کد خبر: 4299513
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۵
محمدحسن احمدی مطرح کرد

مفاهیم قرآن؛ هدایتگر در جنگ روایت‌ها

عضو هیئت علمی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران گفت: قرآن به مثابه، متن زنده است که در میدان گفتمانی عصر نزول و فراتر از آن، فعالانه با روایت‌های رقیب درگیر می‌شود، این نگاه، قرآن را به یک رادار هدایتگر در جنگ روایت‌ها تبدیل می‌کند که نه منفعل، بلکه به بازتعریف حقایق می‌پردازد.

محمدحسن احمدی، عضو هیئت علمی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهرانبه گزارش ایکنا از قم، محمدحسن احمدی، عضو هیئت علمی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران در هشتمین نشست از سلسله نشست‌های جنگ روایت‌ها با عنوان «قرآن کریم و جنگ روایت‌ها» که امروز، ٢۱ مردادماه به همت جهاددانشگاهی قم برگزار شد، بیان کرد: قرآن به‌عنوان روایتگر فعال در عصر باستان متأخر است و براساس نظریه آنجلیکا نویورت، قرآن کریم پیونددهنده میراث پیش از اسلام ادیان ابراهیمی، فرهنگ‌های باستانی به تمدن پس از اسلام است.

وی ادامه داد: بدون قرآن، انتقال میراث تمدن‌های گذشته یهودی، مسیحی به شکلی که امروز می‌شناسیم ناممکن بود. قرآن، روایتگر صادق، دوران تحول فکری سده‌های ۶-۷ میلادی است؛ آیت‌الله جوادی آملی نیز بر این نقش قرآن تأکید دارد که بقای حقایق ادیان پیشین مرهون قرآن است.

احمدی با بیان اینکه تمایز بنیادین بین نگاه متنی و نگاه روایتی به قرآن وجود دارد، گفت: نگاه متنی، تمرکز بر جزئیات فیزیکی متن (کمی/کیفی کلمات، رسم الخط، حفظ اصالت متن) دغدغه اصلی، صیانت از متن در برابر تحریف است و در نگاه روایتی؛ قرآن به مثابه، متن زنده که در میدان گفتمانی عصر نزول و فراتر از آن، فعالانه با روایت‌های رقیب درگیر می‌شود، این نگاه، قرآن را به یک رادار هدایتگر در جنگ روایت‌ها تبدیل می‌کند که نه منفعل، بلکه به بازتعریف حقایق می‌پردازد.

وی ویژگی‌های متن زنده قرآن را رادارگریزی، جهان‌شمولی و اثربخشی گفتمانی دانست، بیان کرد: رادارگریزی به این معنا که قرآن در هر عصر، توان بازخوانی پویا دارد و محدود به جغرافیای حجاز نیست، جهان‌شمولی؛ مانند امام حسین(ع) که تنها به شیعیان تعلق ندارد و همچنین اثربخشی گفتمانی در این قالب که جذابیت قرآن باعث می‌شد حتی مخالفان مثل نجاشی حبشه، تحت تأثیر روایت آن قرار بگیرند.

این عضو هیئت علمی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه رویکرد‌های تقلیلی در مطالعات قرآنی نقدپذیر هستند، تصریح کرد: از یک سو، دیدگاه خاورشناسان تقلیلی‌گرا که قرآن را صرفاً محصول محیط به‌ظاهر عقب‌مانده حجاز می‌دانند، با عمق و غنای گفتمان قرآنی در تناقض آشکار است. از سوی دیگر، مطالعات سنتی نیز با تمرکز انحصاری بر مسئله تحریف متنی کتب پیشین، از درک نقش فعال و متمایز قرآن در اصلاح تحریف روایتی غافل مانده‌اند.

وی در پایان با بیان اینکه این نقد‌ها پیامد‌های نظری مهمی دارد، گفت: نخست آنکه ضرورت تغییر پارادایم در مطالعات قرآنی را آشکار می‌کند؛ یعنی نیاز به گذار از علم متن، به سوی علم روایت و دوم آن‌که قرآن را به‌مثابه الگویی کارآمد برای مقابله با جنگ روایت‌ها در عصر اطلاعات مطرح می‌کند، مانند مقابله با روایت‌های استعماری یا افراطی‌گری، سوم آن‌که با بازخوانی تاریخ ادیان، تمایز بنیادین قرآن با کتاب مقدس در شیوه روایتگری انبیا را برجسته می‌سازد؛ تمایزی که خود گواهی بر الهی بودن منشأ قرآن است، چراکه همسو با عقلانیت بوده و از اسطوره‌پردازی پرهیز دارد.

انتهای پیام
captcha