به گزارش ایکنا، «ظرفیتهای حکمت صدرایی در تربیت معنوی» امروز سهشنبه 2 خرداد با حضور حجج اسلام سیدیدالله یزدانپناه و علی امینینژاد، استادان فلسفه حوزه علمیه، از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این نشست حجتالاسلام یزدانپناه با تأکید بر تأثیر فلسفه ملاصدرا در تربیت عارفان فیلسوف به احوالات ملاعلی نوری اشاره کرد و گفت: ایشان به سبب عمر طولانی خود توانست چند نسل فیلسوف تربیت کند و خودش هم یک شخصیت عرفانی است؛ او فلسفه صدرا را خواند. اگر کسی در این زمینه محقق و متخصص باشد، تشنگی معنوی بسیاری خواهد داشت. ملاعلی نوری مراحلی را طی کرد و به جایی رسید که گفت صحبتِ ذکر نیست و من باید ذکر شوم و صاحب مکاشفاتی شد که در تاریخ بیان شده است.
وی با بیان اینکه حتی کسانی مانند ملاقلی همدانی را میشناسیم که صدرایی ولی عارف هستند، افزود: بنابراین به لحاظ تاریخی از صدرا تاکنون به صورت بلافصل عرفایی پدید آمدهاند و بعد از صدرا با با عرفایی مواجه هستیم که تشنگی علمی و معنوی داشتهاند و فلسفه صدرا کاری کرده است که امروزه عملا همه مطالب صدرا استحصال شده است و اگر کسی آن را بخواند، وارد سلوک خواهد شد. آیتالله حسنزاده آملی فرمودهاند که با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمیشود و باید درس بشنوید و حرف بشنوید و وارد این وادی شوید تا به عرفان برسید و فلسفه ملاصدرا با تبیین عقلانی عرفان این راه را تسهیل کرده است.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: نگاه هستیشناسانه صدرا سبب شده است که بحث را با اصالت وجود شروع کند و به تشکیک برساند و به وحدت شخصی ارتقا دهد؛ نفس این اندیشه، خداوند را با غلظت شدید، ثقل عالم قرار میدهد و اگر فلسفه صدرا هیچ چیزی جز این نداشت مایه تشنگی برای افراد بود؛ نوع نگاه صدرا به کل عالم هستی و نسبت آن با خداوند و بحث وجود، دقیقترین تفسیر از حقیقت بندگی ارائه میدهد و از دل همین اندیشه، سلوک بیرون میآید.
وی اضافه کرد: اندیشههای هستیشناسانه صدرا و انسانشناسی او که در کار مشاء (فلسفه مشاء) وجود دارد و در فلسفه اشراق غنیتر شده، در حکمت ملاصدرا حد و حصر شده است و اگر کسی این را بفهمد لاجرم به سمت سعادت پیش خواهد رفت.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: فضای دیگر فضای معرفتشناسانه صدراست که به لحاظ روششناسی صحه گذاشتن بر شهود و شهود را از منظر فلسفه تبیین و تصویر کردن است. از منظر وی سلوک شهودی داشتن بر کار مفهومی ارجحیت دارد. ما در مواجهه با اندیشه ملاصدرا با فلسفهای روبهرو هستیم که تمام چیزی را که در سنت عرفانی داشتیم به صورت فلسفی بر سر سفره عارفان آورده است و فرهیختگان و علما را درگیر خود کرده است. مثلا سیدشریف تلاش کرد که وحدت شخصیت درست کند، ولی از پس آن برنیامد و وقتی صدرا این کار را کرد، حاصل عرفان نظری را بر سفره عرفان عملی آورد.
در ادامه حجتالاسلام علی امینینژاد گفت: بعد از صدرالمتألهین نحلههای معنویتگرایی در کشور بسیار تحت تأثیر اندیشه ملاصدرا قرار گرفتند؛ مثلاً مکتب نجف از حیث اندیشگانی و مباحث ناظر به فضای اصلاح نفس و تحولات درونی کاملا تحت تأثیر فلسفه صدرایی و عرفان نظری با قرائت صدراست. بیان علامه طباطبایی نشان میدهد که ذهن ایشان معطوف به فلسفه صدرایی است؛ او نوشته است که فلسفه صدرایی ذاتاً توان سلوک برای انسان میآورد و مسیر و جزئیات مسیر سلوک و تربیت را به انسان نشان میدهد. اگر کسی خیالی به او دست داد و به عالم مثال سرک کشید، فکر نمیکند آخر مسیر است، زیرا با فلسفه صدرا میداند انتهای مسیر کجاست.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: فلسفه صدرا انسان را از کثرت با حکومت فلسفه عقل صدرایی به تدریج به سمت وحدت سوق میدهد. مبنای اصلی سلوک در مکتب نجف تمرکز بر نفسشناسی صدرایی است و مؤلفههای متعددی وجود دارد که سلوک را تبیین میکند و آغاز و انتها و مسیر سلوک را نشان میدهد.
امینینژاد تصریح کرد: غنای عظیمی در فلسفه صدرایی وجود دارد که پشتوانه محکمی برای تبیین در حوزه تربیت معنوی و سلوکی و... است. صدرا در علم النفس بر مسائلی تمرکز کرده که ایدههای عالی به انسان داده است و میتواند در حوزههای تربیت تحول ایجاد کند. الان به سبب انقلاب و مواجهه با مدرنیسم پرسشهایی از سوی بشر امروز بیان شده و باید مبتنی بر فلسفه صدرایی به این پرسشها جواب دهیم البته در مسائلی که مبتلابه اندیشمندان ما در حوزههای متعدد بوده است، فلسفه صدرایی تاکنون هم امتداد اجتماعی و سیاسی خود را به خوبی نشان داده است.
امینینژاد با بیان اینکه ابن سینا وقتی با دادههای عرفانی برخورد میکند، آن را به صورت شعر میبیند، افزود: الان در بسیاری از مراکزی که روی سلوک کار میکنند، گزارههای شعارگونه میبینیم. کسانی که آنجا هستند اگر بخواهند بیندیشند نهی میشوند، زیرا سؤالاتی برای آنها پدید میآید؛ این موارد در فلسفه صدرایی از تخیلات شعری به مبانی عقلانی و هستیشناسانه تبدیل شده و آنچه را تخیل شعری میدانستند به نحو عقلی و فلسفی دربارهاش بحث شده است و بعد از صدرا شاهد نزاع عقل و عشق و حکمت و عرفان نیستیم.
وی با بیان اینکه در سنت غربی بین حوزههای مختلف شناختی تناقض وجود دارد و عقل یک راه و دل یک راه دیگر و وحی راه دیگری را پیشنهاد میدهد، گفت: کسی که سنت وحیانی را در پیش بگیرد، باید ایمان بیاورد و نباید کاری به داده عقل و شهود عرفان داشته باشد. این امر در غرب آسیب بسیار بزرگی است، زیرا کسی که میخواهد مسیر معنوی را طی کند همواره بین عقل و عرفان و تناقض آن گرفتار است. این فضا در سنت تا حدودی به لحاظ تاریخی وجود داشت و گاهی احساس میشود که راه عرفان و فلسفه و وحی از هم جداست، ولی هرقدر جلوتر آمدیم به خصوص با ظهور صدرا، احساس وحدت بیشتری میکنیم و او یک تلائم دلنشین از فضای وحی، عقل، کشف و عرفان را ارائه کرد.
استاد حوزه تأکید کرد: نوع برخورد ملاصدرا با مباحث محیالدین عربی جالب است، زیرا عمده مباحثش را قبول دارد، ولی به راحتی گفته که چون او بر عرفان تمرکز کرده گاهی از مباحث عقلی غفلت کرده و در این مسیر دچار خطا شده است. نباید با وحدت وجود سادهانگارانه برخورد کنیم؛ این مسئله یکی از دقیقترین معارف وحیانی است که بشر میتواند آن را درک کند و ایشان توانست آن را به صورت عقلی تبیین کند. او تبیین کرد که هیچ تنافی در نسبت وحدت و کثرت وجود ندارد و سازگاری جدی و عمیقی با آموزههای مختلف دینی وجود دارد.
امینینژاد اظهار کرد: بعد از ملاصدرا سنت معنوی ما این مشکلات را ندارد و عرفای فیلسوف و فیلسوفان عارف را سراغ داریم؛ یعنی هر دو جنبه در یک شخصیت بروز دارد. صدرا احساس استقلال نسبت به خدا را از مهالک میداند، مانند آنچه برخی با عنوان خدای ساعتساز مطرح کردند. از دید ایشان نباید نسبت خلق عالم و خدا را مانند نسبت بنا و بنّا (سازنده) بدانیم که اگر بنّا مُرد بَنا باقی است. اگر چنین فکری را بپذیریم، حقیقت دعا و توکل و تفویض در وجود انسان جاری نخواهد شد و تعامل چنین افرادی با چنین تفکری با تربیت و سلوک و معاد و توحید به انحراف خواهد رفت.
انتهای پیام