بهمناسبت سیونهمین سالگرد شهادت سردار شهیدمهدی زینالدین، فرمانده لشکر ۱۷ امام علی بن ابیطالب(ع) استان قم، خبرنگار ایکنا از قم با یکی از همرزمان این شهید والامقام و معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) درخصوص ویژگیهای فرماندهی شهید زینالدین و نیز واقعیتهای دفاع مقدس به گفتوگو نشسته است که در ادامه تقدیم مخاطبان میشود.
محمود پاکنژاد، معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه افتخار میکنم سرباز شهید مهدی زینالدین بودم، گفت: مقام معظم رهبری در زمان حضور بر مزار شهید مهدی زینالدین فرمودند: از دوراندیشی و تدبیر و عرفان آقا مهدی بگویید؛ بنده نیز توفیق پیدا کردم در این فرصت در رابطه با این سه نکته که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتند، صحبت کنم.
وی با بیان اینکه با قدم گذاشتن در پادگانهای زمان جنگ با تمام وجود میتوان دوراندیشی شهید مهدی زینالدین را حس کرد، گفت: درخصوص تدبیر ایشان باید بگوییم در زمانی که شهید زینالدین فرمانده لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) شدند، نیروهای پنج استان با شهرهای متعدد و فرهنگ و گویشهای متفاوت به لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) اعزام شدند، ایشان با توانمندی بالا توانستند بین این افراد به نحوی وحدت و اتحاد ایجاد کنند که در سختترین شرایط نبرد برای هم جان میدادند و در حال حاضر نیز بعد از 39 سال همچنان با هم ارتباط داریم و احساس برادری و دوستی ما ادامه دارد.
معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) با بیان اینکه او در کنار بزرگانی مانند شهیدحسن باقری پرورش یافت و همرزم این افراد بود، افزود: شهید مهدی زینالدین دشمنشناس بود و ارتش عراق را خوب میشناخت و میدانست راه نفوذ و پیروزی بر این ارتش، اصل غافلگیری است.
رزمنده دفاع مقدس ادامه داد: شهید زینالدین در زمان فرماندهی در لشکر، کادرسازی کردند و بسیار امر آموزش را مورد توجه قرار دادند و یک واحد به نام آموزش نظام در لشکر تشکیل داد تا براساس مأموریتی که به لشکر محول میشود نیروها آموزش ببینند. لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) یک لشکر خطشکن بود؛ شهید زینالدین در کنار آموزش، به اطلاعات عملیات نیز توجه خاص داشت.
پاکنژاد گفت: عملیات شناسایی به قدری در جنگ مهم است که قبل از هر عملیات، حتماً باید شناسایی انجام شود؛ اطلاعات عملیات چشم فرماندهی و بینای یک گردان رزمی است، چراکه اگر نیروی اطلاعات عملیات بتواند منطقه را بهطور دقیق شناسایی کند مسلماً دست فرماندهی برای طرح دادن و عملیات کردن بازتر خواهد بود و در حین عملیات نیز نیروهای رزمنده را با چشم باز و روشن هدایت میکند.
معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در دفاع مقدس گفت: در زمان انجام عملیات نیز ما تا جایی موفق بودیم که هوا تاریک بود اما به محض روشنایی روز ما متوقف میشدیم و یا دشمن با پاتک ما را به عقب میراند که این موضوع قدرت و برتری ارتش بعث عراق را میرساند.
وی با بیان اینکه در سن 16 سالگی به جبهه اعزام شده بود، ادامه داد: چندین بار قبل از سن 16 سالگی برای اعزام به جبهه مراجعه کردم، اما این اجازه به من داده نشد و زمانی که به سن 16 سالگی رسیدم با اجازه کتبی پدرم به جبهه اعزام شدم. ما برای آموزش از پایگاه ناحیه نبی اکرم(ص) قم به سمت پادگان 21 حمزه(ع) حرکت کردیم، در آن زمان آموزشها 45 روزه بود، اما به ما در مدت 23 روز بهصورت فشرده آموزش دادند و بعد از اتمام دوره در فرودگاه مهرآباد سوار بر هواپیمای باربری به سمت امیدیه پرواز کردیم؛ این برای اولین بار بود که فرودگاه و هواپیما میدیدیم؛ با 800 نفر همرزم در هواپیمای باری نشستیم به نحوی که جایی برای تکیه دادن و نگه داشتن خود در زمان تیک آف نداشتیم.
معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در دفاع مقدس با اشاره به عدم آشنایی با جغرافیای استان خوزستان در آن زمان بیان کرد: زمانی که از هواپیما پیاده شدیم، ما را با سلاحهای آکبند تجهیز کردند و از امیدیه به آبادان بردند؛ در آن زمان عملیات بیتالمقدس در حال آغاز بود و ما تازه اینجا بود که دلیل آموزش فشرده و حمل و نقل با هواپیمای باری را متوجه شدیم، ما باید به عملیات سرنوشتساز بیتالمقدس میرسیدیم.
وی گفت: ما را در آبادان به نیروهای ارتشی ملحق کردند و نیمی از گردانها نیروهای ارتشی و نیمی از آن نیروهای بسیجی بودند، لذا در عملیات بیتالمقدس، ما مرحله به مرحله با نیروهای ارتشی با هم بودیم و بهدلیل تجربهای که آنها داشتند در کنارشان احساس آرامش میکردیم و قوت قلب داشتیم.
پاکنژاد افزود: در شب اول عملیات ما 14 کیلومتر پیادهروی کردیم تا به ایستگاه حسینیه برسیم، تا رسیدن به این جاده ما تلفات ندادیم، اما با روشن شدن هوا تانکها آتش ریختند، برای اولین بار بود که ما آن شرایط را تجربه میکردیم، تلفات ما در پاتک دشمن اتفاق افتاد، جوانان بسیاری با جان و دل از خط محافظت کردند و در آن روز شهید و زخمی بسیاری تقدیم کردیم.
معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در دفاع مقدس گفت: بعد از این مرحله عملیات، گردان ما که سه گروهان داشت با تقدیم تعداد زیادی شهید و زخمی به یک گروهان تبدیل شد که در ادامه این گروهان با چند گروهان دیگر به یک گردان دیگر تبدیل شد و مراحل را به همین ترتیب پشت سر میگذاشتیم تا به مرحله آخر رسیدیم. در این مرحله مأموریت ویژه تصرف جاده شلمچه خرمشهر را به گردان ما دادند تا بعثیهای حاضر در خرمشهر را تسلیم کنیم، ما شبها با 150 نیرو با کامیون ساعتها حرکت میکردیم و بقیه راه را نیز برای رسیدن به نقطه مأموریت پیاده میرفتیم.
این رزمنده دفاع مقدس اظهار کرد: در آن زمان احساس میکردیم خداوند به ما عنایت ویژهای دارد، زیرا اولین نفراتی هستیم که به دشمن میرسیم و با او نبرد رو در رو داریم؛ اما آن شب، برای بار اول متوجه شدیم که پیش از ما نیروهایی به نام نیروی اطلاعات عملیات و تخریب وجود دارند و در زمانهایی که ما مشغول پدافند و سازماندهی هستیم، شبها با شجاعت و روحیه بالا از خط پدافندی عبور کرده و به سمت خط دشمن میروند تا گردان خطشکن را راهنمایی کرده و از تحمیل هزینه و تلفات جلوگیری کنند.
پاکنژاد ادامه داد: زمانی که از معبر یک متری که نیروهای تخریب در میدان مین زده بودند به سمت خط دشمن حرکت میکردیم، منوری زده شد؛ یک تیربارچی روبهروی معبر ایستاده بود و همه گردان را به رگبار بستند، آن تیربارچی لجوج و سمج به تنهایی توانست گردان ما را قلع و قمع کند؛ مقبره شهدای شلمچه همه آن شهیدان همرزم ما هستند که در آن شب شهید شدند، این تیربارچی بعثی به قدری لجوج بود که با تمام شدن تیر اسلحه از سلاحش بهعنوان سلاح سرد و چوب دستی برای مقابله با ما استفاده کرد. لذا، ما علاوه بر تجهیزات بسیار قوی ارتش بعث با چنین نیروهای گستاخ و سنگدلی نیز مواجه بودیم.
وی افزود: در ادامه ما با کمک گردان دیگری جاده شلمچه خرمشهر را تصرف کردیم و با شکستن محاصره بود که هزاران نیروی دشمن در خرمشهر تسلیم شدند که اگر این محاصره شکسته نمیشد تک تک نیروهای بعثی حاضر در خرمشهر همانند آن تیربارچی بودند و امکان مقابله با آنها وجود نداشت و به برکت خون شهدا و عنایت پروردگار این اتفاق افتاد و خرمشهر آزاد شد.
معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در دفاع مقدس گفت: بعد از آزادی خرمشهر و مدتی که در خط پدافند بودم ما را برای آموزش شناسایی و عملیات به منطقهای بین دهلران و مهران فرستادند، وقتی که در این منطقه حاضر شدیم در حدود 50 مربی کلاه سبز منتظر ما بودند، از هر یگان، چند نیرو با مشخصات خاصی که اساتید درخواست داده بودند به این آموزش اعزام شده بودند و جمعاً 300 نفر در آن منطقه آموزش دیدیم.
وی با بیان اینکه تمام اتفاقاتی که برای بنده در ادامه جنگ افتاد را مدیون این آموزش هستم، ادامه داد: این اساتید ارتشی با تمام وجود دانستههای خود را به ما منتقل کردند و بعد از اتمام آموزش، ما به واحد اطلاعات عملیات معرفی شدیم؛ اولین عملیات شناسایی ما عملیات والفجر 3 بود که قرار بود مهران را از دید و تیر دشمن خارج کنیم، شهید مهدی زینالدین در این عملیات حضور داشتند و زمانی که به منطقه عملیاتی رسیدیم متوجه شدیم لشکر 41 ثارالله به فرماندهی شهید قاسم سلیمانی نیز در آنجا حضور دارند.
پاکنژاد اظهار کرد: شهید مهدی زینالدین بعد از بررسی منطقه و دستاوردهای یگان بیان کرد که ادامه این عملیات امکانپذیر نیست، زیرا موانع و استحکامات دشمن زیاد است و باید برای خارج کردن قلاویزان از چنگ دشمن باید از پشت سر آنان را غافلگیر کنیم.
معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در دفاع مقدس گفت: به جرئت میگویم چیزی که باعث شد کربلای یک موفق شود تفکر و تدبیر آقا مهدی بود که دو سال و نیم بعد از شهادت ایشان، در نهایت خطی که ما نمیتوانستیم با دهها گردان به آن برسیم، پاکسازی کردیم و هم مهران و هم قلاویزان آزاد شد.
وی با یادی از فرمانده اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) شهید ندیری بیان کرد: شهید ندیری نیز همین نظر را داشتند و برای تحقق این نظر، خود ایشان مسئولیت شناسایی مأموریت را برعهده گرفت، در این مأموریت چند فرمانده شهید شدند، بعد از شهادت این فرماندهان، شهید زینالدین دستور دادند که ادامه عملیات آزادسازی قلاویزان به آینده موکول شود که این زمان سال 63 و بعد از شهادت شهید زینالدین بود.
پاکنژاد تصریح کرد: اینکه امروز مهران میعادگاه هزاران زائر امام حسین(ع) است بهدلیل خون پاک ریخته شده شهدایی است که در گرمای تابستان در عملیاتهای انجام شده در این منطقه با لب تشنه شهید شدند.
وی در ادامه درخصوص دلیل مقدس دانستن جنگ هشت ساله ایران اظهار کرد: بعد از پیروزی انقلاب کشور درگیر جنگها و درگیریهای داخلی با منافقین بود، در این شرایط دشمنان ما که فهمیده بودن این انقلاب میتواند برای آنها خطرناک باشد، با تمام امکانات و توان، رژیم بعث را تجهیز کرده و از طریق عراق به خاک ما تجاوز کردند، در مقابل این تجاوز ما به دفاع از خاک و ناموس خود برخاستیم، کلمه دفاع، مقدس بوده و در همه جای دنیا نیز دفاع کردن مقدس شمرده میشود.
پاکنژاد ادامه داد: در روزهای ابتدایی جنگ، شهرهای مرزی به اشغال درآمد و رژیم بعث قصد داشت در کوتاهمدت تهران و تمام شهرها را تصرف کند و اگر رشادتها در دفاع از میهن نبود، همه کشور غصب شده بود؛ بنابراین ما در دفاع از سرزمین خود در مقابل آنها ایستادیم که این عمل مقدس است.
معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در دفاع مقدس درخصوص نحو دریافت روایتهای دست اول از واقعیتهای دفاع مقدس گفت: اگر بخواهید به واقعیتهای دفاع مقدس برسید، باید به سراغ افرادی بروید که در دفاع مقدس و میدانهای نبرد حضور مؤثر داشتهاند.
وی با بیان اینکه این افراد باید آتش و تیربار دشمن، شرایط سخت نبرد، تعداد زیاد شهدا و مجروحین را دیده و با تمام وجود لمس کرده باشند، افزود: متأسفانه برخی از افرادی که بعد از دفاع مقدس بهعنوان راوی، روایتگر جنگ شدند سنشان به آن سالها نمیرسد و برخی هم که در زمان جنگ زندگی میکردند، در شرایط نبرد قرار نداشتند و اطلاع ندارند که در جبههها چه گذشته و با چه دشمن قدرتمندی روبهرو بودیم.
پاکنژاد گفت: برای فهم قدرت دشمن باید بدانیم که ارتش بعث عراق از نظر زرهی، مهندسی، توپخانه و هوایی جز ارتشهای برتر خاورمیانه بود و از همه نظر به ما برتری داشت؛ دلیل انجام عملیاتهای ما در تاریکی و شب نیز همین موضوع بود تا رزمندگان بتوانند از تاریکی شب برای غافلگیری و شکستن خطوط مستحکم دشمن استفاده کنند.
پاکنژاد در پاسخ به این سؤال که دلیل مقاومت و پیروزی ما در برابر ارتش قدرتمند بعث علیرغم برتریهایی که داشتند چه بود؟ گفت: این مقاومت و پیروزی با توکل و توسل به خداوند و دارابودن شعور عاشورایی اباعبدالله حسین(ع) در کنار همت، تلاش و تفکر فرماندهان فهمیده دفاع مقدس همانند شهید زینالدینها به دست آمد.
وی درخصوص بزرگنمایی و غلو در روایتهای دفاع مقدس تصریح کرد: رزمندگان واقعی دفاع مقدس شهدای زندهای هستند که در جنگ افتخارآفرین بودند و در حال حاضر نیز بدون نام و نشان در جامعه زندگی میکنند؛ روایتگرانی که در متن جنگ نبودند باعث این غلوها شدهاند، این افراد برای نمایش خود و بیان اینکه ما نیز جنگ را را درک کردهایم باعث غلو و تحریف میشوند.
این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه نباید شهدایی مانند شهید زینالدین و سایر شهدا را ماورایی و دستنیافتنی جلوه داد، گفت: در حال حاضر رزمندگانی هستند که شهدای زنده دفاع مقدس بهشمار میآیند، شهدا نیز مانند ما افرادی عادی بودند که با رشادت و خلوص نیت به مقام شهادت رسیدهاند.
وی تصریح کرد: نقلقولهای غیرواقعی باعث شده جوانان ما احساس کنند فاصله آنها با شهادت بسیار زیاد است در حالی که با وجود تهدیدات و معضلات اخلاقی امروزه، ما جوانان باایمان، بسیار فهمیده، باتدبیر و بابصیرتی داریم که به اصل و ریشه انقلاب اعتقاد دارند و به برکت تلاش همین جوانان است که در حوزههای مختلف موفق هستیم.
معاون اطلاعات عملیات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در دفاع مقدس با بیان اینکه روایتگری درست اجازه سوءاستفاده به دشمن را نیز نمیدهد، گفت: اینگونه نیست که دشمن خیال کند نسل بزرگ مردان و شهدا و رزمندگان به پایان رسیده است؛ جوانان ما دستپروده همان بزرگ مردان هستند که با فرمان مقام معظم رهبری، هزاران قاسم سلیمانی لبیک میگویند.
پاکنژاد با بیان اینکه بیان خاطراتش بعد از 33 سال تنها در لبیک به فرمان مقام معظم رهبری بود که فرمودند رزمندهای که خاطراتش را بیان نکرده هنوز مأموریت خود را تمام نکرده است، ادامه داد: پیرو تأکیدات مقام معظم رهبری، روایتگر نباید به تاریخ شفاهی استناد کند، لذا در این راستا باید به راهکاری دست یافت تا روایتگر به اسناد کتبی و کتابها استناد کند، در این صورت نویسنده و روایتگر کتاب نیز مسئولیت صحت مطالب را برعهده دارند، برخی از نقلقولها یا به شهید ختم میشود و یا واقعی نیست، لذا باید راویان ساماندهی شده به جغرافیای دفاع مقدس آشنا باشند و به کتاب و اسناد مرکز اسناد، استناد کنند.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا امروزه برخلاف دوران دفاع مقدس به جوانان در ردههای مدیریتی اعتماد نمیشود، گفت: این مسئله به این دلیل است که سود و منافع برخی در مدیریت است و حاضر نیستند این جایگاه را از دست داده و به جوانان بسپارند، اما اگر کار به جوانان سپرده شود، شاهد موفقیتهای بیشتری خواهیم بود، همانگونه که در صنعت دفاعی و نظامی با اعتماد به جوانان توانستیم موفقیتهای چشمگیری به دست بیاوریم اگر در بخش اقتصادی نیز این اعتماد و فضا به جوانان داده شود مسلماً شاهد بهبود اوضاع خواهیم بود.
این رزمنده دفاع مقدس دلیل اشتیاق جوانان و نوجوانان برای حضور در جنگ را قرار داشتن در فضای انقلاب دانست و افزود: بعد از انقلاب و در آغاز جنگ ما هنوز در فضای مبارزات انقلابی بودیم و زمانی که دشمن به یکباره به خاک ما تجاوز کرد، همه این حس وظیفه دفاع و حفظ وطن را داشتند، به علاوه قبل از حضور در جبههها، بهعنوان حافظان شهر در پایگاههای بسیج آموزشهایی را دیده بودیم و این آموزشها زمینهای برای حضور در مناطق جنگی شد.
وی درخصوص نحوه تصمیمگیریها و برنامهریزی در زمان دفاع مقدس بیان کرد: در زمان جنگ، همه عملیاتها و تحرکات با برنامهریزی و دقیق انجام میشد که اگر غیر از این بود هرگز نمیتوانستیم با دشمنی با آن حجم از امکانات مقابله کنیم؛ بنابراین اینگونه نبود که بدون فکر، تدبیر، راهکار و برنامهریزی وارد عملیات شویم، زیرا جان تک تک نیروها برای فرماندهان مهم و قابل ارزش بود.
پاکنژاد در تشریح نقش نیروهای اطلاعات عملیات اظهار کرد: نیروهای اطلاعات عملیات برای جلوگیری از تلفات رزمندگان فعالیت میکردند، یعنی سازمانی وجود داشت که با اطلاعات از تحمیل هزینه پیشگیری کند، تلفات هم که بالاترین هزینه است، این نیروها با اطلاعاتی که کسب میکردند با غافلگیری دشمن باعث موفقیت در عملیاتها میشدند.
وی در پایان با اشاره به شبهاتی که در رابطه با روابط دو ملت ایران و عراق و به خصوص سفر اربعین مطرح می شود، قسمتی از کتاب «سکوت شکسته» که در بردارنده خاطرات او از دفاع مقدس است را بیان کرد و گفت: امیدوارم روزی برسد که هر عراقی وقتی با یه ایرانی روبهرو میشود بگوید عراقیها بعثی نیستند و من متأسفم که بعثیها عراقی بودند.»
گفتوگو از مهنوش بهروز
انتهای پیام