کد خبر: 4223204
تاریخ انتشار : ۰۵ تير ۱۴۰۳ - ۰۶:۴۷
یادداشت

پیمان‌شکنی و بدعهدی نسبت به غدیر و غیبت امام زمان(عج)

غیبت امام از جامعه و به درازا کشیدن آن، نتیجه بدعهدى و پیمان‏‌شکنى مردم نسبت به حجت‏‌هاى الهى و جانشینان بحق رسول خدا(ص) است. تا زمانى که مردم چنان‏که باید و شاید، به پیمانى که در برابر امامان معصوم(ع) برعهده دارند، وفا نکنند و در مفاد و محتوای غدیر به صورت عمقی تأمل نکنند و با همه وجود، آماده پذیرش اوامر و نواهى آنها نشوند، ظهور محقق نخواهد شد.

ابراهیم شفیعی سروستانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و قرآن و حدیثابراهیم شفیعی سروستانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و قرآن و حدیث طی یادداشتی که به مناسبت عید غدیر در اختیار ایکنا قرار داده است، نوشت:
در روایات اهل بیت(ع) از روز عید غدیر با تعابیر و اوصاف مختلفی یاد شده که از آن جمله است: «روز کمال دین»، «روز پیمانِ بسته‌شده»، «روز گواه و گواهى‌شده» [۱]، «عید بزرگ خدا»، [۲]«روز بزرگ»، «روز عید» و «روز شادمانى و سُرور»، [۳]، اما از میان همه این تعابیر و اوصاف آنچه که بیش از همه بیانگر عظمت و ماهیت این روز است، عبارت «روز پیمانِ بسته‌شده» یا «یوم العهد المعهود» است؛ زیرا در این روز پیامبر اکرم(ص) از همه مردم پیمان گرفت که از امیر مؤمنان علی(ع) پیروی و از مخالفت با او خودداری کنند.
 
این پیمان در استمرار همان پیمانی بود که آن حضرت از مردم گرفت که تنها خدا را بپرستند و از او و پیامبرش پیروی کنند. [۴] و همچنین در استمرار همان پیمانی بود که خداوند از مردم گرفت که جز خدا را نپرستند و از شیطان پیروی نکنند. [۵]
 
با توجه به جایگاه و نقش پیمان­‌های الهی در زندگی، هدایت و رستگاری انسان­‌ها، از نخستین روز آفرینش انسان و آغاز حیات او بر کره خاک تا ظهور امام مهدی(عج)؛ در این یادداشت داستان پیمان مستمر انسان با خدا و اولیای او را از آغاز خلقت تا غدیر و از غدیر تا ظهور را به اختصار بررسی می‌­کنیم.
 
1- نخستین پیمان 
 
بر اساس آموزه­‌های قرآن کریم، داستان آفرینش انسان و آغاز حیات او بر کره خاک با یک عهد و پیمان شکل مى‌‏گیرد؛ عهد و پیمانى که بر پذیرش پروردگارى خداوند متعال و نفى پرستش شیطان بسته شد و همه انسان‏ها بر وفاى به آن هم‏داستان شدند. چنانکه می‌فرماید: و (یاد کن) هنگامى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذرّیه آنها را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: «چرا، گواهى دادیم» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این (امر) غافل بودیم. [۶] اى فرزندان آدم، مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید؛ زیرا وى دشمن آشکار شماست و اینکه مرا بپرستید؛ این است راه راست.[۷]
 
پیامبران الهى و جانشینان آنها، این عهد و پیمان را در طول تاریخ، بار‌ها و بار‌ها به انسان‏ها یادآورى کردند تا آنان نسبت به عهدى که با خداى خود داشتند، دچار فراموشى نشوند: و در حقیقت، در میان هر امتى، فرستاده‏اى برانگیختیم [تا بگوید:] «خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید». [۸] و پیش از تو هیچ پیامبرى نفرستادیم مگر اینکه به او وحى کردیم: «خدایى جز من نیست. پس مرا بپرستید». [۹]
 
از سوى دیگر، براى اینکه مردم در وفا به پیمانى که بر عهده داشتند، دچار مشکل نشوند و در تشخیص راهى که به اطاعت و بندگى خدا و مخالفت با شیطان مى‏انجامد، گرفتار سردرگمى نگردند، به آنان گوشزد شد اطاعت خدا در اطاعت رسول اوست و هر کس بیشتر در طریق اطاعت رسول گام بردارد، در اطاعت خدا از دیگران پیشى گرفته است:
 
هر کس از پیامبر فرمان بَرَد، در حقیقت، خدا را فرمان برده است و هر کس روى‌‏گردان شود، ما تو را بر ایشان نگهبان نفرستاده‌‏ایم. [۱۰] و آنچه را فرستاده [او]به شما داد، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت، باز ایستید و از خدا پروا بدارید که خدا سخت کیفر است. [۱۱]
 
2- استمرار پیمان
 
با پایان یافتن عصر رسالت، نه تنها از بار عهد و پیمانى که آدم خاکى با خداى خود داشت، کاسته نشد، بلکه بسیار شدیدتر از دوران حیات پیامبر اعظم(ص) از او خواسته شد به عهد و پیمان خود وفا کند؛ زیرا او در وفادارى به این پیمان بازخواست خواهد شد: «و به پیمان [خود]وفا کنید؛ زیرا از پیمان، پرسش خواهد شد». [۱۲] این عهد و پیمان، چنانکه امام موسى کاظم(ع) در تفسیر آیه یاد­ شده مى‏‌فرماید، چیزى نبود جز پیروى از امیر مؤمنان على (ع).
 
مراد از عهد در این آیه آن پیمانى است که پیامبر درباره دوستى ما و پیروى از امیر مؤمنان على(ع) از مردم گرفت؛ اینکه با او مخالفت نورزند، از او پیشى نگیرند، با خاندانش نیکى کنند و آنها را آگاه کرد که درباره این پیمان بازخواست خواهند شد. [۱۳] این بار عهد آدمى با خداى خود در صورتى دیگر متجلى شد و اطاعت امیرمؤمنان و امامان پس از او هم‏سنگ اطاعت خدا و رسول او شد. 
 
چنان‏که امام‏ صادق(ع) در تفسیر آیه «[آنان]اختیار شفاعت را ندارند، جز آن کس که از جانب [خداى]رحمان پیمانى گرفته است»، [۱۴]مى‏‌فرماید: جز آن کس که خدا را درباره ولایت امیر مؤمنان و امامان پس از او پیروى کند، این همان پیمان گرفته شده از سوى خداوند است[۱۵]
 
براى اینکه هیچ‏کس در شناسایى شخصى که پس از پیامبر اکرم(ص) باید با او عهد اطاعت بسته مى‏شد، به اشتباه نیفتد، در اجتماعى عظیم از مسلمانان، نو شدن عهد آدمى به آگاهى همگان رسید و اعلام شد هرکس پیمان ولایت نبى خاتم(ص) را پذیرفته است، از این پس باید به پیمان ولایت امیر مؤمنان على(ع) گردن نهد: «هر کس را من مولاى اویم، پس این على مولاى اوست.» [۱۶]
 
همچنین اعلام شد: اى مردم! هر کس خدا و رسولش و على و امامانى را که از آنها یاد کردم، اطاعت کند، بى‏تردید، به رستگارى بزرگى دست یافته است. [۱۷]از همین رو بود که این روز را روز «عهد معهود؛ روز پیمانِ بسته‌شده» نامیدند: بى‌گمان، این، روزى شکوهمند است و روز کمال دین و روز پیمانِ بسته‌شده و روز گواه و گواهى‌شده است. [۱۸]
 
3- شکسته‌شدن پیمان 
 
انسان‏ها مأمور شدند پس از رحلت نبى خاتم (صلّی الله علیه و آله)، با وصى او تجدید عهد کنند و دست در دست او بگذارند تا به فرموده حضرت زهرا (علی‌ها السلام)، آنها را به راحتى و ملایمت به راه هدایت و رستگارى رهنمون شود: سوگند به خدا، اگر از زمامى که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) به او داده بود، دست مى‌کشیدند، او آن را به دست مى‌گرفت و آن را به ملایمت، پیش مى‌بُرد که نه چوب مهارش [بینىِ شتر خلافت]خراش بردارد، و نه سوارش را آزرده و آنان را به سرچشمه آبى صاف، زلال، گوارا و سرشار مى‌رسانْد که از کناره‌هایش، آب سرریز مى‌شد و گِل و لاى کناره‌اش پیدا نمى‌شد و آنان را با شکم‌هاى پر شده باز مى‌گرداند، امید آن بود که سیراب شدن را برایشان بر گزیند و خود از آن بهره‌اى برنگیرد، جز به مقدار آب نوشیدن [تشنه]و [غذا خوردن براى]جلوگیرى از شدّت ضعف گرسنه، و [اگر چنین مى‌شد]، برکات [خداوند از]آسمان و زمین براى آنها گشوده مى‌شد؛ ولى [به علّت این کارشان]، زود باشد که خداوند، آنان را براى آنچه انجام داده‌اند، مؤاخذه خواهد کرد.. [۱۹]. 
 
اما به گفته فاطمه زهرا(س)، چنین نشد و بدعهدى و عهدشکنى از همان نخستین روزهاى عروج رسول خدا(ص) آغاز شد. بدین ترتیب، پیمانى که جماعت مسلمان در روز غدیر بر اطاعت ولىّ خدا بسته بودند، به‌راحتى شکست و به فرموده امام صادق(ع)، جز جمع اندکى، همه امت اسلامى از اطراف امام و حجت عصر پراکنده شدند.
 
هنگامى که پیامبر(ص) رحلت فرمود، همه مردم جز سه تن؛ سلمان، مقداد و ابوذر غفارى، به گذشته کفرآمیز خود برگشتند. [۲۰] از آن پس، اگر چه در دوره‌‏هایى از دوران ۲۵۰ ساله امامت شیعه، شاهد روى‏‌آوردن مردم به ائمه معصومین(ع) و مرجعیت علمى آنها هستیم، ولى هیچ‏گاه عهدى که مردم در برابر امامان خود داشتند، به تمامى پاس داشته نشد. امامان ‏معصوم(ع) فرموده بودند: مردم تنها به سه چیز تکلیف شده‌‏اند: شناخت امامان، تسلیم‌شدن به ایشان در آنچه بر آنها وارد مى‏شود و رجوع به آنها در آنچه در آن اختلاف دارند. [۲۱] این سخن ائمه هیچ‏گاه محقق نشد و سرانجام بدعهدى‏‌ها و عهدشکنى‌‏هاى امت اسلام به مقتول و مسموم‌شدن یازده امام و غیبت آخرین امام انجامید.
 
بدین ‏ترتیب، جامعه اسلامى از برکات حضور امام معصوم(ع) در میان خود محروم شد. این همان اتفاقى بود که پیش از این در کلام امام محمد باقر (ع) پیش‏بینى شده بود: «هنگامى که خداوند تبارک و تعالى، از آفریدگانش خشمگین شود، ما (اهل‏ بیت) را از مجاورت با آنها دور مى‏‌سازد.» [۲۲]
 
۴- ضرورت تجدید پیمان
 
غیبت امام از جامعه و به درازا کشیدن آن، نتیجه بدعهدى و پیمان‏‌شکنى مردم نسبت به حجت‏‌هاى الهى و جانشینان بحق رسول خدا(ص) است. تا زمانى که مردم چنان‏که باید و شاید، به پیمانى که در برابر امامان معصوم(ع) برعهده دارند، وفا نکنند و  در مفاد و محتوای غدیر به صورت عمقی تأمل نکنند و با همه وجود، آماده پذیرش اوامر و نواهى آنها نشوند، ظهور محقق نخواهد شد، چنان‏که امام عصر(ع) فرمود: «اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، هم‏دل مى‏‌شدند، میمنت دیدار ما از ایشان به تأخیر نمى‏‌افتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مى‏ شد؛ دیدارى بر مبناى شناخت راستین و صداقتى از آنها نسبت به ما.» [۲۳]
 
با توجه به همین اهمیت وفا به عهد و پیمان و تأثیر آن در ظهور امام عصر(عج) بوده است که از ما خواسته‌‏اند هر بامداد، عهد و پیمان اطاعتى را که نسبت به امام خود بر دوش داریم، به یاد آوریم و آن را تجدید کنیم: بار خدایا! من در بامداد این روز و تمام دوران زندگانى‏‌ام، عهد، عقد و بیعتى را که نسبت به او امام مهدى(عج) بر گردن دارم، تجدید مى‏‌کنم که هرگز از آن برنگردم و بر آن پایدار بمانم. [۲۴]
 
با امید به اینکه با تجدید عهد و پیمان قلبی و واقعی همه شیعیان با امام زمانشان و پای­بندی کامل آنان به این عهد و پیمان، زمینه تحقق ظهور امام عصر(عج) و تجلی کامل انوار غدیر فراهم شود و همه تشنگان حقیقت، عدالت و معنویت از سرچشمه آبى صاف، زلال، گوارا و سرشار سیراب شوند.
 
منابع:
 
[1]- شیخ طوسی، مصباح المتهجّد، ص 752-758، ح 843؛ سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج 2، ص 254-259؛ همو، مصباح الزائر، ص 154-159؛ محمد محمدی ری‌شهری،  دانش نامه امیر المومنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۲، ص 360-361، ح 883. به نقل از امام علی علیه السلام.
 
[2]- شیخ طوسی، تهذيب الأحكام: ج 3 ، ص 143، ح 317؛ اقبال الاعمال، ج 2، ص 282؛ دانش نامه امیر المومنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۲، ص 368-369، ح 890. به نقل از امام صادق علیه السلام.
 
[3]- مصباح المتهجّد، ص 737، ح 843؛ اقبال الاعمال، ج 2، ص 276؛ مصباح الزائر، ص 167؛ محمد محمدی ری‌شهری،  دانش نامه امیر المومنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۲، ص 368-369، ح 889. به نقل از امام صادق علیه السلام.
 
[4]- ر.ک: سوره نمل (16)، آيه 36؛ سوره انبيا (21)، آيه 25.
 
[5]- ر.ک: سوره اعراف (7)، آيه 172؛ سوره يس (36)، آيه 60 و 61.
 
[6]- سوره اعراف (7)، آيه 172.
 
[7]- سوره يس (36)، آيه 60 و 61.
 
[8]- سوره نمل (16)، آيه 36.
 
[9]- سوره انبيا (21)، آيه 25.
 
[10]- سوره نساء (4)، آيه 80.
 
[11]- سوره حشر (59)، آيه 7.
 
[12]- سوره اسراء (17)، آيه 3.
 
[13]- محمد­باقر مجلسی، بحارالأنوار، ج24، ص187، ح1.
 
[14]- سوره مريم (19)، آيه 87.
 
[15]- محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 431، ح 90؛ بحارالأنوار، ج24، ص333، ح58.
 
[16]- امین السلام طبرسی، الإحتجاج، ج1، صص146.
 
[17]- همان، ص‌160.
 
[18]- مصباح المتهجّد، ص 752-758، ح 843؛ اقبال الاعمال، ج 2، ص 254-259؛ همو، مصباح الزائر، ص 154-159؛ دانش نامه امیر المومنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج ۲، ص 360-361، ح 883. به نقل از امام علی علیه السلام.
 
[19]- بحارالأنوار، ج43، ص158، ح 8.  
 
[20]- همان، ج28، ص259، ح42.
 
[21]- الكافي، ج1، ص390، ح1. به نقل از امام باقرعلیه السلام.
 
[22]- همان، ص343، ح31.
 
[23]- بحارالأنوار، ج53، ص177.
 
[24]- همان، ج99، ص111.
انتهای پیام
captcha