مفهوم «عقلانیت حتمی» در زندگی روزمره دوران مدرن
کد خبر: 4138928
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۲
حامد طاهری کیا تشریح کرد:

مفهوم «عقلانیت حتمی» در زندگی روزمره دوران مدرن

عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: در دوره مدرن با شرایط سیاسی نوینی روبه‌رو شدیم و آن تعلق به نظم است که فارغ از نظم کلیسایی و دینی و حاصل علم و دانش و نظام‌های جدید تربیتی بود. در این دوره تعلق داشتن به نظم اهمیت یافت و مفهومی با عنوان «عقلانیت حتمی» شکل گرفت.

حامد طاهری کیا

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «زندگی عریان در موقعیت دیجیتال» امروز شنبه 16 اردیبهشت‌ از سوی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد.

حامد طاهری‌کیا؛ عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، در این نشست سخنرانی کرد و گفت: شکل‌گیری جامعه مدرن پروژه‌ای بود که از قرن شانزدهم شروع شد و به اوج خود رسید. در این دوران با شرایط سیاسی نوینی روبه‌رو شدیم و آن تعلق به نظمی است که فارغ از نظم کلیسایی و دینی و حاصل علم و دانش و نظام‌های جدید تربیتی بود. در این دوران تعلق داشتن به نظم اهمیت یافت و مفهومی با عنوان «عقلانیت حتمی» شکل گرفت.

مفهوم عقلانیت حتمی

وی افزود: بنده این مفهوم را به این دلیل به کار برده‌ام که از شهروند مدرن انتظار می‌رود به قانون و نظم به صورت حتمی پایبند باشد. در واقع وقتی از عقلانیت حتمی صحبت می‌‌کنیم، منظور شکلی از عقلانیت است که باید به پیروی از نظم و قانون باشد. در این راستا تخطی از قانون، سوژه خطاکار را ایجاد می‌کند که برخلاف سوژه گناهکار است که از دین تخطی می‌کند. علت اهمیت قانون این است که برای اولین بار، دوگانه فرهنگ و طبیعت اهمیت پیدا می‌کند و فرهنگ تبدیل به جایی می‌شود که انسان مدرن بر اساس آن، وقتی حق وی ضایع شد به قانون مراجعه و از حقوق خود دفاع کند. این سیستم نظارتی به شکلی از تولیدِ فضا منجر می‌شود و ما این فضاها را به مفهوم فضاهای بسته تبیین می‌کنیم.

طاهری‌کیا یادآور شد: منظور از فضاهای بسته مواردی همانند تولید زندان، ایجاد بیمارستان، کارخانه‌ها و امثالهم هستند که فوکو به آنها اشاره می‌کند و انسان مدرن در این فضاها با نظارت قانون زندگی می‌کند و سوژه مدرن انقیاد پیدا می‌کند. نقش حواس و تمرکز در جامعه مدرن اهمیت زیادی پیدا می‌‌کند؛ مثلاً انسان مدرن یا کارگر باید حواسشان به کار یا رفتارشان باشد و اگر حواسشان پرت شود، تبدیل به سوژه خطاکار می‌شوند.

دو شیوه زندگی از نظر آگامبن

وی بیان کرد: وقتی می‌فهمیم انسان در دل زندگی روزمره دچار امیال و حواسی است، آیا جامعه می‌‌تواند نظارتی بر این نظام سیال که در زندگی روزمره جریان دارد پیدا کند؟ ژیل دلوز می‌گوید اگر تا به الان امضا می‌کردیم، الان دیگر در شبکه‌های اجتماعی دارای کد هستیم و جریان اطلاعات در سیستم حواس ما تأثیر گذاشته و ما را دچار چرخش‌های اطلاعاتی می‌کند، چون ما در جهانِ فایل‌ها زندگی می‌کنیم و این فایل‌ها قابلیت تولید و انتقال پیدا می‌کنند.

عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی یادآور شد: پس ما وارد سیاستِ قدرت اشتراکی می‌شویم. جامعه نظارتی از وقوع رخدادها جلوگیری می‌کند، اما در جامعه کنترلی وارد دوره پیشگیری شده‌ایم. لذا جامعه‌ای که خودمان را دائماً در آن به‌روز می‌کنیم، ما را به اینجا می‌رساند که بدانیم حواس ما زیر تسلط جریان‌های اطلاعاتی است. جورجو آگامبن مفهومی پیچیده با عنوان حیات برهنه یا زندگی عریان دارد. وی می‌‌گوید که در دوران مدرن یک زندگی حیوانی و یک زندگی انسانی داریم.

مفهوم زندگی عریان

وی تصریح کرد: وقتی از دایره قانون رانده می‌شویم وارد زندگی حیوانی خواهیم شد و طرز رفتار مدرن و حقوق مدرن ما را از بین می‌رود. لذا دیگر نمی‌توانیم از چیزی دفاع کنیم، چون حتی مدارک شناسایی خود را از دست می‌دهیم و در این زندگی حیوانی، حتی ممکن است از بین برویم. بنابراین در جامعه شبکه‌ای، بیرون افتادن از شبکه می‌تواند به صورت مستقیم با حیات ما در ارتباط باشد و منجر به از دست رفتن حیات ما شود. لذا زندگی عریان در جغرافیای دیجیتال به معنای زندگی در خارج از شبکه است.

طاهری‌کیا بیان کرد: وقتی تمام این امتیازات را از دست بدهیم بنابراین وارد زندگی عریان می‌شویم. از سوی دیگر جدایی من از ماشین، خشونت‌بار است. پس در قرن بیست و یکم، وصل شدن انسان به ماشین، یک حق انسانی است و حتی می‌توان گفت جدایی از ماشین به معنای دیوانگی است. لذا باید متناسب با گسترش ماشین حرکت کنیم چراکه جدایی از ماشین بدین معنی است که گویا بخشی از بدن‌مان از ما جدا شده است. بنابراین، زندگی عریان در جهان دیجیتال پدیده‌ای صرفاً غربی نیست، بلکه با ما هم ارتباط زیادی دارد و باید متوجه باشیم که اتصال به ماشین حق ماست و اگر از آن جدا شویم، دچار درد خواهیم شد.

تحلیل رابطه قدرت و سیاست در ایران

همچنین رضا نجف‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در این نشست گفت: نظریه‌پردازان زیست قدرت، یا زیست سیاست می‌گویند که حواس‌سیاست، به معنای جلب کردن حواس برای شکل دادن به موقعیت‌های جدید است. به نظر می‌رسد در سنت انتقادی از باب نمونه جلد نخست کتاب سرمایه، این موضوع را در میدان روابط انقیادی مطرح می‌کند که چگونه پرت کردن حواس کارگر، می‌تواند عنصری ضد تولید محسوب شود. این همان تلاش برای تولید بهره بیشتر یا مازاد، از سوژه فرودست است.

وی افزود: سودمندی کار آقای طاهری‌کیا این است که می‌گوید در میدان قدرت و سیاست در ایران، این امر به چه صورتی نمایان می‌شود و به نظرم این تلاشی ستودنی است. وی کار خود را به خوبی شروع کرده است و جا دارد همچنان جلو بیاید، اما لازم است مسائل و نظریات خود را مقداری تعمیق کند. در این صورت می‌‌تواند زمینه خوبی برای پژوهش‌های بعدی باشد.

تبعات تفکر انتزاعی

صدرا خسروی، عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در این نشست بیان کرد: اولین چیزی که مشهود است بی‌توجهی به تفاوت نظم و قانون است، چراکه بسیاری از سازوکارهای اعمال نظم، فراقانونی هستند، اما لازم است بیشتر به آن پرداخته شود. نکته دیگر اینکه برای انقیاد سوژه، رویکردهای مختلفی وجود دارد که لازم بود نویسنده در کتاب خود بیشتر به همه آن‌ها بپردازد.

وی در ادامه گفت: نکته دیگری که توجه بنده را جلب کرد مسئله حیات برهنه است. بنده به مفهوم کاری ندارم، اما مسئله این است که اگر استفاده فردی از اینترنت حداقلی باشد، آیا باز هم زندگی عریان دارد و از جامعه بازمانده شده است و آیا کسانی‌که نمی‌خواهند در این فضا باشند حتما بازمانده هستند؟ چنین دیدگاهی بی‌توجهی به بخشی از جامعه و توجه صرف به بخش دیگر است، مخصوصاً در مورد افرادی که خودشان مبتکر فناوری هستند و از آن هم دوری می‌کنند چنین چیزی صدق می‌کند. اگر قصد نظریه‌پردازی داریم، باید از داده‌ها شروع کنیم و پس از آن، از نردبان انتزاع بالا برویم، چون اگر تفکر انتزاعی ما زیاد باشد، امکان بسط نظریه سخت خواهد شد.

انتهای پیام
captcha