به گزارش ایکنا از قم، پروفسور کنث آی. پارگامنت روانشناس و پژوهشگر حوزه مطالعات روانشناسی و معنویت عصر امروز ۳۰ اردیبهشتماه در کنفرانس بینالمللی «رهیافت معنویت خداسو در مواجهه با بیماری کرونا» با ارائه مقاله «پیشرفتهای رواندرمانگری یکپارچه معنوی: فهم و مواجهه با تنشهای معنوی و کاربست آن در مواجهه با کرونا» که به صورت مجازی برگزار شد، گفت: یک مراجعه کنندهای به نام جورج داشتم که فرد 58 ساله آمریکایی آفریقایی بود و در اتاق انتظار مشاوره به گونهای رفتار میکرد که انگار وزن تمام غمهای دنیا روی دوش او بود و پیش از اینکه من کمک کنم به او مدام به من میگفت «برادرم جو مرده است».
وی افزود: با این مراجعهکننده صحبت کردم و از او پرسیدم مشکل چیست؟ و به من گفت:« در 3 سال گذشته هر 2 والدینم را به علت سرطان و عارضه قلبی، برادرم را به علت سرطان و 2 پسرم را به علت اختلالات عصبی و سرطان از دست دادم و در راه مراسم خاکسپاری برادرم، خواهر من دچار سکته قلبی شد و سمت چپ بدن او لمس شد و در ادامه همسرم دچار افسردگی شد و افکار خودکشی به او روی آورد.».
پروفسور کنث آی. پارگامنت بیان کرد: جورج تنها کسی بود که از خانواده اش در بستر بیماری مراقبت میکرد و متاسفانه از دنیا رفتن آنها صدمات روحی و روانی او را افزایش داده بود و جورج بیشتر زندگیاش را توانسته بود به خاطر اعتقاداتش روی پا بایستد، از او پرسیدم دردناکترین تجربه زندگیات چیست؟ گفت: «چرا خداوند مرا در این جهنم قرار داده؟من در جامعه خودمان جوانانی را میبینم که خلافکارند اما چرا خدا به آنها کاری نداشت و سالم در حال جنایت هستند؟این خدا کیست و این خدا را چطور میتوانم عبادت کنم؟اگر خدا هست چرا مرا دوست ندارد؟ من از این خدا متنفر شدم».
وی اظهار ادامه داد: جورج از هر طریق ممکن آسیب دیده و درواقع من متوجه شدم بزرگترین ضربه او از لحاظ معنوی بود و مبتلا به سندروم PTS بود علاوه بر آن جورج با خودش یک تلاش و کشمکش معنوی پیدا کرده بود که اغلب در میان مراجعهکنندگانم این مسئله را دیدم گاهی اوقات منازعات و تنشهای معنوی ممکن است مسائل مهمی باشند و قطعا نیز برای جورج داستان بدین شکل بود.
روانشناس و استاد رشتههای روانشناسی گفت: ما واقعا نمیتوانیم افرادی که دچار مشکل شدند کامل درک کنیم اگر که از ابعاد معنوی بحرانهایی که دارند سپری میکنند غافل شویم اکثر دستاوردهای علمی ما پیرامون درمان یکپارچه معنوی متمرکز بر جوامع مسیحی است اما در حال بررسی در دیگر جوامع نیز هستیم.
پروفسور کنث آی.پارگامنت اظهار کرد: ما سه نوع کشمکش معنوی داریم اولین مورد کشمکشهای الهی است که دانشجویی مبتلا به اختلال دوقطبی دچار کشمکش الهی شده بود و به گفته خودش «از خداوند ناراحت بود که چرا او را از مشکلات نجات نمیدهد؟» سوالاتی از قبیل چرا خداوند مرا رها کردهاست؟ آیا خداوند مرا دوست دارد؟ چرا من باید دیندار باشم؟ و.. در افرادی که دچار کشمکش های الهی شدند، به وجود میآید.
وی با بیان اینکه این نوع از کشمکشها شامل پرسشها و شبهات دینی هستند، تصریح کرد: کشمکشهای اخلاقی نوع دیگر کشمکش الهی است که شخص مبتلا، بین آن چیزی که هست و آن چیزی که میخواهد باشد همیشه تناقض میبیند و احساس گناه میکند از اینکه به استانداردهای احلاقی دست پیدا نکرده است، کشمکشهای بین شخصی نوع دیگر است که در این حالت فرد احساس میکند به او ظلم شده است و اشخاص دیگر او را طرد کردهاند و احساس این را دارد که دیگران با چشم حقارت او را میبینند به خاطر عقاید مذهبیاش و با افراد دیگر پی در پی دعوا میکند و نسبت به بسیاری از مراسمات سازمان یافته مذهبی احساس عصبانیت داشت.
پژوهشگر حوزه مطالعات روانشناسی، معنویت، دین و سلامت روان افزود: مطالعات تجربی به ما این اطلاع را می دهد که کشمکشهای مذهبی آن چنان غیرمتداول نیستند برای مثال 55درصد بیماران مبتلا به سرطان به کشمکشهای معنوی نیز دچار شده بودند طبق مطالعات یکی از همکارم حدود 40 درصد این افراد خود را درگیر با ارواح خبیث دیده بودند (27) و 34/4 درصد به این باور رسیده بودند که انگار خداوند ما را مورد مجازات خود قرار داده است.
وی ادامه داد: بیشتر این کمشمکشهای معنوی در بین مراجعهکنندگان آمریکا مرتبط با افسردگیهای بسیار شدید و عدم رضایت کافی از زندگی بود درواقع مسئله کشمکش اخلاقی و معنوی در میان بیماران مسن بررسی کردیم 596 بیمار در مدت 2 سال مورد مطالعه قرار گرفتند و 176 نفر از آنها فوت کردند.
این پزشک و استاد رشته های مرتبط با حوزه روانشناسی گفت: در هر حال هر نوع کشمکش و شبهه و دوگانگی در ذهن به مرور زمان باعث فرسایش میشود و سیستم روحی و روانی انسان را ضعیف میکند و در بیماری حاد مثل کرونا این آسیب بیشتر خود را نشان میدهد.
وی تصریح کرد: مسئله اول در درمان آن است که ما درک کاملی از کشمکشهای معنوی مراجعهکنندگان داشته باشیم و باید تشخیص درستی را انجام دهیم و بدانیم چطور از دیدگاه مذهب و معنویت به این مسئله وارد شویم و به درمان موردنظر برسیم.
پروفسور کنث آی.پارگامنت اظهار کرد: مهم ترین نکته که باید بدانیم آن است که حس شماتت و گناه را که در فردی که دچار کشمکش معنوی شده ایجاد شده است، از بین ببریم و بیشتر او را درک کنیم و بار گناه را از روی دوش او برداریم برای مثال در خصوص جورج تنها کاری که من کردم گوش کردن به حرفهای او بود و واقعا در مورد او جواب داد.
وی ادامه داد: برای موفقیت بیشتر در این زمینه ما ناگزیر هستیم که همکاری و اشتراک علمی نزدیکی داشته باشیم بین روانشناسان و جامعه روحانیت و ما در این راستا باید مهارتهای درمانی لازم از جمله صحبت کردن با بیمار و همدلی با او را فرابگیریم و این امر با برخورد داشتن با مراجعهکنندگان مختلف از اقلیتهای مختلف محقق میشود.
وی با اشاره به اینکه ما به عنوان یک انسان ابتدا باید بشکنیم تا بتوانیم بزرگ شویم زمانی که قلب ما میشکند آن موقع خداوند تمام کائنات را در قلب ما جا میدهد، گفت: کشمکشهای معنوی به عنوان یک دوراهی در مسیر زندگی ما میتوانند باشند که یا میتوانند منجر به افول و نابودی ما شوند یا منجر به تعالی و پیروزی ما شوند.
این استاد و پژوهشگر حوزه روانشناسی ادامه داد: در وضعیت کرونایی در حال یادگیری این هستیم که چگونه در مورد کشمکشهای معنوی بدانیم و مردم را در نقاط عطف زندگیشان کمک کنیم و ما تازه در اول راه هستیم و علاقه مند به این هستم که فهم خودم را از کشمکشهای معنوی بیشتر کنم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا درمان معنوی راهکاری برای خداناباوارن در وضعیت پاندمی کرونا دارد؟ افزود: همه انسانها از لحاظ معنوی در وضعیت کرونا تحت تاثیر قرار گرفتند و درست است که بعضی از مردم ناخداباور هستند اما چیزهای مقدسی از جمله خانواده و شغل در زندگی دارند و میخواهند که دنیا جای بهتری باشد و کرونا سبب شوک عظیمی در زندگی آنها شده است و آنها در این وضعیت به منابع معنوی رجوع کردند، برای مثال کسانی که در این وضعیت عزیز از دست دادند بدون داشتن منابع دینی به سختی، سوگ از دست دادن عزیز را سپری کردند و در نهایت آنها نیز به این باور رسیدند که اعتقاد تنها راه نجات است.
انتهای پیام