حجتالاسلام والمسلمین حسین شهامت، کارشناس سیره و تاریخ اهل بیت(ع) در گفتوگو با ایکنا از قم با اشاره به اینکه زندگی امام جواد(ع) از سرفصلهای درخشان زندگی پیشوایان دین و ائمه هدی(ع) است، اظهار کرد: اضطراب و نگرانی شیعیان در زمان امام رضا(ع) و به دنیا نیامدن حجت خدا نشانه اهمیت فوقالعاده آن زمان نسبت به نقشآفرینی امام بوده و شیعیان مکرر خدمت امام رضا(ع) میرسیدند که اگر اتفاقی برای شما بیفتد چه خواهد شد؟ که حضرت نوید و بشارت میدادند که خداوند این نگرانی شما را برطرف خواهد کرد.
وی ادامه داد: در کتاب الکافی از شخصی به نام یحیی صنعانی نقل شده است که خدمت حضرت رضا(ع) در مکه رسیدم؛ دیدم حضرت، برای امام جواد(ع) موزی را پوست میگیرد و به او میدهد؛ عرض کردم: فدایت شوم، آن مولود مبارک همین است؟ حضرت فرمود: بله این است آن فرزندی که در اسلام بابرکتتر از او برای شیعیان متولد نشده است.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه با اشاره به اینکه بعد از حضرت عیسی بن مریم(ع)، ما حجت الهی که در سن خردسالی به مقام امامت رسیده باشد غیر از امام جواد(ع) نداریم، افزود: وقتی مادر حضرت عیسی(ع) را مورد اتهام قرار دادند، حضرت عیسی(ع) به سخن آمد و فرمود «اِنّیِ عَبْدُاللّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَنِی مُبَارَکاً؛ خداوند مرا مبارک و بابرکت قرارداد»؛ همین تعبیر مبارک را نیز حضرت علی بن موسیالرضا(ع) در مورد فرزند بزرگوار خود فرمودند.
شهامت گفت: لذا این در تاریخ پیشینه داشته که مقام نبوت و مقام امامت یک مقام عنداللهی است و افاضه از نزد پروردگار است و پروردگار ممکن است آن را در کسی که در سن خردسالی است قرار دهد؛ امام در سن خردسالی نیز میتواند نقش عالی از خود باقی بگذارد و این هم یکی از برکاتی بود که درخشندگی جایگاه امامت را نشان داد که این امر سن نمیشناسد و این هم یکی از واقعیاتی بود که در زندگی امام جواد(ع) محقق شد.
کارشناس سیره و تاریخ اهل بیت(ع) با اشاره به نائل شدن حضرت مهدی(عج) در سنین خردسالی به امامت و مشابهت این امر با مسئله امام جواد(ع)، تصریح کرد: میتوان گفت بهوسیله جریانی که در مورد ولادت حضرت امام جواد(ع) بهوجود آمد بستر و زمینه فکری برای مسئله غیبت حضرت مهدی(عج) فراهم شد.
وی تأکید کرد: با توجه به شرایط زمان حضرت مهدی(عج) که آن حضرت در اختفا به دنیا آمد و در اختفا به مقام امامت رسید و در سن خردسالی به غیبت رفتند، اگر جریانی مثل جریان امام جواد(ع) پدید نیامده بود و شیعه حضور ذهنی در مورد این مسئله نداشت شاید مسئله مهدویت به راحتی قابلقبول و درک نبود.
شهامت با بیان اینکه امام جواد(ع) در سن خردسالی مناظراتی برای حضرت قرار دادند که به راحتی سؤالات و شبهات و مناظرات را پاسخ میدادند، گفت: در بحارالانوار، جلد ۵۰ آمده امام جواد(ع) را بعد از شهادت امام رضا(ع) به مسجد پیغمبر آوردند و یک پله از منبر بالا رفت و خودش را معرفی کرد؛ ای مردم من کسی هستم که به نسب و صلب مردم آگاه هستم و ظاهر و باطن و افکار شما را میدانم و آگاهی و علمی دارم که خدا از قبل تا بعد از فنا همه چیز در عالم این علم را به ما بخشیده است. اگر حاکمیت ستمگران، دولت اهل گمراهی و مردم اهل شک نبودند حرفهایی برای شما میزدم که همه چشمهایشان از تعجب از حدقه در بیاید؛ که بعد دستان مبارکشان را روی دهانشان گذاشتند و به خودشان فرمودند جوادالائمه ساکت باش همانگونه که پدرانت سکوت کردند، مردم تحمل و فهم حقایق شما را ندارند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مهم بودن اخلاقیات در نزد ائمه(ع) و امام جواد(ع)، بیان کرد: امام جواد(ع) از قول پدرانشان فرمودهاند «لاَ تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلاَتِهِمْ وَ صِيَامِهِمْ فَإِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ اِعْتَادُوهُ فَإِنْ تَرَكُوهُ اِسْتَوْحَشُوا وَ لَكِنِ اُنْظُرُوا إِلَى صِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَة؛ به زياد نماز خواندن و روزه گرفتن آنها نگاه نكنيد، زيرا به آن عادت كردهاند و اگر آن را ترک كنند هراسناک شوند، بلكه به راستگویی و امانتداری آنها بنگريد»؛ در واقع کلید اخلاق و ایمان، راستگویی و امانتداری است.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه اظهار کرد: در روایت دیگری امام جواد(ع) از قول امام علی(ع) میفرمایند «إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِکُم، فَسَعوهُم بِطَلاقَةِ الوَجهِ و حُسنِ اللِّقاءِ» یعنی با پول و مالتان خودتان را توسعه دهید و دلها را راضی کنید بلکه با اخلاق خوب و روی گشاده مردم را جذب خود کنید که به نظر بنده این مهم بزرگترین ابزار برای تأثیرگذاران در جامعه و کارگزاران است.
وی ادامه داد: در روایت دیگری از امام جواد(ع) آمده است «من اِنتقاد الي الطُمانينة قبل الخُبرة فقد عَرض نَفسه لِلهلكة و العاقبة المتعبة؛ آن کسی که به آدمها اعتماد کند قبل از آنکه آن را بیازماید، خودش را در معرض هلاکت قرار داده و دچار گرفتاری کرده»؛ یعنی برای مراوده اول طرف مقابلت را بشناس؛ این حدیث در موارد مختلف تشکیل زندگی مشترک، شناخت همسایه، رفتوآمد و معاشرت با دیگران و حتی انتخاب مسئولان در جامعه کاربرد دارد.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه در پایان یادآور شد: صدق حدیث، وفا و دیانت افراد را بشناسیم و بعد به آنها اعتماد کنیم؛ حتی نسبت به خودمان باید این آزمایش و شناخت را انجام دهیم و روزانه پرونده اعمال خودمان را بررسی کنیم و اگر هر کسی قبل از دیگری خودش را بسنجد روحیه انصاف را احیا میکند.
انتهای پیام