید چنین کرد، اظهار کرد: امام مجتبی(ع) در عبارت زیبایی فرمودند که تعجب میکنم کسی که برای خوردن غذا مقید است که چه میخورد ولی وقتی میخواهد چیزی را وارد روح و اندیشه خود کند نسبت به آن بیتوجه است یا امام علی(ع) فرمودند: اگر دنبال حقیقت میروید دنبال تفهم و تعلم باشید ولی وارد شبهات نشوید. در قرآن 11 بار واژه «یسئلونک» داریم، ولی خداوند به برخی سؤالات جواب نمیدهد، از جمله وقتی مردم از پیامبر(ص) درباره زمان وقوع قیامت میپرسند پاسخ میدهد که علم آن برای خداست و پاسخی داده نمیشود.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه توصیه به عدم ورود به شبهات به معنای ناتوانی دین در پاسخگویی نیست، گفت: شبهه مانند انداختن سنگ بزرگی در چاه است که چندین عاقل و افراد توانمند باید آن را بیرون بیاورند. پاسخگویی به شبهات هم نیازمند مهارت است؛ اولاً انسان نباید وارد همه شبهات شود ولی متاسفانه برخی منبریها شبهات را مطرح میکنند ولی از پس پاسخ آن برنمیآیند. بنابراین اگر نیاز بود شبهه مطرح شود، رویکرد ایجابی آن مطرح شود نه سلبی؛ مثلا گفته میشود شما گوسفندی را که برای عاشورا ذبح میکنید چون به نیت امام حسین(ع) است شرک و حرام و گوشت آن هم حرام است. در حالی این شبهه را ایجاد میکنند که نمیگویند ما اگر گوسفندی قربانی کردیم به نیت قرب به خدا و رسیدگی به مستمندان به عنوان دستور الهی است.
علیزاده موسوی با اشاره به راه عاطفی در پاسخگویی به شبهه، گفت: برخی افراد برای ابراز وجود علمی و به رخ کشیدن دانش خود شبههای را مطرح میکنند و راه مواجهه با این افراد برخورد عاطفی و مهربانانه است. گاهی هم شبهه را نباید جدی گرفت؛ یعنی برای یک نفر مطرح است، ولی وقتی در منبر مطرح شود ذهن همه افراد درگیر آن خواهد شد. گاهی اگر پاسخ شبهه را نمیدانیم بگوییم نمیدانیم، ولی پاسخ نادرست ندهیم. بنده با نمونهای در فضای اهل سنت مواجه بودم که فردی سؤالات و شبهاتی داشت که با امام جماعتی مطرح کرد، ولی ایشان به جای جواب قانعکننده یا اظهار بیاطلاعی، برخورد نامناسبی کرد و همین امر زمینه جذب این فرد به شبکههای معاند را فراهم آورد.
علیزاده موسوی با بیان برخی خوانشها از عاشورا که باعث ایجاد شبهاتی شده است، گفت: یکی از اینها خوانش سوگوارانه از قیام امام(ع) است یعنی عاشورا به یک حادثهای صرفا برای عزاداری، تقلیل پیدا میکند. لذا سوگواری در آن پررنگ است. به همین دلیل از مجلس دو ساعته، نیم ساعت برای سخنرانی و مابقی سینهزنی و روضه است. پرسش این است که آیا امام حسین(ع) قیام کرد که فقط روضه بخوانیم و عزاداری کنیم؟ این امر در روضةالشهدای مرحوم کاشفی پررنگ است.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: خوانش دیگر هم حماسهای و اسطورهای است که گاهی برای ارائه آن دچار اغراق و زیادهروی میشویم و مثلاً میگوییم حضرت عباس(ع) آنقدر قد بلندی داشت که وقتی سوار اسب میشدند پاهایشان به زمین کشیده میشد یا امام حسین(ع) آنقدر قوی بود که یک تنه 400 نفر را با یک ضربه کشت یا بدن ایشان آنقدر قوی بود که با چندین ضربه بدن را دو نیم کردند و این سؤال در ذهن مخاطب ایجاد میشود که اگر اینطور بود چرا همه در کربلا شهید شدند و بدن مطهر، قطعهقطعه شد. بنابراین به جای اینکه اینقدر این مباحث را طرح کنیم باید قرائت خود را به سمت معارف انسانی و معنوی ببریم.
وی با بیان اینکه ورود صرف به ظواهر باعث ایجاد شبهات است، اضافه کرد: وقتی هدف گرفتن گریه باشد گاهی مجبوریم مسائلی را هم به عاشورا اضافه کنیم که واقعیت ندارد مانند داستان عروسی حضرت قاسم(ع) که گاهی مفصل جلوه میدهند تا تحریک عواطف کنند، در حالی که ممکن است واقعیت نداشته باشد و سبب سستی اصل عاشورا شود یا گاهی چنان غرق در عرفان عاشورا میشویم که مانند صوفیه برخورد میکنیم، مثلاً سیدعبدالقادر گیلانی میگفت که روز عاشورا را باید جشن بگیریم، زیرا امام در عاشورا به فنای فی الله رسید و ناخودآگاه چنین قرائتی سبب ایجاد شبهه میشود.
علیزاده موسوی با مذمت قرائت مسیحانه از قیام عاشورا، تصریح کرد: مسیحیان معتقدند که مسیح به صلیب کشیده شد تا بار گناهان امتش را بر دوش بکشد و آنها مجازات نشوند و برخی هم چنین تفکری را به عاشورا و قیام امام حسین(ع) نسبت میدهند و میگویند امام حسین(ع) هم شهید شد تا تاوان گناهان امتش را بدهد و این تفکر کاملاً نادرست است؛ در روایات داریم که اگر به اندازه بال مگس و پشه برای عاشورا گریه کنیم انبوه گناهان را میسوزاند ولی نباید طوری مطرح کنیم که این شبهه در افراد ایجاد شود که وقتی با چند قطره اشک همه گناهان ریخته میشود چه نیازی به نماز و روزه و... است و جسارت در انجام گناهان به برخی داده شود.
وی با تأکید بر اینکه گاهی به این قرائت دامن میزنیم، تصریح کرد: دامنزدن بیش از حد به این عرصه باعث تناقض فکری در افراد میشود؛ مگر میشود کسی هر گناهی را مرتکب شود و بعد با ورود به مجلس امام حسین(ع) و ریختن چند قطره اشک همه آنها جبران شود؟
گاه خوانش تقدیرگرایانه و جبرگریانه از قیام عاشورا داریم؛ یعنی گفته میشود که امام(ع) مجبور شد که وارد این عرصه شود نه اینکه طرحی هدفمند وجود داشته است.
استاد حوزه علمیه با اشاره به کتاب شهید جاوید؛ آیتالله صالحی نجفآبادی، اظهار کرد: ایشان قرائتی از عاشورا ارائه کرد که گویی امام حسین(ع) از شهادتش خبر نداشت و اگر خبر داشت و باز قیام کرد کار درستی انجام نداد. این رویکرد جدال و فضای نامناسبی را در دهه 40 و 50 ایجاد کرد؛ عرض بنده این است که اگر ما واقعا دنبال راهکار برای شبهات هستیم باید نگاهی متوازن داشته باشیم یعنی همانطور که خوانش سوگوارانه به کربلا داریم همین مقدار هم عرفانی و حماسی و علمی و... داشته باشیم ولی اگر بر یک حوزه خاص تمرکز کنیم، منشأ شبهات فراوان خواهد شد. قیام عاشورا چندبعدی است. تبیین فلسفه و چگونگی و چرایی قیام عاشورا موضوع مهمی است که شبهات کمتری دارد و باید تلاش کنیم که عرصه معرفتافزایی عاشورا را بیشتر مطرح کنیم به جای آنکه صرفاً بر عزاداری و بُعد حماسی و عاطفی تمرکز شود.
انتهای پیام