حجتالاسلام والمسلمین مرتضی دانشمند، پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا از قم در خصوص نام امام حسن عسکری(ع) اظهار کرد: نام ایشان دارای پسوند عسکری یعنی منسوب به عسکر و عسکر به معنای لشکر است و این پسوند که دارای بار سیاسی و نظامی است، نشاندهنده شرایط بسیار سخت سیاسی و اجتماعی است که امام حسن عسکری(ع) در آن زندگی میکرد. ایشان در شهر مدینه متولد شد، اما در زمان کودکی به اجبار حاکم زمان ناچار شد از شهر خود به شهر سامرا که بهگونهای پادگان نظامی بهشمار میرفت، سفر و در آنجا اقامت کند.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی که تمام رفتار و کارهای امام از سوی مأموران حاکم رصد و به حاکم گزارش میشد، افراد معمولی نمیتوانستند زندگی آرام و کمتنشی را پیش رو داشته باشند مگر انسانهایی که دارای روحهای بزرگ، سینههایی سترگ و اهدافی بلند باشند و چنین انسانهایی به فراتر از خانه، شهر و زمانه خویش فکر میکنند و آنها به انسانی در وسعت تاریخ میاندیشند.
وی در پاسخ به اینکه دلیل احضار و تبعید امام حسن عسکری(ع) در زمان کودکی به همراه پدرشان امام هادی(ع) از مدینه به سامرا چه بود، افزود: پاسخ در دو نکته نهفته است، نخست اینکه این دو امام بزرگوار دارای همان ویژگیهایی بودند که امامان دیگر داشتند یعنی بزرگتر از زمانه خویش بودند.
دانشمند افزود: ویژگی دیگری که این دو امام داشتند، این بود که همه پیامبران از جمله پیامبر خاتم(ص)، امتهای خویش را به آن وعده داده بودند و آن ظهور مهدی موعود(عج) بود، حاکمان میدانستند مهدی موعود(عج) خواهد آمد و نیز میدانستند او از نسل امام حسن عسکری(ع) خواهد بود.
وی بیان کرد: حاکمان، ویژگیهای حضرت مهدی(عج) را نیز خوانده بودند که یکی از آنها عدالتگستری و ستمستیزی است و موجب ترسشان شده بود، به همین دلیل قابلهها را به خانه امام حسن عسکری(ع) میفرستادند تا از بارداری همسر امام و تولد کودک ایشان خبر بگیرند.
نویسنده و شاعر کودک و نوجوان در پاسخ به این سؤال که این دو امام بزرگوار پیش چشم نظامیان و نظارت شبانهروزی آنها چگونه توانستند این شرایط را نه تنها تحمل بلکه به خوبی مدیریت، هدایت و رهبری کنند، تصریح کرد: از اهداف بلندی که امامان معصوم(ع) از جمله این دو امام بزرگ داشتند، آمادهکردن جامعه از مرحله حضور در مرحله غیبت صغری و سپس کبری بود. از بین آموزههای فراوانی که از امام هادی(ع) و فرزندشان امام حسن عسکری(ع) به ما رسیده است از هر یک تنها به تبیین یکی از آن گوهرهای درخشان میپردازیم، امام هادی(ع) میفرماید: «إذا أشكَلَ عَلَيكَ شَى ءٌ مِن أمرِ دينِكَ بِناحِيَتِكَ، فَسَلْ عَن عَبدِ العَظيمِ بنِ عَبدِاللّهِ الحَسَنِيِّ عليه السلام؛ یعنی هرگاه در قلمرو خود در كار دين به مشكلى دچار شدى، آن را با عبدالعظيم حسنى در ميان بگذار.» (مستدرکالوسائل، ج ١٧، ص ٣٢١)
وی بیان کرد: یکی از درسهایی که از این آموزه هادوی میگیریم معرفی افراد کاردان، کارشناس و متخصص است و امام هادی(ع) در این حدیث شریف به یاران خویش توصیه میکنند هرگاه در مسائل دینی با مشکلی روبهرو شدی از عبدالعظیم حسنی بپرس که این آموزه هادوی مصداقی از آیه ۴۳ سوره شریفه نحل است. «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ، اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید.» و درسی که از این آموزه هادوی که بازتاب همان آیه شریفه است میگیریم درس مراجعه به کاردان و کارشناس است.
پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: در یک خانواده هرگاه پدر به فرزند خویش راه مواجهه با مشکل و مهارت حل مسئله را بیاموزد و به او توصیه کند که هرگاه در حل مسئلهای فرو ماندی راهکار تو رجوع به کاردانی امین است، چنین کودکی در آینده کمتر دچار بحران روحی و فکری میشود، بهویژه اگر خود پدر و مادر بتواند مشاوری امین و دلسوز برای فرزند خویش باشد.
وی ادامه داد: همچنین اگر مربیان، روحانیان، هنرمندان، نویسندگان و شاعران کودک و نوجوان ما بتوانند چنین شرایطی را در قصه، داستان، رمان، شعر و تصویر بیافرینند و با رویکرد تربیتی و روانشناختی، رفتار امام را در آن شرایط سخت، تبیین، تحلیل و اصول حاکم بر آن رفتارها را با توجه به آموزههای آن امامان تفسیر کنند، میتوان گفت گامی به سوی آنچه مدنظر امامان معصوم است، برداشتهایم.
دانشمند اظهار کرد: یکی از مشکلات نسل جدید آن است که با توجه به اطلاعات فراوانی که رسانهها در اختیار آنها گذاشتهاند که البته تا اینجای کار خوب است اما این اطلاعات فراوان حس کاذب همهدان بودن و همهچیز دانستن را به آنها القا کرده است.
نویسنده و شاعر کودک و نوجوان افزود: این حس دانستن همه مسائل سبب شده وقتی در زندگی با مسئلهای مواجه میشوند به جای اینکه در درجه نخست از اندیشه خود بهره بگیرند و سپس از تجربه و مشاوره مشاوران دلسوزی همچون پدر و مادر و آموزگار و سایر بزرگان استفاده کنند، به آنچه از گوگل خواندهاند تکیه میکنند؛ آن هم بدون آنکه قدرت تحلیل آن اطلاعات را داشته باشند و یا بدانند کدام اطلاعات ناسخ اطلاعات گذشته و کدامیک منسوخ است، در اینجاست که این آموزه هادوی برای ما راهگشاست.
دانشمند گفت: اگر ادبیات کودک و نوجوان ما به این سمتوسو برود که به جای آموزش جسارت که نتیجهاش پرخاشگری است به آموزش شجاعت، اقدام درست در کارها و بهرهگیری از اندیشهورزی و استفاده از تجربه ناصحان مشفق بپردازد، بسیاری از مشکلاتی که فردا بر سر راه جوانان سبز خواهد شد به مهارت حل مسئله تبدیل میشود که در اینجا سخنی از امام عسکری(ع) را حُسن ختام قرار میدهم که فرمود: «جُرأةُ الوَلَدِ عَلى والِدِهِ في صِغَرِهِ تَدعوا إلَى العُقوقِ في كِبَرِهِ؛ جسارت فرزند بر پدر در دوران كودكىاش، موجب نافرمانى در بزرگ سالىاش مىشود.» (تحفالعقول، ۴۸۹)
انتهای پیام