کد خبر: 4277993
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۴۵
سطح فهم کلان قرآن/ ۶

صراط و دیگربودهای کلان 

صراط در صراط بودنش و در کلان بودن‌اش، دیگربودهای کلان‌اش را نفی و طرد می‌کند؛ اگر بشود گفت که صراط مستقیم فقط در مقیاس کلان تمدن (و شاید امّت) عینیت و تحقق می‌یابد، آنگاه خیر و شر آن صراط نیز باید در همین مقیاس تعریف و ترسیم شود.

حجت‌الاسلام والمسلمین حبیب‌الله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامیحجت‌الاسلام والمسلمین حبیب‌الله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: هویتِ صراط علاوه بر داشته‌ها، هست‌ها، و نیکی‌ها، بر تفاوت‌های تیز و برش‌های روشن منوط است. به عبارت دیگر، صراط در صراط بودنش و در کلان بودن‌اش، دیگربودهای کلان‌اش را نفی و طرد می‌کند. همان‌طور که صراط به موجب کلان بودن‌اش (صراط متشکل از سبل کلی است) از هست‌های کلانی برخوردار است، محتوی نیست‌های کلان نیز هست. اگر بشود گفت که صراط مستقیم فقط در مقیاس کلان تمدن (و شاید امّت) عینیت و تحقق می‌یابد، آنگاه خیر و شر آن صراط نیز باید در همین مقیاس تعریف و ترسیم شود، خیرات بزرگ و شرور کلانی که تمدن یا امت را می‌سازد و یا به زوال می‌برد. 

ضرورت تکثیر سبل برای ایجاد صراط؛ راهی انباشته از نیکی‌های انسانی

تکثر در خلقت، اقتضاء می‌کند که تکثری در ناحیه راه‌ها و طرق الی الله وجود داشته باشد. این تکثر فقط در سبل است و نه در صراط که باید همواره یکی باشد. این نوع از تکثر در طرق و سبل الی الله را می‌توان در تنوع ادیان الهی و تعدد و تکثر پیامبران آسمانی دنبال کرد که هر یک به زبان مختلف با روش متفاوت و احیانا با منطقی متناسب با مخاطبین عصر و زمانه خود مبعوث شده اند. (وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ؛ و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [بتواند به وسیله آن زبان، پیام وحی را به روشنی] برای آنان بیان کند.» (ابراهیم، 4).


بیشتر بخوانید:


این کثرت و وحدت را در مصادیق مختلفی می‌توان جستجو کرد: 1- تعدد و تنوع در میزان و سطح ایمان و باور به خدا از یک سو و اشتراک در نفی و رد شرک و چندخدایی، 2- تکثر در قوانین عادلانه و اشتراک در عدالت عام و فراگیر، 3- تکثر در اخلاقیات حداکثری و اشتراک در اخلاقیات حداقلی و پرهیز و احتراز از گناهان اخلاقی، 4- تکثر در سفر عرفانی (طرق الی الله) و اشتراک در دوری از هوا و هوس‌های شیطانی، 5- نهایتا تکثر در سبک زندگی، در نظام سیاسی، در سیستم تربیتی؛ و اشتراک در انسانیت و ارزش‌های انسانی.

این تکثرات اخلاقی و انسانی در واقع، فعال کردن هر یک از ظرفیت‌های فردی و اجتماعی انسان در مسیر انسانیت است. تا زمانی که چنین تکثری بوجود نیاید و انسانیت‌های انباشته و متراکم در جامعه فعال نشود، امکانی برای شکل‌گیری توحید اجتماعی وجود نخواهد داشت.

ظرفیت انسانی در مسیر تحقق صراط نادیده گرفته نشود

برای ساخت فرهنگ مبتنی بر توحید و برای ساخت صراط مستقیم الهی، بسیار مهم است که در فعال کردن ظرفیت‌های انسانی اقدام کرد، و بلکه در آن سرعت به خرج داد، و هیچ ظرفیت انسانی کوچکی را در مسیر تحقق صراط بزرگ تمدن الهی نادیده نگرفت. نادیده گرفتن ظرفیت‌های انسانی خُرد، نه فقط ظلم خُرد به یک فرد و یا به یک نهاد کوچک است، بلکه بالمآل ظلمی است کلان در صورت‌بندی تمدن انسانی و اسلامی. 

این تلقی از توحید، نشان از آن دارد که صراط الهی، به رغم تعین و تشخص‌اش، به لحاظ انسانی نیز بسیار وسیع است. به بیان روشن‌تر، صراط الهی، صراط تنگی نیست که از سوی جریان تکفیر ارائه و تبلیغ می‌شود که مسلمانان و یا مومنان‌اش بسیار اندک و نامسلمانان آن بسیار فراوان باشد و هر کسی که خارج از آن راهِ تنگ قرار بگیرد، ارزشی برای زندگی نداشته باشد. از سوی دیگر، این ایده هم در نگره صراط قرآنی مردود است که صراط الهی چنان پهنایی داشته باشد که مرز بین حق و باطل در آن درهم ریخته و فرقی بین مومن و غیرمومن، و مسلمان و غیر مسلمان، و انسان و غیرانسان وجود نداشته باشد. چنین تکثری کاملا متفاوت است با نسبیت و شک گرایی. همین‌طور، تکثرگرایی و کثرت‌سازی در این مسیر، به معنای شکاف‌های فرهنگی و فکری در جامعه اسلامی نیست.

تکثر در این معنا، به مفهوم ادغام راه‌ها و ترکیب آنها برای ساختن یک شاهراه بزرگ انسانی است. بدین سان شناخت و فعال کردن راه‌های متکثر منجر به شکل‌گیری صراط الهی و تمدنی در عالم واقع می‌شود. فعال کردن راه‌های مختلف انسانی، در تکامل صراط بزرگ انسانی کاملا اثرمی‌گذارد. اساس و پایه در تکثر اسلامی (کوثر) بی نهایت بودن و نامتناهی بودن حقیقت توحیدی است که می‌تواند زمینه‌های بسیار فراخی داشته باشد که پدید‌های حقانی بسیار متکثر و متعدد را در خود جای بدهد، برخلاف تکثر پسامدرن که ریشه در همان تکاثر دارد، مبتنی بر واقعیتیی است اتمیک، جزئی و جدای از هم. 

مصادیق تکثیر سُبُل برای تحقق صراط تمدنی

تکثیر سبل، ضرورتا تکثیر افراد نیست، بلکه علاوه بر افراد، سرزمین‌ها و مناطق مختلف نیز می‌تواند در گسترۀ تمدنی، نقش سبیل جزئی و سبیل کلی را بازی کند. به عنوان مثال تحقق اسلام در ایران، یا تحقق اسلام در اسپانیا، و یا اسلام در آفریقا، اندونزی، و ترکیه، به رغم تفاوت‌هایی که از یکدیگر دارند، می‌توانند حامل ظرفیت‌های متنوع و البته نه متضاد از اسلام و فحوای انسانی آن در سرزمین خود باشند و گونه‌های متفاوت و درجات مختلفی از انسانیت و الوهیت را در سرزمین خود تجربه کنند. وجود این ظرفیت‌ها و گونه‌های متنوع در کنار یکدیگر و یا در ارتباط با یکدیگر عملا می‌تواند زمینه‌های تحقق یک صراط کلان تمدنی و بلکه تحقق و صورت‌بندی امت اسلام را سهل و آسان نماید. این نظر انسانی به تمدن اسلامی تا حدی شبیه و البته متفاوت از نظریه استاد زرین کوب است که تمدن اسلامی را در زبان عربی، در فکر ایرانی، در خیال هندی، در زور و بازو ترکی، و در دل و جان اسلامی و انسانی معرفی می‌کند. 

علاوه بر سرزمین‌های اسلامی که سبل کلی متعددی را در مقیاس یک امت فعال می‌کند، ساحت‌های مختلف علمی، فکری و فرهنگی نیز چنین نقشی را بازی می‌کند. اسلام که در حوزه ادبیات تجلی می‌یابد و در آن گونه‌هایی از مسالک و مکاتب ادبی شکل می‌گیرد، اسلامی که در ساحت هنر ورود پیدا می‌کند و در عرصه‌های هنری مختلف مانند خوشنویسی، تذهیب، طراحی، و حتی موسیقی خود را نمایان می‌سازد و گونه‌های متفاوت و متعددی از خود را بروز می‌دهد، و اسلامی که در ساحت حقوق و یا در ساحت سیاست خود را آشکار می‌کند، هر یک سبیلی متفاوت با دل و جان اسلامی و انسانی می‌سازد. تراکم این سبل کلی، رسیدن به آستانه صراط امت اسلام را آسان و شکل بندی تمدن اسلامی را ممکن می‌کند.  

انتهای پیام
captcha