به گزارش ایکنا، مهدی احمدی فراز، استاد دانشگاه شهید اشرفی اصفهان، 21 تیر در نشست علمی «واکاوی زیست اخلاقی جامعه ایرانی و مقایسه آن با اخلاق مبتنی بر قرآنی»، که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، با بیان اینکه زیست اخلاقی، زیستن بر پایه بنیادهای ارزشی و فضائل اخلاقی در زندگی فردی و اجتماعی و خانوادگی است، گفت: مسئلهای که در پژوهشها مورد توجه بنده قرار گرفت این است که آموزشهای اخلاقی ما در حد توانمان زیاد است، یعنی همه دانشجویان در تمامی رشتهها در همه دانشگاهها، درسی به نام اخلاق اسلامی را میگذرانند و مباحث اخلاقی توسط استادان اخلاق حوزه و دانشگاه و وعاظ و منبریها و افراد دارای سیر و سلوک اخلاقی مانند آیتالله بهجت به جامعه منتقل میشود؛ در حوزههای علمیه درس اخلاق تدریس میشود. همچنین صدا و سیما و مراکز فرهنگی در ایام مختلف چون ماه رمضان مباحث اخلاقی دارند. لذا مسئله اصلی که ذهن بنده را درگیر کرد این است که چرا با توجه به این همه آموزش در سطح گسترده و منابع غنی معنوی و اخلاقی باز اخلاقمداری در جامعه رو به کاهش است؟
احمدی فراز با بیان اینکه اخلاقمداری پایبندی واقعی به اخلاق است، گفت: در روانشناسی دینی این بحث مطرح است که بین اخلاقمداری و اخلاقیگری چه فرقی وجود دارد و کدام با سلامت روانی رابطه معناداری دارد. مثلاً در جامعه ما مردم وقتی میخواهند وارد یک مکان مشترک شوند تعارف میکنند ولی وقتی در خیابان رانندگی میکنند با هم رقابت میکنند. این نمودی از تظاهر به اخلاق و اخلاقیگری است که جزء دغدغه اصلی پژوهش بنده است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات معنوی دانشگاه شهید اشرفی اصفهان با بیان اینکه انتقاد ما از وضع موجود به معنای تخریب نیست، گفت: اگر بخواهیم وضعیت مطلوبی برای خودمان ترسیم کنیم، لازمه آن بیان شفاف وضع موجود در فضای فردی، خانوادگی، اجتماعی، دانشگاهی و حوزوی است. یک مسئله مهم این است که گویندگان مباحث اخلاقی آیا در حد توانشان پایبند به مطالبی هستند که میگویند.
احمدیفراز با بیان اینکه ما در زمینه اخلاق، پیشرفت خوبی داشتهایم، افزود: اگر بخواهیم عینیتر سخن بگوییم، چه نمرهای میتوان به منابع اخلاقی از جهت غنا و دارابودن محتوای جامع و کامل داد که به نظر ما نمره 20 باید داد ولی چقدر این محتوا در جامعه کاربردی شده است؟ سؤال دیگر بنده این است که هزینههای مالی و زمانی که برای تبیین مباحث اخلاقی مانند ترویج آن در صدا و سیما و دانشگاهها و مجالس و... خرج میکنیم آیا به اندازه ثمرات عینی آن فایده دارد؟ به نظر بنده نمره بین 10 تا 12 را میتوان به این موضوع داد.
وی با تأکید بر اینکه ما دنبال منفینگری نیستیم، ادامه داد: بنده در سازمانها و نهادهای مختلف علمی و غیرعلمی و بهداشتی و... کارهای بالینی زیادی کردهام و واقعیت عینی نشان میدهد که فضای جامعه متفاوت از چیزی است که ما تصور میکنیم و باید ریشه این مسئله را پیدا کنیم. اصل بحث من این است که منابع اخلاقی ما بسیار غنی و آموزشهای ما خوب است و هزینههای زیادی برای ترویج مسائل و مباحث اخلاقی صرف میشود، ولی خروجی مناسب و متناسبی نداریم.
احمدیفراز با بیان اینکه توصیههای اخلاقی زیادی مانند توکل، عدم نگرانی و بخشش دیگران، نداشتن حسادت و کبر و داشتن تواضع را به دیگران داریم، افزود: اینها زمانی اثرگذارتر هستند که در فضای اخلاقی فرایندی را طراحی کنیم؛ یعنی وقتی میگوییم دیگران را ببخش راه بخشش را بیان کنیم یا وقتی از توکل سخن میگوییم، باید راهکار هم ارائه دهیم. وقتی بیمار نزد پزشک میرود، خودش میداند که باید دارو بخورد، ولی تشخیص درد و فرایند درمان باید توسط متخصص صورت بگیرد. بنابراین این توصیههای اخلاقی به خصوص در زمان فعلی نیازمند راهکار و فرایند تحقق است.
این پژوهشگر مطالعات معنوی با تأکید بر اینکه با دستور و بخشنامه نمیتوانیم در فضای اخلاقی رشدی داشته باشیم، گفت: مسئله دیگر از علل کاهش اخلاقمداری این است که این واژهها، ناکارآمد و کلیشهای شده است؛ در مباحث اخلاقی و فراتر از آن یعنی در ترویج قرآن و نهجالبلاغه باید دستورالعمل طراحی کنیم و راهکار عینی و عملی ارائه دهیم. لذا کاربردیسازی آموزههای دینی در کنشگری اجتماعی نیاز امروز جامعه است؛ یعنی اگر بخواهیم یک آیه قرآن را برای استفاده مخاطب، کاربردیسازی کنیم، باید چه راهی را طی کنیم یا بخواهیم یک آموزه نهجالبلاغه کاربردی شود چه باید کرد؟
احمدیفراز اضافه کرد: یکی از دلایلی که اخلاقمداری کم میشود آن است که مخاطبان، این صفات اخلاقی را ناکارآمد میدانند، طرف میگوید بخشیدن فایده ندارد و تا کی صبر کنم؟ از صبر خسته شدم یا یک طرف بدحرفی میکند و طرف مقابل هم عمدتا سکوت میکند و نتیجه آن است که فرد بدکلام و بدحرف، این صفت را در وجود خود نهادینه میکند و دیگری هم فقط باید سکوت کند. الان فهم عمومی از صبر و صبرورزی چگونه است؟ غالباً نگرش منفی به صبر دارند و آن را به معنای سکوت و هیچ نگفتن و واگذار کردن به گذر زمان میدانند و اینکه بگذاریم ببینیم چه پیش میآید. اگر ما روی لیوان بنویسیم آب خنک، ولی در آن آب جوش باشد آیا تشنگی تشنه را رفع خواهد کرد؟ الان در خیلی از واژگان مانند صبر و توکل و... همین وضع را داریم؛ وقتی بنده از خیلی از افراد میپرسم صبر کردن یعنی چه، جواب آنها این نتیجه را دارد که تصور درستی از صبر ندارند.
وی با اشاره به بحث توکل، تصریح کرد: دانشجویی درس میخواند و توکل میکند نمره او 18 میشود و برعکس دانشجویی درس میخواند و توکل هم نمیکند و 20 میگیرد. این نمونهها فراوان است. مسئله ما این است که رابطه توکل با نتایج امور چیست؟ مسئله دیگر این است که مراد از توکل چیست؟ آیا با توکل همان برخوردی را داریم که با صبر داریم؟ مثلاً ما با کسی اختلاف مالی داریم و وکیل میگیریم تا او از طرف ما کار را پیگیری کند؛ یعنی امور را به او واگذار کردهایم. در توکل وقتی میگوییم به خدا واگذار کردیم یعنی چه؟ برخی میگویند باید کارها را خودمان انجام دهیم و نسبت به نتیجه آرام باشیم، ولی این اثر توکل است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات معنوی دانشگاه شهید اشرفی اصفهان با تأکید بر اینکه به دنبال پاسخ این سؤالات نیستیم و صرفاً طرح بحث میکنیم تا زیست اخلاقی به درستی واکاوی شود، گفت: نباید میان کارکرد توکل با رابطه توکل و نتیجه خلط کنیم؛ بارها شنیدهایم که افراد میگویند ما توکل میکنیم ولی چرا اینطور شد؟ تحلیل این است که من چون اهل توکل هستم باید فلان نتیجه حاصل میشد ولی چرا نشد؟ چنین انتظاری از توکل باعث ناکارآمدی این واژه و مفهوم میشود. ما خیلی از واژهها را در زیست اخلاقی با همدیگر خلط میکنیم، در حالی که باید تفکیک درستی بین آنها ایجاد شود. گاهی ما توکل را در جایی لازم میدانیم که همه تلاش خود را میکنیم، ولی در جایی به بنبست میرسیم و اینجا، جای توکل است ولی این سؤال پیش میآید که اگر همه امور درست پیش رفت نباید توکل کنیم؟
احمدی فراز با بیان اینکه «وَکَل» وقتی به باب تفعل برود میشود «توکل»؛ وقتی به باب تفعیل برود میشود «توکیل» و در باب افتعال برود «اتکال» نام دارد و هر کدام از اینها معنای متفاوتی دارد، ولی فهم غالب افراد از توکل، «توکیل» و «اتکال» است نه «توکل». توکل واگذاری نیست، بلکه قبول مسئولیت است. توکیل و وکیلگرفتن به معنای واگذاری است.
این پژوهشگر تصریح کرد: پس معنای «توکل علی الله» که در تعابیر دینی همواره در کنار همدیگر آمده است؛ یعنی من مسئولیت یک کاری را میپذیرم و اعتقاد و اعتماد به خدا در نتیجه آن کار دارم و این کار باعث رضایتمندی و آرامش روحی و روانی انسان است. به همین دلیل شهید مطهری فرموده است که توکل در اسلام باعث رشد و پیشرفت است، ولی در بین مسلمین به معنای عقبماندگی و توقف است، زیرا فهم عمومی از این تعبیر و واژه غلط است و آن را به معنای توکیل و اتکال در نظر میگیرند.
انتهای پیام