به گزارش ایکنا، شریف لکزایی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دوم اسفند ماه در نشست علمی «انقلاب اسلامی و افق تمدنی آینده بر مبنای حکمت متعالیه و اندیشه تمدنی امام موسی صدر» با بیان اینکه 30 بهمن ماه یادآور سخنرانی امام موسی صدر در کلیسای بیروت است و چندسالی هم هست که به این مناسبت مجالسی گرفته میشود، گفت: نسبت امام موسی صدر و انقلاب اسلامی هم روشن است زیرا ایشان فرزند قم است و در حوزه قم زیسته و در دانشگاه تهران هم تحصیل داشته است.
وی افزود: ایشان در دهه 20 و 30 با حضرت امام(ره) و شاگردان ایشان مانند شهید بهشتی هم مراوداتی داشتند و بعد از هجرت به لبنان رهبری شیعیان لبنان را بعد از علامه شرفالدین بر عهده گرفتند و ارتباط خود را با امام(ره) تداوم داشتند و حتی نقل است که از امام پرسیدند چه کسی قرار است بعد از پیروزی انقلاب، کشور را اداره کند و ایشان فرمودند آقا موسی و شاید همین نگاه بیانگر عظمت و بزرگواری این فرد است که باید از او بیاموزیم و برای آینده تمدنی جامعه بهره مند شویم.
وی افزود: یادداشتی در ابتدای انقلاب یعنی شهریور 57 در روزنامه لوموند از ایشان چاپ شد که بعدا به عربی و فارسی هم چاپ شد که یادداشت مهمی است زیرا در شرایطی نوشته شد که هنوز تنور انقلاب آنچنان داغ نبوده است؛ ایشان در این یادداشت افق تمدنی برای انقلاب ترسیم کرده است؛ عنوان یادداشت هم «ندای انبیاء» است. امام موسی صدر در این یادداشت تاکید کرده است که خاستگاه این جنبش همان اهداف و آرمان انسانی و اخلاق انقلابی است. فرمودند موجی که امروز ایران را در مینوردد بیش از هر چیز ندای پیامبران را در اذهان انسانها تداعی میکند.
لکزایی افزود: پیامبران آمدند تا به انسان خدمتگزاری کرده و او را از جهت مادی و معنوی ارتقاء بدهند؛ امام موسی صدر نگرشی را مطرح میکند که توقع و انتظار ما از دین این است که هم مباحث مادی و مادیات پیگیری شود و هم بخش معنوی و تقرب الی الله. او نگاه اجتماعی به دین دارد و افق دوردستی هم که ترسیم کرده، در این راستاست و ما امروز به کسانی نیاز داریم که بتوانند به این دو بعد بیاندیشند در حالی که خیلیها بین این دو بعد تفکیک کرده و میگویند ما باید به مناسک و اخلاق و ... بپردازیم.
وی افزود: ایشان جمله دیگری در این یادادشت دارد که فرموده است حرکت مردمی ملت ایران با تمامی حرکتهای مشابه خود در جهان تفاوت دارد زیرا چشمانداز جدیدی فراروی تمدن بشری قرار داده است؛ این چشمانداز جدید بعدا در مطالب میشل فوکو ترسیم شده است که این جنبش و انقلاب، قصد دارد مطلب جدیدی را در دنیا مطرح کند و آن درآمیختگی دین و معنویت با سیاست است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: ایشان معتقد است که وقتی شما از جدایی دین با سیاست سخن میگویید یعنی انسان را دو پاره میکنید یعنی انسان در درون محدوده شخصی خود یک طور عمل کرده و وقتی وارد اجتماع میشود طور دیگری ولی ما انسان را دو پاره نمیکنیم و کنش فردی و اجتماعی انسان مبتنی بر یکسری ارزشها است.
لکزایی با بیان اینکه ایشان یکسری ویژگی برای انقلاب برشمرده است که بیانگر نگاه جامع ایشان است، اظهار کرد: ایشان بین نهضت مردمی ایران با حرکتهای مشابه تمایز قائل شده است یعنی بر برخورداری از گرایشات و اخلاقیات والا و اصیلی که در انقلاب وجود دارد، تاکید میکند. همچنین بر عدم تاثیرگذاری احزاب چپ و راست یعنی دو قدرت موجود در آن زمان در جهان بر انقلاب تصریح و تأکید دارد. عدم اختصاص انقلابیون به یک طبقه اجتماعی خاص هم از دیگر وجوه انقلاب از منظر ایشان است. ایشان اشاره دارد که دانشجویان، کاسبان، شهری و روستایی و روحانیت و بازاری و ... همه در انقلاب سهیم هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تصریح کرد: وی به اذعان رژیم پهلوی به عمق مردمی انقلاب را از وجوه ممتاز انقلاب میداند. ایشان حرکت انقلاب امام را با انقلاب پیامبران تشبیه کردند. آیتالله جوادی آملی در فرمایشی دارد که امام، قهرمان اسفار اربعه است. اسفار اربعه شامل 4 سفر است و در سفر چهارم، سالک الی الله باید در بین مردم باشد و با آنها این مسیر را طی کند وگرنه سفر چهارگانه او طی نشده است.
وی تأکید کرد: عدم وابستگی انقلاب به شرق و غرب هم نشانه وجود راه سومی در مسیر انقلاب است یا تکیه انقلاب بر اراده و مشارکت مردم که تداوم آن هم با حضور مردم میسور است. تأکید بر نقش محوری امام از دیگر وجوه متمایز انقلاب اسلامی است؛ ایشان با تعبیر الامام الاخمینی الاکبر یاد کرده است که بیانگر نوع نگاه به امام است.
لکزایی بیان کرد: همچنین ایشان گفته است انقلاب ایران فضای وسیعی رو به روی جهانیان نشان میدهد؛ درست است که امروز مشکلات اقتصادی و برخی نزاعات و شورشها را داریم ولی پیشرفتها و دستاوردها هم کم نبوده است و اهمیت این یادداشت از آن جهت است که وی افق گستردهای را قبل از انقلاب در بعد پیشرفت مادی انقلاب هم ترسیم کرده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه یکی از مهمترین نکاتی که وی اشاره کرده، این است که از جهانیان میخواهد تا در برابر تبلیغات مغرضانه علیه انقلاب بایستند و از انقلاب حمایت کنند، اظهار کرد: ایشان تاکید دارد کسانی که به مسائل انسانی و تمدن بشری اهمیت میدهند حمایت کنند؛ نفرموده است کسانی که مسلمان هستند و یا به ارزشهای الهی پایبند، بلکه بر ارزشهای انسانی و تمدنی تأکید دارد.
وی افزود: اینکه کسی به عنوان رهبر شیعه طوری در لبنان رفتار کند که هم مسیحیان، هم اهل سنت و هم شیعیان و طوایف مختلف او را بپذیرند و محبوبیت داشته باشد، نشانگر ابعاد وسیع فکری و عملی او است. وی در بیانی دارد که امروز ارزشهای اخلاقی انسان متمدن در معرض خطر است و انقلاب قصد دارد این ارزشها را حفظ کند. تأکید بر انسان متمدن در بیان ایشان جالب است.
وی افزود: در بخش آخر یادداشت هم پلی بین آنچه در ایران و لبنان هست میزند، وی معتقد است که جنبش ایران با جنبش محرومان لبنان ارتباطی دارد؛ خود ایشان پایهگذار جنبش شیعیان در لبنان است و ایشان قصد دارد بین این دو پیوند بزند؛ به تصریح ایشان این جنبش خاستگاه شیعی دارد؛ این تجمع مهم و بزرگی که در بعلبک رخ داد، 70 هزار نفر در آن حضور داشتند که جمعیت زیادی است.
وی افزود: لبنان امروز 5 میلیون جمعیت بیشتر ندارد و البته حدود 15 میلیون لبنانی در خارج این کشور هستند. البته تجمع دیگری هم در لبنان رخ داد و قرار بود که تجمعی در صور هم انجام شود ولی به خاطر نزاع داخلی ایشان از تشکیل آن منصرف شدند. ایشان بر حضور مردم در هر دو جنبش تأکید دارد.
این پژوهشگر با اشاره به ارتباط سخنان ایشان با مسئله حکمت متعالیه، ادامه داد: ایشان شاگرد فلسفه علامه طباطبایی و آیتالله سیدرضا صدر بود که یکی از مراجع ثلاث در قم بودند و به تعبیر علامه جوادی آملی کسی که در فلسفه ملاصدرا درس آموخته است نوع دیگری هم به جامعه و دین نگاه میکند و تفسیر او از دین هم با نگاه و زاویه خاصی است؛ وی در مقام عمل هم رفتار جامعی مبتنی بر فلسفه صدرایی دارد و یادداشت او هم نشان میدهد که این نگاه در اندیشه و عملکرد وی جریان دارد و علاقهمندان میتوانند به صورت مفصل در آثار مربوطه مطالعه کنند.
انتهای پیام