در ادامه گفتوگوهای مربوط به تحلیل و آسیبشناسی جلسات قرآن کریم با علیاکبر حنیفی، استاد پیشکسوت قرآن، همکلام شدیم. در این گفتوگو مؤلفههای استاد جلسه قرآن با نگاه به آیات قرآن و رسالت پیامبر اکرم(ص) تبیین شد و سپس از اهمیت تفکیک جلسات قرآن و پرداختن به جلساتی که در آنها قرآن به صورت ساده و سنتی خوانده میشود، سخن به میان آمد. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید؛
ایکنا- برای ورود به بحث درباره اهمیت جلسه قرآن و مؤلفههای یک جلسه قرآن خوب توضیح دهید.
در ابتدا باید از اهمیت قرآن سخن بگوییم تا بعد روشن شود که تشکیل جلسه قرآن چه اهمیتی دارد و چه کارکردهایی را میتوان برای آن برشمرد. میتوان به آیات 38 تا 43 سوره مبارکه حاقه اشاره کرد که خداوند میفرماید: «فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ * وَمَا لَا تُبْصِرُونَ * إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ * وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ * تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ».
در قرآن مبحث قسم بسیار قابل توجه و بااهمیت است. عبارت «فَلَا أُقْسِمُ» هفت بار در قرآن کریم تکرار شده و در اغلب موارد پس از اینکه از این قسم سخن به میان آورده، از قرآن یاد کرده است و این موضوع نشان میدهد که قرآن دارای جایگاه مهم و باعظمتی است. از طرفی بسیاری از آیات با یادکرد قرآن آغاز میشود و پایان مییابد و در اواسط سورهها نیز از قرآن و اوصاف آن سخن میرود. همه این موارد نشان میدهند که برای فهم جایگاه قرآن چارهای جز این نیست که به آن مراجعه کنیم. هرچند پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) نیز درباره قرآن بیانات ارزشمندی دارند، اما این بیانات برای این است که بتوانیم قرآن را بهتر درک کنیم، چراکه ممکن است برخی آیات مفهوم نباشد و بر همین اساس به تبیینگری اهل بیت(ع) نیاز است.
یکی دیگر از قرائنی که نشان میدهد قرآن عظمت و اهمیت دارد، این است که آغاز نزول قرآن باعظمت یاد شده و در سوره قدر آمده که شب قدر از هزارماه بهتر و ارزشمندتر است. قرآن به صورت قول و از سوی جبرئیل بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و حال برای اینکه ما بفهمیم قرآن چه کلامی است، راهش تشکیل جلسات قرآن خواهد بود. البته احتمال دارد برخی در مورد حقانیت قرآن تردید کنند، اما برای ما، که هیچ تردیدی در آن نداریم، لازم است که به آموزش آن بپردازیم و قرآن را به دیگران هم بیاموزیم. بستر این جریان تعلیمی جلسات قرآن است. امروزه نسل جوان انگیزه بالایی دارد و در حال دریافت قرآن از اساتید خود به صورت سینهبهسینه است و باید این جریان به صورت مستمر ادامه یابد.
ایکنا- آیا میتوان از آیات، مؤلفههای یک استاد قرآن را استخراج کرد؟
مهمترین آیهای که میتوان به آن اشاره کرد این آیه است: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِينٍ». در این آیه خداوند برای پیامبر اکرم(ص) سه مأموریت را تعریف کرده که عبارت از تلاوت و تعلیم قرآن و تزکیه است. گام نخست این است که قاری باید قرآن بخواند و سپس نوبت به تعلیم میرسد. در حقیقت در جلسات قرآن باید همین سیر دنبال شود و در نهایت به مرحله تزکیه میرسیم. بر این اساس استاد جلسه باید با تأسی به پیامبر اکرم(ص) و مأموریتهایی که دارد، جلسه قرآن را پیش ببرد. البته این روزها جلسات مجازی در حال برگزاری است که جلسات حضوری هم برگزار خواهد شد.
همچنین، در برگزاری جلسات قرآن هیچ شکی وجود ندارد و به برخی دلایل اهمیت و کارکردهای این جلسات هم اشاره شد، اما مورد قابل توجه شکل این جلسات است و درباره نحوه عرضه کردن قرآن باید کارهای بیشتری را انجام دهیم. البته در حال حاضر وضعیت جلسات قرآن ما نسبت به جلساتی که در بسیاری از کشورها برگزار میشود بهتر است، اما به حد کفایت نمیرسد.
برای نمونه یکی از کارهایی که در جلسات قرآن باید انجام شود، آگاهیبخشی است. نسل جوان نسلی پرسشگر است و باید متناسب با نیازهایی که دارد آگاهی کسب کند. هرقدر آگاهیبخشی بیشتر شود، مشکلات هم کاهش خواهد یافت. اگر بخواهیم به صورت کلانتر آن را ببینیم، حتی میتوان گفت که جوامع بشری به دلیل فاصله گرفتن از معارف عمیق وحیانی با مشکلاتی مواجه هستند و با قرآن میتوان برای رفع مشکلات اقدام کرد.
ایکنا- به آیهای اشاره کردید که سه مأموریت را برای پیامبر اکرم(ص) در نظر گرفته و اساتید قرآن هم باید همین موارد را در جلسات خود لحاظ کنند. به نظر شما به کدام مأموریتها پرداختهایم و در کدام ضعف داریم؟
جلسات از حیث بار علمی، فنی و معنوی تفاوتهایی دارند و پرسش شما به این برمیگردد که استاد جلسه چه تسلطی بر این موارد دارد. به صورت کلی نمیتوان گفت که جلسات ما یک بخش دارند و از بخش دیگر خبری نیست. در جلسات به همه این بخشها پرداخته میشود، اما برخی از موارد برجستهترند و در سطح پایینتری به موارد دیگر پرداخته میشود.
برای نمونه در برخی جلسات به آموزش قرآن کمتر پرداخته میشود و به جای اینکه افراد قرآن بخوانند، فقط از مفاهیم سخن به میان میآید، اما در برخی جلسات بیشتر به تلاوت بها داده میشود. پس نیاز است که جلسات به صورت هدفمند و سازمانیافتهتر برگزار شوند. مراد از هدفمند کردن جلسات این است که باید ترکیبی از نمایش و آموزش باشند.
ایکنا- در این مسیر مسابقات قرآن چه جایگاهی دارند و تأثیر جلسات بر مسابقات و بالعکس چیست؟
با برگزاری صحیح مسابقات میتوان همه کار کرد، اما لازم است ساختار مسابقات اصلاح شود تا از این رهگذر جلسات قرآن سازماندهی بهتری پیدا کنند. برای نمونه میتوان در رشته تلاوت تحقیق تفکیکهایی از این حیث داشت که مسابقات در سطوح تلاوتهای تقلیدی یا ابداعی و ترکیبی برگزار شود. بخش مسابقات تقلیدی میتواند در زیرشاخههای مختلفی تقسیم شود و تلاوت از هر یک از قاریان شهیر مصری تبدیل به یک رشته شود. اگر این اتفاق بیفتد، افرادی که در مسابقات تقلیدی رشد میکنند به مرور میتوانند به ابداع دست بزنند و سطح خود را بالاتر ببرند.
ایکنا- تکلیف جلسات قرآن چیست؟ اگر مسابقات به این صورت برگزار شود، روی جلسات هم تأثیر میگذارد؟
همینطور است. در حقیقت برگزاری مسابقات کار درستی است، اما به صورت ناقص برگزار میشود. اگر همین رویه یعنی افزایش رشتهها را داشته باشیم، جلسات گسترش مییابند و هر جلسه میتواند به این سمت برود که در آن به تلاوت تقلیدی یک قاری توجه شود. بنابراین میتوان در جلسات هم تفکیک ایجاد کرد و شاهد خروجی بهتری بود.
یکی دیگر از مواردی که باید به صورت تفکیکشده در جلسات مورد توجه قرار بگیرد، اختلاف قرائات است. حتی اگر یک قاری بینالمللی باشد و اجازه قرائات(دریافت مجوز از مقری) نداشته باشد، تلاوتش معتبر نیست و کشورهای اسلامی بر این مورد تأکید فراوانی دارند و میتوانیم در جلسات قرآن جدیتری به آن بپردازیم.
یکی دیگر از تفکیکهایی که باید به آن توجه شود، تفکیک قرائتهای سنتی و مدرن است. در جلسات قرآن کشور ما به تلاوت در سطوح فنی و مدرن توجه میشود، اما لازم است که تلاوت سنتی هم مورد اهتمام قرار بگیرد. پیشتر در جلسات همه به صورت ساده و سنتی قرآن میخواندند و هنگامی که در سال 1349 در مسابقات شرکت کردم، عموم مردم قرآن را به همین صورت تلاوت میکردند و حتی در سالهای ابتدایی انقلاب که قرآن را حفظ میکردند به صورت ساده میخواندند. این جلسات بسیار بااهمیت بود، اما متأسفانه به این جلسات بهای چندانی داده نمیشود و برای تلاوتهای ساده و سنتی هیچ برنامهای نداریم.
در حالی که باید اصل بر همین سبک باشد، چراکه همه مردم نمیتوانند از عبدالباسط یا مصطفی اسماعیل تقلید کنند و مانند آنها شوند. پس در مرحله نخست لازم است به تلاوت قرآن آنهم به صورت ساده توجه شود. متأسفانه فضای جلسات قرآن به صورتی است که افراد غیرحرفهای اصلاً جرئت نمیکنند به تلاوت بپردازند و به همین دلیل از جلسات استقبال عمومی نمیشود. اگر تصور کنیم که باید خروجی جلسات ما تربیت عبدالباسط باشد، اشتباه کردهایم. از این رو باید جلساتی برای آموزش عمومی قرآن داشته باشیم و هر کسی با هر سبکی که دوست داشت بخواند. چه کسی گفته که نمیتوان قرآن را به صورت ساده یا آوازی خواند؟ محدودیتهای بیدلیل موجب شده است که شرایط سخت شود و عموم در جلسات شرکت نکنند.
بنابراین باید جلسات آموزش عمومی قرآن را احیا کنیم. تکلیف جلسات تخصصی روشن است، اما باید فکری به حال جلسات آموزش عمومی کنیم تا همه بتوانند در آنها شرکت کنند و قرآن بیاموزند. باید برای طیفهای مختلف سنی هم برنامههایی داشته باشیم؛ به این معنا که برای کودکان و نوجوانان برنامههای مختص به آنها را برگزار کنیم و حتی جلسات خانوادگی تشکیل شوند. همه این موارد نشان میدهد که نیازمند بازطراحی در برگزاری جلسات قرآن هستیم.
ایکنا- پس لازم است در ساحت تعلیمی میان آموزش سنتی و مدرن تفکیک قائل شویم و حتی روشهای سنتی و مدرن نیز قابل تفکیک هستند. همچنین سیر منطقی جلسات قرآن این است که اولاً جلسات عمومی داشته باشیم و در کنار آنها به مباحث فنی و هنری هم بپردازیم. درست است؟
بله، همینطور است. در حال حاضر اگر عموم بخواهند در جلسات شرکت کنند، اجازه تلاوت قرآن نخواهند یافت. در جلساتم به همه افراد اجازه خواندن میدهم و همین کار موجب شده است تا از من انتقاد شود و به من میگویند که این سطح از جلسه جای تلاوتهای ساده نیست، اما اصل بر این است و در سوادآموزی قرآن خواندن آموزش داده میشود و اگر کسی قرآن را به درستی خواند و علاقهمند بود و استعداد هم داشت، میتواند به جلساتی برود که در آنها فنون تلاوت هم آموزش داده میشود.
ایکنا- به نظر میرسد برای بازنگری باید نگاه اساتید به این مسئله اصلاح شود. امروزه اساتید بینالمللی کمتر چنین نگاهی دارند که برای عموم جلسه قرآن دایر کنند.
البته از هر کسی باید به اندازه توان خودش انتظار داشت و بهره برد. افرادی که دارای تخصص خاصی هستند، باید در سطح خودشان از آنها استفاده کرد، ولی مانع از این نیست که قاریان ممتاز از آموزش عمومی غافل شوند. برای نمونه هرگز یک جراح از طبابت عمومی سر باز نمیزند و اینطور نیست که به این مسائل بیتوجه باشد. اساتید قرآن هم نیازمند همین رویکرد هستند و باید برای آموزش عمومی قرآن در جلسات فرهنگسازی شود و دستکم اساتید مطرح میتوانند در خانواده خودشان این کار را انجام دهند.
ایکنا- به موضوع تلاوت و تعلیم قرآن اشاره کردید. یکی از مباحث هم مربوط به تزکیه است. چطور میتوان به این مورد اهتمام ورزید؟
در این زمینه هم نیازمند فرهنگسازی هستیم و میتوانیم مفاهیم اخلاقی را با روشهای کارآمد برای قرآنآموزان مطرح کنیم. برخی تصور میکنند با حفظ کردن این مفاهیم میتوانند فعالیت مؤثری کنند، اما چنین نیست و باید کاملاً آسان و همهفهم مسائل را مطرح کرد. همچنین سازمانهای مربوطه میتوانند تجربیات مختلف اساتید را جمعآوری کنند تا با اشتراکگذاری این تجربیات، گامی دیگر در راستای هدفمندسازی جلسات برداشته شود و چهبسا نیاز باشد که ادارهای برای ساماندهی و ارتقای جلسات قرآن شکل بگیرد. برای بازنگری و اصلاح جلسات نیاز است که یک شیوهنامه نگارش شود و اگر چنین اتفاقی بیفتد، میتوان از ظرفیتهای موجود یعنی اساتید قرآن برای پیشبرد اهداف تعیینشده استفاده کرد و طرح نویی درانداخت.
ایکنا- در پایان اگر نکتهای باقی مانده است بفرمایید.
برایتان آرزوی موفقیت دارم و تأکید میکنم که شما باید این مباحث را پیگیری کنید، زیرا رسانه را در اختیار دارید.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام