مُحْسِن بن علی(ع) فرزند حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) است. او در ماجرای هجوم طرفداران خلافت ابوبکر به خانه حضرت فاطمه(س) برای بیعت گرفتن از امام علی(ع)، سقط شد.
واقعه سقط فرزند حضرت فاطمه(س) از وقایع تلخ تاریخ اسلام بوده و در منابع روایی و تاریخی به آن اشاره شده، اما در منابع معتبر و قابل استناد، تاریخ دقیق این شهادت اعلام نشده و تنها میدانیم که این واقعه در بین رحلت پیامبر خدا(ص) و شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) رخ داده است. اینکه حضرت محسن(ع) به شهادت رسیده قطعی است. روایات فراوانی در کتابهای شیعه و سنی این مطلب را تأیید میکند. خبرنگار ایکنا از قم در همین راستا با حسین نائینی، نویسنده کتاب «گل ناشکفته» که بازخوانی اسناد شهادت حضرت محسن(ع) نخستین گل ناشکفته اهل بیت(ع) است گفتوگویی کرده است که در ادامه میخوانیم:
در بخش اول کتاب به روایات اهل بیت(ع) درباره سقط حضرت محسن(ع) پرداخته شده است. بهطور نمونه مرحوم شیخ صدوق در کتاب امالی روایتی نقل میکند که روزی امیرالمؤمنین علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به محضر پیامبر(ص) میآیند و رسول اکرم(ص) با دیدن هر یک از آنها اشک میریزند و زمانی که علت را جویا میشوند پیامبر(ص) درباره فضائل و مسائلی که باعث این حال ایشان شده سخن میگویند و زمانی که نوبت به دختر ایشان فاطمه(س) میرسد به برخی مسائل و وقایع آینده اشاره میکنند که واقعه سقط آخرین فرزند ایشان نیز در این اخبار از زبان رسول اکرم(ص) بیان شده است.
در کتاب کافی مرحوم کلینی از زبان امیرالمؤمنین علی(ع) توصیهای به خانوادهها درباره نامگذاری فرزند جنین سقط شده وجود دارد که اگر بر روی فرزند سقط شده خود اسمی نگذارید روز قیامت در مقابل شما میایستند و میگویند چرا برای ما نامی انتخاب نکردید در صورتی که رسول خدا(ص) قبل از تولد نوه خود او را محسن نامید؛ این روایات فقط به این نکته اشاره میکند که حضرت محسن(ع) سقط شده و بیشتر یک آداب در قبال نامگذاری فرزندان قبل از تولد آنهاست.
در روایت مرحوم «ابن قولویه» در کتاب «کامل الزیارات» درباره خطبهای از امام صادق(ع) که نقلی در خصوص خطاب خداوند به پیامبر(ص) است، آمده است: خداوند به فرستاده خود درباره حضرت فاطمه(س) میگوید که دختر تو در آینده در غیاب تو مظلوم و محروم از حق خود واقع میشود و در حالی که باردار است مورد ضرب قرار میگیرد. روایت دیگری که در آن از فرزند سقط شده حضرت فاطمه(س) نام برده شده مربوط به عذاب قاتلین امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س) و حضرت محسن(ع) است.
بخش دوم کتاب سخنانی از صحابه است که شاهد این جریان بودند؛ ابن عباس نقل میکند که حضرت صدیقه طاهره(س) فرزندی شش ماهه را سقط کرد که پیامبر(ص) نام او را محسن نامید و بخش سوم کتاب مربوط به گفته علمای شیعه درباره شهادت حضرت محسن(ع) است، بهطور نمونه قاضی نعمان مغربی مصری، عمادالدین قریشی اسماعیلی و پدر مرحوم شیخ صدوق که میفرمایند ظلم از کنار زدن علی(ع) از خلافت شروع شد تا جایی که حضرت محسن(ع) در بطن مادر خود سقط شد.
یکی از مهمترین نکاتی که در بخش چهارم کتاب وجود دارد گفته اهل سنت بهعنوان اعتقاد شیعی درباره حضرت محسن(ع) است؛ برای نمونه «محمد بن احمد بن عبدالرحمن ملطى شافعى اندلسى» در کتاب «التنبيه و الرد علی أهل الأهواء و البدع» از مورد ضرب قرار گرفتن حضرت فاطمه(س) و سقط جنین ایشان سخن گفته و از دیگر کسانی که به این اعتقاد شیعی اشاره میکنند «ابونصر مطهر بن طاهر مقدِسی» است که در کتاب «البدء و التاريخ» اذعان میکند فرزند حضرت فاطمه(س) به دنیا آمد ولی شیعیان معتقدند که محسن در بدن مادر خود سقط شده است.
«ابراهیم ابن شداد» در کتاب «الأعلاق الخطيرة في ذكر أمراء الشام والجزيرة» از ابن طیب حلبی گزارشی از قرن چهارم در سال 351 نقل میکند؛ صیفالدوله علی بن همدان که حاکم حلب بود دستور داده بود که یک مکانی را حفر کنند و در حین حفر کردن به یک سنگ قبر برخورد میکنند که روی آن نوشته شده بود قبر محسن پسر حسین بن علی(ع) است؛ صیفالدوله علمای علوی را جمع میکند و میپرسد آیا امام حسین(ع) پسری به این نام داشته یا خیر که بعضی از آن علما اظهار بیاطلاعی میکنند و میگویند حضرت فاطمه(س) فرزندی در بطن خود داشت که پیامبر(ص) اسم او را محسن گذاشته بود.
اِبْراهیمِ بْنِ سَیّارِ نَظام معتضلی از علمای اهل سنت باوری داشته که از سوی همفکران خود مورد نقد قرار گرفته؛ او بر این باور بود که بهواسطه بردن علی(ع) از خانه خودش ضربهای به حضرت فاطمه(س) وارد شده که موجب سقط جنین او شده است که ابن قتیبه دینوری نیز همین باور را داشته است و دیگر علمایی که از سقط حضرت بدون عامل خاصی را نام بردهاند؛ ابو عمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبرّ قرطبى، عبدالرحمن صفوری شافعی، جمالالدین یوسف مزی و شمسالدین ذهبی هستند.
تصور یا شنیده میشود که حضرت محسن(ع) جنینی بود که به دنیا نیامد، ولی با مراجعه به روایات و اسناد گوناگون درمییابیم که شیعه سند محکمی در این واقعه دارد و سقط ایشان مسئله کوچکی نیست بلکه از اهمیت بالایی برخوردار است و مهمترین بخش در این واقعه اذعان علمای اهل سنت به سقط حضرت فاطمه(س) با وجود کتمان عوامل و عناصر معاند است.
گفتوگو از حانیهسادات حسینیکیا
انتهای پیام