حجتالاسلام والمسلمین حسن شیرزاد کمانگر، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: صبر بهعنوان ابزار و وسیلهای بسیار نقشآفرین در عرصههای گوناگون زندگی مورد اهتمام در تعالیم اسلامی قرار گرفته است؛ امام صادق(ع) فرمودند: «الصبر رأس الإيمان»، یعنی صبر به منزله سر انسان است و پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: «الإيمان نصفان نصف في الصبر و نصف في الشكر»؛ یعنی صبر بالی برای صعود اهل ایمان است. همچنین قرآن بهعنوان کتاب زندگی، مؤمنان را دعوت به کمک گرفتن از آن کرده است و این نشان میدهد که هیچ طاعت و اجتناب از معصیت و واکنش صحیح در برابر بلاها و رسیدن به اهداف تحقق نخواهد یافت مگر در سایه صبر.
بیشتر بخوانید:
امام حسین(ع) بهعنوان الگوی زندگی به موضوع صبر بسیار توجه و در رفتار با خانواده به آن سفارش داشتند. امام سجاد(ع) فرمودند: «من در شبى كه فردايش پدرم كشته شد، بيدار بودم و عمهام زينب مرا پرستارى میكرد، پدرم در خيمه خود تنها بود. ابوذر غفارى نزد او شمشيرش را آماده و اصلاح میكرد و پدرم میسرود: «اف به تو اى روزگار، يار ستمگر چند به صبح و پسين چه گرگ تناور بركنى از يار و دوست افسر و همسر نيست قناعت و را به اندک و كمتر كار هماناست سوى حضرت داور هر كه بود زنده راه من رود.»
آخر دو سه بار آن را بازگفت و من مقصودش را دانستم و گريه گلويم را گرفت و آن را در گلو پيچيدم و خاموشى گزيدم و دانستم گرفتارى رسيده ولى چون عمهام آنچه را من شنيدم، شنيد و زنان را شيوه دلنازكى و بیتابى است، بیاختيار جامهكشان و سر برهنه دويد تا به پدرم رسيد و ناله كشيد: «واى از رودمردگى، كاش مرگم ربوده بود، امروز است كه مادرم فاطمه، پدرم على، برادرم حسن مردهاند، اى جانشين گذشتهها، اى مايه اميد زندهها.» امام حسين(ع) او را نگريست و گفت: خواهرجان، شيطان حلمت(صبر) را ندزدد و اشک در ديدهاش جمع شد. برخاست آب به رويش زد و فرمود: «خواهرجان، خود را باش و تسليت از خدا خواه و بدان كه اهل زمين میمیرند و اهل آسمان نمیمانند و هر چه جز وجه اللَّه هالک است، هم او كه خلق را به قدرت خود آفريده و مردم زنده شوند و برگردند و او تنها بماند، جدم به از من بود و پدرم به از من بود و مادرم به از من بود، هر مسلمانى را به رسول خدا(ص) همدردى بايد»؛ او را با اين بيانات تسليت داد و فرمود: «خواهر جان، با تو سوگندى دارم بر آن وفا كن، چون كشته شدم، گريبان بر من مدر و چهره بر من مخراش و بر من واى واى مگو، و او را آورد نزد من نشانيد.»
کسی که بهعنوان پدر، مدیریت خانواده را بر عهده دارد در مواجه با سختیها و مشکلات باید خانواده را در جریان قرار دهد و آنان را آماده برای تحمل و تدبیر آنها کند. امام حسین(ع) در ساعات آخرین عمر مبارک خویش، دیدارهایی با خانواده خود داشت و در خطاب به زنان اهل بیت(ع) خود فرمود: «ای سکینه، ای فاطمه، ای زینت، ای ام کلثوم، علیکن منی السلام.» پس دختر گرامیاش سکینه عرض کرد: «با ابه استسلمت للموت؛ ای پدر آیا تن به مرگ دادهای؟» فرمود: «چگونه تن به مرگ ندهد کسی که یار و یاوری ندارد؟» عرض کرد: «ما را به حرم جدمان بازگردان.» حضرت در پاسخ این مثل را آورد: «هیهات لو ترک القطا لنام؛ اگر صیاد از مرغ قطا دست بر میداشت آن پرنده در آشیانه خود آسوده میخوابید» کنایه از آنکه این لشکر دست از من بر نمیدارند و نمیگذارند که شما را به جایی ببرم، زنها با صدای بلند به گریه افتادند حضرت در خطاب به ام کلثوم فرمود: «اوصیک یا اخیه بنفسک خیرا وانی بارز الی هولاء؛ ای خواهرم تو را به خوبیها(رفتار خوب و متناسب با شأن و منزلتان) سفارش میکنم و من رهسپار مبارزه با این دشمنان هستم.
امام زينالعابدين(ع) فرمود: «پدرم مرا در برگرفت و به سينه خود چسبانيد در آن روز كه كشته شد «والدّماء تغلى؛ و خونها در بدن مباركش جوش میخورد» و فرمود: «اى پسر من، حفظ كن از من دعايى را كه تعليم فرمود آن را به من فاطمه(س) و تعليم فرمود به او رسول خدا(ص) و تعليم نمود به آن حضرت جبرئيل از براى حاجت و مهم و اندوه و بلاهاى سخت كه نازل مىشود و امر عظيم و دشوار و آن دعا این است: بحقّ يس و القرآن و الحكيم، و بحقّ طه و القرآن العظيم، يا من يقدر على حوائج السّائلين، يا من يعلم ما فى الضّمير، يا منفس عن المكروبين، يا مفرّج عن المغمومين، يا راحم الشّيخ الكبير، يا رازق الطفل الصّغير، يا من لا يحتاج الى التّفسير، صلّ على محمّد آل محمّد، و افعل بى كذا و كذا.»
این رفتار امام حسین(ع) به ما میآموزد هنگام سختیها و مشکلات هر چه باشد تا جایی که امکان بازگو کردن مسائل برای خانواده وجود دارد، لازم است گفته شود تا آنان بهدرستی از موقعیت پدر با خبر باشند تا بتوانند خود را آماده برنامهریزی و تحمل حوادث ناگوار با حفظ عزت و کرامت نفس خود کنند و در راستای اهداف پدر گام بردارند.
انتهای پیام