به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه در سومین نشست از دوازدهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «نظریه مشارکت در نظام مردمسالاری دینی» که به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، صبح امروز، 19 اردیبهشتماه بهصورت حضوری و مجازی در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد، اظهار کرد: همه عناصر نظریه مشارکت اسلامی بهمثابه یک دستگاه معرفتی به سامان رسیده است؛ اما هنوز ما نتوانستیم این نظریه را بازسازی و بازتولید کنیم. همانطور که بزرگترین انقلاب را در پایانه قرن بیستم داشتیم، اما هنوز نظریه علمی شناخته شدهای درباره انقلاب اسلامی نداریم. جای تأسف آن است که در میان نظریهپردازان انقلاب در دنیا «نظریهای به نام امام خمینی(ره)» ثبت نشده است؛ در حالی که ظرفیت بسیار غنی و والایی در این موضوع وجود دارد.
وی افزود: در دانشگاههای جهان، زمانی که درباره انقلابها بحث میشود، اغلب به نظریههای جامعهشناختی و سیاسی مارکسیستی، لیبرالیستی مثل نظریه انقلاب فرانسه و روسیه اشاره میشود، اما هنوز فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی، مجال حضور در ساحت اندیشهورزی جهانی نیافته است. هنوز بزرگترین دانش پشتوانه انقلاب یعنی فقه سیاسی شیعه حضورش را در دانشگاههای دنیا نشان نداده است. هنوز واقعیتهای عینی انقلاب نتوانسته است در علوم اجتماعی تئوریزه شود و در کنار سایر نظریههای علمی خود را عرضه کند. انقلاب اسلامی با همه غنای علمی و معرفتی خود از فقدان «نظریهپردازی» در همه عرصههای خود رنج میبرد؛ نظریه مشارکت اسلامی هم یکی از این موارد است.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با اشاره به آیاتی از قرآن کریم گفت: علت مادی «نظریه مشارکت اسلامی» بر پایه سه عنصر «ایمان، اراده و اندیشه» بنا شده است، مقصود از علت مادی، امور و عناصری است که ماده و جنس نخستین برای شکلگیری پدیده مشارکت است. این عناصر باید توسط انسانها بهعنوان عناصر فاعلی فرآوری شوند و با هدف رسیدن به مطلوب، در قالب برساخت جدیدی صورتبندی شوند. نمونه این عناصر، در سورههای پایان دوره مکه مشاهده میشود. در این سورهها عنصر مادی مشارکت در دو سطح «مبانی دینی و اعتقادی» و «الگوهای تاریخی» در تجربه انبیای گذشته مطرح میشود تا با فراوری آنها در قالب حضور فعال مؤمنان در عرصههای استقامت و مبارزه و مشارکت در نهضت انقلابی به رهبری پیامبر(ص) به ظهور برسد. جمعیت پرشوری که در سالهای آخر مکه در جبهه مؤمنان شکل گرفته براساس آن سه عنصر مادی است.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به آیه «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِی للایمان أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا» به تعریف مشارکت به معنای ایمان، باور، تصمیم و اقدام یک جماعت یا ملتی برای تعیین سرنوشت خود پرداخت و گفت: دعوت الهی پیامبر و استماع آن دعوت، علت مادی و بسترساز مشارکت در پروژه «فَآمَنَّا» هستند. براساس آن دعوت مشارکت در جبهه ایمانی مقاومت مکه شکل گرفت.
وی افزود: آیاتی درباره اخوت و همفکری آمده است که مؤمنان را به هم پیوسته و همراه میکند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» این اخوت و همفکری ماده اولیه مشارکت در تقویت حکومت نوپای مدینه است.
مهاجرنیا در ادامه با اشاره به آیه ۱۱۲ سوره هود «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْت وَ مَنْ تابَ مَعَک» گفت: این آیه به استقامت و پایداری در اعتقادات و اهداف اشاره دارد. این استقامت به معنای حضور در صحنه و نقشآفرینی در مشارکت در جبهه مؤمنان است که مبتنی بر دو دسته آیات سوره هود است؛ در دسته اول بنیادهای اعتقادی و تجربه انبیای گذشته بیان شده و براساس آن مواد این صورتبندی، مشارکت در استقامت و پایداری در کنار پیامبر(ص) با هدف رسیدن به مدینه فاضله اسلامی بیان شده است.
وی افزود: مسلمانان صدر اسلام توانستند براساس آن عناصر کلیدی، نهضتی را به پیش ببرند که موفقیت آن نشاندهنده اهمیت و نقش این اصول در مشارکت جمعی است. براساس آن پیامبر اسلام(ص) توانست جمعیتی پرشور و امیدوار به هدف را پیرامون خود جمع کند. این ایمان و همدلی بسترساز یک مشارکت فعال در مرحله مبارزه و مقدمه پیروزی و تأسیس یک جامعه مشارکتی در مدینه شد.
مهاجرنیا با اشاره به آیه ۳۰ سوره فصلت که میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا»، بیان کرد: مسلمانان با ایمان و اعتقاد و بینش الهی خود وارد عرصه مشارکت در هجرت شدند که سرنوشتسازترین مشارکت دوران بود. آنقدر اهمیت داشت که مبدأ تاریخ قرار گرفت و ۱۳ سال قبل از آن در محاسبه تاریخ اسلام قرار نگرفت. آن مشارکت مهم بسترساز دومین مشارکت بزرگ در بنای حکومت اسلامی در مدینه شد و در حد یک رفراندوم بزرگ بود. این مشارکت فوقالعاده گویا در میان همه مردم بدون مخالف بود، حتی جریان نفاق و جریان سیاسی یهودیت در آن سالهای اولیه در استقبال از پیامبر(ص) و حکومت اسلامی مشارکت فعال داشتند.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه تصریح کرد: مسلمانان در دوران پیامبر(ص) کمکم وارد مشارکت در جهاد شدند؛ جهاد با جان و مال، درواقع همه هستی خود را گذاشتند که این اوج مشارکت است. بهترین مشارکت را ما در قرآن داریم، در صدر اسلام عملیاتی شده است. یعنی الگو هم داریم. اینطور نیست که فقط بحث نظری، فکری و اعتقادی باشد. الگوی عملی داریم باید این را بحث کنیم و تبدیل به نظریه کنیم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه براساس چارچوب علل اربعه ارسطویی که هر پدیده در جهان آفرینش چهار علت دارد، گفت: ماده اولیه هر چیز به عنوان علت مادی آن است. یک میز، ماده اولیهاش چوب است. درخت را بریدهاند، چوب و تخته درست کردهاند، بعد ماده اولیه توسط نجار صورت جدیدی پیدا کرده است، چوب را به نجار دادهاند، با چسب و میخ و...، با آن یک میز درست کرده است و مرحله پایانی، هدف آن است که این یک میز کنفرانس است که ما دور آن بنشینیم. یا مثلاً یک میز ناهارخوری درست کند. هدف آن درواقع نهایت استفاده از این کار است.
مهاجرنیا سپس با بیان اینکه اگر بخواهیم علل اربعه ارسطویی مقوله مشارکت را ارزیابی کنیم، گفت: الان میخواهیم مشارکت درست کنیم. جنس اولیه آن چیست؟ و از کجا تهیه کنیم؟ طبق آیه «انا سمعنا منادی للایمان»؛ ایمان یک ماده اولیه است. یعنی ایمان در مشارکت نقش تخته برای میز دارد و اندیشه و فکر و تصمیم و اراده هم نقش میخ و چسب و... را دارد. یعنی ما تصمیم میگیریم و اراده میکنیم که با هم همکاری، همفکری و مشارکت کنیم. «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» طبق قانون و سنت هستی، خود مردم باید بخواهند و اراده کنند.
وی افزود: بعد از آن مرحله اقدام است. یعنی یک وقت تصمیم به تغییر میگیریم، دوست داریم سرنوشت خود را تغییر بدهیم. دوست داریم انقلاب کنیم. دوست داریم مشکلات فرهنگی و اقصادی جامعه را اصلاح کنیم، اما اگر هیچ اقدامی نکنیم، اصلاح نمیشود. اراده و تصمیم و عزم اگر ختم به اقدام عملی همگانی شد بستر مشارکت شکل میگیرد.
مؤلف کتاب آیندهپژوهی انقلاب اسلامی سپس گفت: مشارکت یک پدیده اجتماعی است، انسانها اختیار و حق انتخاب دارند. آنها باید خودشان بخواهند و مشارکت کنند. آنها باید بهطور داوطلبانه و با اراده شرکت کنند. البته برخی مردم سیاسی نیستند و برخی حتی ممکن است بیاطلاع باشند که در این موارد با آگاهیبخشی از طریق ابزارها و سازوکارهای مناسب به حضور و مشارکت رهنمون میشوند.
وی افزود: برای تعیین سرنوشت، مشارکت مردم یک ضرورت است. اما این مشارکت گاهی ممکن است به علت مانعهایی مانند تلاشهای تبلیغاتی یا نفوذ دیگران موفقیتآمیز نباشد. در این راستا، سازماندهی و تشکیلاتی مانند حزبها میتوانند در تشویق مردم به مشارکت کمک کنند. اما در برخی موارد، این سازمانها وجود ندارند یا تأثیر کمی دارند، بنابراین باید به روشهای دیگری مانند تبلیغات و تشویق زمینه مشارکت مردم فراهم شود.
مهاجرنیا بیان کرد: وقتی قرآن میفرماید که انبیاء را فرستادیم «لیقوم الناسُ بالقسط»، منظورش این است که مردم برای برقراری عدالت و تقوا با یکدیگر همکاری کنند. این همکاری باید بهصورت یک تشکیلات و هماهنگی درونی میان مؤمنان اتفاق بیفتد. بنابراین، در اسلام، مشارکت بهعنوان یک نظریه، شامل سازماندهی و هماهنگی درونی میان مردم است. مقصود آیه این نیست که انبیا در جامعه قسط را برقرار کنند، بلکه منظور آن است که مردم را پای مشارکت در برقراری قسط میآورند.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: مشارکت ممکن است در برخی موارد ایجابی و در برخی موارد سلبی باشد. مثلاً ما ممکن است به دنبال براندازی یک رژیم ظالم باشیم یا بهبود جامعهای که در آن زندگی میکنیم. در هر دو حالت، مشارکت وجود دارد، اما یکی از آنها ایجابی و دیگری سلبی است.
وی افزود: براساس آیه «تَعاوَنُوا عَلَی البِرِّ و التَّقوی و ولا تَعاوَنُوا عَلَی الإثمِ و العُدوانِ» ما به تعاون و همکاری در کارهای خیر تشویق شدهایم؛ به این معنا که مردم باید با یکدیگر همکاری کنند. این تعاون درواقع یک شکل و صورتبندی از مشارکت است. از سوی دیگر، ما از مشارکت در کارهای بد منع شدهایم. به عبارت دیگر، مشارکت مثبت توصیه میشود؛ اما این مشارکت مثبت ممکن است ایجابی باشد و یا سلبی باشد که هر دو در جای خود مثبت هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: یکی از عناصر دیگری که در نظریه مشارکت وجود دارد، این است که مشارکت مردم باید پدیدهای مستمر باشد. این به این معناست که مردم همیشه باید در فعالیتهای خیر و کارهای اجتماعی شرکت کنند. این مشارکت باید پایدار و مداوم باشد به عبارت دیگر، مردم همیشه باید از مشارکت در کارهای خوب استقبال کنند و از مشارکت در کارها بد اجتناب کنند.
وی تصریح کرد: مشارکت اجتماعی در جوامع اسلامی گاهی اوقات قانونی است و گاهی اوقات مخالف قوانین موجود است. همانطوری که مشارکت مردم گاهی اوقات مسالمتآمیز و با رعایت قوانین است، مانند برگزاری راهپیماییهای صلحآمیز. اما در شرایطی که نظام سیاسی اجازه اینگونه فعالیتها را ندهد، ممکن است مردم به شکل غیرقانونی و خشونتآمیز برای اعتراض خود اقدام کنند.
مهاجرنیا یادآور شد: بهطور کلی، ابعاد مختلف مشارکت اجتماعی را باید با دقت بررسی کرد. مشارکتهای مسالمتآمیز و با رعایت قوانین ممکن است مثبت و مؤثر باشند، در حالی که فعالیتهای غیرقانونی ممکن است باعث ایجاد مشکلات قانونی و اجتماعی شود. این موضوعات باید در چارچوب نظریه مشارکت اسلامی بررسی شوند. علاوه بر این، مشارکت ما گاهی بهصورت اصلاحی برای بهبود وضع موجود داست و گاهی انقلابی است برای دگرگونسازی وضع موجود است.
انتهای پیام