حجتالاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو، استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه در گفتگو با ایکنا از قم بیان کرد: ائمه(ع) بهعنوان امام تکلیف الهی داشتند تا امت را رهبری کنند؛ حفظ دین و آموزههای نبوی و قرآن کریم و مرزبانی از تمامیت دین بر عهده امامت بود؛ امام جواد(ع) در دوران امامت خود از کودکی این وظیفه الهی را به بهترین روش انجام داد؛ ایشان ضمن اینکه از هویت و تمامیت دین دفاع کرد، مرزهای مکتب اهل بیت(ع) را نیز با مکاتب دیگر مشخص و اسلام اصیل را در مکتب اهل بیت(ع) معرفی کرد.
وی گفت: امامان معصوم و یاران آنها، مخالفان تسلط حکومت زورگویانه عباسی بر مسلمانان بودند. حاکمان هم در هر زمان، امامی را که عهدهدار مسئولیت امامت بود، بهعنوان منشأ سیاسی و رمز مقاومت و مخالفت شناخته، نهایت سختگیری را بر ایشان روا میداشتند. در زمان امام جواد(ع)، این وحشت و ظلم شدت کمتری یافته بود، زیرا درگیری بین مراکز قدرت فراوان بود.
حسنلو ادامه داد: از آنچه بهعنوان حدیث و نامه از امام جواد(ع) در طول تاریخ به جا مانده، میتوان دریافت که امام در رأس مسائل سیاسی و عقیدتی بوده، مبارزات خود را مخفیانه انجام میداده و مقام رهبری عمیقی در وجدان و روح امت اسلامی و هدایت شیعه و پیروان مکتب اهل بیت(ع) و همه امت اسلام داشته است.
استاد حوزه علیمه افزود: امام جواد(ع) با راهبردهای مختلف شیعه را رهبری کرد، یکی از ویژگیهای مهم ایشان در اعتقاد شیعه، دانش گسترده و علوم خاص است؛ علومی که از طرق عادی کسب دانشهای بشری به دست نمیآید و از این رو به آن لدُنی یا خدادادی میگویند، زیرا آگاهی جامع از تمام رموز و اسرار قرآن و وقوف کامل بر شریعت و تمام احکام و قوانین دینی(حتی احکام موضوعات جدید و مستحدث) و آمادگی کامل برای پاسخگویی به شبهات، همگی مستلزم آن است که امام از علوم ویژهای برخوردار باشد.
وی تصریح کرد: اگر دانش امام تنها از منابع عادی تأمین شود، هیچ تضمینی برای پاسخگویی به پرسشهای دینی گسترده و متنوع مردم وجود نخواهد داشت و این به معنای نقض غرض خداوند از تشریع دین است. روایات و گزارشاتی از زندگی امام جواد(ع) حاکی از آن است که آن حضرت در موارد فراوان از ضمایر، افکار و درون افرادی خبر داده و در بسیاری از موارد از امور آینده یا حوادث اتفاق افتاده در غیر مرئی و مسمع اش سخن گفته و همه این اقوال درست و صائب بوده است.
حسنلو گفت: همچنان که از سایر پیشوایان دینی نیز چنین اموری به وفور نقل شده است که این مسئله در اعتقاد شیعه امامیه نه تنها امر اعجابانگیز نیست، بلکه از شرایط امامت شمرده میشود که از آن به «علم لدن» تعبیر میشود، اما هضم این مطلب برای بسیاری از متفکران غیرشیعی همواره با مشکل مواجه بوده است. برخی از آنها با تکیه بر عمومیات قرآن بدون توجه به آیات مخصص گفتهاند؛ علم غیب محصور و مخصوص خداوند است و احدی را در این گنجینه راهی نیست، بنابراین اعتقاد به علم غیب برای غیر خدا را پندار نادرست و گزاف پنداشته اند.
مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه افزود: دسته دیگر با نگاه به مجموع آیات بینات قرآنی، علم غیب را برای پیامبر امر ثابت و غیرقابل تردید دانسته، ولی آن را برای امام قابل قبول ندانسته اند. چنانچه ابن ابی الحدید معتزلی میگوید: «ما منکر وجود افرادی که خبر از غیب داده و میدهند نیستیم، ولی آن را مستند به خداوند باریتعالی میدانیم که با قدرت و تمکین و آمادگی اسباب آن، به آنان عطا فرموده است.»
وی بیان کرد: در این ارتباط باید گفت اولاً غیب بر دو قسم است: غیب مطلق و غیب نسبی؛ غیب مطلق اموری است که به هیچ صورت و در هیچ زمان و مکانی قابل دید و درک نیست، مانند ذات واجبالوجود که رؤیت آن برای همه و همیشه منتفی است و بنابراین به آن غیبالغیوب گفته میشود، اما غیب نسبی امور و مسائلی است که برای افراد خاصی یا تحت شرایط ویژهای هر چند به غیر حواس ظاهری قابل درک و دریافت است.
حسنلو ادامه داد: نوع اول مخصوص مقام اعظم ربوبی است و بدون شک که احدی از مخلوقات توان ادراک آنها را ندارد، اما قسم دوم ممکن است به وسیله وحی، الهام یا به طرق دیگر برای انبیا و اولیا واقع و حاصل شود؛ چنانچه آیات فراوانی در این زمینه وجود دارد.
وی با بیان اینکه علوم امام از منابع گوناگونی سرچشمه میگیرد، گفت: قرآن یکی از سرچشمههای علم امام است. هر چند آیات قرآن در دسترس همگان قرار دارد، امام به فضل و انعام الهی، دانشی سرشار به کتاب خدا دارد، بهگونهای که به محکم و متشابه، عام و خاص، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ، اسباب نزول آیات و دیگر ابعاد گسترده این کتاب آسمانی بهطور کامل آگاه است و به پشتوانه این آگاهی میتواند مردم را از تفسیر آیات و رموز و اسرار قرآن آگاه کند.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: دومین منبع علوم امام، علوم پیامبر(ص) است که به گونهای(که حقیقت آن بر ما روشن نیست) به امام منتقل میشود. در حدیث آمده است که پیامبر بزرگوار اسلام(ص) هزار باب علم را به علی(ع) آموخت به نحوی که از هر بابی، هزار باب دیگر گشوده شد. حضرت امام رضا(ع) به یکی از یاران خود به نام معمر بن خلاد فرمود: من {ابو}جعفر را در جای خود نشاندم و جانشین خود قرار دادم، ما خاندانی هستیم که کوچکتران ما مو به مو از بزرگتران ما ارث میبرند.
حسنلو ادامه داد: سومین سر چشمه علوم امام، الهامات الهی است که بهواسطه فرشتگان الهی یا روح مقدسی به نام «روح القدس» به امام انتقال مییابد. البته این الهامات با وحیی که بر پیامبران فرو میآید تفاوت دارد. در شماری از روایات به این حقیقت اشاره شده است که امامان مُحدَّث(به فتح دال)اند. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که در توضیح محدَّث فرمود: «انه یستمع الصوت و لایری الشخص؛ او(شخص محدَّث) صدای(فرشته) را میشنود ولی او را نمیبیند».
مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه تصریح کرد: بدین ترتیب امام از طریق الهام الهی و شنیدن صدای فرشتگان بر پارهای حقایق آگاهی مییابد. البته سخن گفتن خداوند یا فرشتگان با غیر پیامبران، مطلب غریبی نیست و آیات متعددی از قرآن آن را تأیید میکند.
وی با بیان اینکه جان کلام در این باب این است که همه امور و اطلاعات عالم و آدم در نزد خداست، گفت: هرآنچه را که آن ذات با عظمت صلاح بداند میتواند از هر طریق در اختیار بندگان برگزیده اش قرار دهد، بنابراین استبعاد در علم غیب انبیا و امامان، از شک در قدرت خداوند یا عدم شناخت این مقامات الهی، ناشی میشود.
حسنلو بیان کرد: برای شناخت مقام و شخصیت علمی امام جواد(ع) و آگاهی از دانش گسترده آن حضرت ضروری است تا محورهای فعالیت فرهنگی و افاضات علمی آن حضرت مورد توجه قرار گیرد تا بتوان به نتایجی هرچند اجمالی دست یافته و با چهره و بعد علمی آن امام همام آشنا شد. در یک نگاه کلی، فعالیتها و افاضات علمی آن حضرت را میتوان در چهار محور مورد بررسی قرار داد.
وی افزود: محور اول اخبار غیبی است؛ روایات زیادی در دست است که آن حضرت در مواقع لازم با استفاده از دانش و بصیرت خاصه مقام امامت، از ضمایر و افکار اشخاص یا امور آینده خبر داده است که این امر جهت تثبیت عقاید و باورهای دینی افراد و یا زدودن شک و شبهه و باطل از ذهن و ضمیر آنان بوده است.
استاد حوزه علمیه گفت: حسین مکاری روایت میکند که روزی در بغداد به مجلس حضرت امام جواد(ع) مشرف شدم و نهایت تعظیم و تکریم(ظاهری) خلیفه را نسبت به وی مشاهده نمودم و با خود گفتم که آقا هرگز به وطن خود بر نمیگردد چرا که در این دیار و دربار از آسایش و رفاه خوبی برخوردار است. چون این فکر از خاطرم گذشت، دیدم که رنگ رخسار آن حضرت دگرگون شد و لحظهای سر را پایین انداخت و بعد سر را بلند کرده به من فرمود: ای حسین، به خدا قسم که نزد من خوردن نان جوین با نمک سوده و سرنهادن بر روضه جدم در مدینه، خوشتر و گواراتر از این زندگی است که اکنون مشاهده میکنی بلکه این حال برای من از مکروهترین احوال است.
وی با بیان اینکه محور دوم مناظرات یا پاسخگویی به شبهات است، افزود: با آغاز امامت امام جواد(ع) سیلی از سؤالات متوجه آن حضرت شد و این پرسشها نخست از سوی شیعیان و پیروان مکتب اهل بیت(ع) بود که به خاطر سن کم آن حضرت دچار تشویش و تحیر شده بودند و بنابراین آن حضرت را در مقابل انواع پرسشها قرار داده و از این طریق او را به آزمایش و آزمون میگرفتند تا با اثبات دانش گسترده و علم خدادادی او، به امامتش معتقد و مطمئن شوند و بدین منظور جلسات متعددی تشکیل میشد.
حسنلو اظهار کرد: در یکی از منابع آمده است: «... در هنگام شهادت امام رضا(ع) آن جناب(امام جواد) در مدینه بود و بعضی از شیعیان از صغر سن آن جناب تأملی داشتند تا آنکه علما و افاضل و اشراف و امائل شیعه از اطراف عالم متوجه حج شدند و بعد از فراغت از مناسک حج به خدمت آن حضرت رسیدند و از وفور مشاهده معجزات و کرامات و علوم و کمالات، اقرار به امامت آن منبع سعادت نمودند و زنگ شک و شبهه از آیینه خاطرهای خود زدودند حتی آنکه شیخ کلینی و دیگران روایت کرده اند که در یک مجلس یا در چند روز متوالی، هزار مسئله از غوامض مسائل، از آن معدن علوم و فضائل سوال کردند و از همه جواب شافی شنیدند».
استاد حوزه علمیه گفت: منبع دوم پرسشها از سوی حکومت، به ویژه مأمون و معتصم دو خلیفه معاصر آن حضرت بود. از آنجا که شیعیان مدعی علم الهی برای امامان خود بودند، خلفا میکوشیدند تا با تشکیل مجالس مناظره، آنان را رو در روی برخی از دانشمندان به نام زمان قرار دهند تا شاید در پاسخ برخی از پرسشها درمانده شوند و شیعیان از این رهگذر، در اعتقاد خود(وجود علم الهی نزد ائمه اهل بیت) دچار مشکل شوند و از پیروی آنها خودداری کنند.
وی ادامه داد: افزون بر اینها علاقه شخصی مأمون در برپایی این مناظرات بی تأثیر نبوده است. او شهرت به علمدوستی داشت و فیلسوف خلفای عباسی شناخته میشد. این مناظرهها در انسجام شیعه و هدایت آنها راهبردی بسیار کارآمد و مهم بود که توانست شیعه را از بحرانهای مختلف فکری، علمی و اجتماعی نجات دهد.
حسنلو محور سوم را راهبرد فرهنگی برای مکتب برشمرد و گفت: بخشی دیگر از فعالیتهای امام جواد(ع) مربوط به احادیثی است که در زمینههای مختلف فقهی، اعتقادی، اخلاقی و... از ایشان به یادگار مانده است. برخی تعداد این احادیث را در حدود ۲۵۰ مورد میدانند که از طریق ۱۲۰ راوی نقل شده و به ما رسیده است.
وی تصریح کرد: اگرچه این تعداد روایت اندک است، اما اگر عوامل مختلفی، چون محدودیتهای دوران امام جواد(ع) در ارتباط داشتن با شیعیان و کم بودن طول عمر ایشان را در نظر بگیریم، خواهیم دید که همین مقدار حدیث از ایشان حجم قابل توجهی خواهد بود. ضمن آنکه این مقدار روایاتی است که به دست ما رسیده و موجود است و بهطور طبیعی به دلایلی که ذکر شد، قطعاً روایات دیگری نیز از سوی آن حضرت نقل شده، اما از میان رفته و به دست ما نرسیده است. افزون بر این بسیاری از پرسشها و پاسخها از طریق نامه و به شکل مکتوب بین شیعیان و آن حضرت انجام شده اند که بسیاری از آنها نیز به دست ما نرسیده است؛ اما آنچه به دست رسیده است در هدایت شیعه و فرهنگ شیعه تاثیر بزرگی داشت.
استاد حوزه علمیه محور چهارم را مؤلفه مهم تربیت شاگردان در رهبری شیعه دانست و گفت: براساس تحقیقات دانشمند بزرگ شیعه مرحوم شیخ طوسی در رجال، راویان و شاگردان امام جواد(ع) 109 تن هستند. این 109 نفر میراث اهل بیت(ع) را زنده داشتند و به مردم ابلاغ و برخی تدریس میکردند؛ همین شاگردان بودند که حلقه اتصال مردم با مکتب اهل بیت(ع) را حفظ کردند.
مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه افزود: هرچند به خاطر مراقبتها و اعمال محدودیتها و ایجاد موانع از سوی حکومت، باعث شده که فعالیتهای علمی آن حضرت در میان شیعیان به خصوص در زمینه تربیت محدثان و دانشمندان برجسته به حداقل برسد، اما اهتمام و درایت و مدیریت معصومانه آن حضرت فرهیختگانی را در خدمت جامعه اسلامی قرار داد که علیرغم محدودیت کمی از لحاظ کیفیت و میزان تأثیرگذاری و خدمترسانی بسیار قابل توجه هستند.
وی گفت: نخبگان و فرهیختگانی، چون حضرت عبدالعظیم حسنی، ابوهاشم جعفری، علی بن مهزیار، احمد بن محمد بزنطی، محمد بن عبدالله بن مهران، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل، حسین بن سعید اهوازی، احمد بن محمد برقی، ابراهیم بن محمد همدانی، معاویه بن حکیم، خیران الخادم و... که هر کدام در عرصههای علمی، فرهنگی و مذهبی از چهرههای برجسته و مطرح شمرده میشوند، از دانشمندان و محدثان عصر امام جواد(ع) هستند.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: افادات و افاضات امام جواد(ع) هرگز منحصر و مخصوص شیعه نمیشود، بلکه شمار زیادی از نخبگان و فرهیختگان اهل سنت نیز معارف و حقایقی از اسلام را از محضر آن حضرت دریافته و نقل کرده اند؛ چنانچه محدثان و دانشمندانی، چون خطیب بغدادی، حافظ عبدالعزیز بن اخضر جنابذی، ابوبکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبی، محمد بن منده بن مهربذ و... هرکدام در آثار شان روایات و احادیثی را با سند خود از آن حضرت نقل کرده اند.
وی در نتیجهگیری بحث با بیان اینکه امام جواد(ع) همچون اجداد خود براساس تکلیف الهی مامور به حفظ دین و هدایت امت بود، گفت: ایشان برای همه انسانها امامت داشت و هدایت انسانها برای حضرت تکلیف الهی بود؛ وظیفه و تکلیف دیگر امام این بود که مکتب اهل بیت(ع) را که دین اصیل در آن نمایان است به انسانها معرفی کرده و پیروان را رهبری کند.
مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه ادامه داد: از آنجا که منصب امامت، مقامی است الهی و انتصابی، بنابراین نمیتوان محدوده سنی را در آن معتبر و مشروط دانست، چراکه این امر در حیطه فرمان الهی است که شخصی را در سنین کودکی بدین مقام برگزیند یا در ایام جوانی و بزرگسالی. چنانکه پیامبرانی، چون حضرت عیسی و حضرت یحیی در کودکی به نبوت رسیدهاند. (انعام/۱۲۴)
حسنلو بیان کرد: دانش امامت همانند علوم و فنون بشری از طریق آموزشهای معمول و متداول در میان مردم قابل فراگیری نیست، بلکه امام برای دریافت معلومات و آگاهیهای لازم، منابع مخصوصی در اختیار دارد که این زمینهها و منابع علمی امور فوق العاده بوده و از دسترس افراد و اشخاص عادی بیرون است.
وی تصریح کرد: با توجه به نکات فوق، نهمین رهبر معصوم بشریت، حضرت امام محمد تقی(ع) هر چند در سنین خردسالی به مقام عظمای ولایت و امامت نائل شد؛ اما کمی سن هرگز فرایند رهبری معصومانه او را تحتتأثیر قرار نداده و آن حضرت با کمال دانایی و توانایی، رسالت الهی اش را در قبال جامعه انجام داد.
گفتوگو از مهنوش بهروز
انتهای پیام