هنگامی که ما برای کودک و یا نوزاد خود کتاب میخوانیم ذهن او شروع به پردازش حوادث و اتفاقات آن کتاب و داستان میکند. کودک از این طریق به شخصیتها نزدیک میشود و حتی از آنها الگو میگیرد.
خواندن کتاب برای کودکان در هر سنی باعث رشد مغزی آنان و پیوند عاطفی با ما میشود. شنیدن داستان در کودک باعث افزایش قدرت درک، تقویت مهارت شنیداری، افزایش بهره هوشی و ارتقای مهارتهای زبانیشان میشود. کتابخوانی قدرت توجه و تمرکز کودکان را افزایش داده و به پرورش هر چه بیشتر خلاقیت آنها کمک میکند؛ اما تمام این فواید نیازمند درنظر گرفتن نکات مهمی است که والدین و مربیان کودک باید با آنها آشنا باشند، از این رو خبرنگار ایکنا از قم بهمناسبت 24 آبانماه، روز کتاب و کتابخوانی با حجتالاسلام والمسلمین ابوالفضل هادیمنش، نویسنده و پژوهشگر گفتوگوی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
حجتالاسلام والمسلمین ابوالفضل هادیمنش اظهار کرد: گاهی فانتزیسازی کتاب کودک که معمولاً از سوی ناشران اتفاق میافتد، کتاب کودک را با چالش جدی مواجه میکند. پدیده فانتزیسازی در کتابهای دینی، تربیتی، اخلاقی، تاریخی و قرآنی باعث میشود تا حد زیادی تعالیم و مفاهیم بلند آنها مخشوش شود.
وی ادامه داد: توجه بیش از اندازه به گیشه و فروش کتاب، ناشران را به سمت بالا بردن ظرفیت رمانتیک کردن و فانتزیسازی در مفاهیم دینی سوق میدهد که طبیعتاً اثر تربیتی خوبی به جای نمیگذارد.
این نویسنده کودک و نوجوان در خصوص نکات مهم در تألیف کتاب کودک تصریح کرد: در این خصوص باید تألیف و فضای تصویرگری کتاب کودک را بهعنوان دو مؤلفه مهم کتاب کودک بررسی کرد، یعنی کتاب کودک باید در دو حوزه متن و تصویرگری مورد بررسی و نقد قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه نویسندگان و تصویرگران ما در حوزه تألیف که همان آمادهسازی در دو بخش متن و تصویر است، بهروز نیستند، افزود: گاه احساس میشود که مخاطب کتاب کودک و نوجوان، جلوتر از نویسنده و تصویرگر کتاب کودک و نوجوان است و گاه، رضایت کامل از متن و تصویر اتفاق نمیافتد، به این معنا که باید نویسنده، مخاطب خود را به محتوای لازم و رضایتبخش برساند و تصویرگر نیز با این همه انیمیشن و بازی و... که از سوی فرهنگ بیگانه آمده است، رقابت کند، لذا باید شاهد فضای همگن و بهروزی در برابر ذائقهسازی کودک که در تولیدات رسانهای اتفاق میافتد، باشیم.
برنده کتاب سال کودک و نوجوان تصریح کرد: لازم است محتوایی به مخاطب داده شود که جذابتر از آن را دریافت نکرده باشد، لذا این بهروز نبودن نویسندگان و تصویرگران و جا ماندن از رقبای خارجی و فرهنگ بیگانه، باعث میشود مخاطب خود را تا حد زیادی از دست بدهند و این، آسیب بزرگی است.
هادیمنش گفت: ما باید با فرهنگهای برخاسته از ۲۰۳۰ که امروزه در کتابها، تولیدات و محصولات صوتی و تصویری و مکتوب میبینیم، رقابت کنیم؛ اما متأسفانه نویسنده و تصویرگر در این عرصه وارد نمیشوند و این مسئله باعث شده که ناشر نیز به سمت فانتزیسازی برود و گاه دیده میشود حتی قصههای قرآنی را با شیوه کتابهای غربی که امروزه کودک ما را مبهوت خود کرده است فانتزیسازی کند؛ نتیجه این عمل، دوگانگی در قالب و محتواست.
وی ادامه داد: حوزه تألیف و آمادهسازی و حوزه نشر و توزیع دو بال یک پرنده هستند و باید همافزایی یا دستکم همگرایی یا همسانسازی در این زمینه اتفاق بیفتد، به نحوی که نویسنده و تصویرگر بهروز بوده و فضای نشر را بشناسد و از طرف دیگر هم ناشر درک کند که برای محتوای تربیتی، تعلیمی و قرآنی نمیتوان هر تصویری را پیاده کرد.
این برگزیده جشنوارههای کتاب با بیان اینکه بهروز نبودن مؤلف و تصویرگر باعث شده تمایل مخاطب به سمت کتابهای ترجمه برود، گفت: کتابهای ترجمه با ویژگیها و خصوصیات کودکی که امروزه با گوشیهای هوشمند در فضای مجازی حضور دارد سازگارتر است؛ ما باید بدانیم کودک امروز با کودک یک دهه پیش، یقیناً متفاوت است. لذا، در حوزه تألیف در کشور ما، همسانسازی اتفاق نیفتاده و نویسنده تحولات فرهنگی و تغییرات اجتماعی را مدنظر ندارد و یا حداقل در کتاب خود بیان نمیکند، در نتیجه این موارد باعث میشود که به مرور هم نشر آسیب ببیند و هم فضا برای ترجمه باز شود.
این منتقد ادبی ادامه داد: در صورت باز شدن فضای ترجمه ما تبدیل به یک مصرفکننده صرف میشویم، در حالی که بسامد و جاذبه قصههای شرقی دستمایهای برای تولیدات غربی است و بسیاری از تولیدات و انیمیشنهای غربی مبتنی بر محتوایی است که در مشرق زمین، تولید شده نه صرفاً اسلام، قصههای شرقی همواره تأثیرگذار بر رسانههای غربی بودهاند و این نگاه عمیق نسبت به مثلها، جاذبههای داستانی و اسطورهای در قصههای کهن مشرق زمین همواره الگویی برای تولیدات غربی بوده، اما امروز به جای اینکه ما این فضا را بازسازی کنیم و به بازتولید مفاهیم اسلامی و آسمانی در تعالیم خود بپردازیم، با عدم توانایی و بهروز بودن مؤلف و تصویرگر ناچار فضا را برای ترجمه باز کردهایم.
هادیمنش اظهار کرد: برخی از نویسندگان ما مخاطب خود که کودک است را نسلی شایسته بالندگی و پویا نمیبینند و در واقع گاهی آنها را نسلی شایسته ترحم و یک عنصر منفعل میدانند و سعی میکنند مطالبی را از صفر به او یاد دهند، در حالی که این قشر از جامعه خصوصاً نوجوانان نقش فعالی در انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و... داشتهاند و کودک شیعی در طول تاریخ تشیع نقشی بالنده داشته و این قشر برای خود الگوها و مشاهیر بزرگی دارد، اما برخی نویسندگان به این مهم توجه ندارند، ما در نسل خود نیز کودکان و نوجوانان شایسته بلکه الگو و بزرگی را در ایثار و شهادت، عرصه قرآنی و... دیدهایم و حتی میتوانم بگویم بسیاری از نویسندگان اصلاً توجهی به این موصوع ندارند و نوشتههایشان خالی از توجه به این معناست.
وی گفت: برای رفع این ضعف ما نیاز به «نشستهای کتابخوان پیش از انتشار کتاب» داریم، ما باید سهم قابل توجه و مهمی را برای مخاطب خود که کودک است درنظر بگیریم، امروز کودک دانا، پرسشگر، فعال و جوینده ما یقیناً سؤالات خود را خارج از کتاب پیدا میکند و متأسفانه دسترسی باز و بدون کنترل به فضای مجازی کودک جویشگر را برای دریافت پاسخ به عرصههای دیگر میکشاند، زیرا کتاب برای او غنی، کامل، رضایتبخش و مطلوب نیست.
این نویسنده درخصوص استقبال از کتاب کودک در کشور بیان کرد: تنوع تولیدات و تکثر فعالیت ناشران کودک و نوجوان تا حد زیادی مقبول است، اما هنوز به وضعیت مطلوب نرسیدهایم و تا زمانی که ما به کتاب کودک بهعنوان محصولی برای پرکردن اوقات فراغت نگاه میکنیم توفیق پایایی کسب نخواهیم کرد؛ کتاب باید از نهاد اوقات فراغت به نهاد آموزش تحویل شود و نیازهای آموزشی کودک را برآورده کند نه فقط جنبه سرگرمی داشته باشد، چه بسا کودک کتابخوان در مقوله آموزش هم موفقتر است.
وی ادامه داد: درک و دریافت کودک کتابخوان به نسبت کودکی که کتابخوان نیست از خود، خدا و طبیعت درکی عمیقتر و صحیحتر است، لذا باید والدین، معلمان و مربیان، کودک را به سمت کتاب و کتابخوانی سوق دهند و کتابخوانی را برای کودکان سادهتر، دلپذیرتر و امیدبخشتر کنند.
این پژوهشگر حوزه کتاب تصریح کرد: بنده برای اصلاح این وضعیت شخصاً به مدارس ابتدایی و راهنمایی میروم، در روزهای تعطیل برای کودکان کتاب میخوانم و در دورهمیهای خانوادگی به کودکان و والدین کتاب معرفی میکنم؛ معلمان باید در کلاس برای دانشآموزان کتاب بخوانند، دانشآموزان نیز در زنگهای تفریح حلقههای کتابخوانی با محوریت معلمان، مربیان و دانشآموزان رده بالاتر تشکل دهند، به امید اینکه لذت و طعم شیرین خواندن کتاب و وارد شدن به دنیای نویسندگان برای کودکان لذت بخشتر شود و تجربه زیسته نویسندگان را لمس کنند.
هادیمنش گفت: در تمام کتابهایی که تألیف کردهام، سعی کردم قصهگوی کودکان باشم و دنیای کودکی خود را برای بچهها به تصویر بکشم تا هر چه ملموستر آنها را به دنیای درون خودم دعوت کنم.
این نویسنده با بیان اینکه امروزه موضوعات اجتماعی در کتابها بیشتر مورد پسند خانوادههاست، اظهار کرد: لزومی ندارد به اسم قصههای قرآن برای کودکان کتاب بنویسیم، بلکه بهتر است قصهها و آموزههای تربیتی قرآن و اهل بیت(ع) را در قالب داستانهای اجتماعی به کودکان منتقل کنیم بدون اینکه فضا را بیش از حد فانتزی و رمانتیک کنیم که در این خصوص اگر نظارت نویسنده نباشد ناشر تمایل زیادی به فانتزی کردن فضا برای بهدست آوردن گیشه دارد.
وی در رابطه با وضعیت کتابهای ترجمه در کشور بیان کرد: کتابهای ترجمه بهعنوان یک ظرفیت برای نویسنده کودک محسوب میشود، اما انتشار ترجمه بدون مناسبسازی توسط مترجم درست نیست و خسارات زیادی را برجا میگذارد، باید توجه داشت که نویسندگان و تصویرگران آخرین یافتههای نویسندگان و تصویرسازان کتابهای خارجی را ببینند و درک کنند، اما اینکه کتابهای خارجی را بهطور مستقیم برای کودک ترجمه کنیم درست نیست و باعث از بین رفتن خرده فرهنگها و راه یافتن نگاههای بیگانه میشود.
هادیمنش با اشاره به اینکه ناتوی فرهنگی در کتاب کودک نیز در حال اتفاق افتادن است، افزود: امروز مقوله ۲۰۳۰ بهطور نرم فرهنگهای ملل مختلف را به سمت یک فرهنگ واحد مناسبسازی شده استکباری پیش میبرد و این وظیفه را برای نویسندگان، تصویرگران و ناشران به مراتب سختتر و سنگینتر میکند.
وی اظهار کرد: فردی که قصد ورود به فضای نویسندگی کودک و نوجوان را دارد، در ابتدا باید محتوایی که قصد ارائه در کتاب خود دارد را درک کرده و صحت مطالب را مدنظر داشته باشد، یعنی آموزشها و اطلاعات کامل و کافی در عرصه محتوایی که قصد ارائه آن را دارد داشته باشد.
این پژوهشگر حوزه کتاب ادامه داد: فردی که قصد ورود به فضای نویسندگی کودک و نوجوان را دارد باید اقتضائات و ویژگیهای سنی مخاطب را بشناسد به این معنا که احساس نشود، چون مخاطب کودک است، هر چه بگوییم میپذیرد و کار راحت است، در حالی که این پذیرش و یکسوی بودن درک و دریافت از کتاب و نویسنده به کودک، کار را بسا سختتر میکند؛ لذا این فرد باید کودک و اقتضائات هر گروه سنی را بشناسند و همچنین لازم است مدتی با نویسندگان بزرگتر در حلقههای علمی نشست و برخاست داشته و تجربیات آنان را درک کند و یا از این تجربه بهعنوان بازبینی علمی، ویراستار و یا نویسنده اول در کتابهای دو اسمی استفاده کند.
وی بیان کرد: در پژوهش، بسیاری از کتابها دو یا چند نویسنده دارند که در کتابهای کودک این موضوع وجود ندارد در حالی که میتوان از آن بهعنوان یک ظرفیت بهرهبرداری کرد.
این نویسنده در رابطه با نحو انتخاب کتاب برای کودکان اظهار کرد: کتاب یک کالای پرطرفدار فرهنگی است، هر کالایی هم باید نشانه استاندارد داشته باشد، اما در کتاب کمتر به استانداردسازی توجه میشود، استاندارد تنها در چاپ، صحافی، قیمت و قطع نیست، این استانداردها باید توسط مراکز مهمی مانند سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک مورد تأیید قرار بگیرد.
وی با بیان اینکه مقوله کتاب کودک با کتاب بزرگسال متفاوت است، گفت: بزرگسال کتابی را که مطابق سلیقه خودش است میخواند، اما کتاب کودک را والدین و مربیان برای کودک انتخاب میکنند، البته باید در نظر داشت که استاندارد کف کیفیت یک محصول است و تنها نشان میدهد که این کالا آسیبزا نیست، اما به معنای مفید بودن هم نیست.
هادیمنش بیان کرد: کودک حتی اگر در گروه سنی ب و ج هم باشد، دوست دارد کتاب برایش خوانده شود، یعنی کتابخوانی و کتاب خواندن برای کودک دو بحث متفاوت هستند و این کتاب خواندن برای کودک از لطف بالایی برخوردار است، به این منظور نشستهای کتابخوان پیش از انتشار برای کودکان بسیار مفید خواهد بود که امیدورایم این مسئله از طریق نهاد کتابخانهها، آموزش و پرورش، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان عملی شود.
این نویسنده تصریح کرد: نهادهای مختلفی خود را متولی امر کودک و نوجوان میدانند، ما شاهد دهها نهادی هستیم که نام کودک و نوجوان در عنوان آنها درج شده و توسعه فکری و فرهنگی کودک را در دستور کار خود دارند، اما به دلیل تعدد تولیگری و تصدیگری نهادهای مختلف، هیچ نهادی عهدهدار امر کودک و نوجوان بهعنوان پاسخگو نیست، نهادهای مسئول زمانی که مورد سؤال قرار میگیرند تنها بخشی از فعالیتها برای کودک و نوجوان را وظیفه خود میدانند، لذا بهتر است ستادی برای هماهنگی این نهادها بهوجود بیاید.
هادیمنش با بیان اینکه مقام معظم رهبری بیش از یک دهه است که فلسفه برای کودک (فبک) را مطرح کردهاند، افزود: نهادهای مختلفی بهصورت مقطعی و غیرمستمر و ناکافی فعالیتهایی در این زمینه انجام دادهاند، اما نهادی برای همافزایی و هماهنگی این نهادهای همسو وجود ندارد تا تلاشها و فعالیتهای متنوع و مختلف برای کودک و نوجوان را سیاستگذاری و جهتدهی کند.
وی در پایان از کتاب «اولین برف» بهعنوان جدیدترین اثر کودک و نوجوان خود نام برد و گفت: این کتاب مربوط به اولین نوجوان و دانشآموز شهید انقلاب اسلامی است که در ۱۹ دی ۱۳۵۶ در قیام مردم قم به شهادت رسید، بنده کتاب «اولین برف» را پیش از انتشار بیش از 10 بار برای مخاطب خواندم و تلاش کردم در آیینه مخاطب اثرگذاری کلمات خود را ببینم که نشست نقد و بررسی و رونمایی آن ۲۹ آبانماه، ساعت ۱۵ در کتابخانه ریحانهالنبی برگزار میشود.
گفتوگو از مهنوش بهروز
انتهای پیام