تکفیری‌ها چگونه برای عملیات انتحاری آماده می‌شوند
کد خبر: 4194268
تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۵
حجت‌الاسلام محمد عابدی پاسخ داد

تکفیری‌ها چگونه برای عملیات انتحاری آماده می‌شوند

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: رهبران گروه‌های تکفیری، دلایل معرفتی یا مذهبی متعددی برای عوامل خود می‌سازند. از اتهاماتی چون مشرک بودن شیعیان به دلیل زیارت و توسل گرفته تا نفی مراسم‌ مذهبی برای سالروز شهادت ائمه(ع) که از سطحی‌ترین توجیهات مطروح شده برای سربازانشان است.

حجت‌الاسلام محمد عابدی

انجام عملیات ترور با استفاده از روش انتحاری ظاهر ساده‌ای دارد ولی در اصل بسیار پیچیده است. اینکه چگونه یک فرد از نظر روحی به نقطه‌ای می‌رسد که حاضر می‌شود مواد منفجره به خودش ببندد و خود را در میان انسان‌های دیگر منفجر کند مسئله ساده‌ای نیست. او ابتدا مجاب شده جان خودش را ازدست بدهد و سپس جان چندین انسان دیگر را هم بگیرد.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین محمد عابدی؛ عضو هیئت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا، به تشریح دلایل عملیات‌های تروریستی و کشتار مسلمانان توسط تکفیری‌ها، نگاه اسلام به ترور و خشونت و همچنین راهکارهای مقابله با این تفکرات پرداخت.
متن این مصاحبه را در ادامه می‌‌خوانید:
 
ایکنا ـ چه عواملی باعث می‌شود کسی که ادعای مسلمانی دارد عده‌ای دیگر از مسلمانان بی‌گناه را بکشد؟
 
همواره در پس فعالیت‌های اجتماعی مخصوصا فعالیت گروه‌هایی که داعیه اعتقادی دارند می‌توان مدیریت‌های سیاسی را مشاهده کرد. به دیگر بیان بروز و ظهور اقداماتی ضد امنیتی با عناوین، پرچم و عَلَمِ اعتقادی، معمولا توسط گروهی پساپرده مهندسی شده‌اند تا از طریق آنها به اهداف سیاسی و امنیتی خود برسند. حداقل در مورد  اقدامات ضد امنیتی گروه‌هایی که مقابل جمهوری اسلامی قرار می‌گیرند و داعیه اعتقادی دارند، می‌توان این واقعیت را به خوبی مشاهده کرد و اعترافات افرادی معروف مانند قاتل شهید شهریاری یا عبدالمالک ریگی و... بهترین گواه بر این کارکرد است. 
 
در حقیقت افراد و گروه‌های اعتقادی، دقیقاً از زاویه اعتقادات قوی ولی فاقد قدرت تحلیل و درک معادلات پیچیده که سفارش دهندگان عملیات از آنها پنهان می‌کنند، یا برایشان توجیه می‌کنند، جذاب‌ترین طعمه بوده و هستند. چنین کسانی مستعد آن هستند که توسط دستگاه‌های اطلاعاتی و سیاسی مورد طمع قرار بگیرند.  وظیفه دستگاه‌های تبلیغی، آموزشی و فرهنگی و مذهبی کشور تلاش برای مدیریت و جلوگیری از تحقق آسیب از این جهت است. دلیل اصلی تمرکز دشمنان بر مدیریت رسانه‌ای و فرهنگی و خارج کردن رسانه‌های نظام و ابزارهای آموزشی و مذهبی آن از مدار مرجعیت با همین هدف صورت می‌گیرد که بتواند مدیریت مذکور را خود به دست بگیرد.
 
در چنین شرایطی دستکاری کردن اعتقادات مردم و جهت دادن به آن در مسیر ضد نظام، راحت‌تر می‌شود. این که شاهد تلاش‌های پر حجم برای قهر کردن مردم از رسانه‌های نظام یا مساجد و کانون‌های دینی و بصریت‌افزایی و... هستیم، می‌تواند کاستن از اثرگذاری نظام بر آگاهی‌های سیاسی مردم و دشمن‌ شناسی آنان را در پی داشته باشد و به دنبال آن اعتقادات مذهبی به راحتی تحت مدیریت دشمنان قرار بگیرد.
 
در دنیای جاسوسی و امنیتی، مشهور است که بهترین، ارزان‌ترین، مطمئن‌ترین و قوی‌ترین سربازان برای خیانت به کشورشان، سربازان اعتقادی و بدون تحلیل هستند، کسانی که انگیزه اعتقادی دارند و با تمام وجود در پی اعتقادشان تلاش می‌کنند. بنابراین اگر بتواند انگیزه‌های اعتقادی را مورد هجوم و نفوذ قرار دهد و سربازانی از این گروه به دست آورد، آنها حتی حاضرند بدون هزینه مادی و حتی با ایثار و از خود گذشتن در مسیر اهدافی خارجی، بدون این که خود مطلع باشند، قدم بردارند؛ حتی در مراحل بعد این اعتقادات منحرف، چنان تار عنکبوتی به دور افراد می‌پیچد که با علم به بازی در زمین دشمن، علیه ملت خود اقدام می‌کنند.
 
درباره عواملی که موجب می‌شود یک مسلمان، مسلمان دیگر را به قتل برساند و حتی همانند داعشی‌ها و گروه‌های شیطانی به این کار خود افتخار کند و بابت آن از خداوند انتظار بهشت را نیز داشته باشد، نمی‌توان فقط به یک عامل مستقیم اشاره کرد و مثلا جهل و نادانی، کج‌اندیشی مذهبی و .... را به عنوان عامل انحصاری معرفی کرد. علل این انحرافات و قساوت‌های وحشتناک، دارای لایه‌های مختلف است. شما در جریان فتنه خوارج مشاهده می‌کنید که مسلمانان، نمازشب‌خوان و  حافظ قرآن به جنگ امیرمومنان(ع) می‌آیند حتی به عرض و آبروی مردم متعرض می‌‎شوند، شکم زنی را می‌درند و... با این حال پیشانی آنان اثر سجده دارد و اهل نمازشب هستند؛ مثل همین داعشی‌هایی که  اهل نماز و ... هستند. 
 
درباره جنگ معاویه با امیرالمؤمنین(ع) شنیده‌اید که اهل قرآن بودند و حتی قرآن به نیزه کردند تا مسلمان بودن خود را نشان دهند و یاران حضرت فریب آنان را خوردند چون از درک معادلات پساپرده که توسط عمرو عاص طراحی و توسط مسلمانان اجرا شد، عاجز بودند. حتی سپاه معاویه نیز آلت دست است و در حالی که از بدیهیات اسلامی خبر ندارد، با انگیزه‌سازی مذهبی به میدان می‌آید و علیه حکومت علوی مجاهده می‌کند. در ماجرای کربلا نیز فراوان هستند کسانی که قربه الی الله به سوی حسین بن علی(ع) هجوم می‌برند و پیروزی یزید بر وی را پیروزی لشکر خدا می‌دانند. 
 
پس مشاهده می‌کنیم که تاریخ پر است از این مهندسی‌ها و به کار گرفتن انگیزه‌های اعتقادی مردمی که معتقدند ولی فاقد تحلیل و بصریت و قدرت تشخیص حق از باطل هستند. با توجه به اینگونه واقعیت‌های تاریخی در مورد حملات اخیر نیز هرچند عوامل مستقیم آن را باید شناخت و نابود کرد اما مهمتر از آن مهندسانی هستند که پشت پرده، انگیزه‌های اعتقادی در گروه‌ها به وجود آورده‌اند و آن را تقویت کرده‌اند. هنر نظام اسلامی، حوزه‌های علمیه، رسانه‌ ملی، مراکز فرهنگ‌ساز و...  این است که در  کنار همه اقدامات امنیتی، انتظامی، انتقامی و بازدارندگی؛ به این بخش مهم ورود جدی کنند و مدام در مناطقی که امکان چنین  سربازگیری‌هایی وجود دارد، در میدان باشند. 
 
بنابراین آگاه‌سازی، بصیرت‌افزایی و جهاد تبیین نسبت به معاملات سیاسی، اجتماعی و دشمن شناسی به معنای واقعی کلمه لازم است تا مردم و گروه‌های در معرض خطر، به جهت اعتقاداتشان در معرض سوء استفاده دشمنان قرا نگیرند و به شکل مبنایی و واقعی و نه در حد شعار و ظاهرسازی، در این مورد اقدامات لازم  به صورت پیوسته و منظم صورت پذیرد.
 
ایکنا ـ رهبران این گروه‌های تکفیری چه دلایل معرفتی یا دینی برای عوامل خود می‌آورند که افراد اینگونه مجاب می‌شوند؟ 
 
رهبران گروه‌های تکفیری بر اساس آنچه بیان شد، خود سربازان نیابتی دشمنان اصلی و سیاست‌بازان بین‌المللی مانند آمریکا،  اروپا و برخی کشورهای مرتجع، علیه جمهوری اسلامی ایران و مقاومت در سطح منطقه‌ای هستند و برخورد ریشه‌ای، تنها با توجه به این دست واقعیت‌ها ممکن است. با این حال این رهبران در سطح ظاهر برای توجیه دشمنی و لزوم اقدامات علیه مردم و نظام اسلامی نیازمند مستمسک‌ها و بهانه‌های مذهبی هستند چون باید اعتقادات را به میان بکشند تا بتوانند سربازگیری کنند. 
 
البته وضعیت اقتصادی و .... همگی در به تله افتادن سربازان اعتقادی موثر است، اما مهمترین آنها مسائل مذهبی است. اختلافات مذهبی، اقدمات غلط ضد وحدت برخی گروه‌های بی‌بصیرت داخلی که فقط جلوی پای خود را می‌بینند و از درک معادلات در افق‌های دور عاجزند؛ مرجع‌تراشی و تولید مراجع لندنی و پاریسی  و... که تلاش می‌کنند مدیریت و مرجعیتی در مقابل مرجعیت علما و و بزرگان داخلی دست و پا کنند و در مواقع حساس  و بحرانی به نقش‌آفرینی مخرب و ضد امنیتی روی بیاورند تا ابزاری برای فشار به جمهوری اسلامی و سیاست‌های آن داشته و در میدان‌های مختلف به سهم‌خواهی و گروکشی بپردازند. نمونه آن را در سیستان و بلوچستان به روشنی دیده‌ایم که سال‌هاست تلاش می‌شود احساسات مذهبی و اعتقادی مردم علیه حاکمیت اسلامی توسط گروهی خاص مدیریت شود. در این وضعیت‌ها مطمئنا دست‌هایی فراتر در کار است که می‌کوشند با خرج‌های میلیاردی در طول چند دهه به رقیب‌سازی برای مدیریت داخلی مردم و اقوام و مذاهب بپردازند.
 
این رهبران دلایل معرفتی یا دینی متعددی برای عوامل خود می‌سازند. از اتهاماتی چون مشرک بودن شیعیان به خاطر زیارت و توسل گرفته تا مراسم‌های مذهبی درباره شهادت ائمه معصوم(ع) و .... همگی از سطحی‌ترین توجیهاتی است که برای مقابله با نظام و کشور به خورد سربازان اعتقادی داده می‌شود. به راحتی با تفسیرهای ابتدایی و مغشوش از قرآن و سنت پیامبر(ص) اتهام کفر و طغیان به رهبران و مسئولان و سیستم اسلامی می‌زنند؛ به مغالطه‌های مختلف مانند عمده‌نمایی مشکلات معیشتی و تبعیض و فقر می‌پردازند؛ در حالی که هرگز از عوامل خارجی و هزینه‌سازی دشمنان نظام سخن نمی‌گویند که چگونه موجب شده است نظام اسلامی به راحتی نتواند به اداره کشور بپردازد.
 
این افراد از مغالطه حق و واقعیت‌پوشی و دروغ‌های بزرگ استفاده می‌کنند و پیشرفت‎‌های کشور را به کل از پیش چشمان سربازان اعتقادی محو می‌کنند؛ گویی جمهوری اسلامی ایران در چهل و اندی سال گذشته هیچ دستاورد ملموس و درخور توجهی نداشته است. شکست‌ها، فقر، فساد و ناعدالتی‌های بزرگ در کشورهای دیگر را نادیده می‌گیرند؛ از مغالطه‌های رسانه‌ای متعدد بهره می‌برند؛ از شخصیت‌سازی و مرجعیت‌سازی موازی برای شخصیت‌ها و مراجع مورد اعتقاد نظام استفاده می‌کنند و... اینها تنها بخشی از ظرفیت‌هایی است که در اختیار دشمنان امنیت و استقلال کشور قرار دارد.
 
یکی از این مغالطات و غلط اندازی‌ها که این رهبران از آن استفاده می‌کنند مسئله ترور و کشتار غافلگیرانه مردم، زنان، کودکان، پیران، نخبگان علمی و نظامی و ... است. در حالی‌که  همه این افراد که آنان کشته‌اند، مسلمان بوده‌اند و از اعماق وجود شهادتین گفته‌اند؛ آنان برخلاف قرآن و حتی کتاب‌های فقهی خود که خون و عِرض و مال مسلمان را محترم می‌دانند به راحتی در سایه استحاله و شست‌وشوی مغزی، مسلمان می‌کشند؛ مسلمان آتش می‌زنند؛ مسلمان در قفس می‌اندازند و غرق می‌کنند؛ اعضای بدن مسلمان زنده را می‌برند و کارهایی می‌کنند که انسان زبان توان بیان آنها را ندارد.
 
 از جمله ابزارهای معرفتی که اینها دارند، سوء استفاده از قرآن کریم است. آنان آیات قرآن را به راحتی تطبیق و تفسیر می‌کنند با تفسیر مطابق رای و نظر خود، هر کسی را بخواهند مهدور الدم می‌کنند در اولویت مبارزه جای می‌دهند و با آیات قرآن دشمنان را دسته‌بندی می‌کنند و خطر شیعه و مقاومت را بیشتر از خطر اسرائیل معرفی می‌کنند و آنگاه عمله و سربازانشان به جای مبازه با اسرائیل و... اولویت اول را از قرآن، مبارزه با ایران  معرفی می‌کنند.  
 
تاسف‌‎آور این است که در این آتش حتی اهل سنت را نیز می‌سورانند. اینها معتقدند که چون کمک به غزه به معنای پیروزی ایران شیعه است، نباید به غزه کمک کرد. آنان به چشم خود شهادت بیش از سی هزار نفر از مردم مظلوم را می‌بینند ولی دم بر نمی‌آورند اما برای مبارزه با جمهوری اسلامی از هر تهمت و افترایی مستند به کتاب و سنت بهره می‌برند.
 
ایکنا ـ حال باید پرسید چه قرائتی از اسلام باعث می‌شود این گروه از تروریست‌ها فکر کنند با عملیات انتحاری و ترور به بهشت می‌روند و با پیامبر(ص) محشور می‌شوند؟ 
 
پاسخ این است که قرائت ابزاری از اسلام، یعنی قرائتی که می‌گوید اسلام یعنی منافع من، علت این تفکر است. آنان اسلام را مطابق خواسته‌های خودشان معنا می‌کنند. یعنی ابتدا منافع دنیایی و هوی و هوس خود را می‌سنجند. این منافع را ردیف می‌کنند و بعد برای توجیه این منافع شروع می‌کنند به ساختن اسلام. اسلامی که بتواند نیاز آنها را تامین کند اسلام واقعی است و بقیه شرک و طاغوت می‌شوند. این دقیقاً اتفاقی است که در دهه اخیر رخ داد و داعش ظهور کرد. سربازان داعشی حتی وسائل شب زفاف خود را نیز با خود داشتند تا بلافاصله بعد از شهادت به آغوش حور‌العین‌ها بغلطند. روایت‌‎های عجیبی در اینباره گزارش شده است که نقل آنها موجب وهن است. 
 
حالا باید پرسید آیا یک عده مسلمان نشستند و چنین فکری کردند که اسلام را مطابق میل‌شان تعریف کنند و محصولش شد داعش؟ هرگز چنین نبود و نیست بلکه همان سخن اول که گفتیم را باید به یاد داشته باشیم. دشمنان اسلام برای برهم زدن نظم موجود و تکه تکه کردن کشورهای اسلامی، برای کاهش قدرت آنان، برای  تضعیف و وابسته‌تر کردن مسلمانان، نیاز داشتند که خاورمیانه جدیدی طراحی کنند. در این مسیر نیاز به پیاده نظامی داشتند که بتواند به نیابت از آنان، اهدافشان را عملی کند. مسلمانانی که داعش در چهره آنان ظهور کرد، سربازان اعتقادی بودند که توسط دشمنان اسلام طراحی و سازماندهی و حمایت شدند.
 
ایکنا ـ چه اقداماتی باید علیه این تفکرات تکفیری انجام داد؟
 
به نظر می‌رسد اقدامات ترکیبی مهمی برای مبارزه با این تفکرات باید پی گرفت. لازم است نظام اسلامی مدیریت هدایتگرانه و رشد دهنده  خود را به همه جغرافیای سیاسی کشور گسترش بدهد. لازم است تبیین و هدایتگری و آگاهی‌بخشی موثر نسبت به منشاء مشکلات، تفاوت‌ها، تبعیض‌ها، نابرخورداری‌ها و ...ارائه شود، آن هم نه به صورت تبلیغی و سطحی، بلکه به صورت دقیق، علمی، پایدار و مداوم؛ به گونه‌ای که دشمن‌ شناسی و توجیه بودن نسبت به وضعیت کشور و دلایل معضلات و مشکلات، به فرهنگ ملی تبدیل شود.
 
باید نابرابری‌های غیرقابل توجیه رفع و رجوع شود، سواد رسانه‌ای مردم به ویژه افراد در استان‌های در معرض خطر به صورت جدی تقویت شود، روح امید و نشاط در کشور بیش از گذشته دمیده شده و خدمات نظام به صورت غیرمستقیم در معرض دید قرار بگیرد. همچنین لازم است مرجعیت رسانه‌ای، فرهنگی و اعتقادی در کشور به صورت دقیق مورد توجه و تقویت قرار بگیرد.

 

انتهای پیام
captcha