حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاجیابوالقاسمدولابی، استاد حوزه علمیه قم در بخش دوم از یادداشتی که پیش از این بخش اول آن با جنبههای شباهت ذوالقرنین با حضرت مهدی(عج) در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت:
در آیات در مورد ذوالقرنین آمده است که فرمود: «قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُكْرًا وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَى وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا؛ گفت اما هركه ستم ورزد عذابش خواهيم كرد سپس به سوى پروردگارش بازگردانيده مىشود آنگاه او را عذابى سخت خواهد كرد و اما هر كه ايمان آورد و كار شايسته كند پاداشى (هر چه) نيكوتر خواهد داشت و به فرمان خود او را به كارى آسان واخواهيم داشت». (سوره کهف/آیات ۸۷ و ۸۸)
همچنین یکی از مهمترین گروههایی که طبق آیات قرآن، ذوالقرنین با آنها مقابله کرد، «یأجوج و مأجوج» بودند که در مورد آنها آمده است: «قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا؛ گفتند: ای ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج (با کشتن و غارت و تخریب) در این سرزمین فساد می کنند؛ آیا میپذیری که ما مزدی برایت قرار دهیم تا میان ما و آنان سدی بسازی؟». (سوره کهف/ آیه ۹۴)
در مورد حضرت مهدی(عج) نیز آمده است که: «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً؛ مهدی زمین را پر از داد و عدل خواهد کرد، همانطور که پر از ظلم و جور شده است. (کلینی، کافی، ج ۱، ص ۳۳۸) و ایشان با سفیانیها و دجالها به جنگ خواهند پرداخت و زمین را از ظلم و فساد پاک خواهند ساخت.
از صفات ذکر شده در مورد ذوالقرنین آن است که وقتی مردم از وی در مقابل یأجوج و مأجوج کمک خواستند، بدون هیچ چشمداشتی به آنان کمک کرد. در قرآن آمده است که آن قوم به ذوالقرنین پیشنهاد پرداخت خراج کردند، اما او بینیازی خود از این خراج را اعلام کرد و بدون چشمداشت به آنها کمک کرد.
«قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا؛ (آن گروه به او) گفتند ای ذوالقرنين ياجوج و ماجوج در اين سرزمين فساد میكنند آيا ممكن است ما هزينهای برای تو قرار دهيم كه ميان ما و آنها سدی ايجاد كنی؟ (ذوالقرنين) گفت: آنچه را خدا در اختيار من گذارده بهتر است (از آنچه شما پيشنهاد میكنيد) مرا با نيرویی ياری كنيد، تا ميان شما و آنها سد محكمی ايجاد كنم.» (سوره کهف/ آیات ۹۴ و ۹۵).
حضرت مهدی(عج) نیز بدون چشمداشت به مردم، منت خدا بر مستضعفان خواهد شد و آنان را وارثان زمین قرار خواهد داد و ما اراده کردهایم که بر مستضعفان در زمین منت گذاریم، آنان را پیشوایان قرار دهیم و آنان را وارثان (زمین و قدرت) سازیم. «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ؛ و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم.» (سوره القصص/ آیه ۵).
از خصوصیات ذوالقرنین در قرآن، این است که علوم وی به نسبت مردم زمان خودش، جلوتر بوده است و با استفاده از ابزارهای ساده در اختیار مردم، تجهیزات بسیار پیشرفته ساخته است.
قرآن کریم به نقل از ذو القرنین در ساخت سد در مقابل یأجوج و مأجوج مینویسد: «قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ حَتَّى إِذَا سَاوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا؛ آنچه پروردگارم مرا در آن توانمند ساخته، بهتر است (از پاداش مالی شما). پس مرا با نیروی (بدنی و کار) کمک کنید تا میان شما و آنها سدی محکم بسازم. برایم قطعات آهن بیاورید! (آوردند) تا زمانی که بین دو دیواره کوه را با آن مساوی کرد، گفت: بدمید (با دمیدن آتش را شعلهور سازید) تا زمانی که آن را، چون آتش گداخته ساخت، گفت: برایم مس گداخته بیاورید تا بر آن بریزم. پس آن قوم (یأجوج و مأجوج) نه توانستند از آن بالا روند، و نه توانستند در آن رخنهای ایجاد کنند.» (سوره کهف/ آیات ۹۵ تا ۹۷).
حضرت مهدی(عج) نیز در زمان خویش علوم را گسترش خواهد داد. از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «عن أبی عبد الله علیه السلام قال: العلم سبعة وعشرون جزءا فجمیع ما جاءت به الرسل جزءان، فلم یعرف الناس حتى الیوم غیر الجزءین، فإذا قام القائم أخرج الخمسة والعشرین جزءا فبثها فی الناس، وضم إلیها الجزءین، حتى یبثها سبعة وعشرین جزءا؛ علم بیست و هفت جزء دارد که همه آنچه رسولان آن را آوردند دو جزء آن است، و مردم تا امروز جز دو بخش آن را ندانستهاند؛ پس وقتی که قائم قیام کند، باقی بیست و پنج جزء را بیرون آورده در میان مردم میگسترد، و دو جزء را نیز ضمیمه آن میکند تا همه بیست و هفت جزء را میگستراند.»(قطب الدین راوندی/ الخرائج والجرائح/ ج ۲، ص ۸۴۱).
از دیگر خصوصیات ذوالقرنین در قرآن، سخن گفتن با گروهی است که با هیچ گروه دیگری ارتباط نداشتند؛ اما ذو القرنین با آنها ارتباط برقرار کرد؛ خدای متعال در مورد آنها میفرماید: «حَتَّى إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمَا قَوْمًا لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا؛ تا چون رسید میان دو سد (دو کوه بین دو کشور در شمال یا جنوب خاک ترکستان) آنجا قومی را یافت که سخنی فهم نمیکردند (و سخت وحشی و زبان نفهم بودند).» (سوره کهف/آیه ۹۳).
درمورد حضرت مهدی(عج) نیز آمده است که «و یخبر بما فی غد و یکلمالناس بکل لسان» با تمام مردم دنیا به زبانهای خودشان سخن خواهد گفت و از اساس این علامت، علامت امام الهی است؛ امام از آنچه در روز بعد رخ خواهد داد، خبر میدهد و با مردم به همه زبانها سخن میگوید. (کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۸۵)
ازجمله اوصاف ذوالقرنین که در روایات آمده است، آن است که خدای متعال، ابرها را مسخر او گردانید از امیر مؤمنان علی(ع) چنین نقل شده است که: «وروی عن علی علیه السلام أنه قال: سخر الله له السحاب، فحمله علیها، ومد له فی الأسباب، وبسط له النور، فکان اللیل والنهار علیه سواء؛ خدا ابر را مسخر او گردانید، پس او را بر ابر حمل میکرد و ابزارهای زیادی در اختیار او قرار داد، و نور برای او گشاده شد، پس در شب و روز یکسان میدید.»(طبرسی، مجمع البیان، ج ۶، ص ۳۸۰).
در روایت دیگری از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمودند: «عن أبی جعفر علیه السلام قال: أما إن ذا القرنین قد خیر بین السحابین فاختار الذلول وذخر لصاحبکم الصعب. قال: قلت: وما الصعب؟ قال: ما کان من سحاب فیه رعد وصاعقة أو برق فصاحبکم یرکبه. أما إنه سیرکب السحاب ویرقى فی الأسباب أسباب السماوات السبع والأرضین السبع: خمس عوامر، واثنتان خرابان؛ ذوالقرنین بین دو ابر مخیر شد، پس ابر رام را انتخاب کرد و ابر تندخو برای صاحب شما، حضرت مهدی(عج) نگاه داشته شد. پرسیدم، مقصود از تندخو چیست؟ فرمودند: ابری که رعد و صاعقه یا برق دارد؛ پس صاحب شما بر آن سوار خواهد شد؛ آگاه باشید که او بر ابر سوار خواهد شد و در درجات آسمانهای هفتگانه زمینهای هفت گانه که پنجتای آن آباد و دوتای آن خرابند بالاخواهد رفت. (مجلسی، بحار الأنوار، ج ۵۷، ص ۱۲۰، ش ۸).
جنبه دیگری که در مشابهت بین ذوالقرنین و حضرت مهدی(عج) دیده میشود در بعضی از معانی نام او است، علتهای مختلفی برای نامگذاری او گفته شده است: از جمله «عمر طولانی» (زمخشری، الکشاف، ج ۲، ص ۶۹۴)؛ همین مسئله در مورد امام زمان(عج) نیز صدق میکند.
عدهای نیز علت این نامگذاری را آن میدانند که وی از نسل دو تیره مشهور و بزرگ بود. (گروهی یونان و ایران را مطرح کردهاند) (ابن سمعون، أمالی، ج ۱، ص ۳۹۳). همین مسئله در مورد نسب امام زمان(عج) نیز دیده میشود که حتی طبق نظر بسیاری از علمای اهل سنت مادر ایشان حضرت نرجس از ذریه حواریین است (مناوی، فیض القدیر، ج ۶، ص ۲۷۷) و پدر ایشان از نسل رسول خدا(ص) و حضرت زهرا(س).
گروه دیگری از علمای اهل سنت، علت نامگذاری را علم ذوالقرنین به ظاهر و باطن دانستهاند. (قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۱، ص ۴۸). همین خصوصیت در کتب اهل سنت نیز در مورد حضرت مهدی(عج) نیز وجود دارد. (مناوی، فیض القدیر، ج ۶، ص ۲۷۷).
جنبههای دیگری نیز در نامگذاری بیان شده است اما آنچه بیشترین مشابهت را با حضرت مهدی(عج) دارد، در این خصوصیات است. اینها بخشی از جنبههای مشابهت حضرت مهدی(عج) با ذوالقرنین بود که در روایات و کتب شیعه و سنی آمده و امید است که هر چه زودتر حکومت جهانی و عدل گستر آن حضرت، در زمین محقق شود.
انتهای پیام