نمی‌توانید بگویید چون زن هستید درک درستی از واقعیت ندارید
کد خبر: 4114989
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۷
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد:

نمی‌توانید بگویید چون زن هستید درک درستی از واقعیت ندارید

سمیه حاج اسماعیلی، معتقد است از منظر فمینیست‌ها، فلسفه زنان را دون مردان می‌داند و حتی در فلسفه اسلامی شاهد برخی از این موضوعات هستیم و از این رو فمینیست‌ها نقدهایی را درباره مردمحوری بیان می‌کنند که یکی از آن‌ها نقد به هستی‌شناسی جزئیات منفصل است.

سمیه حاج اسماعیلیبه گزارش ایکنا، سمیه حاج اسماعیلی، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، شامگاه 25 دی در نشست علمی «چیستی فلسفه جنسیت» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با اشاره به مواجهه فمینیست‌ها با مباحث ماورایی، گفت: فمینیست‌ها وقتی متوجه می‌شوند تخصص فردی در مباحث ماوراءالطبیعه است واکنش عجیب و غریبی دارند و فرد را ترک کرده و حتی این نوع مباحث را فحش تلقی می‌کنند و او را به ایدئولوژیست و حرف‌های بی‌بنیان زدن متهم می‌کنند. حال آیا فمینیسم چیزی درباره ماوراءالطبیعه دارد و می‌تواند در این زمینه کمک کند؟ یکی بحث تمایزگذاری یعنی ماوراءالطبیعه زن‌محور یا مردمحور است و حرف فمینیست‌ها این است که فلسفه مانند هر مقوله دیگری در معرض جنس‌گرایی بوده است و نظریه‌های مبتنی بر جنس‌گرایی در فلسفه به چشم می‌خورد.

وی افزود: از منظر فمینیست‌ها فلسفه، زنان را دون مردان می‌داند و حتی در فلسفه اسلامی ما شاهد برخی از این موضوعات هستیم. از این رو فمینیست‌ها نقدهایی به مردمحوری بیان می‌کنند که یکی از آن‌ها نقد به هستی‌شناسی جزئیات منفصل است یعنی در هستی‌شناسی نوعی تقسیم‌بندی سوژه، ابژه، بیرون و درون، من و عالم وجود دارد و این نوع تقسیم‌بندی، رویکرد مردگرایانه داشته و دارد. شخصی به نام «یانگ» مقاله‌ای به نام تجسم باردار دارد و او وقتی می‌خواهد این دوگانگی‌ها در فلسفه را بحث کند (که در فلسفه اسلامی هم شاهد هستیم) آن را به چالش می‌کشد گویی هیچ مبنایی برای حفظ این دوگانگی وجود ندارد. نویسنده با مثال بارداری زنان، نشان می‌دهد که مردان در دوگانگی‌ها، تجربیات زنانه را دخیل نکرده‌اند.

حاج اسماعیلی بیان کرد: نکته دیگری که بر آن تأکید دارند این است که صرف زن‌ بودن سبب می‌شود تا ما واقعیت را بهتر درک کنیم. البته ما به این موضوع نقد داریم و می‌پرسیم شما بر چه مبنایی می‌گویید دانش زنانه از دانش مردانه برتر است؟ ما معتقدیم وقتی جنسیت و عوامل اجتماعی واسطه فهم ما از عالم است در اینجا ترجیح دیدگاه یک جنس بر دیگری بی‌معناست و به نظر بنده در فلسفه اسلامی، این بحثی است که می‌تواند مورد گفت‌وگو واقع شود، زیرا ما نباید برخی مسائل مردانه را نفس‌الامری و به عنوان واقع بیرونی تلقی کنیم و متأسفانه فلسفه اسلامی این موضوع را پیش‌فرض گرفته و نمی‌خواهد به آن بپردازد، در صورتی که آیا معرفت زنانه از مردانه متفاوت است؟

نقد مبناگرایی

این پژوهشگر تصریح کرد: موضوع دیگری که فمینیست‌ها در مورد آن بحث دارند مبناگرایی متافیزیکی است و مورد انتقاد آنان است؛ البته مبناگرایی همین الان هم در دنیا مورد نقد واقع شده و در حاشیه معرفت مطرح است و صدای واحد فلسفه نیست. فلسفه اسلامی هم بر مبناگرایی بنیان شده و خدشه در آن فلسفه اسلامی را با تغییرات زیادی مواجه می‌کند البته همانطور که گفته شد نقد جدی به این تفکر وارد است، ولی نباید باب آن را در فلسفه اسلامی ببندیم.

وی افزود: یکی دیگر از مسائل مهم مطرح در ماوراءالطبیعه این است که آیا ذهن در اندازه‌گیری عالم دخیل است؟ یعنی آیا پیدایش عالم خارج وابسته به ذهن ما است یا خیر؟ مسئله تعامل ذهن با جهان خارج برای فمینیست‌ها به خصوص کسانی که در زمینه جنسیت و نژاد، نظریه‌پردازی می‌کنند خیلی مهم است. حرف آن‌ها این است که نظامات سنتی تلاش می‌کنند نهادهای نژادپرست و جنس‌گرا را توجیه کنند. به همین دلیل زنان رنگین‌پوست به اوصافی متصف می‌کنند که ویژگی ذاتی آنان است و نتیجه می‌گیرند که زنان سیاه‌پوست ذاتاً فرودست هستند و این خطا سبب شده تا فمینیست‌ها به انواع و گونه‌های طبیعی مشکوک شوند و آن را برساخت می‌دانند و حتی می‌گویند نوع‌بندی موجودات به نبات و حیوان و انسان شاید درست نیست و شاید موجوداتی باشند که بین نبات و حیوان هستند چه رسد به انواع اجتماعی و جنسیت.

شکستن مرز مردانگی و زنانگی

حاج اسماعیلی اظهار کرد: کتاب آشفتگی جنسی، این بحث که طبیعت مردان و زنان وجود دارد زیر سؤال برده و مطرح می‌کند به لحاظ تاریخی همیشه این بحث وجود دارد که موقعیت اجتماعی و زیستی دو نوع دارد؛ نوع اول کسانی هستند که از نظر زیستی و اجتماعی، مرد هستند و فقط به زنان تمایل دارند و نوع دوم، زنانی هستند که فقط به مردان تمایل دارند، ولی نویسنده این کتاب تأکید می‌کند که مرزی میان زنانگی و مردانگی وجود ندارد و تناسب بین زن‌ بودن و میل جنسی وجود ندارد و می‌تواند انواع دیگری داشته باشد و هدف او این است که طبیعی‌ بودن و دوام این تصور و اینکه مفروض‌گرفته شده را زیر سؤال ببرد.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با اشاره به مقوله معرفت‌شناسی و نقطه اتصال آن با فلسفه اسلامی، تصریح کرد: فمینیست‌ها در معرفت‌شناسی به نادیده‌گرفتن زنان در معرفت و دانش اشاره دارند؛ در کتاب فمینیست و فلسفه، به انحایی که ممکن است زنان نادیده گرفته شوند پرداخته و گفته اولین طریقی که ممکن است این اتفاق رخ دهد ناشناخته ماندن آنان است یعنی مورخان وقتی وقایع تاریخی را ضبط و ثبت می‌کنند زنان را نادیده می‌گیرند؛ مثلا وقتی دانشمندان قصد دارند یک بیماری طبیعی را در بین مردم بررسی کنند زنان را در حاشیه نگه می‌دارند، در حالی که ممکن است بیماری قلبی بین زن و مرد فرق داشته باشد. حتی فلاسفه وقتی انسان را به حیوان ناطق تعریف می‌کنند یعنی عقل را ممیزه انسان می‌‍دانند و زنان را فاقد عقل می‌دانند یعنی زنان در همه علوم نادیده گرفته می‌شوند.

بی‌عدالتی معرفتی

حاج اسماعیلی بیان کرد: روش دیگر در نادیده گرفتن این است که زنان شناسا نباشند یعنی به عنوان سوژه دانش، فاعل شناسا نباشند، زیرا زنان از دانش مردان محروم هستند و موانعی که برای دستیابی زنان به دانش وجود دارد برای مردان وجود ندارد. یکی از مباحث مهم در تفکر فمینیستی این بوده که حتی زنان از تجربیات خودشان به عنوان زن بی‌اطلاع هستند. البته گاهی زنان با اینکه فاعل شناسا هستند از نظر دور می‌مانند یعنی مردان به دلیل توزیع قدرت نابرابر اجتماعی، زنان را به رسمیت نمی‌شناسند که فمینیست‌ها آن را بی‌عدالتی معرفتی نامگذاری می‌کنند. در اینجا تلاش باید برای این باشد که موانع عدم مقبولیت زنان از بین برود وگرنه مشکل در داشن زنان نیست.

وی افزود: یکی از موارد جالب این است که فمینیست‌ها اشاره دارند حتی وقتی زنان می‌دانند، مردان قبول نمی‌کنند که زنان می‌دانند و این‌ها مقولاتی است که باید روی درستی و عدم درستی آن تامل کنیم؛ اینها معتقدند که حتی وقتی زنان دانشی دارند ممکن است از نظر مردان دانش تلقی نشود. به همین دلیل فمینیست‌ها بر دانش جانب‌دارانه نقد دارند و حتی  هدفشان نوشتن دایرة المعارف جدیدی است که قصد دارند نام آن را جهان از دیدگاه زنان بگذارند. همچنین، ممکن است زنان شناساگر نشوند و علت آن به دانشی که وجود دارد مرتبط است؛ مثلا گفته‌اند برخی اندیشمندان آگاهی اخلاقی را طوری تعریف کرده‌اند که زنان و دختران الزاما جاهل و بی‌تجربه هستند و وقتی زنان نادیده گرفته شوند مسئله فقط نادیده گرفتن آنان نیست، بلکه متحمل ضرر و زیان‌های غیرقابل جبران خواهند شد و تبعات وسیعی در حیات اجتماعی و آینده و وضعیت شغلی آنان دارد.

لزوم توجه به مباحث فلسفی مرتبط با زن

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، تصریح کرد: باب گفت‌وگو در موضوعات مختلفی که بیان شد باید باز باشد و ما نمی‌توانیم بگوییم شما چون زن هستید درک درستی از دانش و واقعیت ندارید؛ این حرف‌ها مقداری قدیمی شده است و باید جواب قانع‌کننده داشته باشیم. 

وی با اشاره  به مباحث اخلاقی و اینکه آیا ادراکات اخلاقی زنان و مردان مساوی است یا خیر و یا غایات اخلاقی زن و مرد با هم فرق دارد، اظهار کرد: بحثی در فلسفه اخلاق وجود دارد که توجیه اخلاقی است. چند دیدگاه در این زمینه وجود دارد از جمله لذت‌گرایی کانت و ارسطویی و سودگروی. مهمترین بحث این است که معیار اخلاقی‌ بودن یک گزاره چیست؟ این بحث برای فمینیست‌ها هم مهم است و در یک دسته‌بندی کلی یا اخلاقیات زن و مرد را مشترک می‌دانند یا معتقد به اخلاقیات جنسیتی هستند.

شهودگروی و چشم‌اندازگرایی جهانی

وی ادامه داد: فمینیست‌های معتقد به اخلاق جنسیتی هم دو رویکرد ایجابی و سلبی دارند یعنی نظرات اخلاقی سنتی را نقد می‌کنند و اخلاق مادری و... را به عنوان جایگزین پیشنهاد می‌دهند. یکی از مباحث آن‌ها در حوزه اخلاق، شهودگروی و نقد آن است. شهودگروی درصدد است تا سنت‌های پیشین خود را نقد کند و حرف او این است که ما باید مفاهیم اخلاقی را آنالیز کنیم یعنی وقتی می‌گوییم راستگویی خوب است به چه معناست. شهودگروی معتقد است که ما وقتی به فطرت و وجدان خود رجوع کنیم، خوب و اخلاقی‌ بودن یک گزاره را حس می‌کنیم. 

وی ادامه داد: فمینیست‌ها بر شهودگروی این نقد را دارند که شهود در اینجا شهود چه کسانی است؟ آیا شهود همه است. به همین دلیل یا چنین گزاره مشکل دارند. دیدگاه دیگر هم چشم‌اندازگرایی جهانی است و این نظریه بر این قاعده استوار است که هرچه را برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم بپسند؛ یعنی چیزی اخلاقی است که فرد برای خودش هم بپسندد. معتقدان به این رویکرد شهودگروی را متهم به نخبه‌گرایی می‌کنند. 

انتهای پیام
captcha