جامعه قرآنی و سرمایه اجتماعی‌ای که نیست
کد خبر: 4157260
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۵
یادداشت

جامعه قرآنی و سرمایه اجتماعی‌ای که نیست

کمتر از یک ماه قبل بود که در سوئد قرآن را سوزاندند و به آن اهانت کردند. این اقدام چنان‌که پیش‌بینی می‌شد موجی از واکنش‌ها را در پی داشت. یکی از طیف‌هایی که در صحنه حاضر شد و در مقابل سفارت سوئد اعتراض خود را نسبت به این رخداد نشان داد، جامعۀ قرآنی بود.

جامعۀ قرآنی و سرمایه اجتماعی‌ای که نیست

یکی از اتفاقات واکنش‌برانگیز در چند روز گذشته، توهین به قرآن کریم بوده است؛ امری که موجب پدید آمدن واکنش‌ها از طرف گروه‌های مختلف نظیر جامعه قرآنی شد. اما به نظر می‌رسد واکنش جامعه قرآنی چندان دیده نشده و نمی‌شود و همین امر بازتاب‌دهندۀ چنین درکی است که اهالی قرآن از فقدان سرمایۀ اجتماعی رنج می‌برند.

کمتر از یک ماه قبل بود که در سوئد قرآن را سوزاندند و به آن اهانت کردند. این اقدام چنان‌که پیش‌بینی می‌شد موجی از واکنش‌ها را در پی داشت. یکی از طیف‌هایی که در صحنه حاضر شد و در مقابل سفارت سوئد اعتراض خود را نسبت به این رخداد نشان داد، جامعۀ قرآنی بود. دوشنبه 12 تیر جمعی از قاریان و حافظان قرآن در این تجمع شرکت کردند تا به‌نحوی دِین خودشان را به قرآن ادا کنند. افزون بر این، برخی قاریان قرآن در یک اقدام نسبتاً کلیشه‌ای به تلاوت آیاتی نظیر: «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» (الصف/ 8) پرداختند و تلاوت خود را در صفحات مجازی‌شان منتشر کردند، هرچند که همه قاریان هم چنین واکنشی را نشان ندادند.

این چند سطر، پردۀ نخست ماجرا بود. اما مجدداً در کشور سوئد برای اهانت به قرآن مجوز صادر شده و همین امر، بار دیگر واکنش‌ها را برانگیخته است؛ واکنش‌هایی که به نظر می‌رسد وسیع‌تر و جدی‌تر هستند. اما شاید فارغ از تدابیر دیپلماتیک، نکته قابل‌توجه در این زمینه، ورود مجدد جامعه قرآنی به این جریان باشد. به بیان دیگر، افرادی که با قرآن مأنوس هستند احتمالاً منتظر هستند تا ببینند واکنش دوباره جامعه قرآنی به این اقدام چه خواهد بود و آیا اهالی قرآن که بسیاری از آن‌ها دارای تریبون‌های مجازی و ... هستند اقدام مؤثری انجام می‌دهند یا خیر.

اینکه جامعه قرآنی طی روزهای پیش‌رو واکنش درخوری را نشان دهد یا خیر مسئله‌ای است که باید منتظر بمانیم و ببینیم که نتیجه چه خواهد شد، اما فارغ از هر واکنشی، نحوۀ واکنش یکی از قاریان بین‌المللی قرآن، یعنی «هادی موحدامین» در این زمینه تأمل‌برانگیز است و نکاتی را بازتاب‌ می‌دهد. موحدامین، روز گذشته 31 تیر در صفحه اینستاگرام خود استوری‌هایی را در واکنش به اهانت به قرآن منتشر کرد اما از دو مورد از استوری‌های او نمی‌توان به سادگی عبور کرد.

جامعۀ قرآنی و سرمایه اجتماعی‌ای که نیست

توضیح اینکه، موحدامین نخست واکنش «مهدی رسولی»، یکی از مداحان که در هیئت خود به موضوع واکنش نشان داده را منتشر کرد و نوشت: «دم آقا مهدی رسولی گرم. منتظر عکس‌العمل دیگر مادحین اهل بیت علیهم السلام هستیم.» اما استوری بعدی موحدامین قابل‌تأمل‌تر است، جایی که او واکنش یک مداح دیگر یعنی رضا نریمانی را منتشر کرد و نوشت: «صدای ما قراء که خیلی در جامعه نمی‌پیچه، مادحین امام حسین جان، بسم‌الله ...، دم شما گرم.»

برای روشن‌تر شدن بحث، بار دیگر ماجرای پیش‌آمده را مرور می‌کنیم؛ نخست یک نفر به قرآن اهانت می‌کند، سپس برخی گروه‌ها نظیر جامعه قرآنی واکنش نشان می‌دهند و بار دیگر اهانت به قرآن تکرار می‌شود. این بار اما یک قاری بین‌المللی به‌نحوی، بیان می‌کند که از جامعه قرآنی آبی گرم نمی‌شود و از مداحان درخواست می‌کند که لااقل آن‌ها واکنش درخوری را نشان دهند تا در جامعه نیز تأثیرگذار باشد. یکی از برداشت‌هایی که می‌توان از مطالب منتشرشده توسط موحدامین داشت این است که اگر قاریان قرآن هر روز هم در مقابل سفارت سوئد قرآن بخوانند، خیلی صدای آن‌ها به جامعه نمی‌رسد، حتی اگر این تلاوت‌ها از تلویزیون پخش شود.

جامعۀ قرآنی و سرمایه اجتماعی‌ای که نیست

اکنون و پس از طرح این مطالب، باید از مهم‌ترین پرسش این نوشتار سخن به میان آورد: سرمایۀ اجتماعی جامعه قرآنی کجا است که قاری بین‌المللی قرآن باید نسبت به دیده‌نشدن دیدگاه‌ها و واکنش‌هایش در جامعه چنین واکنشی نشان دهد و از مداحان بخواهد تا آن‌ها صدای مظلومیت قرآن را به گوش مردم برسانند؟ تلاوت قرآن یک هنر است و هنر هم باید برای مخاطب عرضه شود. این یعنی باید میان هنرمند و جامعه پیوند مستحکمی برقرار باشد تا هنر اثرگذاری خودش را داشته باشد، اما آیا دربارۀ هنر تلاوت قرآن اینگونه است؟

همواره و پس از طرح چنین موضوعاتی، برخی افراد با گفتن جملاتی همانند اینکه تلاوت قرآن در فرهنگ ایرانیان نیست، بلکه برای مصری‌ها به مثابه یک فرهنگ است و ... سعی می‌کنند تا صورت مسئله را پاک کنند، اما آیا واقعا اینطور است؟ اگر چند تصمیم درست گرفته می‌شد و میان قاری قرآن و جامعه ارتباط برقرار می‌شد باز هم می‌توانستیم بگوییم قرآن بخشی از فرهنگ ما نیست و نمی‌توان چنین انتظاری داشت؟

نکته قابل‌تأمل در این زمینه، انتشار برش‌هایی از تلاوت‌های هادی موحدامین است که اخیراً در فضای مجازی به خوبی دیده شده‌اند. او اخیراً چند استوری از پیام‌های شخصی‌ای که برایش ارسال شده بود منتشر کرد. محتوای این پیام‌ها این بود که تعدادی از مردمی که شاید اصلاً قرآن گوش نکرده بودند، با شنیدن صدای موحدامین به قرآن علاقه‌مند شده بودند و حتی برخی از آن‌ها ابراز کرده بودند که حال روحی‌شان فقط با شنیدن این تلاوت‌ها خوب شده است.

این مسئله نشان می‌دهد که می‌شود صدای قرآن را به گوش مردم رساند و فرهنگ‌سازی کرد و در اینصورت سرمایه اجتماعی هم به دست خواهد آمد. چه‌بسا یکی از دلایل عدم ارتباط مردم با قرآن این باشد که برخلاف جریان مداحی، در فضای تلاوت قرآن جلسه قرآن به معنای آموزش صوت و لحن و ... وجود دارد اما جلسه‌ای که در آن فقط قرآن تلاوت شود، خیر. بر این اساس، همانطور که مردم در جلسه فلان مداح برای یاد گرفتن مداحی حاضر نمی‌شوند، باید بدانند که می‌توانند در جلسه قرآن فلان قاری هم شرکت کنند و فقط قرآن بشنوند. این البته جایگاه جلسات تخصصی را نفی نمی‌کند، بلکه مراد این است که باید هم جلسات تخصصی را داشت و هم جلسات استماع را راه‌اندازی و تقویت کرد؛ جلساتی که رهبر انقلاب اسلامی هم به آن تأکید داشتند.

البته در ماه‌های اخیر اتفاق‌های خوبی در راستای فرهنگ‌سازی شنیدن قرآن رخ داده که از جمله می‌توان به برنامه تلویزیونی «محفل» و راه‌اندازی جلسات قرآن «استماع» اشاره کرد. پرداختن به هریک از این برنامه‌ها مجال موسع دیگری را می‌طلبد اما در یک جمله می‌توان گفت که رسالت اصلی این برنامه‌ها برداشتن حجاب میان قرآن و جامعه است. 

بر این اساس، در وهله نخست باید جامعه قرآنی بپذیرد که با فقدان سرمایه اجتماعی مواجه است. به‌نظر می‌رسد که برای اصلاح، پذیرش نخستین گام باشد و اگر این پذیرش به وجود آید، می‌توان به سمت ارائه راه‌کارهای مختلف پیش رفت و از سوی دیگر انتظار داشت که قرآن هم جای خودش را در میان مردم پیدا کند.

مرتضی اوحدی، دانش‌آموختۀ دکتری علوم قرآن و حدیث

انتهای پیام
captcha