جریان‌شناسی خواص و نقش آن در نهضت کربلا
کد خبر: 4156674
تاریخ انتشار : ۳۰ تير ۱۴۰۲ - ۰۱:۲۱
بازخوانی جامعه‌شناختی نهضت کربلا/ ۳

جریان‌شناسی خواص و نقش آن در نهضت کربلا

یکی از مهمترین و شاید بتوان گفت مهمترین علت نهضت کربلا و به قربانگاه رفتن پاره تن پیامبر خدا، جریانشناسی خواص است. خواصی که مسائل و حقایق را می‌دانستند، اما گاهی با سکوت خود، گاهی با کتمان خود، گاهی با تحریف و گاهی با مقابله، جریان حق را تنها گذاشتند و جامعه را فریب دادند.

جریان‌شناسی خواص و نقش آن در نهضت کربلاابوالقاسم فاتحی‌، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، همزمان با دهه اول ماه محرم به بازخوانی جامعه‌شناختی نهضت کربلا و نقش امام حسین(ع) در احیای اسلام نوپا پرداخته و در اختیار ایکنا قرار داده است که به صورت روزانه برای مخاطبان منتشر می‌شود. در ادامه بخش سوم از این سلسله‌ یادداشت‌ها از نظر می‌گذرد.

همان گونه که در دو بخش پیشین گفته شد، نهضت کربلای حسینی تقدیری الهی، پدیدهای سیاسی، تاریخی و جامعهشناختی است که یک شبه و ناگهانی اتفاق نیفتاد. ریشهها و بسترهای آن را باید از لحظه رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که آن انحراف بزرگ رخ داد و نیز حوادث پس از آن تا روز عاشورا دانست. اما برخلاف انگیزه و خواست دستگاه اموی و یزید، آنچه که بنیامیه و دستگاه یزید میخواست با کشتن امام حسین علیه السلام در کربلا دفن شود و فاتحه اسلام ناب محمدی را برای همیشه خوانده شود اما امروزه بخوبی شاهد آن هستیم که برعکس آن اتفاق افتاده است.

امروزه عاشورا و نهضت کربلا، چهارچوب و مبنا و الگویی شده برای مبارزه تمامی مستضعفان و محرومان جهان و تمامی رزمندگان محور مقاومت و تمامی هسته‌های حزب الله در سراسر جهان و تمامی بسیجیان بی نام و نشان جوامع اسلامی در مبارزه با فرهنگ و تفکر و نظام سیاسی و هژمونی غرب به رهبری آمریکا در ایجاد نهضت کربلا علل و عوامل گوناگونی نقش دارد. یکی از مهمترین و شاید بتوان گفت مهمترین علت نهضت کربلا و به قربانگاه رفتن پاره تن پیامبر خدا، جریانشناسی خواص است. خواصی که مسائل و حقایق را می‌دانستند، اما گاهی با سکوت خود، گاهی با کتمان خود، گاهی با تحریف و گاهی با مقابله، جریان حق را تنها گذاشتند و جامعه را فریب دادند.

خواص قدرت‌طلب و شهرت‌خواه و ثروت اندوز و خواص استحاله شده و پشیمان شده‌ای که ما در دوره ۴۵ ساله انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران نیز می‌بینیم. بنابراین آنچه در روز دهم محرم سال ۶۱ قمری در کربلا رخ داد یک حادثه نبود، یک اختلاف سیاسی درونی نبود؛ یک قدرت‌طلبی و فزونی خواهی برای کسب حکومت نبود؛ بلکه یک کنش سیاسی بود. کنشی انقلابی و جهادی مبتنی بر آگاهی، شناخت، ایفای وظیفه و رسالتی الهی و ضرورتی جامعه شناختی که توسط امام حسین‌ به عنوان امام و رهبری معصوم و امام و پیشوایی که خود در متن جریانات سیاسی اسلام از ابتدا قرار داشت، رقم خورد تا ضمن حفظ اصل و اصالت دین جدشان، چراغ فروزانی برای جهادگران و مبارزان تاریخ پسا عاشورا تا قیام مهدی صاحب الزمان باشد.

کربلا یک فرهنگ احیاگر، یک معرفت بازاندیشانه در حقیقت دین محمدی، یک حرکت ساختارشکنانه و افشاگرانه بر علیه حاکمیت روز برای زدودن تحریف‌هایی بود که می‌رفت برای همیشه تاریخ دین پیامبر را از درون و از محتوا و از حقیقت تهی سازد و دین سرمایه‌داری اموی و فرهنگ جاهلی را جایگزین آن کند. اگر قیام امام حسین(ع) نبود، مکتب نوپای اسلام که جدشان پیامبر اکرم بنا نهاده بودند را گروهی قدرت‌طلب منسوب به مکتب جاهلیت پیشا اسلام با تحریف و استحاله درونی دگرگون کرده بودند و فاتحه اسلام محمدی را برای همیشه خوانده بودند و اسلامی قشری، اسلامی مناسکی، اسلامی بدون روح و بدون پیام و سازندگی، اسلامی عاری از عدالت، عاری از مبارزه با ظلم و ستم را جایگزین کرده بودند.

در یادداشت امروز که سومین یادداشت است، نقش خواص در پدیده نهضت کربلا بررسی می‌شود. سخن را با حدیثی از امیرالمؤمنین علی(ع) شروع می‌کنیم که رهبری عزیز نیز از آن وام گرفته‌اند. «النّاس ثلاثة: عالم و متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع»؛ اصولاً ما سه دسته انسان داریم: انسان‌هایی دانشمند هستند؛ انسان‌هایی در طریق دانستن هستند؛ بقیه، همج رعاع هستند. همج رعاع یعنی انسان‌های سرگردان، بی‌ارزش و بی‌وزن. خواص در هر دوره، کسانی هستند که اصالت‌های جریانات سیاسی روز و حقانیت افراد و گروه‌های مرجع سیاسی را بخوبی می‌دانند. معمولا خود مستقیم‌ و یا با واسطه در جریان شکل‌گیری قدرت سیاسی روز جامعه و نظام حکمرانی سیاسی حال چه در جبهه موافق یا مخالف حضور و مشارکت داشته‌اند به عنوان نمونه از تاریخ معاصر ایران، جریان روشنفکر و تحصیلکرده‌ای که فروغی یکی از آنان بود و دور و بر رضا شاه، پهلوی اول بودند و او را بر سر مردم ایران مسلط کرد یکی از نمونه‌های خواص منفی است. جریان روشنفکر و مردان سياسی و تحصیل کرده‌ای که از پشت به نهضت مشروطه خنجر زدند و سبب قدرت گرفتن و حکومت محمدرضا شاه شد نمونه دیگر از این خواص منفی ضد ملی است.

نمونه سوم، کسانی که از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا کنون با وجودی که از حقیقت خمینی، حقیقت انقلاب، حقیقت رهبری اطلاع و آگاهی و شناخت دارند و گاهی خود در شکل‌گیری آن نقش داشته‌اند اما به هنگام نیاز و به هنگام فتنه و به هنگام تهاجم دشمنان خارجی سکوت می‌کنند و کردند یا بی‌تفاوت شدند یا در جبهه مقابل نظام و انقلاب قرار گرفتند از دیگر مثال‌های خواص منفی و بد عاقبت هستند.

همچنین کسانی از چهره‌های مشهور سیاسی یا مذهبی یا اجتماعی که در طول سی و چند سال رهبری عزیز، با وجو اطلاع از حقیقت انقلاب و مظلومیت نظام و حقیقت و مظلومیت رهبری، اما راه و مسیر سکوت، بی‌تفاوتی، و همراهی با دشمنان نظام و انقلاب را در پیش گرفتند، همگی از خواص منفی قدرت‌طلب و ثروت‌اندوزی و استحاله شده هستند؛ در جریان نهضت کربلا هم کم نبودند کسانی که حقیقت متعفن حکمرانی معاویه و یزید و نظام فاسد آنان را بخوبی می‌دانستند و در مقابل طهارت و حقانیت و اصالت، جریان امام حسین را بخوبی می‌دانستند اما این خواص با فریب مردم‌، با استحاله حقیقت، با تحریف واقعیت‌ها، روز را شب و شب را روز جلوه دادند و مردم همج رعاع را که به دلیل نوع معیشت و سبک زندگی شان اصولاً فرصتی برای حضور مؤثر در جریانات سیاسی ندارند را به سمت جبهه دشمنان امام حسین سوق دادند. کاری که ما بخوبی در جریان فتنه و جنگ ترکیبی شهریور ۱۴۰۱ در ایران دیدیم.

خواصی از ورزشکاران، خواصی از روشنفکران، خواصی از سیاسیون، خواصی از اصحاب علم و دانش، خواصی از اصحاب رسانه، خواصی از اصحاب هنر و... که می‌دانستند حقیقت چیست و اصولاً با فرصت‌ها و امکاناتی که نظام و حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در اختیار آنان گذاشته بود، چهره شده بودند، مانند به اصطلاح سلبریتی‌ها یا در واقع شهرت‌طلب‌ها که شهوت دیده شدن داشتند، اما فهم دیدن حقیقت را از دست داده بودند و با تصور باطل خود که فاتحه نظام خوانده شده سر از پا نشناخته در دامن غرب غلتیدند و برخی از آنان اکنون به چه کنم، چه کنم که اول آوارگی آنان است، دچار شده‌اند.

در طول نهضت کربلا از زمانی که امام حسین‌(ع) حج را نیمه تمام رها کرد تا ظهر عاشورا یکی از راهبردهای روشنگرانه امام حسین(ع)، جهاد تبیین بود؛ یکی در سطح عامه مردم‌، اما بیشتر و مهم‌تر از آن جهاد تبیین برای خواص منفی استحاله شده بود. ماجرای سخنرانی‌های امام در طول مسیر تا رسیدن به کربلا با سپاهیان‌ یزید و ماجرای جهاد تبیین امام در شب عاشورا برای عمر سعد به عنوان چهره برجسته و خاصی که همه حقیقت و اصالت امام حسین و همه خباثت و رذالت دستگاه معاویه و یزید را می‌دانست، یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های نقش خواص است که امام حسین‌ کوشید تا با روشنگری‌های خود بلکه بتواند خواص فرو رفته در لجن سیاست اموی را نجات دهد اما نشد؛ نقش امثال عمر سعد در انحراف مردم و کشاندن پای آنان به کربلا نقش برجسته‌ای بود.

اگر خوب به محتوای سخنان امام حسین(ع) و اصحاب آن حضرت در ماجرای نهضت کربلا توجه کنیم درمی‌یابیم که مخاطبان اصلی این سخنرانی‌ها، گروه خواص هستند که اکنون در سپاه و جبهه باطل یزید قرار گرفته‌اند. مخاطب اصلی ، هر یک از اصحاب و یاران امام حسین‌ در روز عاشورا پیش از نبرد نابرابر نوعا خواص اهل باطلی بود که در جبهه یزید قرار داشتند. اما درس‌ها و عبرت‌های عاشورای ۶۱ در عاشورای ۱۴۰۲ مردم ایران، اکنون قدرت رسانه‌ها اعم از واقعی و مجازی و رسانه‌های شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی و ماهواره‌ها و .... و قلم و سخن معدود دانشگاهیان و حوزویان و روشنفکران که حقیقت و اصالت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران و رهبری آن را در مبارزه با کفر جهانی و نفاق داخلی و هژمونی زر و زور و تزویر دنیای مدرنیته می‌دانند، اما راه سکوت یا تحریف‌یابی تفاوتی یا همراهی را در پیش گرفته‌اند. بی‌شک مهم‌ترین نقش را امروز در ایران اسلامی خواص دارند.

انتهای پیام
captcha