به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی نهاوندی، استاد حوزه علمیه، 11 بهمن ماه در نشست علمی «ظرفیتشناسی فقهپژوهی و مسائل طراحی لباس، مد و فشن» که از سوی مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد، سخنرانی کرد.
متن سخنان وی به شرح زیر است:
رهبر معظم انقلاب در تعبیری جدی و جذاب فرمودهاند؛ گمان نشود که بنده با مد و تحول در روشهای زندگی مخالفم، مدگرایی اگر افراطی و روی چشم و هم چشمی کودکانه نباشد مانعی ندارد، آرایش و لباس تغییر میکند ولی مراقب باشید قبلهنمای این مدگرایی به سمت اروپا نباشد؛ اگر مدیستهای اروپا و آمریکا در مجلاتی که مد را مطرح میکنند فلان طور لباس را برای مردان و زنان تبلیغ کردهاند، ما هم باید همانطور این کار را بکنیم؟ خودتان طراحی کنید و خودتان هم بسازید.
ایشان در دیدار با جوانان همدان در سال 1384 این عبارت را فرمودهاند. در میراث فقهی با این مسئله برخورد کردهایم که اولین کسی که در طراحی لباس و دوخت آن اقدام کرد، حضرت ادریس بود؛ پیامبر(ص) به همسرشان فرمودند که این دو لباس مرا بشوی ولی ایشان استنکاف کرد و حضرت فرمودند که لباس تسبیح و ذکر میگوید. این نگاه کاملاً مترقی و معنوی به لباس است.
حضرت امام صادق(ع) فرمودند که جمال و زینت انسان به پوشش او است. لباسی که فرمودهاند وقتی خواستید آن را بپوشید با ذکر لا اله الا الله و محمد رسول الله بپوشید.
اگر از بنده بپرسند که آیا در فقه بابی برای تأیید مد نه به معنای رایج غربی مطلبی داریم یا خیر بنده معتقدم که چند مورد میتوانیم ارائه دهیم که سراغ آن نرفتهایم. مثلاً عنوانی تحت عنوان «زی» در برخی بابهای فقهی مانند صلات و ... داریم که از این مسئله بحث شده است که فردی مسلمان به زی کفار درآمده بود و یک مسلمان دیگر از آنجا که تصور کرد مشرک و کافر است او را کشت و وقتی سخن از قصاص او به میان آمد براساس منابع فقهی گفته شد که قصاص نمیشود.
در بحث تشییع جنازه هم گفته شده است که مستحب است اقربای متوفی به پای پیاده و پیراهن برهنه در تشییع شرکت کنند ولی برای دیگران کراهت دارد؛ این حکم نوع رفتار و پوشش را تعیین میکند. در حوزه زینت هم روایت داریم که علامات مؤمن 5 چیز است و از جمله تختم بالیمین و این هم تعیینکننده سبک است.
یا عجیب است پیامبر(ص) فرمودند زنان باید قدری از ناخن خود را بزرگ نگه دارند تا برای آنان زینت باشد یا از امام صادق(ع) در مورد بستن خلخال بر پای زنان و دختران پرسیدند و ایشان فرمودند که این زینت آنان است و البته مردان را نهی فرمودند و در مورد خلخال زنان هم فرمودند که نباید صدای خلخال به گوش دیگران برسد. در مورد تشبه افراد پیر به جوانان هم منع شده است و فرمودهاند که باید حریم رعایت شود لذا این مسائل باید فقهپژوهی شود.
برخی معتقدند که مد حرکت در زمین دشمنان و بیگانه است که البته مراد از این مد همین مد غربی است ولی بنده معتقدم ما همانطور که زبان معیار فارسی داریم، باید پوشش معیار هم داشته باشیم تا بتوانیم قاعده فقهی درستی داشته باشیم.
ریشه مد در دایره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی به معنای شیوه کنش زودگذر نامیده شده است؛ دهخدا هم مد را طریقه موقت دانسته است که طبق سلیقه اهل هر زمانی تنظیم میشود؛ البته الان مد غربی پشتوانه فرهنگ مصرفی دارد و ترنسهای زیادی هم ابزاری برای رواج مدگرایی هستند.
ما باید در حوزه چارچوب دینی به این نوع مسائل بپردازیم؛ مد و مدگرایی یک ریشه تنوعطلبی و زیبایی دارد که در وجود هر انسانی هست ولی طبیعتاً با این انگیزهها همچنین زینت برای نامحرم و تشبه به کفار، تضعیف اقتصاد اسلامی و تهییج شهوت و ... مورد تأیید شارع مقدس نیست.
127 روایت که عمدتاً سند صحیح دارند، به بحث لباس پرداختهاند و از جمله به آرایش، تن پوش و پاپوش و زینت و ... پرداختهاند. حتی بحث لباس مشترک بین زن و مرد هم مورد توجه بوده است و حتی موارد زیادی درباره سبک انتخاب لباس مانند پشمی و پنبه بودن، موئین و ضخیم و نازک بودن و ... وارد شده است. همچنین به اینکه لباس عبادت و بیمار و داخل و خارج خانه و...چگونه باید باشد، پرداخته شده است؛ درباره لباس چسب هم بیان شده است که لباس چسب برای مردان، نازایی به دنبال دارد. از نظر زمان پوشش یعنی پوشش روز جمعه و شب و روز و عید و .. . هم روایات زیادی داریم.
لباس خانه و اتاق خواب، لباس اجتماع، مسئله تشبه به کفار و دشمنان و لباس شهرت هم از دیگر مواردی است که در روایات به آن پرداخته شده است؛ بنده معتقدم گنجینه بزرگی در عرصه منابع داریم.
بافتار فقه ما 4 عنوان دارد؛ اول اصول و قواعد کلان، دوم منابع فقهی که کتاب و عقل و سنت و اجماع است، عنوان سوم هم روش و چهارم، مسئله است. فقیه با متد اجتهادی خود باید بتواند براساس منابع و مبانی کلان مسائل را حل کند و حکم بدهد؛ از روش برای حل مسئله استفاده کند؛ منابع ما کم و کاستی ندارد و قوی است ولی در روشها و نظام مسائل باید راههای جدیدی را باز کنیم.
انتهای پیام