به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رضا محمدی شاهرودی، استاد حوزه علمیه و کارشناس معارف دینی، 8 آذرماه در ادامه سلسله جلسات پاسخگویی به شبهات فاطمی، که از سوی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه برگزار شد، گفت: مهمترین کار شناخت حضرت فاطمه(س) است. اگر معرفت حاصل شود، عبادت بزرگی است و فضیلت یک شب برای ما از 30 هزار شب بیشتر خواهد بود. امام صادق(ع) فرمودند: «من عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر.» قرآن فرموده: «لیله القدر خیر من الف شهر»؛ لیله القدر از هزار ماه با فضیلتتر و بهتر است و کسی که به معرفت فاطمی برسد چنین ثوابی در انتظار اوست.
وی افزود: شناخت فاطمه(س)، لیله القدر و سرّی از اسرار خداوند است که فضیلت بسیاری دارد. ایشان چه در زمان حیات و چه بعد از آن شناخته نشدند، زیرا اگر مردم زمانهشان او را شناخته بودند، آن رفتارها از آنان سر نمیزد و الان اکثر مسلمین پی به عظمت وجودی ایشان نبردهاند و اگر فقط پی به سیره علمی و عبادی او پی برده بودند، وضعیت متفاوتی داشتیم. حسن بصری نقل کرده است که او اعبد عباد بود و آنقدر به نماز میایستاد که پاهای او ورم میکرد.
محمدی شاهرودی با اشاره به این شبهات که آیا ماجرای جسارت به خانه حضرت زهرا(س) از نظر تاریخی مسلم و یقینی است، و چرا حضرت زهرا(س) پشت در رفتند، در حالی که در آن دوره بین اعراب چنین رسمی وجود نداشت که زن در را باز کند و آیا خانههای آن زمان همانند امروز در داشتند، گفت: هیچکدام از این شبهات درست نیست؛ در مورد پاسخ سؤال اول یقیناً مسئله آتشسوزی جزء مسلمات تاریخی است. وقتی قرار است انسان درباره علمی نظر بدهد، باید با روش خود درباره آن علم بحث کند. لذا نمیتوان موضوع تاریخی را به کمک فلسفه، عقل و تجربه کشف کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: آتشسوزی آنقدر در روایات شیعه و اهل سنت نقل شده که از تواتر عبور کرده و اسناد این روایات هم ذکر شده است. بنابراین آتشسوزی در خانه علی(ع) رخ داد و در کتاب «در ساحل حقیقت» به آن پرداختهام. چرا حضرت زهرا(س) پشت در رفتند؟ مردم فکر میکنند که ایشان پشت در رفتند تا در را باز کنند و اهل منزل هم مطلع نبودند چه کسی پشت در است یا کسی جز حضرت علی(ع) و فاطمه(س) در خانه نبودند؛ اینها درست نیست، زیرا زبیر و افراد دیگری در منزل بودند و همه میدانستند که چه کسانی پشت در هستند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه خانههای قدیمی هم در داشتند و حتی کلونهای مجزا برای زن و مرد داشت، اظهار کرد: افرادی از جانب حکومت پشت در آمدند و با صدای بلند فریاد زدند که ای اهل خانه بیرون بیایید و با خلیفه بیعت کنید وگرنه خانه را به آتش میکشیم و فاطمه(س) پشت در آمدند تا آنان حیا کنند و بروند. ایشان خود را به عنوان دختر پیامبر(ص) معرفی کردند، ولی آنها حیا نکردند.
محمدی شاهرودی با بیان اینکه بعد از رحلت پیامبر(ص) اکثر قبایل و طوایف مرتد شدند و حتی اهل قریش و شهر مکه و اقوام پیامبر(ص) در زمره آنان بودند، اضافه کرد: فردی که در صلح حدیبیه در نوشتن پیمان سختگیری میکرد و حاضر نبود کلمه «رسول الله» در کنار نام «محمد(ص)» باشد سخنرانی کوتاهی برای مردم مکه کرد و گفت ای مردم، مکه شهر پیامبر است و شما آخرین افرادی هستید که دین آوردید و آخرین نفر باشید که از دین بیرون میروید.
وی با بیان اینکه طبق برخی اقوال، حافظان قرآن بسیاری حدود 700 نفر در جنگ کشته شدند و مابقی مردم به ارتداد روی آوردند، افزود: اگر در این اوضاع مردم مدینه مرتد میشدند و یا شورش داخلی رخ میداد اسلام باقی نمیماند. اهل بیت(ع) متوجه این حقیقت بودند، ولی دیگران نمیدانستند یا میدانستند و میخواستند این امر رخ دهد. از این رو ابوسفیان که ابن عباس را همراه خود کرده بود به علی(ع) پیشنهاد داد که شما پیش برو و ما حمایت خواهیم کرد و شهر را از سرباز پر میکنم. البته قدرت این کار را داشت ولی اگر چنین فتنهای رخ میداد اسلام نابود میشد. آنان میخواستند آب گلآلود شود و ماهی خود را بگیرند، ولی اهل بیت(ع) نمیخواستند خونی ریخته و شمشیری کشیده شود.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: حضرت علی(ع) شمشیری داشت که عمروبن عبدود را کشت و وقتی برخی خواستند صورت قبرهای کندهشده در جریان شهادت حضرت زهرا(س) را نبش کنند، علی(ع) فرمود اگر چنین کاری رخ دهد من بقیع را با خون شما رنگین میکنم، ولی در این شرایط امر دایر بر این است که علی(ع) پشت در بیایند و درگیری و خونریزی اتفاق بیفتد و به سراسر مدینه کشیده و اسلام نابود شود یا از حق خود برای حفظ اسلام دست بکشند. در دوره خلافت امیرالمؤمنین(ع) دو زن نزدشان آمدند و هر دو مدعی شدند که این فرزند برای آنان است و یکی او را دزدیده است؛ حضرت شمشیری گرفت و با جدیت اعلام کردند که من بچه را نصف میکنم و به شما دو نفر میدهم، ولی ناگهان مادر واقعی بچه گفت نه این بچه من نیست؛ حضرت براساس این مسئله روانشناسی فرمودند که این بچه از همین زن است؛ این مادر جان بچه را نجات داد ولو اینکه ممکن است سرپرستی او به دست دیگری بیفتد. جریان صدر اسلام هم این بود و اگر شمشیر به میان میآمد، نهال اسلام و طفل اسلام از بین میرفت.
وی افزود: اگر علی(ع) پشت در میآمد، آنان به دنبال درگیری بودند و خونریزی میشد، کمااینکه وقتی زبیر آمد سر او را شکستند و او را کتک زدند و در چنین شرایطی فاطمه(س) پشت در آمد. گفته میشود آن زمان رسم نبود که زن در را باز کند که سخن درستی نیست. آیا اگر کسی در منزل را میزد و کسی در خانه نبود، زنان در را باز نمیکردند؟ اینکه میگویند خانهها در نداشته است باز از حرفهای عجیب و غریب است. آیا وقتی از منزل بیرون میرفتند خانهها باز و بدون در بود؟ آیا مسجد النبی در نداشت یا درِ خیبر غلط است یا قرآن فرموده که از در وارد خانه شوید و نه از پشت بام نادرست است؟
محمدی شاهرودی با بیان اینکه خانهها قبل از زمان صدر اسلام در داشت و آهنگری صنعتی برای هزاران سال قبل از اسلام است، گفت: یکسری ادعاها و خیالبافیهایی را مطرح میکنند و براساس آن نتیجه میگیرند، در حالی که این مقدمات موهوم و سست نتایج نادرستی دارد. این حادثه تاریخی است و باید با روش تاریخی بحث شود. در منابع اهل سنت آمده است که حضرت محسن(ع) در شکم حضرت فاطمه بود و نام او را پیامبر(ص) انتخاب کرده بود و چون از ماه چهارم گذشته بود اسم داشت، ولی در این ماجرا سقط شد. همچنین پهلوی فاطمه شکسته شد که اهل سنت هم در منابع خود آوردهاند. کاش تاریخ را با تاریخ جواب میدادند نه تحلیلهای ساختگی.
انتهای پیام